آیا صدور گناه از معصوم امتناع ذاتی دارد؟
صدور گناه از معصوم محال است و امتناع دارد، ولی امتناع آن ذاتی نیست. امتناع ذاتی یعنی چیزی به خودی خود محال باشد و استحاله آن مستند به هیچ امر دیگری غیر از خصوصیات ذات موضوع نباشد. برای مثال اجتماع نقیضین محال ذاتی است و وقوع آن هرگز ممکن نیست. چنین استحاله ای به لحاظ ذاتی بودن، نسبتش با همه موجودات هستی مساوی است. یعنی همانطور که اجتماع نقیضین از بشر صادر نمی شود، از خدا هم صادر نمی شود. این نه برای آن است که خداوند قدرت بر ایجاد اجتماع نقیضین ندارد، بلکه از آن رو است که اساسا امکان تعلّق قدرت به آن وجود ندارد. بنابراین محالات ذاتی به کلّی از دایره مقدور بودن خارج اند. امتناع ذاتی از دایره اختیار خارج است، در حالی که انجام گناه از سوی انسان ها و پیامبران مقدور می باشد و از همین رو انجام آن مورد نهی واقع شده است. اگر انجام گناه محال ذاتی بود و هیچ کس بر انجام آن توانا نبود، و پیامبران به طور جبری نسبت به آن معصوم بودند؛ این همه دستور و هشدار به پیامبران معنا نداشت. عصمت معصومان عصمت اختیاری است و از همین رو محال بودن صدور گناه از آنان از نوع امتناع بالاختیار و امتناع بالغیر است. مراد از امتناع بالغیر این است که چیزی به واسطه علّتی و به تعبیر دقیق تر به جهت فقدان علّت ایجادی اش محال باشد. امتناع صدور گناه از معصوم چنین است، یعنی تابع عللی مانند علم و اراده شخص معصوم و امدادهای لازم الهی است.1 به عبارت دیگر چون معصومان هرگز قصد گناه نمی کنند، علّت تحقّق گناه فراهم نمی آید و با فقدان علّت گناه، تحقّق آن نیز محال خواهد شد؛ یعنی، با درکی که معصوم از حقیقت گناه و انگیزه بالایی که در پاک زیستن دارد، ممکن نیست اراده گناه کند و به ارتکاب آن مبادرت ورزد. بنابراین صدور گناه از معصومان، در عین قدرت بر انجام آن، محال است و امکان وقوعی ندارد. از طرف دیگر باید هر گونه احتمال وقوع خطا از پیامبران منتفی باشد تا سخن آنان حجّیّت پیدا کند، زیرا اگر احتمال خطا در مورد ایشان وجود داشته باشد، عقلاً سخنانشان حجّت قطعی نخواهد بود؛ چه آن را کمالی اختیاری و پاداش آور بدانیم یا ندانیم. پی نوشت: 1. جهت آگاهی بیشتر پیرامون گونه های امتناع بنگرید: آموزش فلسفه، محمدتقی مصباح یزدی، ج 1. منبع: www.porseman.org
عنوان سوال:

آیا صدور گناه از معصوم امتناع ذاتی دارد؟


پاسخ:

صدور گناه از معصوم محال است و امتناع دارد، ولی امتناع آن ذاتی نیست. امتناع ذاتی یعنی چیزی به خودی خود محال باشد و استحاله آن مستند به هیچ امر دیگری غیر از خصوصیات ذات موضوع نباشد.
برای مثال اجتماع نقیضین محال ذاتی است و وقوع آن هرگز ممکن نیست. چنین استحاله ای به لحاظ ذاتی بودن، نسبتش با همه موجودات هستی مساوی است. یعنی همانطور که اجتماع نقیضین از بشر صادر نمی شود، از خدا هم صادر نمی شود. این نه برای آن است که خداوند قدرت بر ایجاد اجتماع نقیضین ندارد، بلکه از آن رو است که اساسا امکان تعلّق قدرت به آن وجود ندارد. بنابراین محالات ذاتی به کلّی از دایره مقدور بودن خارج اند.
امتناع ذاتی از دایره اختیار خارج است، در حالی که انجام گناه از سوی انسان ها و پیامبران مقدور می باشد و از همین رو انجام آن مورد نهی واقع شده است. اگر انجام گناه محال ذاتی بود و هیچ کس بر انجام آن توانا نبود، و پیامبران به طور جبری نسبت به آن معصوم بودند؛ این همه دستور و هشدار به پیامبران معنا نداشت.
عصمت معصومان عصمت اختیاری است و از همین رو محال بودن صدور گناه از آنان از نوع امتناع بالاختیار و امتناع بالغیر است. مراد از امتناع بالغیر این است که چیزی به واسطه علّتی و به تعبیر دقیق تر به جهت فقدان علّت ایجادی اش محال باشد. امتناع صدور گناه از معصوم چنین است، یعنی تابع عللی مانند علم و اراده شخص معصوم و امدادهای لازم الهی است.1
به عبارت دیگر چون معصومان هرگز قصد گناه نمی کنند، علّت تحقّق گناه فراهم نمی آید و با فقدان علّت گناه، تحقّق آن نیز محال خواهد شد؛ یعنی، با درکی که معصوم از حقیقت گناه و انگیزه بالایی که در پاک زیستن دارد، ممکن نیست اراده گناه کند و به ارتکاب آن مبادرت ورزد. بنابراین صدور گناه از معصومان، در عین قدرت بر انجام آن، محال است و امکان وقوعی ندارد.
از طرف دیگر باید هر گونه احتمال وقوع خطا از پیامبران منتفی باشد تا سخن آنان حجّیّت پیدا کند، زیرا اگر احتمال خطا در مورد ایشان وجود داشته باشد، عقلاً سخنانشان حجّت قطعی نخواهد بود؛ چه آن را کمالی اختیاری و پاداش آور بدانیم یا ندانیم.
پی نوشت:
1. جهت آگاهی بیشتر پیرامون گونه های امتناع بنگرید: آموزش فلسفه، محمدتقی مصباح یزدی، ج 1.
منبع: www.porseman.org





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین