در برخی آیات قرآن کریم مطالبی است که به ظاهر دلالت بر عدم شفاعت در قیامت میکند به طور مثال خداوند در قرآن کریم می فرماید: (لا بیع فیه و خله و لا شفاعه)، نه خرید و فروش است، نه دوستی، ونه شفاعت.(1) منکرین شفاعت معتقدند که قرآن می گوید: ای افراد با ایمان از آنچه به شما روزی داده ایم انفاق کنید زیرا امروز قدرت انفاق دارید و در جهان دیگر قدرت انفاق ندارید، بلکه آنجا محل برداشت زراعت هایی است که در دنیا انجام شده است و در آنجا نه خرید و فروش می توان کرد تا سعادت و نجات از عذاب را خریداری نمود و دوستی های دنیوی نیز سودی ندارد و شفاعت شافعین نیز سودی ندارد. بنابراین از ظاهر آیه شریفه استفاده می شود که هیچ گونه شفاعتی فایده چندانی ندارد.(2) اما در جواب باید گفت درست است در این آیه خداوند شفاعت را به طور کلی نفی کرده اما در آیه بعدی که به آیه الکرسی معروف است به وجود شفیعات تصریح می کند که به اذن خداوند درباره گروهی شفاعت خواهند کرد. چنانکه می فرماید: (من ذا الذی یشفع عنده الا بأذنه)، کیست که در نزد او، جز به فرمان او شفاعت کند؟(3) بنابراین معنای آیه ای که نفی شفاعت نموده با توجه به آیه بعد به اینصورت تفسیر می شود که خدای منان شفاعت شافعینی که با او هیچ گونه ارتباطی ندارند را نفی می کند و بعبارت دیگر شفاعت استقلالی را مردود می داند و در آیه بعدی شفاعت شافعینی که مأذون از طرف او هستند را ثابت می کند و بدین ترتیب هیچ گونه منافاتی بین دو آیه وجود ندارد.(4) افزون بر این آیات مزبور عامّ است و به وسیله آیاتی که دلالت بر پذیرش شفاعت، باذن الله و با ضوابط معیّن دارد تخصیص داده میشود.(5) پی نوشتها: 1. سوره بقره، آیه 254 2. شفاعت، دری اصفهانی، قم، انتشارات ام ابیها، 1380، چاپ سوم، ص28 3. سوره بقره، آیه 255 4. مقاله کنفرانس تحقیقاتی علوم و مفاهیم قرآن کریم، مرکز تحقیقاتی سپاه پاسداران انقلاب، ص8 5. آموزش عقاید، مصباح یزدی، ص491 منبع:سایت انوار طاها
در برخی آیات قرآن کریم مطالبی است که به ظاهر دلالت بر عدم شفاعت در قیامت میکند به طور مثال خداوند در قرآن کریم می فرماید: (لا بیع فیه و خله و لا شفاعه)، نه خرید و فروش است، نه دوستی، ونه شفاعت.(1)
منکرین شفاعت معتقدند که قرآن می گوید: ای افراد با ایمان از آنچه به شما روزی داده ایم انفاق کنید زیرا امروز قدرت انفاق دارید و در جهان دیگر قدرت انفاق ندارید، بلکه آنجا محل برداشت زراعت هایی است که در دنیا انجام شده است و در آنجا نه خرید و فروش می توان کرد تا سعادت و نجات از عذاب را خریداری نمود و دوستی های دنیوی نیز سودی ندارد و شفاعت شافعین نیز سودی ندارد. بنابراین از ظاهر آیه شریفه استفاده می شود که هیچ گونه شفاعتی فایده چندانی ندارد.(2)
اما در جواب باید گفت درست است در این آیه خداوند شفاعت را به طور کلی نفی کرده اما در آیه بعدی که به آیه الکرسی معروف است به وجود شفیعات تصریح می کند که به اذن خداوند درباره گروهی شفاعت خواهند کرد. چنانکه می فرماید: (من ذا الذی یشفع عنده الا بأذنه)، کیست که در نزد او، جز به فرمان او شفاعت کند؟(3)
بنابراین معنای آیه ای که نفی شفاعت نموده با توجه به آیه بعد به اینصورت تفسیر می شود که خدای منان شفاعت شافعینی که با او هیچ گونه ارتباطی ندارند را نفی می کند و بعبارت دیگر شفاعت استقلالی را مردود می داند و در آیه بعدی شفاعت شافعینی که مأذون از طرف او هستند را ثابت می کند و بدین ترتیب هیچ گونه منافاتی بین دو آیه وجود ندارد.(4)
افزون بر این آیات مزبور عامّ است و به وسیله آیاتی که دلالت بر پذیرش شفاعت، باذن الله و با ضوابط معیّن دارد تخصیص داده میشود.(5)
پی نوشتها:
1. سوره بقره، آیه 254
2. شفاعت، دری اصفهانی، قم، انتشارات ام ابیها، 1380، چاپ سوم، ص28
3. سوره بقره، آیه 255
4. مقاله کنفرانس تحقیقاتی علوم و مفاهیم قرآن کریم، مرکز تحقیقاتی سپاه پاسداران انقلاب، ص8
5. آموزش عقاید، مصباح یزدی، ص491
منبع:سایت انوار طاها
- [سایر] اگر شفاعت وجود دارد چرا در آیه 123 سوره بقره شفاعت را نفی می کند؟
- [سایر] معنای شفاعت چیست؟ چگونه با بعضی آیات دال بر نفی «شفاعت» سازگار است؟
- [سایر] شرایط شفاعت چیست؟ چه کسانی در روز قیامت مورد شفاعت قرار میگیرند و چه کسانی شفاعت شامل آنان نمیشود؟
- [سایر] با وجود آیات نفی شفاعت،چگونه می توان اعتقاد به تحقق آن داشت ؟
- [سایر] جایگاه شفاعت در قیامت چگونه است؟
- [سایر] در قیامت امامان چگونه شفاعت خواهند کرد؟
- [سایر] در حالی که برخی آیات قرآن شفاعت را نفی میکند، بعضی آیات دیگر شفاعت را تثبیت میکند، این تعارض چگونه است؟
- [سایر] فلسفه وجودی شفاعت در قیامت چیست؟
- [سایر] چه کسانی در قیامت حق شفاعت دارند؟
- [سایر] جایگاه شفاعت در قیامت چگونه است؟
- [آیت الله مظاهری] مراد از عقل در اینجا این است که سفیه، سادهلوح، سادهاندیش و گولخور نباشد، و مراد از عدالت این است که حالت خداترسی باطنی داشته باشد که او را از انجام گناهان باز دارد، و مراد از ملکه قدسیه این است که حالت کج فکری، افراطگری، تفریطگری و صفات رذیله بارز مانند حسد، کبر، حب دنیا و مانند اینها نداشته باشد، و مراد از فقاهت این است که مجتهد مطلق در فقه باشد، و مراد از شجاعت این است که جرأت در حکم به حقّ را داشته باشد و هیچ کسی یا چیزی او را از حکم به حقّ و گفتن حقّ و نوشتن حقّ باز ندارد.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر بفهمد نماز آیاتی که خوانده باطل بوده، باید دوباره بخواند و اگر وقت گذشته، قضا نماید.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر بفهمد نماز آیاتی که خوانده باطل بوده، باید دوباره بخواند و اگر وقت گذشته قضا نماید.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر بفهمد نماز آیاتی که خوانده باطل بوده، باید دوباره بخواند و اگر وقت گذشته قضا نماید.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر بفهمد نماز ایاتی که خوانده باطل بوده واجب است دوباره بخواند و اگر وقت گذشته قضا نماید
- [آیت الله بروجردی] اگر بفهمد نماز آیاتی که خوانده باطل بوده، باید دوباره بخواند و اگر وقت گذشته قضا نماید.
- [آیت الله خوئی] اگر بفهمد نماز آیاتی را که خوانده باطل بوده، باید دوباره بخواند، واگر وقت گذشته قضا نماید.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر بفهمد نماز آیاتی که خوانده باطل بوده ، باید دوباره بخواند و اگر وقت گذشته قضا نماید .
- [آیت الله سبحانی] اگر بفهمد نماز آیاتی که خوانده باطل بوده، باید دوباره بخواند و اگر وقت گذشته قضا نماید.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر بفهمد نماز آیاتی که خوانده باطل بوده؛ باید دوباره بخواند و اگر وقت گذشته قضا نماید.