فرقههای اهل سنت در مورد عصمت انبیاء اختلاف دارند. گروهی از خوارج بنام ازارقه، عصمت را در انبیاء نفی نموده و حتی کفر را از برای آنان جایز می دانند. حشویه و اهل حدیث قائل به جواز ارتکاب گناه کبیره برای انبیاء چه قبل از بعثت و چه بعد از بعثت می باشند. فرقه معتزله برخی شان، گناه کبیره را از برای آنان، قبل از بعثت جایز، و بعد از بعثت جایز نمی دانند. و عده دیگری از معتزله نسبت به انبیاء گناه کبیره را مطلقا نفی نموده، لکن گناه صغیره را از برای آنها جایز می شمارند. فرقه اشاعره انبیاء را بعد از بعثت، از گناه کبیره و صغیره معصوم می دانند، اما قبل از بعثت عصمت از این گناهان را برای آنان لازم نمی دانند. اما در مورد شخصیت حضرت داود(ع) در برخی از تفاسیر و متون اهل سنت، مثل تفسیر قرطبی و سنن ترمذی، همان مطالبی که در توارث ذکر گردیده، به حضرت داوود(ع) نسبت داده شده است. اما برخی از علماء اهل سنت مثل بیضاوی آن را از اسرائیلیات شمرده و منافی با عصمت انبیاء دانسته و نسبت دادن و جواز این گونه مطالب را به انبیاء هم سان با بطلان و سقوط اعتبار شرایع می دانند. دیدگاههای اهل سنت درباره گناه حضرت آدم(ع) با توجه به اختلاف در مبانی آنان، نسبت به عصمت انبیاء مختلف میباشد، لذا آن عده ای از اهل سنت که عصمت را در انبیاء شرط نمی دانند آیه (وعصی آدم ربه فغوی) و آیات دیگر را دلیل بر نفی عصمت انبیاء گرفته اند. اما آنانیکه قائل به عصمت انبیاء هستند، می گویند: که این گونه آیات باید به نحوی به تأویل برده شوند که با عصمت انبیاء منافات نداشته باشد. پس به اعتقاد این طائفه از اهل سنت حضرت آدم(ع) مرتکب معصیت و گناه نشده است. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. آیت ا... سبحانی، الهیات، بخش عصمت انبیاء، ج 3. 2. جرجانی، سید شریف، شرح المواقف بخش عصمت الانبیاء. ( اندیشه قم )
فرقههای اهل سنت در مورد عصمت انبیاء اختلاف دارند. گروهی از خوارج بنام ازارقه، عصمت را در انبیاء نفی نموده و حتی کفر را از برای آنان جایز می دانند. حشویه و اهل حدیث قائل به جواز ارتکاب گناه کبیره برای انبیاء چه قبل از بعثت و چه بعد از بعثت می باشند. فرقه معتزله برخی شان، گناه کبیره را از برای آنان، قبل از بعثت جایز، و بعد از بعثت جایز نمی دانند. و عده دیگری از معتزله نسبت به انبیاء گناه کبیره را مطلقا نفی نموده، لکن گناه صغیره را از برای آنها جایز می شمارند. فرقه اشاعره انبیاء را بعد از بعثت، از گناه کبیره و صغیره معصوم می دانند، اما قبل از بعثت عصمت از این گناهان را برای آنان لازم نمی دانند.
اما در مورد شخصیت حضرت داود(ع) در برخی از تفاسیر و متون اهل سنت، مثل تفسیر قرطبی و سنن ترمذی، همان مطالبی که در توارث ذکر گردیده، به حضرت داوود(ع) نسبت داده شده است. اما برخی از علماء اهل سنت مثل بیضاوی آن را از اسرائیلیات شمرده و منافی با عصمت انبیاء دانسته و نسبت دادن و جواز این گونه مطالب را به انبیاء هم سان با بطلان و سقوط اعتبار شرایع می دانند.
دیدگاههای اهل سنت درباره گناه حضرت آدم(ع) با توجه به اختلاف در مبانی آنان، نسبت به عصمت انبیاء مختلف میباشد، لذا آن عده ای از اهل سنت که عصمت را در انبیاء شرط نمی دانند آیه (وعصی آدم ربه فغوی) و آیات دیگر را دلیل بر نفی عصمت انبیاء گرفته اند. اما آنانیکه قائل به عصمت انبیاء هستند، می گویند: که این گونه آیات باید به نحوی به تأویل برده شوند که با عصمت انبیاء منافات نداشته باشد. پس به اعتقاد این طائفه از اهل سنت حضرت آدم(ع) مرتکب معصیت و گناه نشده است.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. آیت ا... سبحانی، الهیات، بخش عصمت انبیاء، ج 3.
2. جرجانی، سید شریف، شرح المواقف بخش عصمت الانبیاء.
( اندیشه قم )
- [سایر] نظریه شیعه درباره روایت مناظره امام رضا(ع) با علی بن جهم در مورد شخصیت حضرت داود و گناه آدم را بنویسید.
- [سایر] آیا اهل سنّت هم عصمت امامان علیهم السلام را قبول دارند؟ نظر آنان در این باره چیست؟
- [سایر] آیا اهل سنت پیامبر را معصوم می دانند؟
- [سایر] دیدگاه و اعتقاد اهل سنت پیرامون شخصیت حضرت زهرا(س) چیست؟
- [سایر] از نظر اهل تسنّن مقام خلفاءبالاتر است یا ائمه اربعه اهل سنت؟
- [سایر] در رابطه با عصمت حضرت زهرا (س) توضیح بدهید و اینکه نظر اهل تسنن در این رابطه چیست و شیعه چگونه این شبهه را رد می کند؟
- [سایر] در رابطه با عصمت حضرت زهرا (س) توضیح بدهید و اینکه نظر اهل تسنن در این رابطه چیست و شیعه چگونه این شبهه را رد می کند؟
- [سایر] از نظر اهل سنت، خلفای راشدین چه تفاوتی با سایر خلفا دارند؟ آیا آنان مراتبی از عصمت را برای اینها قائلند؟
- [سایر] چه تفاوتهایی میان وضوی شیعه و سنی وجود دارد و از نظر اهل سنت چه مواردی باعث بطلان وضو میشود؟
- [سایر] حضرت آدم ابوالبشر به چه صورتی آفریده شده و در چه سنّی؟
- [آیت الله مظاهری] مرد شیعه میتواند با زن سنّی ازدواج کند و همچنین زن شیعه میتواند به عقد سنّی درآید ولی سزاوار نیست که این کار عملی شود.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] چنانچه یکی از اولاد از نظر سنّی بزرگتر و دیگری از جهت بلوغ بزرگتر باشد قضاء نماز بر اولّی واجب است.
- [آیت الله سیستانی] نظر اهل سنّت آن است که مازاد سهمالارث میراث بر آن، به عَصَبه میت مانند برادر او داده میشود. لکن نظر مذهب امامیه خلاف آن است، مثلاً اگر مردی بمیرد و تنها دختری و برادری داشته باشد، از نظر امامیه باید نیمی از ارث را به دختر به عنوان سهمالارث و نیم دیگر را به عنوان ردّ به او بپردازند و به برادر میت سهمی تعلّق نمیگیرد. لکن نظر اهل سنّت آن است که در این فرض نیمی از ارث میت به برادر پرداخت میشود، چون که از عصبه میت به شمار میرود. حال اگر مذهب اهل سنّت بر وارث امامی مذهب نافذ باشد و مازاد سهمالارث به او پرداخت نشود، عصبه میت اگر امامی مذهب باشند، میتوانند از باب قاعده مقاصّه نوعی، مازاد سهمالارث وارثِ سنّی مذهب را بگیرند.
- [آیت الله سیستانی] از نظر اهل سنّت جمع میان عمه و برادرزادهاش یا خاله و خواهرزادهاش جایز نیست، بدین معنا که اگر هر دو را همزمان عقد کنند، هر دو عقد باطل است، و در صورتی که عقد یکی پس از دیگری باشد، عقد دومی باطل است. لکن از نظر فقه امامیه، عقد عمه پس از برادرزادهاش و خاله پس از خواهرزادهاش مطلقاً جایز است. همچنین عقد برادرزاده پس از عقد عمه و عقد خواهرزاده پس از عقد خاله، مشروط بر آنکه پیش از عقد عمه و خاله رضایت داده باشند و یا بعد از عقد رضایت بدهند جایز است. بنابراین اگر پیرو اهل سنّت، در نکاح میان عمه و برادرزادهاش و یا میان خاله و خواهرزادهاش جمع کند، پس اگر عقد آنها متقارن باشد چون به مذهب آنها عقد هر دو باطل است، برای پیرو مذهب امامیه جایز است بر هر یک از آنها و در صورت رضایت عمه یا خاله بر هر دو عقد کند. و اگر عقد مرد سنّی متقارن نباشد، عقد زن دوّم در فرض مذکور به مذهب آنها باطل است و مرد شیعی میتواند با او ازدواج کند. این حکم در مورد هر یک از آن دو زن در صورتی که امامی باشند، نیز جاری است.
