این گونه سؤالات،بیش‌تر ناشی از این تصور است که عالم برزخ فقط به خاطر انسان خلق شده است، در حالی که عالم برزخ یکی از مراتب هستی است که بدون آن، پیدایش عالم طبیعت - در قوس نزول - و نیز بازگشت موجودات عالم طبیعت به سوی خدا - در قوس صعود - ممکن نیست. و همان فلسفه ‌ای که برای پیدایش کل هستی مطرح است؛ در مورد این مرتبه از مراتب هستی نیز مطرح می‌ شود.شیخ اشراق نیز که اول بار عالم برزخ را اثبات عقلی کرد، بر اساس همین مطلب بود؛ یعنی وی قاعده‌ ی فلسفی ‌ای به نام (امکان اشرف) ابداع کرد که مطابق آن اثبات می‌ شود: اگر بین دو مرتبه از مراتب هستی، مرتبه‌ ی سومی متصور باشد، آن مرتبه بالضروره موجود است؛ و گرنه فیض وجود، از مرتبه‌ ی مافوق به مرتبه‌ ی مادون نمی‌ رسید.(1) علامه طباطبائی معتقد است: برزخ به عنوان فاصله ای میان دنیا و قیامت، انسان را آماده می کند تا از مرحله دنیایی وارد مرحله اخروی شود. ایشان می فرمایند: دنیا دار عمل، و برزخ دار آماده شدن برای حساب و جزاء، و آخرت دار حساب و جزاء است.(2) همچنین ایشان در جای دیگری می نویسند: حال انسان در زندگی برزخی بسیار شبیه است به حال کسی که برای رسیدگی اعمالی که از وی سر زده به یک سازمان قضایی احضار شود و مورد بازجویی و بازپرسی قرار گرفته به تنظیم و تکمیل پرونده اش بپردازند، آنگاه در انتظار محاکمه در بازداشت بسر برد.(3) و شاید یکی از دلایل دیگر وجود عالم برزخ این باشد که با مرگ یک نفر پرونده اعمال او به طور کامل بسته نمی شود. مثلا کسی که وقفی انجام داده یا سنت حسنه ای به جا گذاشته یا فرزند صالحی تربیت کرده یا کتاب خوبی تالیف کرده و یا ... تا صدها سال بعد از مرگش پرونده اعمالش هم چنان مفتوح است و آثار و نتایج عملش همچنان ادامه دارد. همین طور کسی که امتی را به انحراف کشانده و بدعتی را پایه گزاری کرده و ... تا صدها سال عمل او امتداد دارد و همچنان پرونده اعمالش باز است. این مساله با توجه به اعتقاد به رجعت نیز خود را نشان می دهد. ما معتقدیم که عده زیادی به دنیا باز می گردند و نزاع حق و باطل ادامه می یابد و معنای بازگشت این افراد به دنیا این است که پرونده آنها همچنان مفتوح خواهد بود. و شاید یکی از دلایل دیگر برپایی عالم برزخ این باشد که عده ای در آن عالم استعدادهای خود را تکمیل می کنند. مثل آنچه در روایت مورد اشاره قرار گرفته است که: هر کس از دوستان و پیروان ما بمیرد و هنوز قرآن را به طور کامل فرانگرفته باشد در قبرش به او تعلیم می دهند تا خداوند بدین وسیله درجاتش را بالا برد چرا که درجات بهشت به اندازه آیات قرآن است به او گفته می شود بخوان و بالا رو او می خوانند "و از درجات بهشت" بالا می رود.(4) پی نوشتها: 1. زندگی پس از مرگ‌،‌ حسین سوزنچی،ج4،‌ ص75 2. ترجمه تفسیر المیزان، ج‌11، ص 9. 3.شیعه در اسلام، ص 163. 4. اصول کافی، ج 2 ،ص 606 ،باب فضل حامل القرآن، حدیث 10. منبع:سایت انوار طاها
این گونه سؤالات،بیشتر ناشی از این تصور است که عالم برزخ فقط به خاطر انسان خلق شده است، در حالی که عالم برزخ یکی از مراتب هستی است که بدون آن، پیدایش عالم طبیعت - در قوس نزول - و نیز بازگشت موجودات عالم طبیعت به سوی خدا - در قوس صعود - ممکن نیست. و همان فلسفه ای که برای پیدایش کل هستی مطرح است؛ در مورد این مرتبه از مراتب هستی نیز مطرح می شود.شیخ اشراق نیز که اول بار عالم برزخ را اثبات عقلی کرد، بر اساس همین مطلب بود؛ یعنی وی قاعده ی فلسفی ای به نام (امکان اشرف) ابداع کرد که مطابق آن اثبات می شود: اگر بین دو مرتبه از مراتب هستی، مرتبه ی سومی متصور باشد، آن مرتبه بالضروره موجود است؛ و گرنه فیض وجود، از مرتبه ی مافوق به مرتبه ی مادون نمی رسید.(1)
علامه طباطبائی معتقد است: برزخ به عنوان فاصله ای میان دنیا و قیامت، انسان را آماده می کند تا از مرحله دنیایی وارد مرحله اخروی شود. ایشان می فرمایند: دنیا دار عمل، و برزخ دار آماده شدن برای حساب و جزاء، و آخرت دار حساب و جزاء است.(2)
همچنین ایشان در جای دیگری می نویسند: حال انسان در زندگی برزخی بسیار شبیه است به حال کسی که برای رسیدگی اعمالی که از وی سر زده به یک سازمان قضایی احضار شود و مورد بازجویی و بازپرسی قرار گرفته به تنظیم و تکمیل پرونده اش بپردازند، آنگاه در انتظار محاکمه در بازداشت بسر برد.(3)
و شاید یکی از دلایل دیگر وجود عالم برزخ این باشد که با مرگ یک نفر پرونده اعمال او به طور کامل بسته نمی شود. مثلا کسی که وقفی انجام داده یا سنت حسنه ای به جا گذاشته یا فرزند صالحی تربیت کرده یا کتاب خوبی تالیف کرده و یا ... تا صدها سال بعد از مرگش پرونده اعمالش هم چنان مفتوح است و آثار و نتایج عملش همچنان ادامه دارد. همین طور کسی که امتی را به انحراف کشانده و بدعتی را پایه گزاری کرده و ... تا صدها سال عمل او امتداد دارد و همچنان پرونده اعمالش باز است.
این مساله با توجه به اعتقاد به رجعت نیز خود را نشان می دهد. ما معتقدیم که عده زیادی به دنیا باز می گردند و نزاع حق و باطل ادامه می یابد و معنای بازگشت این افراد به دنیا این است که پرونده آنها همچنان مفتوح خواهد بود.
و شاید یکی از دلایل دیگر برپایی عالم برزخ این باشد که عده ای در آن عالم استعدادهای خود را تکمیل می کنند. مثل آنچه در روایت مورد اشاره قرار گرفته است که: هر کس از دوستان و پیروان ما بمیرد و هنوز قرآن را به طور کامل فرانگرفته باشد در قبرش به او تعلیم می دهند تا خداوند بدین وسیله درجاتش را بالا برد چرا که درجات بهشت به اندازه آیات قرآن است به او گفته می شود بخوان و بالا رو او می خوانند "و از درجات بهشت" بالا می رود.(4)
پی نوشتها:
1. زندگی پس از مرگ، حسین سوزنچی،ج4، ص75
2. ترجمه تفسیر المیزان، ج11، ص 9.
3.شیعه در اسلام، ص 163.
4. اصول کافی، ج 2 ،ص 606 ،باب فضل حامل القرآن، حدیث 10.
