1. "عصمت" عبارت است از: وجود امری در درون انسان معصوم که باعث حفظ او از وقوع در خطا و معصیت می‏شود. این امر نتیجه ی علم معصوم به عواقب سوء گناه می‏باشد، یا بر اثر بالا بودن مراتب شناخت خداوند و دلباختگی نسبت به جمال و کمال حق و عشق و علاقه به معبود و درک جمال و جلال او حاصل می‏شود. 2. "عصمت" بر دو نوع است: علمی و عملی، که این دو قسم ذاتاً و حقیقتاً از یکدیگر جدا هستند، اما پیامبران واجد هر دو نوع عصمت هستند؛ یعنی هم کردارشان صالح و مطابق با واقع است و هم علم و دانش آنان صائب و برخاسته از مبدئی است که هیچ گونه اشتباه و سهو و نسیان در آن راه ندارد. 3. مقام عصمت یک مقام ذاتی یا انحصاری نیست؛ یعنی در مورد انسان‏ها مقامی اکتسابی است و باید برای رسیدن به آن رنج و تلاش و مجاهدت فراوان نمود. ثانیاً غیر از پیشوایان دین، دیگران هم می‏توانند به این مقام دست یابند، البته پست‏های کلیدی مانند رسیدن به مقام نبوت و امامت، انحصاری هستند؛ یعنی هر معصومی به آن مقامات دست نمی‏یابد. 4. آنچه که باعث شده از اجر یک معصوم سؤال شود، این است که گمان شده چون مقام عصمت یک مقام تفضلی است، پس ذاتاً از گناه به دور است و طبعاً ثوابی نباید برای او در نظر گرفت؛ چون میلی به گناه ندارد. نظیر مقامی که فرشتگان نزد خدا دارند. لکن باید توجه داشت اگر مقام عصمت یک مقام ذاتی نیست، چنان که صدور گناه از یک معصوم هم محال ذاتی نیست و معصومین از سنخ بشرند نه از سنخ ملایکه و اگر گناه نمی‏کنند به سبب اختیار خودشان است و این هم ناشی از ایمان و باور کاملی است که در انسان‏های کامل نسبت به ذات اقدس خداوند و جهان غیب وجود دارد که از گناه و معصیت گریزان باشند، بلکه فکر آن را هم به مخیله‏ی خود راه ندهند؛ زیرا یک معصوم آتشباری و زشتی گناه را به خوبی درک می‏کند. پس طبعاً انسان معصوم در مقابل اعمال خویش و در قبال کف نفس از محرمات و مشتهیات نزد خداوند اجر دارد، چنان که یک غیر معصوم در مقابل گناه نکردن مأجور است و چه بسا بتوان ادعا نمود که اجر گناه نکردن یک معصوم مضاعف باشد؛ زیرا که با این خویشتن داری دو کار می‏کند: یکی این که خود را از گناه حفظ کرده و تن به ذلت معصیت نداده است، و دیگر این که ارزش مقام و پست خود را حفظ نموده، و هتک حرمت مقام پیامبری یا پیشوایی نکرده است. چنان که اگر معصومی - فرضاً - مرتکب گناهی شود، گناه او دو برابر، بلکه چندین برابر محاسبه خواهد شد؛ زیرا اوّلاً مرتکب معصیت شده، ثانیاً ملاحظه ی مقام الاهی را نکرده است. به هر حال عصمت، منافاتی با اجر داشتن نزد خداوند ندارد.
