از نظر آیات قرآن، معاد و برگشت به سوی خداوند سبحان، یک مسئله کلّی و عام بوده و مخصوص انسان نیست. با دقّت و تدبّر در نکات و تعبیرات قرآن، به این حقیقت پی میبریم که آفرینش و ایجاد هر موجودی، ملازم با برگشت دادن آن است؛ یعنی، اعطای وجود به هر موجودی از جانب حضرت حق، توأم با خصوصیت سیر و حرکت آن به سوی او است و وجود هر موجودی، برگشت به سوی خداوند را اقتضا می کند. به عبارت دیگر، مبدأ متعال در متن ذات هر موجودی، این برگشت و حرکت را قرار داده است. هستی از خداوند، سرچشمه می گیرد و به سوی او بازگشت می کند و این، براساس عشق هر موجودی نسبت به کمال بالاتر و در نهایت نسبت به کمال بینهایت است. هر موجودی به تناسب رتبه وجودی خود، از شعور برخوردار است و قبل از هر چیز، رو به جمال مطلق و خیر محض دارد و او را مییابد و چون مییابد، به او عشق میورزد و به سوی او در حرکت است. در اینجا به بعضی از آیات قرآنی که دلالت بر عمومیّت و کلّیّت معاد دارد اشاره می شود: 1. (اللّه یَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ ثُمَّ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ )1؛ (خدای متعال خلق را آغاز می کند و سپس آن را اعاده و برگشت می دهد و سپس شما انسان ها به سوی خداوند برگشت داده می شوید) . این آیه با توجّه به برگشت کلّی، مسئله معاد انسان ها را به آنان خاطر نشان ساخته، این حقیقت را بیان می کند که بر اساس قانون کلّی (اعاده)، مستثنا بودن انسان ها مفهومی ندارد. 2. (أَوَلَمْ یَرَوْا کَیْفَ یُبْدِءُ اللّه الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ إِنَّ ذَلِکَ عَلَی اللّه یَسِیرٌ. قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللّه یُنشیء النَّشْأَةَ الاْخِرَةَ إِنَّ اللّه عَلَی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ )2؛ (آیا ندیده اید که خداوند، چگونه آفرینش را آغاز می کند، سپس آن را بازمیگرداند؟ در حقیقت، این [ کار] بر خدا آسان است . بگو: در زمین بگردید و بنگرید چگونه آفرینش را آغاز کرده است . سپس[ باز] خدا است که نشئه آخرت را پدید میآورد . خدا است که بر هر چیزی توانا است) . بر اساس این دو آیه که در مورد ارشاد مردم و سرزنش غافلان از برگشت به سوی خداوند است خداوند متعال، میخواهد این حقیقت را به انسان ها بفهماند که چون آفرینش، بر اساس مشیّت و اعاده حق، به سوی او در حرکت و برگشت است و این یک سنّت کلّی حاکم بر موجودات؛ شما انسان ها نیز از این قانون کلّی مستثنی نیستید؛ بلکه قطعه ای از هستی میباشید که به سوی او باز میگردید. 3. (قُلْ هَلْ مِنْ شُرَکَائِکُمْ مَنْ یَبْدَءُ الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ قُلِ اللّه یَبْدَءُ الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ فَأَنّی تُؤْفَکُونَ )3؛ ([ به مشرکان] بگو: آیا از شریکان تخیّلی و مصنوع شما، چنین موجودی پیدا می شود که خلق و ایجاد کند و سپس آنچه را که خلق کرده است، اعاده و برگشت دهد؟ [ به آنان] بگو: این خدای متعال است که خلق می کند و سپس خلق را اعاده و برگشت می دهد) . در این آیه، علاوه بر اشاره به اصل اعاده کلّ هستی، به این حقیقت هم اشاره شده که این برگشت و معاد، یکی از مظاهر قدرت مطلقه خداوند سبحان است. این آیات و آیات فراوان دیگر، حکایت از این حقیقت می کند که آفرینش هر موجود و هر مخلوقی، به دنبال خود اعاده آن موجود و مخلوق را میآورد. به عبارت دیگر، (اراده و مشیّت حق)، اعاده هر مخلوق و برگشت دادن هر موجودی است که پا به عرصه وجود میگذارد و این مسئله منحصر در انسان نیست.4 پی نوشت: 1. روم 30، آیه 11. 2. عنکبوت 29، آیات 19 و 20. 3. یونس 10، آیه 34. 4. ر.ک: بازگشت به هستی، محمد شجاعی، صص 54 69؛ معاد یا بازگشت به سوی خدا، همو، ج 1، صص 10 47. منبع: www.porseman.org
از نظر آیات قرآن، معاد و برگشت به سوی خداوند سبحان، یک مسئله کلّی و عام بوده و مخصوص انسان نیست. با دقّت و تدبّر در نکات و تعبیرات قرآن، به این حقیقت پی میبریم که آفرینش و ایجاد هر موجودی، ملازم با برگشت دادن آن است؛ یعنی، اعطای وجود به هر موجودی از جانب حضرت حق، توأم با خصوصیت سیر و حرکت آن به سوی او است و وجود هر موجودی، برگشت به سوی خداوند را اقتضا می کند.