منبع:سایت انوار طاها
- [سایر] فلسفهی وجود عالم برزخ )عالم میان دنیا و آخرت( چیست؟
- [سایر] آیا منظور از دنیا و آخرت این عالم و عالم قیامت است؟
- [سایر] آیا کسانی که به جهان برزخ وارد شده اند از عالم دنیا با اطلاعند؟
- [سایر] آیا عالم قیامت مانند عالم برزخ در ملکوت جهان قرار دارد یا مانندعالم دنیا تغییر و تحولات دارد؟
- [سایر] در کتاب های فلسفی و عرفانی و کتاب های مشابه در حین بحث از عوالم وجود و تقسیمات آن مثلا عالم لاهوت و جبروت و ملکوت، ملک و ناسوت یا تقسیم های دیگر مانند عالم عقل و عالم مثال، یا به زبان شرع؛ عالم آخرت و عالم برزخ و عالم دنیا و این گونه از تقسیمات. در حقیقت من معنای عالم آخرت و برزخ و دنیا را چون در آیات و روایات توضیح و تبین شده است را می فهم، اما اکنون دوست دارم بر طبق یک استدلال روشن و آسان و متین چگونگی تقسیم عوالم و استدلال بر وجود خارجی آنها را بدانم. به طور مثال چگونه ثابت می کنیم که اکنون عالم جبروتی وجود دارد و در همان حال برخی از خصوصیات را به آن عالم نسبت می دهیم. لذا از شما تقاضا دارم که دلیل بر وجود عالم لاهوت، جبروت، ملکوت، ناسوت، عقل و مثال بیاوریدو بفرمائید که چرا در این عوالم منحصر شد و از کجا ویژگی های آن شناخته شد؟ و چگونه این عوالم با یکدیگر رابطه دارند و وسیله ارتباطی بین این عوالم چیست؟ مثلا مرگ وسیله انتقال از عالم دنیا به عالم برزخ است، آیا چنین انتقالی بین دیگر عوالم نیز وجود دارد؟ تقاضا دارم در استدلال خود از آیات وروایات نیز استفاده کنید.
- [سایر] چرا به عالم برزخ، عالم خیال می گویند؟
- [سایر] فلسفه ی زندگی محدود در این دنیا چیست؟ چرا خدا عمر طولانی تری به انسان نمی دهد؟
- [سایر] عالم برزخ چه عالمی است؟ آیا جسم هم در عالم برزخ است یا فقط روح انسان در این عالم است؟
- [سایر] موقعیت عالم مثال در بین سایر عوالم کجاست؟ آیا مثل این دنیا حقیقت مادی دارد؟ اینکه ادعیه قضا و قدر را بر می گردانند در خصوص عالم یاد شده چگونه قابل توجیه است؟
- [سایر] ویژگیهای عالم آخرت را از دیدگاه عقل , شرح دهید ؟
- [آیت الله وحید خراسانی] هشتم از مبطلات نماز بنابر احتیاط واجب ان است که برای کار دنیا عمدا گریه کند مگر این که جاهل قاصر باشد و اگر از ترس خدا یا برای اخرت گریه کند از بهترین اعمال است
- [آیت الله مظاهری] اگر کسی دوست داشته باشد که واجبی از واجبات بیارزش یا متروک شود و یا حرامی از محرّمات با ارزش و یا جایی در جامعه باز کند، گرچه در این امر قبیح خود عامل نباشد و تبلیغ نیز برای آن نکند، از نظر قرآن شریف کیفر بزرگی در دنیا و عذاب بزرگی در آخرت دارد، مثلاً کسی که دوست دارد در جامعه اسلامی، چادر جای خود را به بدحجابی و قرضالحسنه جای خود را به قرض ربوی بدهد، و قطعاً اگر توبه نکند، عذاب دردناکی در دنیا و آخرت به سراغ او خواهد آمد.
- [آیت الله مظاهری] اگر پدر و مادر از دنیا رفتند، بر اولاد واجب است به فکر آنها باشند و اگر آنها را فراموش کردند و خیرات و مبرّات برای آنها نفرستادند، پدر و مادر در عالم برزخ آنها را عاق میکنند و گناه عاقّ پدر و مادر برایشان نوشته میشود. [1]. اسراء، 23. [2]. لقمان، 15.
- [آیت الله مظاهری] افراد وسواسی که زود اطمینان به نجاست چیزی پیدا میکنند، یا هنگام آب کشیدن چیزی به آسانی اطمینان پیدانمیکنند نباید به اطمینان خود اعتنا کنند بلکهباید بهطور متعارف عمل کنند و اعتنای اینگونه افراد به گمان بلکه به اطمینان خود حرام است و اعمال غیر متعارف آنها موجب خسران دنیا و آخرت است.
- [آیت الله مظاهری] معاشقه زن و مرد نامحرم با یکدیگر از گناهان بزرگ در اسلام است؛ مخصوصاً اگر برای یکدیگر نامهنگاری و یا شعر و شاعری هم بنمایند، و باید با فراموش کردن عشق شیطانی خود، این مرض خانمانسوز و بر باد دهنده دنیا و آخرت را معالجه کنند، و این معالجه گرچه مشکل است، ولی به مرور زمان و با صبر و حوصله ممکن است.
- [آیت الله مظاهری] پوشیدن لباسهایی که مختصّ به کفّار است، نظیر کراوات و پوشیدن لباسهایی که مختص به اهل معصیت است نظیر لباسهای تنگ و محرّک، برای مرد و زن حرام است و اگر بدون توبه از دنیا رود، پروردگار عالم او را با کفّار و اهل معصیت محشور میکند. صفحه 378
- [امام خمینی] - ترجمه سوره حمد (بسم الله الرحمن الرحیم ) یعنی ابتدا می کنم بنام خداوندی که در دنیا بر مؤمن و کافر رحم می کند و در آخرت بر مؤمن رحم می نماید. (الحمد لله رب العالمین ) یعنی ثنا مخصوص خداوندی است که پرورش دهنده همه موجودات است.(الرحمن الرحیم ) یعنی در دنیا بر مؤمن و کافر و در آخرت بر مؤمن رحم می کند.(مالک یوم الدین ) یعنی پادشاه و صاحب اختیار روز قیامت است. (ایاک نعبد و ایاک نستعین ) یعنی فقط تو را عبادت می کنیم و فقط از تو کمک می خواهیم. (اهدنا الصراط المستقیم ) یعنی هدایت کن ما را به راه راست که آن دین اسلام است. (صراط الذین انعمت علیهم ) یعنی به راه کسانی که به آنان نعمت دادی که آنان پیغمبران و جانشینان پیغمبران هستند. (غیر المغضوب علیهم و لا الضالین ) یعنی نه به راه کسانی که غضب کرده ای بر ایشان و نه آن کسانی که گمراهند.
- [آیت الله اردبیلی] (بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ) یعنی: (آغاز میکنم به نام خداوندی که در دنیا بر مؤمن و کافر و در آخرت بر مؤمن رحم مینماید.) (اَلْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعالَمینَ) یعنی: (ثنا و ستایش مخصوص خداوندی است که پرورش دهنده همه موجودات است.) (اَلرَّحْمنِ الرَّحیمِ) یعنی: (در دنیا بر مؤمن و کافر و در آخرت بر مؤمن رحم میکند.) (مالِکِ یَوْمِ الدّینِ) یعنی: (صاحب اختیار روز قیامت است.) (إیّاکَ نَعْبُدُ وَإیّاکَ نَسْتَعینُ) یعنی: (فقط تو را عبادت میکنیم و فقط از تو کمک میخواهیم.) (إهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ) یعنی: (ما را به راه راست (دین اسلام) هدایت کن.) (صِراطَ الَّذینَ أنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ) یعنی: (به راه کسانی که به آنان نعمت دادی (راه پیامبران و جانشینان آنان و شهداء و صدیقان).) (غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَلاَ الضّالّینَ) یعنی: (نه به راه کسانی که بر آنان غضب کردهای و نه آنانی که گمراهند.)
- [امام خمینی] اگر مالی را برای کسانی که به دنیا نیامدهاند وقف کند درست نیست ولی وقف برای اشخاصی که بعضی از آنها به دنیا آمدهاند صحیح و آنها که به دنیا نیامدهاند بعد از آمدن به دنیا با دیگران شریک میشوند.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر کسی با یکی از محرمهای خود مثل مادر وخواهر که با او نسبت دارند زنا کند، بحکم حاکم شرع باید او را بکشند و همچنین است اگر مرد کافر با زن مسلمان زنا کند و در اخبار بسیار وارد شده است که انجام دادن یکی از حدها باعث میشود که مردم کار نامشروع نکنند و دنیا و آخرت آنان را حفظ میکند و منفعتش برای آنان بیشتر است از این که چهل روز باران ببارد.