اگر مقام عصمت تفضلی است از ناحیه خداوند، اجر گناه نکردن یک معصوم و یک غیر معصوم چگونه تبیین میگردد؟
1. "عصمت" عبارت است از: وجود امری در درون انسان معصوم که باعث حفظ او از وقوع در خطا و معصیت میشود. این امر نتیجه ی علم معصوم به عواقب سوء گناه میباشد، یا بر اثر بالا بودن مراتب شناخت خداوند و دلباختگی نسبت به جمال و کمال حق و عشق و علاقه به معبود و درک جمال و جلال او حاصل میشود. 2. "عصمت" بر دو نوع است: علمی و عملی، که این دو قسم ذاتاً و حقیقتاً از یکدیگر جدا هستند، اما پیامبران واجد هر دو نوع عصمت هستند؛ یعنی هم کردارشان صالح و مطابق با واقع است و هم علم و دانش آنان صائب و برخاسته از مبدئی است که هیچ گونه اشتباه و سهو و نسیان در آن راه ندارد. 3. مقام عصمت یک مقام ذاتی یا انحصاری نیست؛ یعنی در مورد انسانها مقامی اکتسابی است و باید برای رسیدن به آن رنج و تلاش و مجاهدت فراوان نمود. ثانیاً غیر از پیشوایان دین، دیگران هم میتوانند به این مقام دست یابند، البته پستهای کلیدی مانند رسیدن به مقام نبوت و امامت، انحصاری هستند؛ یعنی هر معصومی به آن مقامات دست نمییابد. 4. آنچه که باعث شده از اجر یک معصوم سؤال شود، این است که گمان شده چون مقام عصمت یک مقام تفضلی است، پس ذاتاً از گناه به دور است و طبعاً ثوابی نباید برای او در نظر گرفت؛ چون میلی به گناه ندارد. نظیر مقامی که فرشتگان نزد خدا دارند. لکن باید توجه داشت اگر مقام عصمت یک مقام ذاتی نیست، چنان که صدور گناه از یک معصوم هم محال ذاتی نیست و معصومین از سنخ بشرند نه از سنخ ملایکه و اگر گناه نمیکنند به سبب اختیار خودشان است و این هم ناشی از ایمان و باور کاملی است که در انسانهای کامل نسبت به ذات اقدس خداوند و جهان غیب وجود دارد که از گناه و معصیت گریزان باشند، بلکه فکر آن را هم به مخیلهی خود راه ندهند؛ زیرا یک معصوم آتشباری و زشتی گناه را به خوبی درک میکند. پس طبعاً انسان معصوم در مقابل اعمال خویش و در قبال کف نفس از محرمات و مشتهیات نزد خداوند اجر دارد، چنان که یک غیر معصوم در مقابل گناه نکردن مأجور است و چه بسا بتوان ادعا نمود که اجر گناه نکردن یک معصوم مضاعف باشد؛ زیرا که با این خویشتن داری دو کار میکند: یکی این که خود را از گناه حفظ کرده و تن به ذلت معصیت نداده است، و دیگر این که ارزش مقام و پست خود را حفظ نموده، و هتک حرمت مقام پیامبری یا پیشوایی نکرده است. چنان که اگر معصومی - فرضاً - مرتکب گناهی شود، گناه او دو برابر، بلکه چندین برابر محاسبه خواهد شد؛ زیرا اوّلاً مرتکب معصیت شده، ثانیاً ملاحظه ی مقام الاهی را نکرده است. به هر حال عصمت، منافاتی با اجر داشتن نزد خداوند ندارد.
- [سایر] اگر مقام عصمت تفضلی است از ناحیهی خداوند، اجر گناه نکردن یک معصوم و یک غیر معصوم چگونه تبیین میگردد؟
- [سایر] آیا حضرت زهرا س دارای مقام عصمت هستند؟
- [سایر] چطور باید بدونیم اون رسالتی که خدا برامون معین کرده چیه؟ میگن هر کس یه رسالتی داره ایا فقط تکالیف را انجام دادن و گناه نکردن کافیه؟
- [سایر] آیا امامان(علیهم السلام)، قبل از رسیدن به امامتشان دارای مقام عصمت بوده اند؟
- [سایر] در رابطه با مبحث ولایت فقیه موارد و سوالات زیر مطرح است، لطفا روشن بفرمایید: خداوند به دلیل مقام عصمت پیامبر و علم کامل وی که به وحی متصل است، مقام ولایت را به شخص وی می سپارد. با توجه به تفکر شیعه در باب معصومیت امامان شیعه (نداشتن خطا و اشتباه و دارا بودن علم الاهی) سپردن ولایت به آنها با توجه به علم و عصمت قابل قبول است. حال در این مسیر چگونه است که شراط سپردن ولایت از طرف خداوند در ولی فقیهی که نه عصمت دارد و از خطا بری نیست و علم کامل ندارد! آن گاه چگونه است که تمام اختیارات خداوند و پیامبر و معصومین را به شخصی می دهیم که این شرایط را ندارد، نه به وحی متصل است نه عصمت دارد. نه از طرف معصوم انتخاب شده است، نه از خطا در امان است!؟
- [سایر] تبیین مبانی دینی چه دست آوردهایی برای شکوفایی بیشتر جامعه می تواند داشته باشد؟ مخصوصاً با تمرکز سفر مقام معظم رهبری به قم؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] آیا نقاشی کردن عکسهای چهارده معصوم (علیهم السلام) مانعی ندارد و آیا موجب وهن مقام مقدسشان نمی شود؟
- [سایر] اگر خداند عادل است، پس چرا با اعطای «عصمت» عدهای را از گناه مصون کرده است و به مابقی این عصمت را نداده است تا مرتکب گناه شوند؟!
- [آیت الله مکارم شیرازی] در توضیح المسائل حضرت عالی آمده: (کسی که به خاطر ازدواج نکردن به گناه می افتد، واجب است ازدواج نماید.) لطفاً بفرمایید که: الف) آیا منظور از گناه فقط زناست، یا چشم چرانی، خود نمایی زن، عشوه و ناز زن برای مرد نامحرم، و مانند آن را نیز شامل می شود؟ ب) منظور از عبارت (به خاطر ازدواج نکردن به گناه می افتد) کدام یک از این دو حالت زیر است؟ اوّل: اگر به خاطر ازدواج نکردن مرتکب گناه شد، بعد از آن ازدواج بر او واجب می شود. دوّم: وقتی به خاطر ازدواج نکردن میل شدیدی به گناه پیدا کرد، قبل از ارتکاب گناه ازدواج بر او واجب می شود. ج) آیا این حکم (هر کسی که به خاطر ازدواج نکردن به گناه می افتد واجب است ازدواج کند.) اعم از دائم و موقّت است، یا فقط منظور ازدواج دائم است؟
- [سایر] خداوند برای تکریم رسول اکرم(ص) در قرآن کریم چه آداب و معارفی را تبیین میکند؟
- [آیت الله سیستانی] نذر آن است که انسان برای خدا بر خود واجب کند که کار خیری را بجا آورد ، یا کاری را که نکردن آن بهتر است ترک نماید .
- [آیت الله مکارم شیرازی] (نذر) آن است که کار خیری را برای خدا بر عهده خود قراردهد، یا ترک کاری که نکردن آن بهتر است.
- [آیت الله علوی گرگانی] احکام نذر آن است که انسان بر خود واجب کند که کار خیری را برای خدا بجا آورد، یا کاری را که نکردن آن بهتر است برای خدا ترکنماید.
- [آیت الله مظاهری] نذر آن است که انسان بر خود واجب کند که کار خیری را برای خدا به جا آورد، یا کاری را که نکردن آن بهتر است برای خدا ترک نماید.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] نذر آن است که انسان بر خود واجب کند که کار خیری را برای خدا به جا آورد؛ یا کاری را که نکردن آن بهتر است برای خدا ترک نماید.
- [آیت الله نوری همدانی] نذر آن است که انسان بر خود واجب کند که کار خیری را برای خدا بجا آورد ، یا کاری را که نکردن آن بهتر است برای خدا ترک نماید .
- [آیت الله بروجردی] نذر آن است که انسان بر خود واجب کند که کار خیری را برای خدا به جا آورد، یا کاری را که نکردن آن بهتر است برای خدا ترک نماید.
- [آیت الله خوئی] نذر آن است که انسان بر خود واجب کند که کار خیری را برای خدا بهجا آورد، یا کاری را که نکردن آن بهتر است برای خدا ترک نماید.
- [آیت الله مکارم شیرازی] سبْحان ربی الاْعْلی و بحمْده: پاک و منزه است خداوند بلند مقام من و او را سپاس می گویم.
- [آیت الله سیستانی] در نذر باید صیغه خوانده شود ، و لازم نیست آن را به عربی بخواند ، پس اگر بگوید چنانچه مریض من خوب شود برای خدا بر من است که ده تومان به فقیر بدهم ، نذر او صحیح است ، و اگر بگوید برای خدا نذر کردم چنین کنم ، بنابر احتیاط واجب باید عمل کند ، ولی اگر نام خدا را نبرد و فقط بگوید نذر کردم ، یا نام یکی از اولیای خدا را ببرد نذر صحیح نیست . و نذر اگر صحیح بود و مکلف به نذر خود عمداً عمل نکرد گناه کرده است ، و باید کفاره بدهد ، و کفاره وفا نکردن به نذر مانند کفاره مخالفت قسَم است ، که بعداً خواهد آمد.