به عبارت دیگر، مبدأ متعال در متن ذات هر موجودی، این برگشت و حرکت را قرار داده است. هستی از خداوند، سرچشمه می گیرد و به سوی او بازگشت می کند و این، براساس عشق هر موجودی نسبت به کمال بالاتر و در نهایت نسبت به کمال بینهایت است.
هر موجودی به تناسب رتبه وجودی خود، از شعور برخوردار است و قبل از هر چیز، رو به جمال مطلق و خیر محض دارد و او را مییابد و چون مییابد، به او عشق میورزد و به سوی او در حرکت است.
در اینجا به بعضی از آیات قرآنی که دلالت بر عمومیّت و کلّیّت معاد دارد اشاره می شود:
1. (اللّه یَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ ثُمَّ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ )1؛
(خدای متعال خلق را آغاز می کند و سپس آن را اعاده و برگشت می دهد و سپس شما انسان ها به سوی خداوند برگشت داده می شوید) .
این آیه با توجّه به برگشت کلّی، مسئله معاد انسان ها را به آنان خاطر نشان ساخته، این حقیقت را بیان می کند که بر اساس قانون کلّی (اعاده)، مستثنا بودن انسان ها مفهومی ندارد.
2. (أَوَلَمْ یَرَوْا کَیْفَ یُبْدِءُ اللّه الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ إِنَّ ذَلِکَ عَلَی اللّه یَسِیرٌ. قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللّه یُنشیء النَّشْأَةَ الاْخِرَةَ إِنَّ اللّه عَلَی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ )2؛
(آیا ندیده اید که خداوند، چگونه آفرینش را آغاز می کند، سپس آن را بازمیگرداند؟ در حقیقت، این [ کار] بر خدا آسان است . بگو: در زمین بگردید و بنگرید چگونه آفرینش را آغاز کرده است . سپس[ باز] خدا است که نشئه آخرت را پدید میآورد . خدا است که بر هر چیزی توانا است) .
بر اساس این دو آیه که در مورد ارشاد مردم و سرزنش غافلان از برگشت به سوی خداوند است خداوند متعال، میخواهد این حقیقت را به انسان ها بفهماند که چون آفرینش، بر اساس مشیّت و اعاده حق، به سوی او در حرکت و برگشت است و این یک سنّت کلّی حاکم بر موجودات؛ شما انسان ها نیز از این قانون کلّی مستثنی نیستید؛ بلکه قطعه ای از هستی میباشید که به سوی او باز میگردید.
3. (قُلْ هَلْ مِنْ شُرَکَائِکُمْ مَنْ یَبْدَءُ الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ قُلِ اللّه یَبْدَءُ الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ فَأَنّی تُؤْفَکُونَ )3؛
([ به مشرکان] بگو: آیا از شریکان تخیّلی و مصنوع شما، چنین موجودی پیدا می شود که خلق و ایجاد کند و سپس آنچه را که خلق کرده است، اعاده و برگشت دهد؟ [ به آنان] بگو: این خدای متعال است که خلق می کند و سپس خلق را اعاده و برگشت می دهد) .
در این آیه، علاوه بر اشاره به اصل اعاده کلّ هستی، به این حقیقت هم اشاره شده که این برگشت و معاد، یکی از مظاهر قدرت مطلقه خداوند سبحان است. این آیات و آیات فراوان دیگر، حکایت از این حقیقت می کند که آفرینش هر موجود و هر مخلوقی، به دنبال خود اعاده آن موجود و مخلوق را میآورد. به عبارت دیگر، (اراده و مشیّت حق)، اعاده هر مخلوق و برگشت دادن هر موجودی است که پا به عرصه وجود میگذارد و این مسئله منحصر در انسان نیست.4
پی نوشت:
1. روم 30، آیه 11.
