در این باره به دو آیه از قرآن کریم اشاره می‌کنیم و درباره آن دو مطالبی بیان می‌نماییم. آیه ایمان به همه پیامبران و کتب آنان (امن الرَّسول بما أنزل إلیه من ربّه والمؤمنون کلٌّ امن بالله و ملائکته وکتبه و رسله لانفرّق بین أحد من رسله) بقره/ 285 [پیامبر (ص) بدانچه از جانب پروردگارش بر او نازل شده، ایمان آورده است و مؤمنان، همگی به خدا وفرشتگان و کتاب معاد و فرستادگانش ایمان آورده اند [و گفتند] میان هیج یک از فرستادگانش فرق نمی‌گذاریم.] آیه مزبور، همه موحدان عالم را به اتحاد دعوت می‌کند و ما باید در دو جبهه اتحاد تلاش و کوشش کنیم یکی اتحاد در داخله مسلمین، که بیش از یک میلیارد مسلمان به عنوان امت اسلام در صف واحد باشند و دیگر آن که پس از تحصیل وحدت اسلامی، باید پای را فراتر نهاده، برای تأمین وحدت موحدان عالم اقدام کنیم تا همه مسلمانان با همه کسانی که دارای کتاب أسمانی اند متحد شده، بتوانند بر ضد ملحدان جهان قیام کنند زیرا الحاد و انکار ماورای طبیعت و حصر موجود، در ماده و انکار وحی و رسالت و قیامت و معاد و نبوت و معجزه و سایر معارف غیبی، پیامدهای تلخ و سوانح سنگین غیر قابل تحمل را به دنبال دارد. لذا، خدای سبحان گذشته از دعوت مسلمانان به اتحاد، موحدان عالم را هم دعوت به اتحاد می‌کند. اکنون در دنیای پیشرفته از نظر علوم و صنایع بسیاری از مردم به ذلّت بت پرستی تن داده اند بت پرستی مرامی‌نیست که در شرایط کنونی بتواند باقی بماند اگر موحدان عالم، جبهه واحدی تشکیل دهند و از فرهنگ الاهی و توحیدی طرفی ببندند، می‌توانند بت پرستان عالم را از فرو مایگی رهایی بخشند وگرنه بت پرستان را خطر الحاد تهدید می‌کند که قابل جبران نیست گرچه الحادو بی دینی مورد قبول فطرت نیست و دوام نمی‌یابد و بت پرستان خود را بر ملحدان ترجیح می‌دهند. اتحاد دینی موحدان، سهم به سزایی در رهایی جوامع بشری از ذلت به عزت دارد. لذا خدای سبحان هم به رسول اکرم (ص) دستور داد (قل یا أهل الکتاب تعالو إلی کلمة سواء بیننا وبینکم) آل عمران/ 64 و هم به مسلمین آموخت که با همه موحدان عالم از راه جدال احسن مجادله کرده، بگویند خدای همه ما یکی است و به آنچه نازل کرده‌ایمان داریم مگر گروهی که در کسوت اهل کتاب، اهل شرک و الحاد ونفاقند و امید به هدایت آنها نیست (وقولوا امنّا بالذی أنزل إلینا وأنزل إلیکم وإلهنا وإلهکم واحد ونحن له مسلمون) عنکبوت/ 46 [خدای ما وشما یکی است و ما در برابر خدای یگانه و یکتا مسلم و متقادیم و شما نیز چنین باشید.] این مکتب می‌تواند تمامی‌موحدان عالم را، که اکثریت قاطع انسان های عصر حاضر را تشکیل می‌دهند و در برابر ملحدان اقلیتی بیش نیستند، در صف واحد قرار دهد. آیه دعوت اهل کتاب به وحدت (قل یا أهل الکتاب تعالوا الی کلمة سواء بیننا وبینکم ألّا نعبد إلّا الله ولا نشرک به شیئاً ولا یتّخذ بعضنا بعضاً أرباباً من دون الله فإن تولّوا فقولوا اشهدوا بأنّا مسلمون) أل عمران/ 64 [بگو ای اهل کتاب بیایید از آن کلمة حق که میان ما و شما یکسان است، پیروی کنیم و آن کلمه‌این است که جز خدای یکتا هیچ کس را نپرستیم و چیزی را با او شریک قرار ندهیم و برخی، برخی را به جای خدا به ربوبیت تعظیم نکنیم.] پس، اگر آن ها از حق روی گردانند، بگوئید شما گواه باشید که ما تسلیم فرمان خداوندیم. گرچه دین، نزد خدای سبحان یکی است (إنّ الدّین عندالله الإسلام آل عمران/ 64 لیکن آنچه رایج است، ادیانی مانند یهودیت، مسیحیت و اسلام است که دارای اصول مشترک فراوانند که اگر همه موحدان عالم حول آن اصول مشترک گرد آیند، بسیاری از عقاید شرک آلود مانند تثلیث، و ثنیت و رفتارهای ظالمانه اجتماعی رخت بر خواهد بست. از این رو، قران کریم، نه تنها همه مسلمانان را به اتحاد حول محور حبل الله دعوت می‌کند (واعتصموا بحبل الله جمیعاً ولا تفرقوا) آل عمران/ 103 بلکه همه موحدان عالم را به اتحاد دعوت می‌کند چنان که می‌فرماید (قل یا اهل الکتاب تعالوا إلی کلمة سواء بیننا و بینکم آلّا نعبد إلّا الله ولا نشرک به شیئاً ولایتخذ بعضنا بعضاً آرباباً من دون الله فإن تولّوا فقولوا اشهدوا بأنّا مسلمون) آل عمران/ 103 گفتنی است (کلمة) در آیه یاد شده، به معنای حقیقتی است که در قلب جای می‌گیرد و در عمل ظهور می‌کند و در محاوره‌ها نیز بیان می‌شود و از آن به (حرف) و (قول) نیز تعبیر شده است. بنابراین، (قول)، (حرف) و (کلمه) برآن معانی ومعارفی اطلاق می‌شود که هم در قلب ریشه دارد، هم در عمل ظهور می‌کند و هم بر زبان جاری می‌شود. همچنین خطاب با کلمه (یا آهل الکتاب) همانند خطاب با کلمة (یا أهل القرآن) به مسلمانان، زیباترین خطاب به یهودیان و مسیحیان است که جاذبه‌ای ویژه دارد. آیت الله جوادی آملی، وحدت جوامع در نهج‌البلاغه
در این باره به دو آیه از قرآن کریم اشاره میکنیم و درباره آن دو مطالبی بیان مینماییم.
آیه ایمان به همه پیامبران و کتب آنان
(امن الرَّسول بما أنزل إلیه من ربّه والمؤمنون کلٌّ امن بالله و ملائکته وکتبه و رسله لانفرّق بین أحد من رسله) بقره/ 285 [پیامبر (ص) بدانچه از جانب پروردگارش بر او نازل شده، ایمان آورده است و مؤمنان، همگی به خدا وفرشتگان و کتاب معاد و فرستادگانش ایمان آورده اند [و گفتند] میان هیج یک از فرستادگانش فرق نمیگذاریم.]
آیه مزبور، همه موحدان عالم را به اتحاد دعوت میکند و ما باید در دو جبهه اتحاد تلاش و کوشش کنیم یکی اتحاد در داخله مسلمین، که بیش از یک میلیارد مسلمان به عنوان امت اسلام در صف واحد باشند و دیگر آن که پس از تحصیل وحدت اسلامی، باید پای را فراتر نهاده، برای تأمین وحدت موحدان عالم اقدام کنیم تا همه مسلمانان با همه کسانی که دارای کتاب أسمانی اند متحد شده، بتوانند بر ضد ملحدان جهان قیام کنند زیرا الحاد و انکار ماورای طبیعت و حصر موجود، در ماده و انکار وحی و رسالت و قیامت و معاد و نبوت و معجزه و سایر معارف غیبی، پیامدهای تلخ و سوانح سنگین غیر قابل تحمل را به دنبال دارد. لذا، خدای سبحان گذشته از دعوت مسلمانان به اتحاد، موحدان عالم را هم دعوت به اتحاد میکند.
اکنون در دنیای پیشرفته از نظر علوم و صنایع بسیاری از مردم به ذلّت بت پرستی تن داده اند بت پرستی مرامینیست که در شرایط کنونی بتواند باقی بماند اگر موحدان عالم، جبهه واحدی تشکیل دهند و از فرهنگ الاهی و توحیدی طرفی ببندند، میتوانند بت پرستان عالم را از فرو مایگی رهایی بخشند وگرنه بت پرستان را خطر الحاد تهدید میکند که قابل جبران نیست گرچه الحادو بی دینی مورد قبول فطرت نیست و دوام نمییابد و بت پرستان خود را بر ملحدان ترجیح میدهند.
اتحاد دینی موحدان، سهم به سزایی در رهایی جوامع بشری از ذلت به عزت دارد. لذا خدای سبحان هم به رسول اکرم (ص) دستور داد (قل یا أهل الکتاب تعالو إلی کلمة سواء بیننا وبینکم) آل عمران/ 64 و هم به مسلمین آموخت که با همه موحدان عالم از راه جدال احسن مجادله کرده، بگویند خدای همه ما یکی است و به آنچه نازل کردهایمان داریم مگر گروهی که در کسوت اهل کتاب، اهل شرک و الحاد ونفاقند و امید به هدایت آنها نیست (وقولوا امنّا بالذی أنزل إلینا وأنزل إلیکم وإلهنا وإلهکم واحد ونحن له مسلمون) عنکبوت/ 46 [خدای ما وشما یکی است و ما در برابر خدای یگانه و یکتا مسلم و متقادیم و شما نیز چنین باشید.] این مکتب میتواند تمامیموحدان عالم را، که اکثریت قاطع انسان های عصر حاضر را تشکیل میدهند و در برابر ملحدان اقلیتی بیش نیستند، در صف واحد قرار دهد.
آیه دعوت اهل کتاب به وحدت
(قل یا أهل الکتاب تعالوا الی کلمة سواء بیننا وبینکم ألّا نعبد إلّا الله ولا نشرک به شیئاً ولا یتّخذ بعضنا بعضاً أرباباً من دون الله فإن تولّوا فقولوا اشهدوا بأنّا مسلمون) أل عمران/ 64 [بگو ای اهل کتاب بیایید از آن کلمة حق که میان ما و شما یکسان است، پیروی کنیم و آن کلمهاین است که جز خدای یکتا هیچ کس را نپرستیم و چیزی را با او شریک قرار ندهیم و برخی، برخی را به جای خدا به ربوبیت تعظیم نکنیم.] پس، اگر آن ها از حق روی گردانند، بگوئید شما گواه باشید که ما تسلیم فرمان خداوندیم. گرچه دین، نزد خدای سبحان یکی است (إنّ الدّین عندالله الإسلام آل عمران/ 64 لیکن آنچه رایج است، ادیانی مانند یهودیت، مسیحیت و اسلام است که دارای اصول مشترک فراوانند که اگر همه موحدان عالم حول آن اصول مشترک گرد آیند، بسیاری از عقاید شرک آلود مانند تثلیث، و ثنیت و رفتارهای ظالمانه اجتماعی رخت بر خواهد بست.
از این رو، قران کریم، نه تنها همه مسلمانان را به اتحاد حول محور حبل الله دعوت میکند (واعتصموا بحبل الله جمیعاً ولا تفرقوا) آل عمران/ 103 بلکه همه موحدان عالم را به اتحاد دعوت میکند چنان که میفرماید (قل یا اهل الکتاب تعالوا إلی کلمة سواء بیننا و بینکم آلّا نعبد إلّا الله ولا نشرک به شیئاً ولایتخذ بعضنا بعضاً آرباباً من دون الله فإن تولّوا فقولوا اشهدوا بأنّا مسلمون) آل عمران/ 103
گفتنی است (کلمة) در آیه یاد شده، به معنای حقیقتی
است که در قلب جای میگیرد و در عمل ظهور میکند و در محاورهها نیز بیان میشود و از آن به (حرف) و (قول) نیز تعبیر شده است. بنابراین، (قول)، (حرف) و (کلمه) برآن معانی ومعارفی اطلاق میشود که هم در قلب ریشه دارد، هم در عمل ظهور میکند و هم بر زبان جاری میشود.
همچنین خطاب با کلمه (یا آهل الکتاب) همانند خطاب با کلمة (یا أهل القرآن) به مسلمانان، زیباترین خطاب به یهودیان و مسیحیان است که جاذبهای ویژه دارد.
آیت الله جوادی آملی، وحدت جوامع در نهجالبلاغه
- [سایر] محورهای وحدت در حوزه ادیان توحیدی, چیست ؟
- [سایر] محورهای وحدت در حوزه ادیان توحیدی، چیست؟
- [سایر] دیدگاه اسلام و قرآن درباره حقانیت ادیان و پلورالیسم دینی چیست؟ آیا اسلام پیروان دیگر ادیان را اهل دوزخ میداند؟
- [سایر] دیدگاه قرآن کریم در مورد رفتار مسالمت آمیز مسلمانان با پیروان ادیان دیگر چیست؟
- [سایر] قرآن, چگونه به مسأله وحدت اسلامیپرداخته است؟
- [سایر] با اینکه دین اسلام تنها دین بر حق است؛ چرا نجات پیروان سایر ادیان نیز در قرآن، ممکن اعلام شده است؟
- [سایر] آیا آزادی مستلزم وحدت ادیان نیست؟
- [سایر] آیا آزادی مستلزم وحدت ادیان نیست ؟
- [سایر] قرآن, چگونه به مسأله اختلاف مقدس و نامقدس پرداخته است؟
- [سایر] تکلیف پیروان سایر ادیان در قیامت چیست؟ سرنوشتشان چه میشود؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] سوم: نجس کردن تربت امام حسین(علیه السلام) حرام است و پاک کردن آن واجب و اگر درمحل آلوده ای بیفتد باید همانند ورق قرآن که در مسأله 162 گفته شد عمل نماید.
- [آیت الله بروجردی] خواندن قرآن در نماز، غیر از چهار سورهای که سجده واجب دارد (و در احکام جنابت مسأله 361 گفته شد) و نیز دعا کردن در نماز اشکال ندارد، ولی احتیاط واجب آن است که به غیر عربی دعا نکند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] برای سجده واجب قرآن اگر با شرایطی که در مسأله قبل گفته شد سجده کند کافیست هر چند ذکر نگوید و گفتن ذکر مستحب است و بهتر آن است که این ذکر را بگوید: (سَجَدْتُ لکَ تعبُّداً وَ رِقّاً، لا مُسْتَکْبِراً عن عِبادَتِکَ ولا مُسْتَنْکِفاً ولا مُتَعَظِّماً، بل أَنَا عَبْدٌ ذَلیلٌ خائِفٌ مُسْتَجِیر). تشهد
- [آیت الله سیستانی] خواندن قرآن در نماز غیر از چهار آیهای که سجده واجب دارد ، و دعا کردن در نماز اشکال ندارد . ولی احتیاط مستحب آن است که به غیر عربی دعا نکند . (و حکم چهار آیهای که سجده واجب دارد در احکام قرائت مسأله (970) گفته شد) .
- [آیت الله سیستانی] از نظر فقه امامیه، عقد نکاح بدون شاهد گرفتن صحیح است. لکن اهل سنّت در این مسأله اختلافنظر دارند، و برخی موافق امامیه هستند و پارهای مانند حنفیان، شافعیان، و حنبلیان، نکاح بدون شاهد گرفتن را فاسد میدانند. مالکیان نیز نکاح مخفیانه را فاسد میدانند. ولی آنان که مدّعی فسادند، خود دو دسته هستند: مالکیان، و بیشتر حنبلیان در مورد اینگونه نکاحها که در مورد صحت و فسادش اختلاف است مانند عقد مذکور معتقدند که هیچکس حقّ ازدواج با این زن را ندارد، مگر آنکه مردی که عقد نکاح به نام او بسته شده است، او را طلاق دهد و یا نکاح او را فسخ کند. پس اگر شوهر از پیروان این دو مذهب باشد، نمیتوان با آن زن ازدواج کرد مگر آنکه او را طلاق دهد و یا نکاحش را فسخ کند. شافعیان، و حنفیان در مورد اینگونه نکاحها معتقدند که میتوان با چنین زنی ازدواج کرد و نیاز به طلاق یا فسخ نکاح نیست. بنابراین هرگاه شوهر از پیروان این دو مذهب باشد، طبق قاعده الزام شوهر به احکام مذهبش، در صورتی که زن از نظر آنان از کسانی باشد که نیازمند عدّه هستند، اظهر جواز نکاح او پس از انقضای عدّه است. همچنین اگر زن شیعه باشد و شوهر از پیروان این دو مذهب باشد، در صورتی که از نظر آنان نیازمند عدّه است، جایز است پس از تمام شدن عدّه، ازدواج کند. لکن در هر دو صورت برای خروج از شبهه و رعایت احتیاط، اولی آن است که در صورت امتناع شوهر از طلاق زن، طلاق او را گر چه از طریق حاکم شرع بگیرند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] مسأله 1106 - در سجده واجب قرآن باید جای انسان غصبی نباشد و جای پیشانی او از جای سر انگشتان بیش از چهار انگشت بسته بلندتر نباشد؛ ولی لازم نیست با وضو یا غسل و رو به قبله باشد و عورت خود را بپوشاند و بدن و پیشانی او پاک باشد و نیز چیزهائی که در لباس نمازگزار شرط می باشد؛ در لباس او شرط نیست.
- [آیت الله اردبیلی] اگر به گمان این که کسی فقیر است به او زکات بدهد و بعد بفهمد فقیر نبوده و یا به خاطر ندانستن مسأله به کسی که میداند فقیر نیست، زکات بدهد، چنانچه چیزی که به او داده، باقی باشد و زکات را قبل از پرداخت از مال خود جدا نکرده باشد، میتواند آن را از او پس بگیرد و اگر زکات را قبل از پرداخت از مال خود جدا کرده باشد، باید آن را از او پس بگیرد و به مستحق برساند و چنانچه چیزی که به او داده، تلف شده باشد، ولی گیرنده در هنگام دریافت میدانسته که زکات است، میتواند عوض آن را از گیرنده پس بگیرد و در صورتی که نتواند عوض آن را پس بگیرد و یا این که گیرنده در هنگام دریافت نمیدانسته که آن چیز زکات است و یا این که عین چیزی که پرداخته باقی باشد، ولی نتواند آن را پس بگیرد، چنانچه زکات را قبل از پرداخت از مال خود جدا کرده باشد و در تشخیص مستحق کوتاهی نکرده باشد و با حجّت شرعی زکات را به وی پرداخته باشد، لازم نیست دوباره آن را بپردازد؛ ولی اگر در تشخیص مستحق کوتاهی کرده باشد و یا این که زکات را قبل از پرداخت از مال خود جدا نکرده باشد، باید دوباره زکات بدهد. البته اگر برای دادن زکات به آن شخص از مجتهد جامع الشرایط اذن گرفته باشد، در هیچ صورتی لازم نیست زکات را دوباره بدهد.
- [آیت الله اردبیلی] روزه از جمله عباداتی است که در ادیان توحیدی به آن امر شده است و روزه ماه رمضان هدیهای است الهی که خداوند به امت محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم عطا فرموده است تا به وسیله آن بتوانند پلیدی را از روح و جسم خویش دور سازند و جان خویش را به زیور تقوی آراسته کنند و با چشیدن طعم گرسنگی و تشنگی، رنج و محرومیت فقرا را با تمام وجود درک نمایند و در صدد دستگیری از آنان برآیند و بر مؤمنان است که از برکات روزه و ماه رمضان بهرهمند گردند. امام سجاد علیهالسلام در دعای چهل و چهارم صحیفه سجادیه میفرماید: (خداوندا، ماه رمضان را از عبادت ما سرشار کن و اوقات آن را به توفیق عبادتت مزیّن گردان و ما را در این ماه به روزهداری و در شب آن به نماز، تضرع، خشوع و تواضع به درگاهت یاری فرما چنانکه هیچ روز آن گواه بر غفلت ما و هیچ شب آن شاهد تقصیر ما نگردد.) (روزه) آن است که انسان برای انجام فرمان خداوند از اذان صبح تا مغرب از انجام دادن چیزهایی که روزه را باطل میکند و شرح آنها بعدا گفته میشود خودداری نماید.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر کسی مرد مسلمانی را بکشد دیهای که باید قاتل یا عاقله وی بدهند یکی از شش چیز است: اوّل: در قتل عمدی صد شتر که بنا بر احتیاط واجب داخل سال ششم شده باشند و بهتر آن است نری باشند که اخته و رگ مالیده نیست و در قتل شبه عمد و خطای محض شرائط دیگری از جهت سن و نری و مادگی در شتر معتبر است که در کتابهای فقهی مفصل آمده است. دوم: دویست گاو. سوم: هزار گوسفند. چهارم: دویست حلّه، حلّه نوعی پارچه بوده و چون در تفسیر آن اختلافاتی در میان لغویان وجود دارد، احتیاط آن است که برای پرداخت دیه، سایر اقسام آن را اختیار کنند. پنجم: هزار دینار طلای شرعی که بنا بر مشهور مقدار هر دینار طلا 18 نخود طلای سکّهدار میباشد. ششم: ده هزار درهم که بنا بر مشهور هر درهم 12 / 6 نخود نقره سکّه است. درباره مقدار دقیقتر دینار و درهم در مسأله 1872، 1904 و 1905 توضیح بیشتری داده شد. و اگر مقتول زن مسلمان باشد، دیه او در هر یک از شش چیز نصف دیه مرد است و اگر مقتول کافر ذمّی باشد در صورتی که مرد باشد دیه او هشتصد درهم و در صورتی که زن باشد دیه او چهارصد درهم میباشد و اگر کافر غیر ذمّی باشد دیه ندارد.
- [آیت الله نوری همدانی] نافلة ظهر و عصر را در سفر نباید خواند ، ئلی ولی نافله عشا را که نماز وُتیره نامیده می شود به نیت اینکه شاید مطلوب خداوند باشد ، می تواند بجا آورد . فضلیت سحر خیزی ونماز شب باید توجه داشت که وقت سحر ، وقت بسیار مبارکی است ، وقت تهجد و عبادت خدا است وقت انس گرفتن با محبوب حقیقی در خلوت شب است ، وقتی است که پیشوایان معصوم اسلام (سلام الله علیهم )مسلمانان را به بیداری و تهجد د ر آن ترغیب می نمودند ، وقتی است که وقتی است که علمای بزرگ و صلحای روزگار همیشه در آن وقت از خواب بر می خاستند و در پیشگاه حضرت حق به نماز خواندن و تلاوت قرآن و استغفار می پرداختند و حل کمشکلات و قضای حوایج مهم خود را در این ساعت از آن ذات مقدس می خواستند و به مقصود می رسیدند .خداوند در دو جای قرآن ، کسانی را که در سحرگاهان به استغفار می پردازند و از خداوند کریم و رحیم بخشایش گناهان خود را می خواهند مورد تمجید قرار داده است .وقت سحربنابر اظهر ، آخرین قسمت از یک ششم شب میباشد .هر چند وقت نماز شب از نصف شب به بعد آغاز می شود و تا طلوع فجر ادامه پیدا می کند ، ولی هر چه به طلوع فجر نزدیکتر باشد ، ثواب بیشتری دارد .برای نماز شب فضلیت های فراوانی و تاکید بسیاری در احادیث اهل بیت عصمت (علیهم السلام) ذکر شده است.حضرت رسول اکرم (صلی الله غلیه وآله وسلم ) در ضمن وصیتهای خود به حضرت امیر المؤمنان (علیه السلام ) فرمودند : ( عَلیکَ بِصَلوهِ اللّیلِ ، بِصلوهِ الّلیلِ ، بِصلوهِ اللّیلِ ) یعنی سه مرتبه فرمودند : نماز شب خواندن را بر خود لازم بشمار . حضرت صاذق (علیه السلام)فرمودند :( شرافت مؤ من در نماز شب خواندن و عزت مؤ من در این است که متعرض اعراض مردم چیزهایی که مردم عنایت به پنهان ماندن آن دارند ، نشود ، به این معنا که تفحص در امور مردم نداشته باشد و غیبت آنان را نکند .) و نیز حضرت صادق (علیه السلام ) فرمودند : ( مال دنیا و فرزندان ، زینت زندگی این دنیا و نماز شب ، زینت آخرت است . ) در احادیث اسلامی برای نماز شب علاوه بر اینکه ثواب و فضیلت فراوان اخروی ذکر شده است ، فواید دنیوی بسیاری نیز برای آن بیان شده است .که حضرت صادق ( علیه السلام ) فرمود : ( نماز شب بخوانید که آن سنت پیغمبر و رسم صلحایی است که پیش از شما می زیستند و آن درد و مرض را از بدن شما دور می کند . ) و نیز فرمودند : ( نماز شب خواندن روی انسان را سفید و نورانی وخلق انسان را نیکو و بوی وی را پاکیزه می کند و روزی را فراوان می سازد و موجب ادای قرض انسان می گردد و غم و اندوه را بر طرف می نماید و به چشم انسان جلوه و روشنی می بخشد . )حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند : ( خانه هایی که در آنها نماز شب و قرآن خوانده می شود ، برای اهل آسمان روشنایی می دهند به همان طوری که ستارگان آسمان برای مردم زمین ، روشنایی می دهند . ) حضرت رضا ( علیه السلام ) فرمودند : ( نماز شب خواندن را بر خود لازم بدانید زیرا هر بندة مؤ منی که هشت رکعت نماز شب و دو رکعت نماز شفع و یک رکعت نماز وتر بخواند و در قنوت وتر 70مرتبه استغفار کند خداوند او را از عذاب قبر و از عذاب آتش نجات می دهد وعمرش را در دنیا طولانی میکند و در زندگی اقتصادی خداوند به او وسعت و گشایش میدهد وهر خانه ای که در آن نماز شب خوانده شود آن خانه برای مردم آسمان روشنایی می دهد همانطورکه ستارگان آسمان برای مردم روی زمین روشنایی می بخشند . ) برای د ستیابی به این توفیق لازم است از اول شب تصمیم بگیرند و مخصوصاً با کم غذا خوردن در شب خود را برای بیداری آماده سازند که حضرت امیر المؤمنین (علیه السلام ) فرمودند : ( در سه چیز با سه چیز طمع مکن : 1-در بیداری شب با پرخوردن .2-در نور صورت با خوابیدن در جمیع شب .3-در امان ماندن در دنیا با همنشینی با فاسقان و فاجران .) کیفیت نماز شب و اما کیفیت نماز شب به این ترتیب است که : هشت رکعت که هر دو رکعت به یک سلام انجام بگیرد به قصد نماز نافلة شب خوانده شود و بعد از آن دو رکعت نماز به قصد نماز شفع می خواند و از آن پس یک رکعت به نیت نماز وتر بجا می آورد و بهتر این است که قنوت نماز وتر را به این ترتیب بجا بیاورد : 1- دعای فرج را که عبارت از این دعا است : لا اله الله الحلیم الکریم لا اله الا الله العلی العظیم سبحان الله رب السموات السبع و سبحان الله رب الارضین السبع و ما فیهن و ما بینهن و رب العرش العظیم و سلام علی المرسلین بخواند . 2-هفت مرتبه بگوید : استغفر الله الذی لا اله الا هو الحی القیوم ذوالجلال و الاکرام من جمیع ظلمی و جرمی و اسرافی علی نفسی و اتوب الیه .بعد از آن 70مرتبه بگوید : استغفرالله ربی و اتوب الیه .پس از آن 300مرتبه بگوید : العفو . سپس برای چهل مؤمن دعا کند ( به زبان غیر عربی هم اشکال ندارد ، مثلاً بگوید : خداوندا! فلانی را بیامرز ) .از آن پس برای خود و پدر و مادر خود دعا کند و در خاتمة قنوت 7مرتبه بگوید : هذا مقامُ الغائذِ بکَ مِنَ النارِ . فضیلت نماز جعفر طیار نماز جعفر طیار ، دارای ثواب و فضیلت بسیار است و بر اساس روایاتی که از اهل بیت عصمت(سلام الله علیهم ) رسیده است تاثیر زیادی در بخشیده شدن گناهان انسان دارد . حضرت صادق ( علیه السلام ) فرمودند : ( روزی که قلعة خیبر ، دژ محکم یهودانی که در برابر پیشرفت اسلام جوان ، سنگ اندازی می کردند و هر روز نقشه ای می کشیدند و تر فندهایی برای متوقف ساختن ، بلکه بر انداختن نظام اسلامی ، طرح می کردند به دست سپاه اسلام فتح شد ، جعفر از کشور حبشه که به سر پرستی جمعی از مسلمانان که در نتیجة فشار سردمداران کفر به آنجا مسافرت کرده بودند که تا در محیطی آزاد به اقامه مراسم دین قیام کنند و هم به تبلیغ اسلام پرداخته ، درخت دین را در آن سر زمین بنشانند ، مسافرت کرده بود مراجعت کرد .حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) از شنیدن این جریان بسیار خرسند گردید و فرمود : ( والله ما ادری بایهما انا اشد سروراً بقدوم جعفر ام بفتح خیبر ) . قسم به خداوند از این دو جریانی که امروز برای ما پیش آمده است نمی دانم برای کدام یک بیشتر خشنود باشم ، آیا برای فتح خیبر یا برای بازگشت جعفر ؟ و از جای خود برخاست و جعفر را به آغوش کشید و میان دو چشم وی را بوسید و فرمود هدیه ای به تو بدهم .چون این کلام را مسلمانان شنیدند افراد بسیاری در میان جمع گرد آمدند و چنین فکر می کردندکه این هدیه طلا ونقرة قابل توجهی خواهد بود. حضرتش به جعفر فرمودند : ( چهار رکعت نماز به تو تعلیم می دهم اگر بتوانی در هر روز و اگر نه در دو روز و گرنه در هر جمعه و اگر نتوانستی در هر ماه یک مرتبه و اگر نتوانستی در هر سال یک مرتبه بخوان ، خداوند متعال گناهانی را که ما بین آن دو نماز انجام گرفته باشد می آمرزد .سپس آن را بیان فرمود و توضیح آن به این ترتیب است : چهار رکعت است به تشهد و دو سلام . در رکعت اول بعد از سوره حمد سورة (اذا زلزلت ) و در رکعت دوم بعد از سورة ( و العادیات) و در رکعت سوم پس از حمد ، سورة ( اذا جاء نصرالله ) و در رکعت چهارم بعد از حمد سورة ( قل هو الله احد) و در هر رعت بعد از فراغ از قرائت پانزده مرتبه می گوید سبحان الله و الحمد الله و لا اله الا الله و الله اکبر و در رکوع همین تسبیحات را ده مرتبه می گوید و چون سر از رکوع بر می دارد ده مرتبه و در سجدة دوم ده مرتبه و بعد از سر بر داشتن پیش از اینکه برخیزد ، ده مرتبه می گوید و هر چهار رکعت را به همین تر تیب می خواند که مجموعاً 300مرتبه می شود . اگر نتواند این سوره ها را بخواند بجای آنها هم سورة قل هو الله احد را بخواند ، ثواب و فضیلت این نماز را بدست می آورد .خواندن نماز جعفر در هر موقع مستحب است ، ولی بهترین اوقات آن در روز جمعه هنگامی است که آفتاب در سطح زمین گسترش یافته باشد .علمای بزرگ اسلام و صلحای روزگار در این وقت برخواندن آن مواظبت داشته اند .نماز های مستحبی غیر از اینها نیز بسیار است به کتاب مفاتیح الجنان و غیر آن مراجعه بفرمایید . وقت نافله های یومیه