قصّههای قرآن، که شرح زندگی پیشینیان و پیغمبران و اقوام مختلف است، اگرچه، برای عدّهای که دچار نوعی ملال خاطرند سبب تسلی میگردد، و نقل آن قصّهها باعث تفریح و تنوع شمرده شده است. ولیکن در حقیقت این قصّهها نه برای تفریح و نه برای سرگرمی و تنوع است، بلکه اگر با دقت و معرفت به این قصّهها بنگریم، مشاهده میکنیم که بیان این قصّهها برای عموم مردم، باعث عبرت و درس آموزی فراوانی است. قصّههای قرآنی، دنیایی از مطالب تربیتی و درسهای آموزندهی تلخ و شیرین را در بردارد، که بیان پیامهای تربیتی و عبرت آموز همة این داستانها مجالی بیشتر را میطلبد. در اینجا تنها به چند نمونه از پیامهای تربیتی و درسهای عبرتآموز این قصّهها اشارة کوتاهی داریم. 1. قصّه آدم ابوالبشر، درس بیتجربگی و اثرات سوء نداشتن الگو، اشاره دارد.[1] 2. قصّه هابیل و قابیل، عبرت از حسد ورزیدن، که انگیزهی اقدام قابیل برای قتل برادرش هابیل شد.[2] 3. داستان یوسف علیه السّلام درس پاکی و طهارت و مبارزه با نفس اماره را میآموزاند.[3] 4. قصّه ابراهیم خلیل الله علیه السّلام و استدلال او بر یکتاپرستی،[4] و ایثار و گذشت او در راه خدا،[5] و فدا نمودن فرزند برای رضای خدا و حضرت دوست بود.[6] 5. داستان ایوب علیه السّلام ، او که مظهر صبر و استقامت بود[7] و پس از ابتلاء به بلا و گرفتاری دعا نمود و استجابت دعایش توسط حق تعالی،[8] درس صبر و استقامت و دعا را به ما میآموزاند. 6. قصّه موسی کلیم الله علیه السّلام درس قدرت الهی است، زیرا او در زمانی میزیست که همة کودکان را به دستور فرعون در شکم مادرانشان میکشتند، و خداوند در خانهی فرعون او را در ناز و نعمت قرار داد تا بفهماند وعدهی الهی حق است.[9] 7. داستان طغیان قوم بنیاسرائیل، با آن همه معجزات[10] و نجات از دست فرعونیان،[11] و نعمتهای الهی[12]، درس عبرت آموز سرانجام پیروی ننمودن از رهبر و عاقبت نافرجام آن را بیان میکند.[13] 8. قصّه نوح علیه السّلام ، عمر نوح،[14] فرزند ناخلف نوح[15] و همه و همه قدرت لایزال و مطلق الهی را به ما میآموزاند. 9. قصّه قوم لوط،[16] سرانجام غمبار همجنس بازی[17] در آن عصر و عاقبت آن را در عصر جدید به نمایش میگذارد. 10. داستان اصحاب کهف،[18] قصّه خداجویی و خداخواهی عدّهای از جوانان است و خواب سیصد و نه سالهشان و بیداری آنان پس از آن همه سال، دلیل محکمی بر زنده شدن انسانها در روز قیامت است.[19] 11 قصّه مریم مقدس، درس پاکی و عفاف و فضیلت[20] زنی پاکدامن،[21] و در عین حال قدرت الهی را بازگو میکند که خدای تبارک تعالی میتواند بر خلاف نظام طبیعی عالم از دختری باکره، که هیچ مردی او را لمس[22] ننموده، فرزندی همچون مسیح (ع) را بدنیا آورد، [23]که در گهواره سخن میگوید.[24] 14. زندگانی حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله اجمعین ، که در جای جای قرآن مجید میبینیم، درس عبرت آموز صبر و استقامت و یگانه پرستی و عشق به معبود و یک عمر تلاش با برکت و پاکی و درستی و در راه خدا بودن را به ما میآموزاند. داستاهای قرآنی آیینهی مصفایی برای جلوهگر نمودن عیبها و کردارهای پسندیده و ناپسند است، آیینهای که در آن درس ایمان و معنویت، ایثار و جانبازی و صبر و شکیبایی است و در یک کلام میتوان ادعا نمود که همهی آنچه که برای انسان ارزش و یا ضد ارزش است، در این قصّهها قابل مشاهد است، و بهترین راهنمای اخلاقی به حساب میآید، لذا قرآن کریم، بیش از یک سوم از آیات خود را به شرح زندگانی پیشینیان و پیغمبران و اقوام مختلف اختصاص داده است، و آن را (احسن القصص) بهترین قصّهها نامیده، چون ظاهری زیبا و شیرین و باطنی پر محتوا دارد، البته تنها صاحبان اندیشه و خرد از این کلاس عالی بشریت درس عبرت میگیرند[25] نکتهای که نباید فراموش شود، این است که: (قرآن اصلاً کتاب تاریخ نیست و منظورش از نقل داستانها، قصّه سرائی مانند کتب تاریخ و بیان تاریخ و سرگذشت نیست، بلکه کلامی است الهی که در قالب وحی ریخته شده، و منظور آن هدایت خلق به سوی رضوان خدا و راههای سلامت است، و به همین جهت است که میبینیم هیچ قصّهای را با تمام جزئیات آن نقل نکرده، و از هر داستان، آن نکات متفرقه که مایهی عبرت و تأمل و دقت است و یا آموزندهی حکمت و موعظه است و یا سودی دیگر از این قبیل دارد.)[26] بیان میکند. عبرتست این قصّه ای جان مرترا تا شوی راضی تو در حکم خدا[27] امام علی علیه السّلام در نهجالبلاغه دارد: (وَاعتَبِروُا بِما قَد رَأیتُمْ مِنْ مَصارِعِ القُروُنِ قَبلکُم؛[28] و از آنچه بر گذشتگان شما رفت عبرت گیرید.) معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. محمد حسین طباطبایی، المیزان، ترجمه محمد باقر موسوی همدانی، (قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه، 1377) ج 11، ص 95 تا 102. 2. ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، (تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1361) ج 10، ص 3 تا 118، و ج 12، (ص) 401 و ص 537. 3. عبدالله جوادی آملی، تسنیم فی تفسیر القرآن الکریم، (قم، اسراء 1379) ج 2، ص 316 تا 334. 4. محسن قرائتی، تفسیر نور، (قم، سلمان فارسی، 1376) ج 1، ص 94 تا 97. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . بقره/ 37 31. [2] . مائده/ 37 32. [3] . یوسف/ 53. [4] . بقره/ 258 تا 260. [5] . انبیاء/ 60 تا 62. [6] . صافات/ 101 110. [7] . ص/ 41 44. [8] . انبیاء/ 83 و 84. [9] . قصص/ 7 14. [10] . طه/ 70. [11] . اعراف/ 141 و یونس/ 90 و طه/ 80 و دخان/ 30. [12] . بقره/ 40 47. [13] . اعراف/ 142 و 150 154. [14] . عنکبوت/ 14. [15] . یونس/ 46. [16] . عنکبوت/ 28 35. [17] . اعراف/ 80. [18] . کهف/ 9 26. [19] . عنکبوت/ 20 22. [20] . آل عمران/ 42 و مریم/ 27. [21] . تحریم/ 12. [22] . مریم/ 20. [23] . آل عمران/ 45. [24] . مریم/ 30. [25] . ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1361، ج 9، ص 298 و 415 418. [26] . طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ترجمة محمد باقر موسوی همدانی، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه، 1377، ج 1، ص 463. [27] . مولوی، جلال الدین، مثنوی، دفتر سوم، ص 87. [28] . نهجالبلاغه، خطبه 161.
آیا بیان قصّهها در قرآن برای تنوع است؟
قصّههای قرآن، که شرح زندگی پیشینیان و پیغمبران و اقوام مختلف است، اگرچه، برای عدّهای که دچار نوعی ملال خاطرند سبب تسلی میگردد، و نقل آن قصّهها باعث تفریح و تنوع شمرده شده است. ولیکن در حقیقت این قصّهها نه برای تفریح و نه برای سرگرمی و تنوع است، بلکه اگر با دقت و معرفت به این قصّهها بنگریم، مشاهده میکنیم که بیان این قصّهها برای عموم مردم، باعث عبرت و درس آموزی فراوانی است. قصّههای قرآنی، دنیایی از مطالب تربیتی و درسهای آموزندهی تلخ و شیرین را در بردارد، که بیان پیامهای تربیتی و عبرت آموز همة این داستانها مجالی بیشتر را میطلبد.
در اینجا تنها به چند نمونه از پیامهای تربیتی و درسهای عبرتآموز این قصّهها اشارة کوتاهی داریم.
1. قصّه آدم ابوالبشر، درس بیتجربگی و اثرات سوء نداشتن الگو، اشاره دارد.[1]
2. قصّه هابیل و قابیل، عبرت از حسد ورزیدن، که انگیزهی اقدام قابیل برای قتل برادرش هابیل شد.[2]
3. داستان یوسف علیه السّلام درس پاکی و طهارت و مبارزه با نفس اماره را میآموزاند.[3]
4. قصّه ابراهیم خلیل الله علیه السّلام و استدلال او بر یکتاپرستی،[4] و ایثار و گذشت او در راه خدا،[5] و فدا نمودن فرزند برای رضای خدا و حضرت دوست بود.[6]
5. داستان ایوب علیه السّلام ، او که مظهر صبر و استقامت بود[7] و پس از ابتلاء به بلا و گرفتاری دعا نمود و استجابت دعایش توسط حق تعالی،[8] درس صبر و استقامت و دعا را به ما میآموزاند.
6. قصّه موسی کلیم الله علیه السّلام درس قدرت الهی است، زیرا او در زمانی میزیست که همة کودکان را به دستور فرعون در شکم مادرانشان میکشتند، و خداوند در خانهی فرعون او را در ناز و نعمت قرار داد تا بفهماند وعدهی الهی حق است.[9]
7. داستان طغیان قوم بنیاسرائیل، با آن همه معجزات[10] و نجات از دست فرعونیان،[11] و نعمتهای الهی[12]، درس عبرت آموز سرانجام پیروی ننمودن از رهبر و عاقبت نافرجام آن را بیان میکند.[13]
8. قصّه نوح علیه السّلام ، عمر نوح،[14] فرزند ناخلف نوح[15] و همه و همه قدرت لایزال و مطلق الهی را به ما میآموزاند.
9. قصّه قوم لوط،[16] سرانجام غمبار همجنس بازی[17] در آن عصر و عاقبت آن را در عصر جدید به نمایش میگذارد.
10. داستان اصحاب کهف،[18] قصّه خداجویی و خداخواهی عدّهای از جوانان است و خواب سیصد و نه سالهشان و بیداری آنان پس از آن همه سال، دلیل محکمی بر زنده شدن انسانها در روز قیامت است.[19]
11 قصّه مریم مقدس، درس پاکی و عفاف و فضیلت[20] زنی پاکدامن،[21] و در عین حال قدرت الهی را بازگو میکند که خدای تبارک تعالی میتواند بر خلاف نظام طبیعی عالم از دختری باکره، که هیچ مردی او را لمس[22] ننموده، فرزندی همچون مسیح (ع) را بدنیا آورد، [23]که در گهواره سخن میگوید.[24]
14. زندگانی حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله اجمعین ، که در جای جای قرآن مجید میبینیم، درس عبرت آموز صبر و استقامت و یگانه پرستی و عشق به معبود و یک عمر تلاش با برکت و پاکی و درستی و در راه خدا بودن را به ما میآموزاند.
