آیه تطهیر چیست و چگونه از آن عصمت اهل بیت علیهم السلام استفاده می شود؟
آیه تطهیر به این شرح است: (...إِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً)1؛ (خدا جز این منظور ندارد که هرگونه پلیدی پلیدی را از شما اهل بیت بزداید، و شما را آن طور که خود می داند پاک و پاکیزه بدارد). برای اثبات عصمت از آیه مذکور بیان چند نکته ضروری است: یک. این آیه از دو سو مفید حصر و اختصاص است: الف. یکی حصر اراده الهی به نفی هرگونه رجس و پلیدی. این حصر از واژه (انما) استفاده می شود. ب. اختصاص زدودن رجس و پلیدی به اهل بیت علیهم السلام. این اختصاص از منصوب بودن (اهل بیت) استفاده می شود.2 دو. مراد از رجس، هرگونه پلیدی است، همان گونه که در کتاب های لغت بر آن تصریح شده است و کاربردهای قرآنی نیز این معنا را تأیید می کند.3 سه. مراد از اراده، اراده تکوینی و حتمی الوقوع است، نه اراده تشریعی و تخلّف پذیر. دلیل این مطلب آن است که: الف. خواست و اراده تشریعی خداوند، زدودن پلیدی از همه مردم است و اختصاص به گروه خاصّی ندارد. برای مثال آیه شش سوره مائده که بیانگر اراده تشریعی خداوند می باشد، با خطاب (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا) شروع می شود. امّا اراده تطهیر در آیه سوره احزاب به طور مسلّم اختصاص به (اهل البیت) دارد و اگر منظور از آن اراده تشریعی باشد حصر و اختصاص به اهل بیت بی معنا خواهد بود. ب. آیه در مقام بیان فضیلت (اهل بیت علیهم السلام) است. در حالی که اراده تشریعی نسبت به تطهیر اهل بیت، هیچ فضیلتی برای آنان محسوب نمی شود. چرا که در آن صورت، مقصود، طلب پاکی از آنهاست نه اعلان طهارت و عصمت آنان. ج. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله سعی فراوان و تلاشی استثنایی در تعیین مصداق اهل بیت داشته و شیوه های گوناگونی را برای معرفی آنان به جهانیان به کار برده اند؛ تا راه هرگونه سوء استفاده ای بسته شود. لیکن اگر اراده مورد نظر در این آیه از نوع اراده تشریعی بود، این همه تلاش و کوشش در معرفی اهل بیت وجهی نداشت.4 چهار. با توجّه به این که اراده تکوینی خداوند از مراد وی تخلّف ناپذیر است، قطعاً اهل بیت مطهّر و از هرگونه رجس و پلیدی پیراسته اند. پنج. نفی هرگونه پلیدی مساوی با عصمت است. بنابراین اهل بیت علیهم السلام معصومند. ماحصل آنچه گفته شد را به صورت منطقی می توان چنین باز گفت: (1) آیه تطهیر مفید اختصاص اراده تکوینی الهی به نفی هرگونه رجس و پلیدی از اهل بیت علیهم السلام است. (2) اراده تکوینی الهی حتمی و تخلّف ناپذیر است. پس: (3) اهل بیت علیهم السلام از هر پلیدی پیراسته اند. (4) پیراستگی کامل از پلیدی ها مساوی با عصمت است. پس: (5) اهل بیت علیهم السلام معصومند. اشکال: شاید گفته شود مراد از اراده، در آیه تطهیر اراده تکوینی نمی تواند باشد؛ زیرا اراده تکوینی تخلّف ناپذیر است و لاجرم با عصمت اختیاری سازگار نیست. پاسخ: اراده تکوینی منافاتی با اختیار معصوم ندارد. بلکه اراده تکوینی خداوند با لحاظ قابلیت و لیاقت معصومان و بر اساس اراده و اختیار، علم و شعور معصوم تعلّق می گیرد. پی نوشت: 1. احزاب 33، آیه 33. 2. المیزان، ج 16، ص 309. 3. در قرآن به هر چیزی که پلید، قبیح و حرام است، رجس اطلاق شده است. مثلاً آیه 125، سوره انعام، ضلالت، کفر و عدم ایمان را به رجس تعبیر کرده، در آیه 30 سوره حج، بت پرستی را رجس دانسته و در آیه 125 سوره توبه، نفاق و بیماری اخلاقی و در سوره مائده، آیه 90، شراب و قمار را رجس اطلاق کرده است. نجاساتی همچون: مردار، خون، گوشت خوک و شراب؛ ضیق صدر، حقیقت گریزی؛ پیروی و تقلید کورکورانه از نیاکان و انکار دعوت انبیا و به طور کلّی همه آلودگی های باطنی و ظاهری در قرآن رجس خوانده شده اند. 4. بنگرید: پژوهشی در عصمت معصومان، صص 314-293. منبع: www.porseman.org
عنوان سوال:

آیه تطهیر چیست و چگونه از آن عصمت اهل بیت علیهم السلام استفاده می شود؟


پاسخ:

آیه تطهیر به این شرح است:
(...إِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً)1؛
(خدا جز این منظور ندارد که هرگونه پلیدی پلیدی را از شما اهل بیت بزداید، و شما را آن طور که خود می داند پاک و پاکیزه بدارد).
برای اثبات عصمت از آیه مذکور بیان چند نکته ضروری است:
یک. این آیه از دو سو مفید حصر و اختصاص است:
الف. یکی حصر اراده الهی به نفی هرگونه رجس و پلیدی. این حصر از واژه (انما) استفاده می شود.
ب. اختصاص زدودن رجس و پلیدی به اهل بیت علیهم السلام. این اختصاص از منصوب بودن (اهل بیت) استفاده می شود.2
دو. مراد از رجس، هرگونه پلیدی است، همان گونه که در کتاب های لغت بر آن تصریح شده است و کاربردهای قرآنی نیز این معنا را تأیید می کند.3
سه. مراد از اراده، اراده تکوینی و حتمی الوقوع است، نه اراده تشریعی و تخلّف پذیر. دلیل این مطلب آن است که:
الف. خواست و اراده تشریعی خداوند، زدودن پلیدی از همه مردم است و اختصاص به گروه خاصّی ندارد. برای مثال آیه شش سوره مائده که بیانگر اراده تشریعی خداوند می باشد، با خطاب (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا) شروع می شود. امّا اراده تطهیر در آیه سوره احزاب به طور مسلّم اختصاص به (اهل البیت) دارد و اگر منظور از آن اراده تشریعی باشد حصر و اختصاص به اهل بیت بی معنا خواهد بود.
ب. آیه در مقام بیان فضیلت (اهل بیت علیهم السلام) است. در حالی که اراده تشریعی نسبت به تطهیر اهل بیت، هیچ فضیلتی برای آنان محسوب نمی شود. چرا که در آن صورت، مقصود، طلب پاکی از آنهاست نه اعلان طهارت و عصمت آنان.
ج. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله سعی فراوان و تلاشی استثنایی در تعیین مصداق اهل بیت داشته و شیوه های گوناگونی را برای معرفی آنان به جهانیان به کار برده اند؛ تا راه هرگونه سوء استفاده ای بسته شود. لیکن اگر اراده مورد نظر در این آیه از نوع اراده تشریعی بود، این همه تلاش و کوشش در معرفی اهل بیت وجهی نداشت.4
چهار. با توجّه به این که اراده تکوینی خداوند از مراد وی تخلّف ناپذیر است، قطعاً اهل بیت مطهّر و از هرگونه رجس و پلیدی پیراسته اند.
پنج. نفی هرگونه پلیدی مساوی با عصمت است. بنابراین اهل بیت علیهم السلام معصومند.
ماحصل آنچه گفته شد را به صورت منطقی می توان چنین باز گفت:
(1) آیه تطهیر مفید اختصاص اراده تکوینی الهی به نفی هرگونه رجس و پلیدی از اهل بیت علیهم السلام است.
(2) اراده تکوینی الهی حتمی و تخلّف ناپذیر است. پس:
(3) اهل بیت علیهم السلام از هر پلیدی پیراسته اند.
(4) پیراستگی کامل از پلیدی ها مساوی با عصمت است. پس:
(5) اهل بیت علیهم السلام معصومند.
اشکال: شاید گفته شود مراد از اراده، در آیه تطهیر اراده تکوینی نمی تواند باشد؛ زیرا اراده تکوینی تخلّف ناپذیر است و لاجرم با عصمت اختیاری سازگار نیست.
پاسخ: اراده تکوینی منافاتی با اختیار معصوم ندارد. بلکه اراده تکوینی خداوند با لحاظ قابلیت و لیاقت معصومان و بر اساس اراده و اختیار، علم و شعور معصوم تعلّق می گیرد.
پی نوشت:
1. احزاب 33، آیه 33.
2. المیزان، ج 16، ص 309.
3. در قرآن به هر چیزی که پلید، قبیح و حرام است، رجس اطلاق شده است. مثلاً آیه 125، سوره انعام، ضلالت، کفر و عدم ایمان را به رجس تعبیر کرده، در آیه 30 سوره حج، بت پرستی را رجس دانسته و در آیه 125 سوره توبه، نفاق و بیماری اخلاقی و در سوره مائده، آیه 90، شراب و قمار را رجس اطلاق کرده است. نجاساتی همچون: مردار، خون، گوشت خوک و شراب؛ ضیق صدر، حقیقت گریزی؛ پیروی و تقلید کورکورانه از نیاکان و انکار دعوت انبیا و به طور کلّی همه آلودگی های باطنی و ظاهری در قرآن رجس خوانده شده اند.
4. بنگرید: پژوهشی در عصمت معصومان، صص 314-293.
منبع: www.porseman.org





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین