در مورد پنج نوری که در عالم بالا بود توضیحاتی بدهید .
روایاتی که در مورد شجره ممنوعه وارد شده است مختلف است . شخصی از امام صادق (ع) پرسیدند که این درخت چه بود ؟ پیامبر نقل کردند که شجره ممنوعه گندم بود. بعضی روایات نقل کرده اند که درخت انگور بود و بعضی ها می گویند که درخت انار بوده است . امام صادق (ع) می فرمایند که همه ی اینها درست بوده است ولی باز اینها نیست زیرا درخت های بهشت مثل درخت های دنیا نیستند که وقتی یک میوه دادند میوه ی دوم را تولید نکنند. ما در کرج دیدیم که از یک درخت هجده نوع میوه بعمل آمده بود . درخت های بهشت به این صورت هستند که هر میوه ای را که انسان مومن هوس کند برایش تولید می کند. اما آن درخت، درخت علم محمد و آل محمد بود که اگر آدم از آن درخت می خورند خدا علم همه ی کاینانت را به آنها می داد و آدم و حوا نمی توانستند از آن درخت بخورند زیرا این مقام مخصوص معصومین و آل عبا بود ولی بعد این اتفاق افتاد و شیطان می دانست که اگر بحث آدم ادامه پیدا بکند فقط بحث خلافت نبود . خدا فرمود که من می خواهم یک نوع خلیفه برای همیشه درعالم خلق بکنم و بعد از آدم باید فرد دیگری این خلافت را بپذیرد . بحث اصلی بحث ولایت و رهبری است که شیطان فکر می کرد که با عبادتهایی که او کرده ، او صلاحیت دریافت آن مقام را دارد نه آدم و فرزندان او که بعدا می خواهند متولد بشوند .
عنوان سوال:

در مورد پنج نوری که در عالم بالا بود توضیحاتی بدهید .


پاسخ:

روایاتی که در مورد شجره ممنوعه وارد شده است مختلف است . شخصی از امام صادق (ع) پرسیدند که این درخت چه بود ؟ پیامبر نقل کردند که شجره ممنوعه گندم بود. بعضی روایات نقل کرده اند که درخت انگور بود و بعضی ها می گویند که درخت انار بوده است . امام صادق (ع) می فرمایند که همه ی اینها درست بوده است ولی باز اینها نیست زیرا درخت های بهشت مثل درخت های دنیا نیستند که وقتی یک میوه دادند میوه ی دوم را تولید نکنند. ما در کرج دیدیم که از یک درخت هجده نوع میوه بعمل آمده بود . درخت های بهشت به این صورت هستند که هر میوه ای را که انسان مومن هوس کند برایش تولید می کند. اما آن درخت، درخت علم محمد و آل محمد بود که اگر آدم از آن درخت می خورند خدا علم همه ی کاینانت را به آنها می داد و آدم و حوا نمی توانستند از آن درخت بخورند زیرا این مقام مخصوص معصومین و آل عبا بود ولی بعد این اتفاق افتاد و شیطان می دانست که اگر بحث آدم ادامه پیدا بکند فقط بحث خلافت نبود . خدا فرمود که من می خواهم یک نوع خلیفه برای همیشه درعالم خلق بکنم و بعد از آدم باید فرد دیگری این خلافت را بپذیرد . بحث اصلی بحث ولایت و رهبری است که شیطان فکر می کرد که با عبادتهایی که او کرده ، او صلاحیت دریافت آن مقام را دارد نه آدم و فرزندان او که بعدا می خواهند متولد بشوند .





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین