انسان کامل، عقل کلّ بوده و بی نیاز از فرد دیگران می باشد؛ لکن تا آنجا که ممکن است خدا نمی خواهد مردم با زور و اکراه اداره و رهبری شوند، بلکه می خواهد آنان تحت تعلیمات انبیا و با به کارگیری عقل و اختیار خودشان رشد فردی و اجتماعی نمایند. لذا خدای متعال به پیامبر خود فرمان می دهد که در امور مربوط به مردم با آنان مشورت نماید؛ تا هم آنان رشد نمایند و هم نسبت به نبی اکرم صلی الله علیه و آله احساس دلبستگی بیشتری پیدا کنند. قرآن در این باره می فرماید: (فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلینَ)1؛ (به (برکت) رحمت الهی، در برابر آنان [مردم ]نرم (و مهربان) شدی؛ و اگر خشن و سنگدل بودی، از اطراف تو، پراکنده می شدند. پس آنها را ببخش و برای آنها استغفار نما! و در کارها، با آنان مشورت کن! امّا هنگامی که تصمیم گرفتی، (قاطع باش! و) بر خدا توکّل کن! زیرا خداوند متوکّلان را دوست دارد). پس باید توجّه داشت که: 1. معصومان علیهم السلام در اموری با مردم به مشورت می پرداختند که مربوط به خود مردم بود؛ نه در امور منحصر به خدا مثل احکام دین. از این رو خدا در قرآن فرمود: (وَ أَمْرُهُمْ شُوری بَیْنَهُم)2؛ (و کارهایشان به صورت مشورت در میان آنهاست). 2. این مشورت به امر خداوند متعال بوده است، نه به خاطر کم اطّلاعی و نیاز به عقل مردم. 3. غرض از این حکم الهی عبارت است از: الف. تحکیم رابطه مردم و حاکم؛ ب. رشد و بالندگی فکر و اندیشه مردم؛ ج. ایجاد و تقویت احساس مسئولیت؛ د. ایجاد انگیزه و زمینه مشارکت حدّاکثری در امور سیاسی و اجتماعی؛ ه . احترام به مردم؛ و. زدودن حس تحمیل و فشار از بالا به پایین، در حدّ امکان، ز. درس آموزی به زمامداران و پیشوایان پس از خود. اگر خدا و انبیای الهی اراده می کردند قادر بودند هر مشکلی را با معجزه حلّ نمایند، ولی خداوند متعال می خواهد مردم با راهنمایی الهی و با به کار بستن عقل و اختیار خودشان، مشکلات را برطرف نمایند تا خودشان نیز رشد و کمال وجودی و فکری پیدا کنند. لذا معصوم تا جایی با مردم مشورت می کند که برای مردم رشدی در پی داشته باشد. امّا آنجا که نظر مردم موجب انحطاط و مغایر حکم الهی باشد به آن بها نمی دهند. لذا دموکراسی به شکل مهار گسیخته به آن معنایی که غرب مدّعی آن است و در حقیقت تبعیت از نظر اکثریت هر چند فاسد جامعه، می باشد در اسلام مردود است: (وَ إِنْ تُطِعْ أَکْثَرَ مَنْ فِی الْأَرْضِ یُضِلُّوکَ عَنْ سَبیلِ اللَّهِ إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلاَّ یَخْرُصُونَ)3؛ (اگر از بیشتر کسانی که در روی زمین هستند اطاعت کنی، تو را از راه خدا گمراه می کنند؛ (زیرا) آنها تنها از گمان پیروی می نمایند، و تخمین و حدس (واهی) می زنند). پی نوشت: 1. آل عمران 3، آیه 159. 2. شوری 42، آیه 38. 3. انعام 6، آیه 116. منبع: www.porseman.org
چرا پیامبر صلی الله علیه و آله و امامان علیهم السلام با این که معصوم بودند در بعضی اوقات با مردم مشورت می کردند؟
انسان کامل، عقل کلّ بوده و بی نیاز از فرد دیگران می باشد؛ لکن تا آنجا که ممکن است خدا نمی خواهد مردم با زور و اکراه اداره و رهبری شوند، بلکه می خواهد آنان تحت تعلیمات انبیا و با به کارگیری عقل و اختیار خودشان رشد فردی و اجتماعی نمایند. لذا خدای متعال به پیامبر خود فرمان می دهد که در امور مربوط به مردم با آنان مشورت نماید؛ تا هم آنان رشد نمایند و هم نسبت به نبی اکرم صلی الله علیه و آله احساس دلبستگی بیشتری پیدا کنند. قرآن در این باره می فرماید:
(فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلینَ)1؛
(به (برکت) رحمت الهی، در برابر آنان [مردم ]نرم (و مهربان) شدی؛ و اگر خشن و سنگدل بودی، از اطراف تو، پراکنده می شدند. پس آنها را ببخش و برای آنها استغفار نما! و در کارها، با آنان مشورت کن! امّا هنگامی که تصمیم گرفتی، (قاطع باش! و) بر خدا توکّل کن! زیرا خداوند متوکّلان را دوست دارد).
پس باید توجّه داشت که:
1. معصومان علیهم السلام در اموری با مردم به مشورت می پرداختند که مربوط به خود مردم بود؛ نه در امور منحصر به خدا مثل احکام دین. از این رو خدا در قرآن فرمود:
(وَ أَمْرُهُمْ شُوری بَیْنَهُم)2؛
(و کارهایشان به صورت مشورت در میان آنهاست).
2. این مشورت به امر خداوند متعال بوده است، نه به خاطر کم اطّلاعی و نیاز به عقل مردم.
3. غرض از این حکم الهی عبارت است از:
الف. تحکیم رابطه مردم و حاکم؛
ب. رشد و بالندگی فکر و اندیشه مردم؛
ج. ایجاد و تقویت احساس مسئولیت؛
د. ایجاد انگیزه و زمینه مشارکت حدّاکثری در امور سیاسی و اجتماعی؛
ه . احترام به مردم؛
و. زدودن حس تحمیل و فشار از بالا به پایین، در حدّ امکان،
ز. درس آموزی به زمامداران و پیشوایان پس از خود.
اگر خدا و انبیای الهی اراده می کردند قادر بودند هر مشکلی را با معجزه حلّ نمایند، ولی خداوند متعال می خواهد مردم با راهنمایی الهی و با به کار بستن عقل و اختیار خودشان، مشکلات را برطرف نمایند تا خودشان نیز رشد و کمال وجودی و فکری پیدا کنند. لذا معصوم تا جایی با مردم مشورت می کند که برای مردم رشدی در پی داشته باشد. امّا آنجا که نظر مردم موجب انحطاط و مغایر حکم الهی باشد به آن بها نمی دهند. لذا دموکراسی به شکل مهار گسیخته به آن معنایی که غرب مدّعی آن است و در حقیقت تبعیت از نظر اکثریت هر چند فاسد جامعه، می باشد در اسلام مردود است:
(وَ إِنْ تُطِعْ أَکْثَرَ مَنْ فِی الْأَرْضِ یُضِلُّوکَ عَنْ سَبیلِ اللَّهِ إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلاَّ یَخْرُصُونَ)3؛
(اگر از بیشتر کسانی که در روی زمین هستند اطاعت کنی، تو را از راه خدا گمراه می کنند؛ (زیرا) آنها تنها از گمان پیروی می نمایند، و تخمین و حدس (واهی) می زنند).
پی نوشت:
1. آل عمران 3، آیه 159.
2. شوری 42، آیه 38.
3. انعام 6، آیه 116.
منبع: www.porseman.org
- [آیت الله مکارم شیرازی] عصمت پیامبر (صلی الله علیه و آله) و امامان (علیهم السلام) اکتسابی بوده یا انتصابی؟
- [سایر] فرق بین امامان(علیهم السلام) و پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) از نظر شیعه چیست؟
- [سایر] آیا پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان (علیهم السلام) ، علم کامل نسبت به هر چیز دارند؟ آیا علمی هست که آنها نداشته باشند؟
- [سایر] منظور از اهل بیت در آیه تطهیر چه کسانی هستند؛ امامان شیعه یا همسران پیامبر صلی الله علیه و آله؟
- [سایر] عصمت پیامبر صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام از نوع رفع است یا دفع؟
- [سایر] تفاوت اختیارات حاکمان الهی در حکومت دینی با پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان معصوم(علیهم السلام) چیست؟
- [سایر] آیا مقام عصمت، به پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) و ائمه اطهار(علیهم السلام) اختصاص دارد؟ چرا؟
- [سایر] آیا امامان(علیهم السلام) توسط خدا معرفی شده اند؟ یا بیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) آنها را معرفی کرده است؟
- [سایر] دلایل عقلی عصمت پیامبران و امامان ( علیهم السلام ) را بگویید؟
- [سایر] آیا حاجت خواستن از غیر خدا مثل پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و امام معصوم (علیه السلام) شرک نیست؛ زیرا که قاضی الحاجات خداوند است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] آلوده کردن حرم پیامبر(صلی الله علیه وآله) و امامان(علیهم السلام) اگر موجب هتک باشد حرام است و در این صورت تطهیر آن نیز واجب است، بلکه اگر بی احترامی هم نباشد احتیاط آن است که آن را تطهیر کنند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه کسی پناه بر خدا به خدا، یا پیامبر(صلی الله علیه وآله) یا یکی از ائمه معصومین(علیهم السلام) یا فاطمه زهرا(علیهم السلام) دشنام و ناسزا گوید یا عداوت داشته باشد، کافراست.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه روزه دار دروغی به خدا و پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) و جانشینان معصوم او(علیهم السلام) نسبت دهد خواه با گفتن باشد، یا نوشتن، یا اشاره و مانند آن، بنابراحتیاط واجب روزه اش باطل می شود، هر چند بلافاصله توبه کند. دروغ بستن به سایر انبیا و فاطمه زهرا(علیها السلام) نیز همین حکم را دارد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . کسی که وضو ندارد، حرام است اسم خداوند متعال را به هر لغت نوشته شده باشد، مس نماید. واحتیاط واجب آن است که اسم مبارک پیغمبر صلی الله علیه و آله و امامان و حضرت زهرا: را هم مس ننماید.
- [آیت الله سبحانی] نماز در حرم امامان(علیهم السلام) مستحب است و نماز در حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) برابر دویست هزار نماز است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] نماز در حرم امامان(علیهم السلام) مستحب است، بلکه در حدیث آمده نماز در حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) برابر با دویست هزار نماز است.
- [آیت الله نوری همدانی] نماز در حرم امامان (علیهم السلام ) مستحب ، بلکه بهتر از مسجد است و نماز در حرم مطهر حضرت امیر المؤمنین (علیه السلام ) برابر دویست هزار نماز است .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] نماز در حرم امامان(علیهم السلام) مستحب بلکه بهتر از مسجد است. و نماز در حرم مطهّر حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) برابر دویست هزار نماز است.
- [امام خمینی] نماز در حرم امامان علیهم السلام مستحب، بلکه بهتر از مسجد است و نماز در حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام برابر دویست هزار نماز است.
- [آیت الله مظاهری] مکروه است که در گریه بر میّت صدا را خیلی بلند کنند. ______ 1) آیا تو بر پیمانی - که با آن ما را ترک کردی - وفاداری؟ پیمان بر شهادت به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال، او که یکتاست و شریکی برای او نیست و به اینکه محمد صلی الله علیه وآله وسلم بنده و رسول اوست و سید پیامبران و خاتم آنان است و به اینکه علی علیه السلام امیر مومنان و سید امامان و امامی است که خداوند متعال، فرمانبرداری از او را بر همه عالمیان واجب فرموده است و به اینکه حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و قائم آل محمد - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان مومنان و حجّتهای خداوند بر همه خلائق و امامان تو هستند، که پیشروان هدایت و نیکوکاری هستند. 2) هنگامی که دو فرشته نزدیک به خداوند (نکیر و منکر) که فرستادگان از جانب خدای متعالند، به سوی تو آمدند و از تو در مورد خدایت و پیامبرت و دینت و کتابت و قبلهات و امامانت سوال کردند،پس نترس و اندوهگین نشو و در جواب آنان بگو: خداوند، پروردگار من و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، پیامبر من و اسلام، دین من و قرآن، کتاب من و کعبه، قبله من و امیر مومنان علی بن ابی طالب، امام من و حسن بن علی، امام من و حسین بن علی، امام من و زین العابدین، امام من و محمد باقر، امام من و جعفر صادق، امام من، و موسی کاظم، امام من و علی رضا، امام من و محمد جواد امام من و علی هادی، امام من و حسن عسکری، امام من و حجّت منتظَر، امام من میباشند، اینان - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان و سروران و رهبران و شفیعان من میباشند، در دنیا و آخرت به آنان دوستی میورزم و از دشمنان آنان دوری میجویم، سپس بدان ای فلان فرزند فلان. 3) بدرستی که خداوند متعال، بهترین پروردگار و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، بهترین پیامبر و امیر مومنان علی بن ابی طالب و فرزندان معصوم او یعنی دوازده امام، بهترین امامان هستند و آنچه را محمد صلی الله علیه وآله وسلم آورده است حقّ است و مرگ حقّ است و سوال منکر و نکیر در قبر حقّ است و برانگیخته شدن (برای روز قیامت)، حقّ است و رستاخیز، حقّ است و صراط، حقّ است و میزان (اعمال)، حقّ است و تطایر کتب، حقّ است و بهشت، حقّ است و جهنم، حقّ است و آن ساعت معهود (روز قیامت)، خواهد آمد و هیچ تردیدی در آن نیست و به تحقیق خداوند متعال کسانی را، که در قبرها هستند، بر خواهد انگیخت. 4) خداوند تو را بر قول ثابت، پایدار فرماید و به راه مستقیم هدایت فرماید و بین تو و امامان تو در جایگاهی از رحمتش، شناخت ایجاد فرماید. 5) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را با برهانی از خودت روبرو گردان، خداوندا (درخواست میکنیم)عفو تو را، عفو تو را. 6) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را از جانب خودت با رضوان روبرو کن و قبر او را از بخشایش خودت آرام فرما، رحمتی که بوسیله آن از مهربانی هر کس دیگری بی نیاز گردد.