صدور گناه از معصوم محال است و امتناع دارد، ولی امتناع آن ذاتی نیست. امتناع ذاتی یعنی چیزی به خودی خود محال باشد و استحاله آن مستند به هیچ امر دیگری غیر از خصوصیات ذات موضوع نباشد. برای مثال اجتماع نقیضین محال ذاتی است و وقوع آن هرگز ممکن نیست. چنین استحاله ای به لحاظ ذاتی بودن، نسبتش با همه موجودات هستی مساوی است. یعنی همانطور که اجتماع نقیضین از بشر صادر نمی شود، از خدا هم صادر نمی شود. این نه برای آن است که خداوند قدرت بر ایجاد اجتماع نقیضین ندارد، بلکه از آن رو است که اساسا امکان تعلّق قدرت به آن وجود ندارد. بنابراین محالات ذاتی به کلّی از دایره مقدور بودن خارج اند. امتناع ذاتی از دایره اختیار خارج است، در حالی که انجام گناه از سوی انسان ها و پیامبران مقدور می باشد و از همین رو انجام آن مورد نهی واقع شده است. اگر انجام گناه محال ذاتی بود و هیچ کس بر انجام آن توانا نبود، و پیامبران به طور جبری نسبت به آن معصوم بودند؛ این همه دستور و هشدار به پیامبران معنا نداشت. عصمت معصومان عصمت اختیاری است و از همین رو محال بودن صدور گناه از آنان از نوع امتناع بالاختیار و امتناع بالغیر است. مراد از امتناع بالغیر این است که چیزی به واسطه علّتی و به تعبیر دقیق تر به جهت فقدان علّت ایجادی اش محال باشد. امتناع صدور گناه از معصوم چنین است، یعنی تابع عللی مانند علم و اراده شخص معصوم و امدادهای لازم الهی است.1 به عبارت دیگر چون معصومان هرگز قصد گناه نمی کنند، علّت تحقّق گناه فراهم نمی آید و با فقدان علّت گناه، تحقّق آن نیز محال خواهد شد؛ یعنی، با درکی که معصوم از حقیقت گناه و انگیزه بالایی که در پاک زیستن دارد، ممکن نیست اراده گناه کند و به ارتکاب آن مبادرت ورزد. بنابراین صدور گناه از معصومان، در عین قدرت بر انجام آن، محال است و امکان وقوعی ندارد. از طرف دیگر باید هر گونه احتمال وقوع خطا از پیامبران منتفی باشد تا سخن آنان حجّیّت پیدا کند، زیرا اگر احتمال خطا در مورد ایشان وجود داشته باشد، عقلاً سخنانشان حجّت قطعی نخواهد بود؛ چه آن را کمالی اختیاری و پاداش آور بدانیم یا ندانیم. پی نوشت: 1. جهت آگاهی بیشتر پیرامون گونه های امتناع بنگرید: آموزش فلسفه، محمدتقی مصباح یزدی، ج 1. منبع: www.porseman.org
صدور گناه از معصوم محال است و امتناع دارد، ولی امتناع آن ذاتی نیست. امتناع ذاتی یعنی چیزی به خودی خود محال باشد و استحاله آن مستند به هیچ امر دیگری غیر از خصوصیات ذات موضوع نباشد.
برای مثال اجتماع نقیضین محال ذاتی است و وقوع آن هرگز ممکن نیست. چنین استحاله ای به لحاظ ذاتی بودن، نسبتش با همه موجودات هستی مساوی است. یعنی همانطور که اجتماع نقیضین از بشر صادر نمی شود، از خدا هم صادر نمی شود. این نه برای آن است که خداوند قدرت بر ایجاد اجتماع نقیضین ندارد، بلکه از آن رو است که اساسا امکان تعلّق قدرت به آن وجود ندارد. بنابراین محالات ذاتی به کلّی از دایره مقدور بودن خارج اند.
امتناع ذاتی از دایره اختیار خارج است، در حالی که انجام گناه از سوی انسان ها و پیامبران مقدور می باشد و از همین رو انجام آن مورد نهی واقع شده است. اگر انجام گناه محال ذاتی بود و هیچ کس بر انجام آن توانا نبود، و پیامبران به طور جبری نسبت به آن معصوم بودند؛ این همه دستور و هشدار به پیامبران معنا نداشت.
عصمت معصومان عصمت اختیاری است و از همین رو محال بودن صدور گناه از آنان از نوع امتناع بالاختیار و امتناع بالغیر است. مراد از امتناع بالغیر این است که چیزی به واسطه علّتی و به تعبیر دقیق تر به جهت فقدان علّت ایجادی اش محال باشد. امتناع صدور گناه از معصوم چنین است، یعنی تابع عللی مانند علم و اراده شخص معصوم و امدادهای لازم الهی است.1
به عبارت دیگر چون معصومان هرگز قصد گناه نمی کنند، علّت تحقّق گناه فراهم نمی آید و با فقدان علّت گناه، تحقّق آن نیز محال خواهد شد؛ یعنی، با درکی که معصوم از حقیقت گناه و انگیزه بالایی که در پاک زیستن دارد، ممکن نیست اراده گناه کند و به ارتکاب آن مبادرت ورزد. بنابراین صدور گناه از معصومان، در عین قدرت بر انجام آن، محال است و امکان وقوعی ندارد.
از طرف دیگر باید هر گونه احتمال وقوع خطا از پیامبران منتفی باشد تا سخن آنان حجّیّت پیدا کند، زیرا اگر احتمال خطا در مورد ایشان وجود داشته باشد، عقلاً سخنانشان حجّت قطعی نخواهد بود؛ چه آن را کمالی اختیاری و پاداش آور بدانیم یا ندانیم.
پی نوشت:
1. جهت آگاهی بیشتر پیرامون گونه های امتناع بنگرید: آموزش فلسفه، محمدتقی مصباح یزدی، ج 1.
منبع: www.porseman.org
- [سایر] اگر مقام عصمت تفضلی است از ناحیه خداوند، اجر گناه نکردن یک معصوم و یک غیر معصوم چگونه تبیین میگردد؟
- [سایر] اگر مقام عصمت تفضلی است از ناحیهی خداوند، اجر گناه نکردن یک معصوم و یک غیر معصوم چگونه تبیین میگردد؟
- [سایر] آیا حجیت قرآن ذاتی است و از مصونیت ذاتی برخوردار است؟
- [سایر] اگر خداند عادل است، پس چرا با اعطای «عصمت» عدهای را از گناه مصون کرده است و به مابقی این عصمت را نداده است تا مرتکب گناه شوند؟!
- [سایر] نظر اهل سنت در مورد عصمت انبیاء و شخصیت داود و گناه آدم چیست؟
- [سایر] حضرت آدم مگر معصوم نبود، پس چرا گناه کرد و از بهشت رانده شد؟
- [سایر] آیا عصمت امامان علیهم السلام در دوری شیعیان از گناه نیز تأثیر دارد؟ آیا این درست است که امامان برای گناهان شیعه استغفار می کردند؟
- [سایر] معنویات ذاتی است یا اکتسابی ؟
- [سایر] عصمت از گناه از شرایط پیامبری است با این وجود حضرت آدم چگونه مرتکب گناه گردید با همسرش از بهشت اخراج شد؟
- [سایر] آیا تعبیر (لابکین علیک بدل الدموع دما) در فرض پذیرش صدور زیارت ناحیه از معصوم دلالت بر معنای حقیقی دارد؟ برخی در جایز دانستن اضرار و آسیبرسانی در عزاداری (مانند لطمه زدن و ... ) به این فقرات استناد میکنند.
- [آیت الله جوادی آملی] .اقامه نماز در مکان خاص که مستلزم معصیت باشد , حرام است؛ ولی نماز باطل نیست; مثلاً اگر اقامه نماز جلوتر از قبر پیامبر(ص) و امام معصوم(ع) به فاصله کم , موجب هتک حرمت آن ذوات قدسی شود, حرام است؛ ولی نماز باطل نیست و اقامه نماز در مکان محاذی و همسطح با قبر معصوم(ع) حرام نیست.
- [آیت الله وحید خراسانی] شخصی که به یکی از چهارده معصوم علیهم السلام از روی دشمنی دشنام دهد نجس است
- [آیت الله جوادی آملی] .در معامله نقدی , اگر یکی از دو طرف از تحویل آنچه بر عهده اوست امتناع کند، بر دیگری تحویل آنچه بر عهده او بوده, لازم نیست.
- [آیت الله مظاهری] به سیّدی که معصیت کار است، اگر خمس دادن کمک به معصیت او باشد، نمیشود خمس داد و به سیّدی هم که آشکارا معصیت میکند، گرچه دادن خمس کمک به معصیت او نباشد. نباید خمس بدهند.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر جلوگیری از معصیت توقّف داشته باشد بر اینکه دست معصیت کار را بگیرد یا اورا از محلّ معصیت بیرون کند یا در آلتی که به آن معصیت می کند تصرّف کند جایز است ، بلکه واجب است عمل کند .
- [آیت الله اردبیلی] اگر جلوگیری از معصیت با گرفتن دست گناهکار یا حائل شدن بین او و گناه یا خارج کردن او از محل ارتکاب معصیت یا گرفتن ابزار گناه ممکن باشد، واجب است بدان عمل شود.
- [آیت الله مظاهری] اگر جلوگیری از معصیت توقف داشته باشد بر این که دست معصیت کار را بگیرد یا او را از محل معصیت بیرون کند یا در وسیلهای که با آن معصیت میکند تصرّف کند، جایز بلکه واجب است.
- [آیت الله نوری همدانی] به سیدّی که معصیت کار است ، اگر خمس دادن کمک به معصیّت او باشد ؛ نمی شود خمس داد و به سیدّی هم که آشکارا معصیّت می کند ، اگر چه خمس کمک به معصیّت او نباشد ؛ نباید خمس بدهند .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر جلوگیری از معصیت توقف داشته باشد بر اینکه دست معصیت کار را بگیرد یا او را از محل معصیت بیرون کند یا در آلتی که به آن معصیت می کند تصرف کند، جایز است، بلکه واجب است عمل کند.
- [امام خمینی] اگر جلوگیری از معصیت توقف داشته باشد بر این که دست معصیت کار را بگیرد یا او را از محل معصیت بیرون کند یا در آلتی که به آن معصیت میکند تصرف کند، جایز است، بلکه واجب است عمل کند.