خداوند تبارک و تعالی در قرآن کریم پیرامون این مطلب می فرماید: (یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم)(1)؛(ای کسانی که ایمان آورده اید اطاعت کنید خدا را،و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولوالامر را). در اینجا اطاعت (اولوالامر) بدون هیچ گونه قید و شرط در کنار اطاعت خدا و پیامبر(صلی الله علیه وآله) قرار گرفته است. آیا منظور از (اولوالامر) زمامداران و حکام در هر زمان و هر محیط هستند؟ و فی المثل مسلمانان هر کشوری در عصر ما موظفند مطیع بی قید و شرط زمامدارانشان باشند؟ (آن گونه که جمعی از مفسران اهل سنّت گفته اند). روشن است که این مطلب با آیه سازگار نیست. آیا منظور از آن پیروی از زمامداران است مشروط به این که حکمشان بر خلاف احکام اسلام نباشد؟ این نیز با مطلق بودن آیه سازگار نیست. و آیا منظور خصوص صحابه پیامبر(صلی الله علیه وآله) است؟ این احتمال نیز با مفهوم گسترده ای که آیه برای هر عصر و زمان دارد سازگار نمی باشد. بنابراین به وضوح می فهمیم که منظور از آن، پیشوای معصومی است که در هر عصر و زمان وجود دارد که اطاعتش بی قید و شرط واجب، و فرمانش همچون فرمان خدا و پیامبر لازم الاجرا است. احادیث متعدّدی که در منابع اسلامی در این زمینه وارد شده و (اولوالامر) را تطبیق بر علی(علیه السلام)یا ائمه معصومین کرده است گواه دیگر این مدّعاست.(2) به طور مثال جوینی (م 730 ق) با سند خود در ضمن حدیثی طولانی، از مُحاجّه امام علی(ع) با برخی از صحابه در زمان خلافت عثمان، چنین نقل می ‌کند: ... فأنشدکم اللَّه أتعلمونَ حیث نزلت: ( یا أیّها الذین آمنوا أطیعوا اللَّه وأطیعوا الرسول وأولی‌الأمر منکم...) وحیث نزلت: ( إنّما ولیّکم اللَّه ورسوله والذین آمنوا الذین یقیمون الصلوةویؤتون الزکاة وهم راکعون) و حیث نزلت: (... ولم یتخذوا من دون اللَّه ولارسوله ولا المؤمنین ولیجة) قال الناس: یا رسول اللَّه خاصة فی بعض المؤمنین أم‌عامّةً لجمیعهم؟ فأمر اللَّه عزّ وجلّ نبیّه صلی اللَّه علیه وآله وسلم أن یعلّمهم ولاة أمرهم وأن یفسِّرلهم مِن الولایة ما فسّر لهم من صلاتهم وزکاتهم وحجهم فینصبنی للناس لغدیر خم... ثمّ خطب‌فقال: أیها الناس أتعلمون أنّ اللَّه عزّ وجلّ مولای وأنا مولی المؤمنین وأنا أولی بهم من أنفسهم؟ قالوا: بلی یا رسول اللَّه، قال: قم یا علیّ فقمت فقال: من کنت مولاه فعلیّ هذا مولاه...؛ علیّ (علیه السلام) به آنان فرمود: شما را به خدا سوگند می ‌دهم آیا می‌ دانید ( و به یاد دارید) هنگامی که آیه ( یا أیّها الذین آمنوا أطیعوا اللَّه وأطیعوا الرسول وأولی الأمر منکم...) و آیه( إنّما ولیّکم...) و آیه (... ولم یتخذوا من دون اللَّه...) نازل شد، مردم گفتند: ای رسول‌ خدا، آیا ( اولی الامر)، ( والذین آمنوا) و ( المؤمنین) (در این سه آیه)، افرادی خاص و برخی ازمؤمان اند یا شامل همه آنان می‌ شود؟ پس خداوند به پیامبرش دستور داد والیان امر را (دراین آیات) به مردم بیاموزد و برای ایشان همان گونه که نماز و زکات و حج را تفسیر کرده‌اند، ولایت را تفسیر کند. پس رسول خدا(ص) من را در غدیر خم برای‌ مردم نصب کرد (تا به روشنی نشان دهند مراد از این آیات من هستم)، پس خطبه خواند وفرمود: ای مردم، آیا می‌ دانید خداوند مولای من و من مولای مؤمنانم و من به ایشان ازخودشان سزاوارترم؟ گفتند: آری، ای رسول خدا. پس به من فرمود: ای علی، برخیز. پس ‌برخاستم. پس فرمود: هر کس من مولای اویم، پس این علی هم مولای اوست...(3)(4) پی نوشتها: 1. سوره نساء، آیه 69 2. 50 درس اصول عقائد برای جوانان؛ مکارم شیرازی، ص63 3. جوینی، ابراهیم، همان، ج 1، ص 313، باب 58، ح 250. جوینی این حدیث را از طریق ابی بکر بن ابی عیاش ازسلیم بن قیس نقل می‌کند. مسلم بن حجاج در مقدمه صحیحش از ابو بکر بن عیاش حدیث نقل کرده است. محققان ‌مسند احمد وی را ( صدوق حسن الحدیث) می‌شناسند. ر.ک: ابن حنبل، احمد، مسند الامام احمد بن حنبل، تحقیق‌شعیب الأرنووط، ج 28، ص 89، ذیل حدیث 16876 4. برای ملاحظه برخی منابع شیعی رک: کلینی، ابو جعفر، الکافی، تصحیح علی اکبر غفاری، دار الکتب الاسلامیة، چاپ سوم ، کتاب الحجة، باب ( مانص اللَّه عزّ وجل ورسوله علی الائمة علیهم السلام واحداً واحداً)، ج 1، ص 289، ح 4 و ص290، ح 6. در این ‌روایات پیوند آیه مذکور با آیه ولایت ( مائده(5): 55) و آیه تبلیغ (مائده(5):67) تبیین شده است. نیز ر.ک: ابن عقده، ابوالعباس، کتاب الولایة، محمد حسین، حرزالدین، چاپ اول، قم، انتشارات دلیل، ص 198. نیز به همین مضمون ر.ک: حموئی (جوینی)، فرائد السمطین، تحقیق محمد باقر محمودی، چاپ اول، بیروت، ج1، ص 314، باب 58، ح 250. این آیه با آیه 54 سوره نساء نیز پیوند دارد. ر.ک: صدوق، ابوجعفرمحمد بن علی، عیون اخبار الرضا، تحقیق مؤسسة الامام الخمینی، ج 1، ص 230 و نیز ر. ک: عیاشی، محمد بن سعود، کتاب التفسیر ( تفسیر العیاشی)، تحقیق مؤسسة البعثة، قم، ج 1، ص 403، ح 154 و ص 405، ح 156. درباره پیوند آیه مذکور با آیه تطهیر ( احزاب(33):33) نیز ر. ک: کلینی، ابوجعفر، همان: ج 1، ص 286 و نیز حسکانی، عبید اللَّه، شواهد التنزیل، تحقیق محمد باقرمحمودی، قم، مجمع احیاء الثقافة الاسلامیة، ج 1، ص 191، ح 203 و نیز عیاشی، محمد بن سعود، همان، ج1، ص 249، ح 169 و نیز درباره پیوند آیه مورد بحث با آیه خمس ( انفال(8):41) ر. ک: صدوق، ابوجعفر، عیون الاخبار، ج 1، ص 238؛ نیز رک :کلینی، ابوجعفر، همان، ج 1، ص 276، ح 1؛ عیاشی، محمد بن سعود، همان، ج 1، ص 403، ح 154 و ص408، ح 160. درباره پیوند این آیه با حدیث ثقلین ر. ک: صدوق، ابوجعفر، علل الشرائع، مکتبة الداوری، قم، ص124- 123، ح 1 و نیز ر. ک: عیاشی، محمد بن سعود، همان: ج 1، ص 411، ح 173 و حسکانی، عبید اللَّه، همان: ج1، ص 191، ح 203. منبع:سایت انوار طاها
خداوند تبارک و تعالی در قرآن کریم پیرامون این مطلب می فرماید: (یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم)(1)؛(ای کسانی که ایمان آورده اید اطاعت کنید خدا را،و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولوالامر را).
در اینجا اطاعت (اولوالامر) بدون هیچ گونه قید و شرط در کنار اطاعت خدا و پیامبر(صلی الله علیه وآله) قرار گرفته است.
آیا منظور از (اولوالامر) زمامداران و حکام در هر زمان و هر محیط هستند؟ و فی المثل مسلمانان هر کشوری در عصر ما موظفند مطیع بی قید و شرط زمامدارانشان باشند؟ (آن گونه که جمعی از مفسران اهل سنّت گفته اند). روشن است که این مطلب با آیه سازگار نیست.
آیا منظور از آن پیروی از زمامداران است مشروط به این که حکمشان بر خلاف احکام اسلام نباشد؟ این نیز با مطلق بودن آیه سازگار نیست.
و آیا منظور خصوص صحابه پیامبر(صلی الله علیه وآله) است؟ این احتمال نیز با مفهوم گسترده ای که آیه برای هر عصر و زمان دارد سازگار نمی باشد.
بنابراین به وضوح می فهمیم که منظور از آن، پیشوای معصومی است که در هر عصر و زمان وجود دارد که اطاعتش بی قید و شرط واجب، و فرمانش همچون فرمان خدا و پیامبر لازم الاجرا است. احادیث متعدّدی که در منابع اسلامی در این زمینه وارد شده و (اولوالامر) را تطبیق بر علی(علیه السلام)یا ائمه معصومین کرده است گواه دیگر این مدّعاست.(2)
به طور مثال جوینی (م 730 ق) با سند خود در ضمن حدیثی طولانی، از مُحاجّه امام علی(ع) با برخی از صحابه در زمان خلافت عثمان، چنین نقل می کند:
... فأنشدکم اللَّه أتعلمونَ حیث نزلت: ( یا أیّها الذین آمنوا أطیعوا اللَّه وأطیعوا الرسول وأولیالأمر منکم...) وحیث نزلت: ( إنّما ولیّکم اللَّه ورسوله والذین آمنوا الذین یقیمون الصلوةویؤتون الزکاة وهم راکعون) و حیث نزلت: (... ولم یتخذوا من دون اللَّه ولارسوله ولا المؤمنین ولیجة) قال الناس: یا رسول اللَّه خاصة فی بعض المؤمنین أمعامّةً لجمیعهم؟ فأمر اللَّه عزّ وجلّ نبیّه صلی اللَّه علیه وآله وسلم أن یعلّمهم ولاة أمرهم وأن یفسِّرلهم مِن الولایة ما فسّر لهم من صلاتهم وزکاتهم وحجهم فینصبنی للناس لغدیر خم... ثمّ خطبفقال: أیها الناس أتعلمون أنّ اللَّه عزّ وجلّ مولای وأنا مولی المؤمنین وأنا أولی بهم من أنفسهم؟ قالوا: بلی یا رسول اللَّه، قال: قم یا علیّ فقمت فقال: من کنت مولاه فعلیّ هذا مولاه...؛
علیّ (علیه السلام) به آنان فرمود: شما را به خدا سوگند می دهم آیا می دانید ( و به یاد دارید) هنگامی که آیه ( یا أیّها الذین آمنوا أطیعوا اللَّه وأطیعوا الرسول وأولی الأمر منکم...) و آیه( إنّما ولیّکم...) و آیه (... ولم یتخذوا من دون اللَّه...) نازل شد، مردم گفتند: ای رسول خدا، آیا ( اولی الامر)، ( والذین آمنوا) و ( المؤمنین) (در این سه آیه)، افرادی خاص و برخی ازمؤمان اند یا شامل همه آنان می شود؟ پس خداوند به پیامبرش دستور داد والیان امر را (دراین آیات) به مردم بیاموزد و برای ایشان همان گونه که نماز و زکات و حج را تفسیر کردهاند، ولایت را تفسیر کند. پس رسول خدا(ص) من را در غدیر خم برای مردم نصب کرد (تا به روشنی نشان دهند مراد از این آیات من هستم)، پس خطبه خواند وفرمود: ای مردم، آیا می دانید خداوند مولای من و من مولای مؤمنانم و من به ایشان ازخودشان سزاوارترم؟ گفتند: آری، ای رسول خدا. پس به من فرمود: ای علی، برخیز. پس برخاستم. پس فرمود: هر کس من مولای اویم، پس این علی هم مولای اوست...(3)(4)
پی نوشتها:
1. سوره نساء، آیه 69
2. 50 درس اصول عقائد برای جوانان؛ مکارم شیرازی، ص63
3. جوینی، ابراهیم، همان، ج 1، ص 313، باب 58، ح 250. جوینی این حدیث را از طریق ابی بکر بن ابی عیاش ازسلیم بن قیس نقل میکند. مسلم بن حجاج در مقدمه صحیحش از ابو بکر بن عیاش حدیث نقل کرده است. محققان مسند احمد وی را ( صدوق حسن الحدیث) میشناسند. ر.ک: ابن حنبل، احمد، مسند الامام احمد بن حنبل، تحقیقشعیب الأرنووط، ج 28، ص 89، ذیل حدیث 16876
4. برای ملاحظه برخی منابع شیعی رک: کلینی، ابو جعفر، الکافی، تصحیح علی اکبر غفاری، دار الکتب الاسلامیة، چاپ سوم ، کتاب الحجة، باب ( مانص اللَّه عزّ وجل ورسوله علی الائمة علیهم السلام واحداً واحداً)، ج 1، ص 289، ح 4 و ص290، ح 6. در این روایات پیوند آیه مذکور با آیه ولایت ( مائده(5): 55) و آیه تبلیغ (مائده(5):67) تبیین شده است. نیز ر.ک: ابن عقده، ابوالعباس، کتاب الولایة، محمد حسین، حرزالدین، چاپ اول، قم، انتشارات دلیل، ص 198. نیز به همین مضمون ر.ک: حموئی (جوینی)، فرائد السمطین، تحقیق محمد باقر محمودی، چاپ اول، بیروت، ج1، ص 314، باب 58، ح 250.
این آیه با آیه 54 سوره نساء نیز پیوند دارد. ر.ک: صدوق، ابوجعفرمحمد بن علی، عیون اخبار الرضا، تحقیق مؤسسة الامام الخمینی، ج 1، ص 230 و نیز ر. ک: عیاشی، محمد بن سعود، کتاب التفسیر ( تفسیر العیاشی)، تحقیق مؤسسة البعثة، قم، ج 1، ص 403، ح 154 و ص 405، ح 156. درباره پیوند آیه مذکور با آیه تطهیر ( احزاب(33):33) نیز ر. ک: کلینی، ابوجعفر، همان: ج 1، ص 286 و نیز حسکانی، عبید اللَّه، شواهد التنزیل، تحقیق محمد باقرمحمودی، قم، مجمع احیاء الثقافة الاسلامیة، ج 1، ص 191، ح 203 و نیز عیاشی، محمد بن سعود، همان، ج1، ص 249، ح 169 و نیز درباره پیوند آیه مورد بحث با آیه خمس ( انفال(8):41) ر. ک: صدوق، ابوجعفر، عیون الاخبار، ج 1، ص 238؛ نیز رک :کلینی، ابوجعفر، همان، ج 1، ص 276، ح 1؛ عیاشی، محمد بن سعود، همان، ج 1، ص 403، ح 154 و ص408، ح 160. درباره پیوند این آیه با حدیث ثقلین ر. ک: صدوق، ابوجعفر، علل الشرائع، مکتبة الداوری، قم، ص124- 123، ح 1 و نیز ر. ک: عیاشی، محمد بن سعود، همان: ج 1، ص 411، ح 173 و حسکانی، عبید اللَّه، همان: ج1، ص 191، ح 203.
منبع:سایت انوار طاها
- [آیت الله سبحانی] آیا زوج می تواند در حین عقد بدون قید و شرط زوجه را وکیل در طلاق کند؟
- [آیت الله نوری همدانی] ج: 2- قید و شرط هر عقدی در صورتی اعتبار دارد که در ضمن عقد ذکر شود و چون در فرض سؤال در ضمن عقد صلح قیدی ذکر شده است صلح بدون قید و شرط نافذ است و شرطی که در وصیّت نامه ذکر شده است صلح را مقید نمیکند
- [سایر] منظور از اتحاد عالم و معلوم و عاقل و معقول چیست؟ تقاضا میشود این را با زبان ساده بیان بفرماید و اثر آن در زندگی انسان چیست؟ چگونه انسان میتواند با این مطلب پیشرفت کند؟
- [سایر] آیا معقول است که لذت نقد را با بهشت نسیه عوض کنیم؟
- [سایر] آیا معقول و پسندیده است که با آدم های بد اخلاق مثل خود آنها عمل کرد؟
- [سایر] اتحاد عاقل به معقول در فلسفه به چه معناست و چه اهمیتی دارد؟
- [آیت الله نوری همدانی] شخصی ملک مسکونی خود را به شرط عمری به یکی از سازمانهای عام المنفعه دوتی به صورت رایگان (مصالحه) مینماید تا پس از فوت در جهت ارائه خدمات عمومی سازمان مذکور مورد استفاده قرار گیرد در ثبت و انتقال سند قصد و شرط (مصالح) قید نگردیده ولی در وصیت نامه عادی شرط و قصد (مصالح) به وصی خود بیان گردیده است.
- [سایر] دلیل معقول و منطقی حجاب چیست ؟ آیا نظام مرد سالاری حجاب را بر زنان تحمیل نکرده است ؟
- [آیت الله خامنه ای] اطاعت از ولیّ فقیه
- [سایر] چرا در قرآن اطیعوا الله و اطیعوا الرسول آمده است؟ مگر اطاعت از خدا با اطاعت از رسول فرق دارد؟
- [آیت الله سیستانی] اگر کسی که تربیت درختها به او واگذار شده بمیرد ، چنانچه در قرارداد قید و شرط نکرده باشند که خودش آنها را تربیت کند ، و رثهاش به جای او هستند ؛ وچنانچه خودشان عمل را انجام ندهند و اجیر هم نگیرند ، حاکم شرع از مال میّت اجیر میگیرد ، و حاصل را بین و رثه میّت و مالک قسمت میکند ، و اگر در معامله قید کرده باشند که خود او درختها را تربیت نماید ، با مردن او معامله بهم میخورد .
- [آیت الله سیستانی] هرگاه زن در ضمن عقد با شوهر شرط کند که در شرائط خاصی مثلاً اگر شوهر مسافرت طولانی نماید ، یا مثلاً شش ماه به او خرجی ندهد ، یا به زندان طولانی محکوم شود و مانند آن ، اختیار طلاق با او باشد ، این شرط باطل است ، ولی اگر چنین شرط کند ، که از طرف شوهر وکیل باشد که در شرائط خاصی ، یا بدون قید و شرط بتواند خود را طلاق دهد ، شرط صحیح است ، و شوهر نمیتواند بعداً او را از وکالت عزل کند ، و اگر خود را طلاق داد ، طلاق صحیح است .
- [آیت الله سبحانی] هرگاه صلح را به قید نقد انجام دهد و یا قید نکند امّا رویکرد صلح این باشد که وجه را به طور نقد بپردازد، اگر در پرداخت وجه تأخیر کرد می تواند آن را به هم بزند.
- [آیت الله سبحانی] هرگاه صلح را به قید نقد انجام دهد و یا قید نکند امّا رویکرد صلح این باشد که وجه را به طور نقد بپردازد، اگر در پرداخت وجه تأخیر کرد می تواند آن را به هم بزند.
- [آیت الله اردبیلی] انواع مسابقات ورزشی مانند شنا، دو، کُشتی و فوتبال، جایز است بلکه برای حفظ سلامت و ایجاد نشاط فردی و اجتماعی در حدّ معقول پسندیده میباشد، به شرط این که ضرر جسمی یا روانی قابل توجّه نداشته باشند و بدون شرطبندی انجام شوند و همراه با اعمال نامشروع نباشند، هر چند اگر شخص سوم یا مؤسّسهای و یا دولت به برندگان، جوایز نقدی یا غیر نقدی اهدا کنند، اشکال ندارد.
- [آیت الله جوادی آملی] .در پرداختن سهم سادات به یتیم , مسکین و ابن السبیل از سادات، شرط است که ش یعه باشند، همچنین در یتیم و ابنالسبیل، فقیر بودن شرط است، اگرچه ابن السبیل در شهر خودش غنی و توانگر باشد . گفتنی است، سفر "ابنالسبیل" اعم از این است که برای اطاعت از فرمان الهی باشد مانند سفر زیارتی واجب یا مستحب یا سفر تفریحی و سیاحتی باشد . چنانچه سفرش معصیت باشد، بنا بر احتیاط, خمس دادن به او جایز نیست. مصداق سیادت
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . زنی که از شوهر اطاعت میکند و شوهر خرج او را نمیدهد، اگر ممکن است میتواند خرج خود را بدون اجازه از مال او بردارد، و اگر ممکن نیست، چنانچه ناچار باشد که معاش خود را تهیه کند، اگر نمیتواند با اطاعت شوهر تهیه معاش کند، در موقعی که مشغول تهیه معاش است، اطاعت از شوهر بر او واجب نیست، ولی احتیاط آن است که از حاکم شرع هم اذن بگیرد.
- [امام خمینی] اگر مال زیادی به دست آورد از قرعهکشی و با فقیری قرار گذارد که به او صدقه بدهد و فقیر مقداری بردارد و باقی را به او رد کند بخواهد با این حیله حلال کند، جایز نیست و حلال نمیشود، لکن اگر بدون شرط و قید به فقیر داد، و فقیر مقداری که مناسب حالش هست به او رد کند با رضایت اشکال ندارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] در زکات قصد قربت شرط است، یعنی باید برای اطاعت فرمان خداوند متعال زکات بدهد و باید در نیت خود معین کند که زکات مال است یا زکات فطره، ولی اگر زکات گندم و جو و اموال دیگری بر او باشد لازم نیست معین کند چیزی را که می دهد زکات کدام است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] شرط هفتم آن است که وضو را به قصد قربت یعنی برای خدا انجام دهد، بنابر این اگر به قصد ریا و خودنمایی یا برای خنک شدن بدن و مانند آن بگیرد باطل است، ولی اگر تصمیم قطعی دارد که برای اطاعت فرمان خدا وضو بگیرد در ضمن می داند خنک هم می شود، ضرری ندارد.