2. عنکبوت 29، آیات 19 و 20.
3. یونس 10، آیه 34.
4. ر.ک: بازگشت به هستی، محمد شجاعی، صص 54 69؛ معاد یا بازگشت به سوی خدا، همو، ج 1، صص 10 47.
منبع: www.porseman.org
- [سایر] آیا معاد و بازگشت برای همه موجودات است، یا منحصر به انسان میباشد؟
- [سایر] آیا معاد و بازگشت برای همه موجودات است یا منحصر در انسان میباشد؟
- [سایر] آیا معاد و بازگشت برای همه موجودات است، یا منحصر در انسان میباشد؟
- [سایر] آیا معاد و بازگشت برای همه موجودات است، یا منحصر در انسان میباشد؟
- [سایر] معاد فقط برای انسان است یا همه موجودات؟ در قیامت، انسان فقط با روح خود محشور میشود، یا جسم و روح؛ و اگر جسم و روح است، پس چه فرقی با این دنیا دارد؟
- [سایر] اینکه انسان بر موجودات دیگر برتری دارد به چه معناست؟
- [سایر] چرا حقیقت انسان منتهی به بحث معاد می شود؟
- [سایر] آیا مساله معاد از زمان آفرینش انسان مطرح بوده است؟
- [سایر] یاد معاد چگونه می تواند بهترین عامل سازنده انسان باشد؟
- [سایر] در قانون کارما بازگشت انسان به چند صورت است؟
- [آیت الله اردبیلی] خوردن، آشامیدن، تزریق و یا استعمال چیزی که برای جسم یا روح انسان ضرر قابل توجّه دارد، حرام است، ولی اگر در موردی به نظر پزشک متخصّص و مطمئن درمان بیماری منحصر به آن باشد، در حدّ ضرورت اشکال ندارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] 49 دفاع از کشورهای اسلامی واجب است و منحصر به کشوری نیست که انسان در آن زندگی می کند بلکه همه مسلمین دنیا در برابر هجوم اجانب به کشورهای اسلامی یا مقدسات مسلمین باید مدافع یکدیگر باشند.
- [آیت الله بهجت] ساختن مجسمه موجودات جاندار حرام است، اما نگهداری آن برای مقاصد غیر حرام بنابر اظهر جایز است، و نیز معامله به همین مقصود مانعی ندارد، اگرچه احتیاط مستحب در ترک آن است، و نقاشی موجودات جاندار بنابر اظهر حرام نیست، اگرچه احتیاط در ناقص یا جدا کشیدن آن است.
- [آیت الله مظاهری] احتکار، منحصر به مثل گندم و جو نیست، بلکه چنانکه گفته شد در هر چیزی حتّی پول هم میآید.
- [امام خمینی] اگر طلبکار چیزی را که گرو برداشته با اجازه بدهکار بفروشد پول آن هم مثل خود مال گرو میباشد.
- [امام خمینی] خوردن گوشت مرغی که مثل شاهین چنگال دارد حرام است و خوردن گوشت پرستو و هُدهُد مکروه میباشد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] کسانی که عقیده به وحدت وجود دارند یعنی می گویند در عالم هستی یک وجود بیش نیست و آن خداست و همه موجودات عین خدا هستند و کسانی که معتقدند خدا در انسان، یا موجود دیگری حلول کرده و با آن یکی شده، یا خدا را جسم بدانند احتیاط واجب، اجتناب از آنهاست.
- [آیت الله مظاهری] حیوانی که خوراک آن بر حسب عادت منحصر به مدفوع انسان شده است همه چیز آن نجس است و در صورتی که آن را استبراء کنند یعنی تا مدتی آن را از خوردن نجاست باز دارند به نحوی که دیگر نگویند نجاستخوار است پاک میشود.
- [آیت الله مظاهری] کفّاره برای روزه منحصر است به اینکه انسان یکی از مفطرات سه گانه (خوردن و آشامیدن - جماع - باقی ماندن بر جنابت، یا حیض یا نفاس تا اذان صبح) را انجام دهد و هر عملی غیر از این سه مفطر به جا بیاورد قضا دارد امّا کفّاره ندارد.
- [آیت الله اردبیلی] خوردن کمی از تربت حضرت سیدالشهداء علیهالسلام برای شفا و خوردن گِل داغستان و گِل اَرمنی برای معالجه، اگر علاج منحصر به خوردن آنها باشد، اشکال ندارد.