داستاهای قرآنی آیینهی مصفایی برای جلوهگر نمودن عیبها و کردارهای پسندیده و ناپسند است، آیینهای که در آن درس ایمان و معنویت، ایثار و جانبازی و صبر و شکیبایی است و در یک کلام میتوان ادعا نمود که همهی آنچه که برای انسان ارزش و یا ضد ارزش است، در این قصّهها قابل مشاهد است، و بهترین راهنمای اخلاقی به حساب میآید، لذا قرآن کریم، بیش از یک سوم از آیات خود را به شرح زندگانی پیشینیان و پیغمبران و اقوام مختلف اختصاص داده است، و آن را (احسن القصص) بهترین قصّهها نامیده، چون ظاهری زیبا و شیرین و باطنی پر محتوا دارد، البته تنها صاحبان اندیشه و خرد از این کلاس عالی بشریت درس عبرت میگیرند[25]
نکتهای که نباید فراموش شود، این است که: (قرآن اصلاً کتاب تاریخ نیست و منظورش از نقل داستانها، قصّه سرائی مانند کتب تاریخ و بیان تاریخ و سرگذشت نیست، بلکه کلامی است الهی که در قالب وحی ریخته شده، و منظور آن هدایت خلق به سوی رضوان خدا و راههای سلامت است، و به همین جهت است که میبینیم هیچ قصّهای را با تمام جزئیات آن نقل نکرده، و از هر داستان، آن نکات متفرقه که مایهی عبرت و تأمل و دقت است و یا آموزندهی حکمت و موعظه است و یا سودی دیگر از این قبیل دارد.)[26] بیان میکند.
عبرتست این قصّه ای جان مرترا
تا شوی راضی تو در حکم خدا[27]
امام علی علیه السّلام در نهجالبلاغه دارد: (وَاعتَبِروُا بِما قَد رَأیتُمْ مِنْ مَصارِعِ القُروُنِ قَبلکُم؛[28] و از آنچه بر گذشتگان شما رفت عبرت گیرید.)
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. محمد حسین طباطبایی، المیزان، ترجمه محمد باقر موسوی همدانی، (قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه، 1377) ج 11، ص 95 تا 102.
2. ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، (تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1361) ج 10، ص 3 تا 118، و ج 12، (ص) 401 و ص 537.
3. عبدالله جوادی آملی، تسنیم فی تفسیر القرآن الکریم، (قم، اسراء 1379) ج 2، ص 316 تا 334.
4. محسن قرائتی، تفسیر نور، (قم، سلمان فارسی، 1376) ج 1، ص 94 تا 97.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . بقره/ 37 31.
[2] . مائده/ 37 32.
[3] . یوسف/ 53.
[4] . بقره/ 258 تا 260.
[5] . انبیاء/ 60 تا 62.
[6] . صافات/ 101 110.
[7] . ص/ 41 44.
[8] . انبیاء/ 83 و 84.
[9] . قصص/ 7 14.
[10] . طه/ 70.
[11] . اعراف/ 141 و یونس/ 90 و طه/ 80 و دخان/ 30.
[12] . بقره/ 40 47.
[13] . اعراف/ 142 و 150 154.
[14] . عنکبوت/ 14.
[15] . یونس/ 46.
[16] . عنکبوت/ 28 35.
[17] . اعراف/ 80.
[18] . کهف/ 9 26.
[19] . عنکبوت/ 20 22.
[20] . آل عمران/ 42 و مریم/ 27.
[21] . تحریم/ 12.
[22] . مریم/ 20.
[23] . آل عمران/ 45.
[24] . مریم/ 30.
[25] . ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1361، ج 9، ص 298 و 415 418.
[26] . طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ترجمة محمد باقر موسوی همدانی، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه، 1377، ج 1، ص 463.
[27] . مولوی، جلال الدین، مثنوی، دفتر سوم، ص 87.
[28] . نهجالبلاغه، خطبه 161.
- [سایر] آیا می توان تنوع فهم های قرآن را ناشی از اختلاف مبانی کسانی دانست که در صدد فهم متون دینی می باشند؟
- [سایر] آیا تنوّع طلبی جنسی، برای مرد یک نیاز فطری است یا یک بیماری روانی؟
- [سایر] آیا در بهشت تنوع لذّت و تعدّد ازدواج برای خانم ها هم وجود دارد؟
- [سایر] آیا تنوع طلبی جنسی در مردها، طبیعی است یا خیر؟ آیا یک نوع بیماری است؟ علل و زمینه های پیدایش آن چیست؟
- [سایر] سؤال من این است که نماز تراویح که با تنوع آن در بین اهل سنت رایج است در مذهب اهل بیت (ع) جایگاهی دارد؟
- [سایر] می خواستم بدانم که این همه تنوع در زبان در تمام جهان چگونه شکل گرفته است؟ مثلا آمریکایی، انگلیسی، ژاپنی و یا حتی در کشور خودمان این همه لهجه از کجا نشأت گرفته است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] این صندوق در جهت افزایش و تنوّع ارائه خدمات خود در قالب فروش اقساطی، اقدام به پرداخت وام جهت خرید جهیزیّه می نماید. آیا هنگام عقد قرارداد و پرداخت وام باید نوع کالا و مبلغ آن دقیقاً مشخّص و محرز گردد، یا صرف بیان خرید جهیزیّه بدون ذکر نام کالا کافی است؟
- [سایر] آیا نظارت استصوابی مانع توسعه سیاسی و مشارکت آحاد مردم نیست؟ شرح گاه در شرح و تفسیر اشکال فوق گفته میشود: اولا، مردم به دلیل این که واهمه و نگرانی رد صلاحیت را دارند از کاندیدا شدن پرهیز میکنند. ثانیاً، به دلیل این که نظارت استصوابی مانع تنوع و تکثر در بین کاندیداها است، بخشی از جامعه از آن جا که کاندیدای مورد نظر خود را در بین کاندیداها نمیبیند، انگیزهای برای حضور در انتخابات ندارد. آیا واقعا نظارت استصوابی مانع توسعه سیاسی و مشارکت آحاد مردم نیست؟
- [سایر] آیا اهل بیت علیهم السلام در تفسیر قرآن از شیوه تفسیر قرآن به قرآن بهره میگرفتند؟
- [سایر] سلام. خداقوت و خیلی ممنون بابت جلسه دیروز. چند تا سوال غیر مربوط به کلاس داشتم که در فرصتی مناسب خواهم پرسید. -بعضی موقع ها اینچنین تنوع افکار در بین قشر مذهبی(خانواده های نوپا3)خیلی ذهنم رو مشغول می کنه.چقدررررررر فرق!!!! این موقع ها دعا می کنم خدا عاقبت همه مارو به خیر کنه. من و همسرم رو هم از دعای خیرتان محروم نفرمایید.
- [آیت الله بروجردی] دادن قرآن به کافر حرام و گرفتن قرآن از او واجب است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] باید از دادن قرآن به کافر خودداری کنند، و اگر قرآن در دست اوست در صورت امکان از او بگیرند ولی چنانچه مقصود از دادن قرآن و یا داشتن قرآن تحقیق و مطالعه در دین باشد و نیز انسان بداند که کافری که محکوم به نجاست است با دست تر قرآن را لمس نمی کند اشکالی ندارد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر جلد قرآن نجس شود در صورتی که بیاحترامی به قرآن باشد، باید آن را آب بکشند.
- [آیت الله مظاهری] اگر جلد قرآن نجس شود در صورتی که بیاحترامی به قرآن باشد باید آن را آب بکشند.
- [آیت الله سبحانی] اگر جلد قرآن نجس شود در صورتی که بی احترامی به قرآن باشد، باید آن را آب بکشند.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر جلد قران نجس شود در صورتی که بی احترامی به قران باشد باید ان را اب بکشند
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر جلد قرآن نجس شود؛ در صورتی که بی احترامی به قرآن باشد؛ باید آن را آب بکشند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] در صورتی که دادن قرآن به کافر مستلزم هتک باشد حرام و گرفتن قرآن از او واجب است.
- [آیت الله بروجردی] اگر جلد قرآن نجس شود، در صورتی که بیاحترامی به قرآن باشد، باید آن را آب بکشند.
- [آیت الله سیستانی] اگر جلد قرآن نجس شود ، در صورتی که بی احترامی به قرآن باشد ، باید آن را آب بکشند .