- [آیت الله سیستانی] ابوحنیفه و شافعی برای مغبون قائل به خیار غبن نیستند، حال آنکه در مذهب ما این خیار ثابت است، و ظاهراً بحث ثبوت یا عدم ثبوت این خیار شامل موردی که بنای شخص مغبون بر بیتوجّهی به قیمت و خرید و فروش کالا به هر قیمتی باشد، نمیشود، در این فرض ظاهراً خیار غبن ثابت نیست. همچنین شامل جایی که بنای طرفین معامله نقلوانتقال طبق قیمت بازار است نه بیشتر و شخص مغبون بر ادّعای غابن مبنی بر بالا نبودن قیمت اعتماد کرده، نمیشود؛ زیرا ظاهراً از نظر همگان در اینجا خیار ثابت است، از جهت فریب دادن بایع. همچنین این خیار شامل جایی که بنا به شرط ارتکازی در عرف خاص، جز حقّ فسخ، حقّ دیگری مانند حقّ مطالبه مابهالتفاوت وجود دارد، نمیشود. در هر حال، هر جا که از نظر مذهب امامیه خیار غبن ثابت باشد و مذهب اهل سنّت، آن را منکر باشد، برای شخص امامی مذهب از باب مقاصّه نوعی جایز است که پیرو اهل سنّت را به نبود خیار غبن ملزم کند. این در جایی است که مذهب اهل سنّت بر همگان، از جمله شخص امامی مذهب نافذ و جاری باشد.
- [آیت الله خوئی] هرگاه چیزی که پیدا کرده نشانهای دارد که به واسط آن میتواند صاحبش را پیدا کند، اگرچه بداند صاحب آن سنی یا کافری است که اموالش محترم است، در صورتی که قیمت آن چیز به یک درهم برسد باید از روزی که آن را پیدا کرده تا یک سال در محل اجتماع مردم اعلان کند.
- [آیت الله اردبیلی] پیروی از امر پدر و مادر در غیر از انجام کارهای حرام و ترک کارهای واجب عینی(1) بنابر احتیاط لازم است و مخالفت آنان اگر موجب آزار و بیاحترامی به آنان شود، حرام است و فرزندان در هر سنی که باشند، باید به پدر و مادر خود احترام بگذارند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] هرگاه چیزی که پیدا کرده؛ نشانه ای دارد که به واسطه آن می تواند صاحبش را پیدا کند؛ اگرچه بداند صاحب آن سنی یا کافری است که اموالش محترم است؛ در صورتی که قیمت آن چیز به مقدار یک درهم برسد؛ باید از روزی که آن را پیدا کرده تا یک سال در محل اجتماع مردم اعلان کند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحبّ است در شوهر دادن دختری که بالغه است (یعنی مکلّف شده) و به سنی رسیده که حیض دیدن وی متعارف است، عجله کنند، از حضرت صادق علیهالسلام روایت شده که یکی از سعادتهای مرد آن است که دخترش در خانه او حیض نبیند.
- [امام خمینی] قوانین و مصوباتی که از مجالس قانونگذاری دولتهای جائر به امر عمال اجانب خَذَلَهم اللَّه تعالی بر خلاف صریح قرآن کریم و سنّت پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم میگذرد و گذشته است، از نظر اسلام لغو و از نظر قانون بیارزش است، و لازم است مسلمانها از امرکننده و رأیدهنده به هر طور ممکن است اعراض کنند، و با آنها معاشرت و معامله نکنند، و آنان مجرمند و عملکننده به رأی آنها معصیت کار و فاسق است.