خدا جویی امری است فطری و در ضمیر و ذات همه انسانها نهفته است. انسان برای رسیدن به هدف عالی و (رضوان حق)، نیازمند به یک (آرامش آرمانی و درونی) است. این آرامش فقط با یاد و نام خدا بدست میآید. از این جهت قرآن شریف با بیان قاعدة کلی و فراگیر، میفرماید: (اَلا بِذکر اللهِ تطمئنُّ القلوبُ)[1] یعنی: (آگاه باشید، تنها با یاد خدا دلها آرامش مییابد.) کارکرد این آیه بسیار فراگیر است و سراسر زندگی یک انسان را فرا میگیرد. از این جهت بعد از قبول توحید و ربوبیّت، انسان نیازمند به راز و نیاز و نیایش است که تحت عنوان عبودیّت و بندگی انجام میگیرد و زیباترین نوع بندگی و عبودیّت هم در راستای (عبادتهای شرعی) صورت میپذیرد که از متن دین اسلام ناب محمدی(ص) استخراج شده است و باز زیباتر از همة آنها، انجام فرمانهای قرآنی و نماز است. قرآن معجزة علمی رسول اسلام:[2] این کتاب دارای صفات و ویژگیهای بسیاری است که توجه به آن بسیار دلانگیز و دلنواز است و هستی انسان را بیمه میکند. از جمله صفات و ویژگیهای قرآن از زبان قرآن عبارت است از: 1. قرآن برترین نعمت خداوند است. 2. قرآن باعث ترقّی روح است. 3. قرآن کلام حقّ است. 4. قرآن کتاب هدایت است. 5. قرآن نور است. 6. قرآن صراط مستقیم است. 7. قرآن حَبْل و ریسمان نجات است. 8. قرآن کتاب مبین است. 9. قرآن هدایتگر عقل است. 10. قرآن شفای قلبها است. 11. قرآن بشیر و نذیر است. 12. قرآن کتاب جهانی است. 13. قرآن قیم جامعة بشری است. 14. قرآن میزان است. 15. قرآن فرقان حق و باطل است. 16. قرآن برهان و دلیل است. 17. قرآن کتاب حکیم است. 18. قرآن همیشه تازه و جاودان است. 19. قرآن مصون از هر اشتباه است. 20. قرآن اُمّ الکتاب است.[3] مجموعه این صفات و ویژگیها و دهها صفات و ویژگیهای دیگر در مورد قرآن شریف که بیان و بررسی همةآنها در این مختصر مقدور نباشد. چنین کتابی پشتوانة معنوی بندگان و هر که بدان تکیه زند، به آرامش آرمانی و درونی دست مییابد. بنابراین، دقت در مورد هر یک از صفات و ویژگیهای قرآن، زمینهساز آرامش است چون کلامی که از معجزة علمی برخوردار و کلام حقّ و حقّ محض است، کلام حکیم و حکمت آفرین است، کلام برهانی و منطقی است... به حقّ هر شنوندهای را آرامش میدهد و تکیهگاه محکمی برای شنونده خواهد بود. به عنوان مثال: اگر فردی در مورد امر بسیار مهمی، خبر دهد، در این صورت اگر فرد مورد نظر از اعتماد و اطمینان برخوردار باشد و صدق در گفتار داشته باشد، انسان با شنیدن حرف او به آرامش دست پیدا میکند و خیال و خاطرش راحت میشود که این پیام هم چنان است که بیان شد ولی اگر فرد پیامرسان از اعتماد و اطمینان برخوردار نباشد و یا شناخته نباشد و صدق در گفتار نداشته باشد، انسان با شنیدن آن خبر، از ناحیة چنین فردی آرامش خود را از دست میدهد و خیال و خاطرش ناآرام میشود... باضافة این که قرآن شریف، همانند نماز که بحثش خواهد آمد، آرامش آفرین است چون صورت و سیرت خود نماز از متن قرآن شریف برگفته شده است... از طرفی، یکی از معجزات قرآن شریف، فصاحت و بلاغت آن است و از وزن و آهنگ زیبایی برخوردار است که در هر فضایی برگزار شود، باعث معنویت و آرامش آن فضا خواهد شد. بسیار از مشرکان، از قرائت زیبای پیامبر صلی الله عَلیهِ وَ اله و سَلَم و امام معصوم علیهالسلام لذت میبرند و شبانه به صورت مخفیانه از صوت زیبای قرائت و تلاوت قرآن پیامبر صلی الله عَلیهِ وَ اله و سَلَم و یا امام معصوم علیهالسلام استفاده میکردند. همة این نکات که بیان گشت، زمینه ساز آرامش و خود آرامش را به همراه دارند و انسان به آرامی میتواند به این تکیهگاه معنوی که همان معجزة علمی پیامبر صلی الله عَلیهِ وَ اله و سَلَم است خود را بیمه سازد. نماز زیباترین نوع بندگی و عبودیت: نیایش و بندگی، نیاز درونی هر انسان است. قرآن شریف و سنّت، به این نوع از بندگی که در قالب و شکل نماز انجام میگیرد بسیار تأکید کردهاند و از جمله واجبات الهی است که در هیچ زمان و در هیچ شرایطی نباید ترک شود. چرا؟ چون نماز سرچشمة خشوع و بندگی است و مناجات ویژة نمازگزاران با خداست. نماز،هم انسان را در برابر مشکلات اخلاقی، حقوقی و منکرات فقهی بیمه میکند و هم مشکلات مادّی زندگی انسانی را از آسیب پذیری مصونیّت میبخشد.[4] قرآن شریف میفرماید: (و اَقِم الصّلوةَ لِذِکری.[5] یعنی (نماز را به یاد من (که باعث آرامش دلهاست) بپا دار.) نماز رابطة قلبی و عملی با خداست[6] به هر تقدیر هم در (قرآن شریف و هم در روایات، نماز با بلندترین و زیباترین بیان مورد تعریف و توصیف قرار گرفت که اشاره به برخی از آنها گویا و نیاز است: 1. نماز موهبت الهی است. 2. نماز تشکر از خداست. 3.نماز رحمت الهی است. 4. نماز باعث تقوا و باز دارندة فحشا است. 5. نماز یاد خدا و باعث آرامش دلهاست. 6. نماز کارخانة انسان سازی است. 7. نماز سرچشمة خضوع و خشوع است. 8. نماز باعث طهارت و پاکی درون است. 9. نماز معراج مؤمن است. 10. نماز باعث نورانی شدن زندگی[7] است. 11. نماز قربانی هر متّقی است. 12. نماز تربیتگر انسانهاست. 13. نماز مرز فرهنگ ایمان و کفر[8] است. 14. تداوم نماز، باعث تداوم ایمان است.[9] ویکتور هوگو میگوید: (لا ینتناهای پایین (و زمینی) را با نیروی تفکر با لایتناهای بالا (و آسمانی) در تماس نهادن، نماز نامیده میشود.[10]) مولانا میگوید: قطرة دانش که بخشیدی زپیش متصّل گردان به دریاهای خویش[11] به هر تقدیر، در مورد نماز، صدها جلد کتاب نگاشته گشت که مطالعه و تحقیق پیرامون آن برای همه لازم و ضروری است. این سخن پایان ندارد هین بتاز سوی آن دو یارِ پاکِ پاک باز.[12] خلاصه و جمع بندی: آیا با این بیان، قرآن شریف و نماز، این عشق به بندگی و عبودیّت، نباید دست آوردی به نام آرامش آرمانی را به همراه داشته باشند؟ قرآن، ارتباط معبود با بندة خودش است و نماز همان ارتباط بنده است با معبود خود. هر ارتباطی یادآور یاد و نام خدا باشد، آرامش دلها را به همراه دارد. همان طوری که با نوشیدن آب، تشنگی برطرف میشود و جسم آرام میگیرد، با استفاده از معانی قرآن و عبودیّت به شکل نماز، جان انسان اشباع میشود و به دنبال آن، فطرت خداجوی او آرام میگیرد. آری! هیچ گنجی بی و بی دام نیست جز به خلوتگاه حق آرام نیست.[13] بنابراین چون نماز و قرآن، یادآور یاد و نام زیبای خداوند هستند، لذا آرامش دلها را به همراه دارند. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. رازهای نماز، تألیف استاد جوادی آملی، قم: نشر اسری اول، 1382. 2. نماز و دانشگاه، مجموعه مقالات یازدهمین اجلاس سراسری نماز،ج1. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . رعد/28. [2] . بقره/23. [3] . جوادی آملی، عبدا...، تفسیر موضوعی قرآن کریم، قرآن در قرآن، قم، 1 سری، چاپ اول، 1378، ج1، صص 23- 405. [4] . همان، 1381، ج4، صص 172 186. [5] . طه/14. [6] . محمدی اشتهاردی، محمد، نماز از دیدگاه قرآن و عترت، قم، نبوی، چاپ سوّم، 1374، ص 6. [7] . عزیزی، عباس، تفسیر و پیام آیات نماز، قم، نبوغ، چاپ اول، 1375، صص 21 374. [8] . اعراف/170. [9] . معارج/2223. [10] . جعفری، محمد تقی، نیایش امام حسین علیهالسلام صحرای عرفات، تهران، نشر علامه، چاپ چهارم،1382، ص 23. [11]. مثنوی معنوی، دفتر اول، بیت 1882، ص 114. [12] . مثنوی معنوی، دفتر اول، بیت 3076، ص 189. [13] . همان، دفتر دوم، بیت 591، ص 50.
خدا جویی امری است فطری و در ضمیر و ذات همه انسانها نهفته است. انسان برای رسیدن به هدف عالی و (رضوان حق)، نیازمند به یک (آرامش آرمانی و درونی) است. این آرامش فقط با یاد و نام خدا بدست میآید. از این جهت قرآن شریف با بیان قاعدة کلی و فراگیر، میفرماید: (اَلا بِذکر اللهِ تطمئنُّ القلوبُ)[1] یعنی: (آگاه باشید، تنها با یاد خدا دلها آرامش مییابد.) کارکرد این آیه بسیار فراگیر است و سراسر زندگی یک انسان را فرا میگیرد. از این جهت بعد از قبول توحید و ربوبیّت، انسان نیازمند به راز و نیاز و نیایش است که تحت عنوان عبودیّت و بندگی انجام میگیرد و زیباترین نوع بندگی و عبودیّت هم در راستای (عبادتهای شرعی) صورت میپذیرد که از متن دین اسلام ناب محمدی(ص) استخراج شده است و باز زیباتر از همة آنها، انجام فرمانهای قرآنی و نماز است.
قرآن معجزة علمی رسول اسلام:[2] این کتاب دارای صفات و ویژگیهای بسیاری است که توجه به آن بسیار دلانگیز و دلنواز است و هستی انسان را بیمه میکند. از جمله صفات و ویژگیهای قرآن از زبان قرآن عبارت است از:
1. قرآن برترین نعمت خداوند است. 2. قرآن باعث ترقّی روح است.
3. قرآن کلام حقّ است. 4. قرآن کتاب هدایت است.
5. قرآن نور است. 6. قرآن صراط مستقیم است.
7. قرآن حَبْل و ریسمان نجات است. 8. قرآن کتاب مبین است.
9. قرآن هدایتگر عقل است. 10. قرآن شفای قلبها است.
11. قرآن بشیر و نذیر است. 12. قرآن کتاب جهانی است.
13. قرآن قیم جامعة بشری است. 14. قرآن میزان است.
15. قرآن فرقان حق و باطل است. 16. قرآن برهان و دلیل است.
17. قرآن کتاب حکیم است. 18. قرآن همیشه تازه و جاودان است.
19. قرآن مصون از هر اشتباه است. 20. قرآن اُمّ الکتاب است.[3]
مجموعه این صفات و ویژگیها و دهها صفات و ویژگیهای دیگر در مورد قرآن شریف که بیان و بررسی همةآنها در این مختصر مقدور نباشد. چنین کتابی پشتوانة معنوی بندگان و هر که بدان تکیه زند، به آرامش آرمانی و درونی دست مییابد.
بنابراین، دقت در مورد هر یک از صفات و ویژگیهای قرآن، زمینهساز آرامش است چون کلامی که از معجزة علمی برخوردار و کلام حقّ و حقّ محض است، کلام حکیم و حکمت آفرین است، کلام برهانی و منطقی است... به حقّ هر شنوندهای را آرامش میدهد و تکیهگاه محکمی برای شنونده خواهد بود. به عنوان مثال: اگر فردی در مورد امر بسیار مهمی، خبر دهد، در این صورت اگر فرد مورد نظر از اعتماد و اطمینان برخوردار باشد و صدق در گفتار داشته باشد، انسان با شنیدن حرف او به آرامش دست پیدا میکند و خیال و خاطرش راحت میشود که این پیام هم چنان است که بیان شد ولی اگر فرد پیامرسان از اعتماد و اطمینان برخوردار نباشد و یا شناخته نباشد و صدق در گفتار نداشته باشد، انسان با شنیدن آن خبر، از ناحیة چنین فردی آرامش خود را از دست میدهد و خیال و خاطرش ناآرام میشود...
باضافة این که قرآن شریف، همانند نماز که بحثش خواهد آمد، آرامش آفرین است چون صورت و سیرت خود نماز از متن قرآن شریف برگفته شده است...
از طرفی، یکی از معجزات قرآن شریف، فصاحت و بلاغت آن است و از وزن و آهنگ زیبایی برخوردار است که در هر فضایی برگزار شود، باعث معنویت و آرامش آن فضا خواهد شد. بسیار از مشرکان، از قرائت زیبای پیامبر صلی الله عَلیهِ وَ اله و سَلَم و امام معصوم علیهالسلام لذت میبرند و شبانه به صورت مخفیانه از صوت زیبای قرائت و تلاوت قرآن پیامبر صلی الله عَلیهِ وَ اله و سَلَم و یا امام معصوم علیهالسلام استفاده میکردند.
همة این نکات که بیان گشت، زمینه ساز آرامش و خود آرامش را به همراه دارند و انسان به آرامی میتواند به این تکیهگاه معنوی که همان معجزة علمی پیامبر صلی الله عَلیهِ وَ اله و سَلَم است خود را بیمه سازد.
نماز زیباترین نوع بندگی و عبودیت: نیایش و بندگی، نیاز درونی هر انسان است. قرآن شریف و سنّت، به این نوع از بندگی که در قالب و شکل نماز انجام میگیرد بسیار تأکید کردهاند و از جمله واجبات الهی است که در هیچ زمان و در هیچ شرایطی نباید ترک شود. چرا؟ چون نماز سرچشمة خشوع و بندگی است و مناجات ویژة نمازگزاران با خداست. نماز،هم انسان را در برابر مشکلات اخلاقی، حقوقی و منکرات فقهی بیمه میکند و هم مشکلات مادّی زندگی انسانی را از آسیب پذیری مصونیّت میبخشد.[4]
قرآن شریف میفرماید: (و اَقِم الصّلوةَ لِذِکری.[5] یعنی (نماز را به یاد من (که باعث آرامش دلهاست) بپا دار.) نماز رابطة قلبی و عملی با خداست[6] به هر تقدیر هم در (قرآن شریف و هم در روایات، نماز با بلندترین و زیباترین بیان مورد تعریف و توصیف قرار گرفت که اشاره به برخی از آنها گویا و نیاز است:
1. نماز موهبت الهی است. 2. نماز تشکر از خداست.
3.نماز رحمت الهی است. 4. نماز باعث تقوا و باز دارندة فحشا است.
5. نماز یاد خدا و باعث آرامش دلهاست. 6. نماز کارخانة انسان سازی است.
7. نماز سرچشمة خضوع و خشوع است. 8. نماز باعث طهارت و پاکی درون است.
9. نماز معراج مؤمن است. 10. نماز باعث نورانی شدن زندگی[7] است.
11. نماز قربانی هر متّقی است. 12. نماز تربیتگر انسانهاست.
13. نماز مرز فرهنگ ایمان و کفر[8] است. 14. تداوم نماز، باعث تداوم ایمان است.[9]
ویکتور هوگو میگوید: (لا ینتناهای پایین (و زمینی) را با نیروی تفکر با لایتناهای بالا (و آسمانی) در تماس نهادن، نماز نامیده میشود.[10]) مولانا میگوید:
قطرة دانش که بخشیدی زپیش
متصّل گردان به دریاهای خویش[11]
به هر تقدیر، در مورد نماز، صدها جلد کتاب نگاشته گشت که مطالعه و تحقیق پیرامون آن برای همه لازم و ضروری است.
این سخن پایان ندارد هین بتاز
سوی آن دو یارِ پاکِ پاک باز.[12]
خلاصه و جمع بندی: آیا با این بیان، قرآن شریف و نماز، این عشق به بندگی و عبودیّت، نباید دست آوردی به نام آرامش آرمانی را به همراه داشته باشند؟ قرآن، ارتباط معبود با بندة خودش است و نماز همان ارتباط بنده است با معبود خود. هر ارتباطی یادآور یاد و نام خدا باشد، آرامش دلها را به همراه دارد. همان طوری که با نوشیدن آب، تشنگی برطرف میشود و جسم آرام میگیرد، با استفاده از معانی قرآن و عبودیّت به شکل نماز، جان انسان اشباع میشود و به دنبال آن، فطرت خداجوی او آرام میگیرد. آری!
هیچ گنجی بی و بی دام نیست
جز به خلوتگاه حق آرام نیست.[13]
بنابراین چون نماز و قرآن، یادآور یاد و نام زیبای خداوند هستند، لذا آرامش دلها را به همراه دارند.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. رازهای نماز، تألیف استاد جوادی آملی، قم: نشر اسری اول، 1382.
2. نماز و دانشگاه، مجموعه مقالات یازدهمین اجلاس سراسری نماز،ج1.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . رعد/28.
[2] . بقره/23.
[3] . جوادی آملی، عبدا...، تفسیر موضوعی قرآن کریم، قرآن در قرآن، قم، 1 سری، چاپ اول، 1378، ج1، صص 23- 405.
[4] . همان، 1381، ج4، صص 172 186.
[5] . طه/14.
[6] . محمدی اشتهاردی، محمد، نماز از دیدگاه قرآن و عترت، قم، نبوی، چاپ سوّم، 1374، ص 6.
[7] . عزیزی، عباس، تفسیر و پیام آیات نماز، قم، نبوغ، چاپ اول، 1375، صص 21 374.
[8] . اعراف/170.
[9] . معارج/2223.
[10] . جعفری، محمد تقی، نیایش امام حسین علیهالسلام صحرای عرفات، تهران، نشر علامه، چاپ چهارم،1382، ص 23.
[11]. مثنوی معنوی، دفتر اول، بیت 1882، ص 114.
[12] . مثنوی معنوی، دفتر اول، بیت 3076، ص 189.
[13] . همان، دفتر دوم، بیت 591، ص 50.
- [سایر] اینکه قرآن می گوید : «الا بذکر اللّه تطمئن القلوب». یاد خدا آرامبخش دلهاست چگونه دل با یاد خدا آرام می گیرد؟
- [سایر] اینکه قرآن می گوید : «الا بذکر اللّه تطمئن القلوب». یاد خدا آرامبخش دلهاست چگونه دل با یاد خدا آرام می گیرد؟
- [آیت الله بهجت] آیا خواندن آیات قرآن و ذکر و دعاهای مأثور و غیرمأثور در حال نماز، باعث بطلان نماز می شود؟
- [آیت الله بهجت] آیا خواندن آیات قرآن، دعا و ذکر اگر باعث اخلال به نماز شود، نماز را باطل می کند؟
- [سایر] برای رسیدن خانواده به آرامش و آسایش قرآن چه راهکارهایی را پیشنهاد میکند؟
- [سایر] کتاب هایی در زمینه دستیابی به ارامش در پرتوی ایات قران معرفی کنید
- [آیت الله خامنه ای] آیا هنگام خواندن ذکرهای مستحبی نماز، آرامش کامل بدن واجب است یا خیر؟
- [سایر] با سلام و خدا قوت. چرا بعضی از افراد که راه سلوک را در پیش میگیرند و ریاضت نفس میکشند، سر از تیمارستان در میآورند؟ مگر نه این است که این عبادات باید باعث آرامش روحی هرچه بیشتر آنها شود؟
- [سایر] آرامش ندارم، برای رسیدن به آرامش باید چه کار کرد؟
- [سایر] چه چیز باعث شده که قوانین قرآن از جامعیت و گستردگی برخوردار باشد؟
- [آیت الله جوادی آملی] .اقامه نماز در حال ناچاری در مکان متحرّک یا لرزان، مانند تلّ شن, با رعایت آرامش در اجزای نماز به قدر امکان و حفظ قبله, صحیح است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مکان نمازگزار باید آرام و بدون حرکت باشد، لذا نماز در وسائل نقلیه ای که در حال حرکت باعث تکان خوردن و عدم آرامش انسان می شود باطل است. مگر در زمان ناچاری مثلاً تنگی وقت که در این صورت نیز باید تا جایی که می تواند شرایط نماز را رعایت کند و هنگام حرکت و تکان خوردن چیزی نخواند و هرگاه وسیله نقلیه تغییر مسیر داد خود را به سمت قبله بچرخاند.
- [آیت الله جوادی آملی] .واجب است ذکر واجب رکوع, درحال آرامش بدن باشد و احتیاط واجب است ذکر مستحب رکوع که به قصد خصوصیت رکوع ادا میشود, در حال آرامش بدن باشد.
- [آیت الله بهجت] در سجود باید به مقدار ذکر واجب، بدن آرام باشد. و اگر نتوانست به اندازه ذکر واجب آرامش بدن داشته باشد، اصل وجوب ذکر ساقط نمیشود، و اگر بههیچوجه بدنش آرام نمیگیرد، احوط این است که نماز دیگری هم بخواند و سجده آن را با اشاره انجام دهد و منظور از آرامش بدن، توقف و مکث بین سر گذاشتن و برداشتن است.
- [آیت الله وحید خراسانی] شرط دوم در نماز واجب مکان نمازگزار نباید حرکتی داشته باشد که مانع از ارامش بدن نمازگزار و انجام واجبات نماز اختیاری باشد و اگر به واسطه تنگی وقت یا جهت دیگر ناچار باشد در جایی که چنین حرکتی دارد مانند اتومبیل و کشتی و ترن نماز بخواند به قدری که ممکن است باید ارامش بدن و قبله را رعایت نماید و اگر انها از قبله به طرف دیگر حرکت کنند به طرف قبله برگردد
- [آیت الله جوادی آملی] .حرکت اندک که مانع صدق آرامش بدن نیست, اشکال ندارد؛ ولی ذکر در حال حرکت شدید که مانع صدق آرامش بدن است, کافی نیست و باید در حال آرام شدن بدن, دوباره گفته شود.
- [آیت الله جوادی آملی] .نماز در مکانی که بر اثر ازدحام جمعیّت یا وزش باد تند و مانند آن، اطمینانی به حفظ آرامش بدن نیست، اگر به امید آرام بودن بدن شروع شود و تا پایان مانعی پدید نیاید, صحیح است.
- [آیت الله سیستانی] نماز خواندن در اتومبیل و کشتی و قطار و مانند اینها در وقتی که ایستادهاند مانعی ندارد ، و همچنین در وقتی که حرکت میکنند چنانچه بحدی تکان نداشته باشند که مانع از آرامش بدن نمازگزار شود .
- [آیت الله شبیری زنجانی] تحصیل طهارت با غسل جنابت به خودی خود مستحب است و برای خواندن نماز واجب و مانند آن واجب میشود و در نماز مستحب تنها شرط صحت میباشد، همچنین برای سجده و تشهد فراموش شده، اگر بین آنها و نماز، از او کاری که باعث جنابت میشود صادر شده باشد، غسل جنابت واجب است و احتیاط آن است که برای سجده سهو نیز غسل کند. ولی برای نماز میت و سجده شکر و سجدههای واجب قرآن غسل جنابت لازم نیست.
- [آیت الله جوادی آملی] .مکان نماز باید موجب حرکت محسوس نمازگزار نباشد , بنابراین اقامه نماز در هواپیمای سریع که حرکت آن محسوس نیست, با رعایت قبله, صحیح است . اقامه نماز در مکان متحرّک یا لرزان , مانند خرمن گندم و تلّ شن که اضطراب آن محسوس است، نیز در اتومبیل، کشتی، ترن و مانن د آن که مانع آرامش بدن نمازگزارند, باطل است.