مجموعه ای از عوامل در این قوانین و ضوابط و مقررات مقدر شده ی الهی دخالت دارند . مثلا در مورد سلامتی و بیماری ، مجموعه ی عوامل موثر بر سلامت انسان ، بر پیروزی انسان ، بر شکست انسان ، بر بیماری انسان ،اینها عواملی هستند که خداوند آنها را با معلول تقدیر کرده است. مثلا کسی که سیگار می کشد یا در یک هوای آلوده است بطور طبیعی در معرض سلامت ریه است . این تقدیر الهی است .این یک عامل مادی است . فرق کسی که خدا را قبول ندارد با کسی که خداباور است این است که کسی که خدا را قبول ندارد همه ی عوامل را مادی می بیند ولی من که خدا را قبول دارم ، ضمن قبول عوامل مادی به یکسری عوامل معنوی هم معتقد هستم . منتها آن عوامل معنوی هم تقدیر الهی است . من می خواهم مسافرت بکنم .برای سفر باید یک ماشین سوار بشوم و این ماشین یک راننده ای هم لازم دارد . این ماشین و راننده باید در یک جاده ای هم حرکت بکنند . پس من ماشین ، راننده و راه لازم دارم . من نمی توانم بگویم که ماشین با ترمز خراب سوار می شوم و به سلامت به مقصد می رسم . من باید بدانم که ماشین بی ترمز یا به دره می رود یا به کوه می خورد. من نمی توانم بگویم که راننده ی ناشی استخدام می کنم اما انشاءالله می رسم ، خیر ، به احتمال زیاد راننده ی ناشی من را به مقصد نمی رساند. من نمی توانم بگویم که یک جاده ی ناهموار ، بی ایمنی و بی نقشه انتخاب می کنم و به سلامت می رسم . این امکان ندارد. پس عوامل مادی باید رعایت بشود. اگر من سوار ماشین خوب شدم ، راننده خوب و جاده ی خوب هم انتخاب کردم ،چه تضمینی وجود دارد که ماشینی که از روبرو می آید مشکل ترمز نداشته باشد ؟ چه تضمینی وجود دارد که راننده ای که از روبرو می آید راننده اش ناشی باشد . یعنی یکسری عوامل مادی هستند که در اختیار من هستند که من باید رعایت کنم ویکسری عوامل هستند که از حوزه ی مراقبت من خارج هستند . من که به خدا اعتقاد دارم این امتیاز را دارم . ایمانم به من می گوید که خداوند یک سری عوامل معنوی برای عوامل مادی خارج از کنترل من جایگزین کرده است . مثل اینکه به ما گفته اند که قبل از سفر صدقه بدهید یا هنگام شروع سفر فلان دعا را بخوانید . پس یادمان باشد که این عوامل معنوی جایگزین عوامل مادی در اختیار نیستند یعنی این نیست که من ماشین بی ترمز سوار بشوم و صدقه بدهم . من صدقه می دهم برای اینکه ماشین بی ترمزی که از روبرومی آید به من نزند. برای اینکه من انتخاب درستی داشته باشم لازم است که عوامل مادی را شناسایی کنم ، عوامل معنوی را شناسایی کنم ، با در نظر گرفتن عوامل مادی و معنوی موثر بر آن اقدام یا تصمیم گیری که این را خداوند مقدر کرده است ، من یک انتخاب درست داشته باشم . من می خواهم دانشگاه بروم و انتخاب رشته بکنم ، باید درس بخوانم ، تلاش بکنم ، کنکور بدهم ، در عین حال دعا هم بکنم و مادر من هم دعای اضافی بکند و به دیگران هم کمک بکنم زیرا به تلاش من برکت می دهد و امیدوارم که خدا هم به من کمک بکند. این دیدگاه کلامی شیعه است که در اینجا طرح شد .
مجموعه ای از عوامل در این قوانین و ضوابط و مقررات مقدر شده ی الهی دخالت دارند . مثلا در مورد سلامتی و بیماری ، مجموعه ی عوامل موثر بر سلامت انسان ، بر پیروزی انسان ، بر شکست انسان ، بر بیماری انسان ،اینها عواملی هستند که خداوند آنها را با معلول تقدیر کرده است. مثلا کسی که سیگار می کشد یا در یک هوای آلوده است بطور طبیعی در معرض سلامت ریه است . این تقدیر الهی است .این یک عامل مادی است . فرق کسی که خدا را قبول ندارد با کسی که خداباور است این است که کسی که خدا را قبول ندارد همه ی عوامل را مادی می بیند ولی من که خدا را قبول دارم ، ضمن قبول عوامل مادی به یکسری عوامل معنوی هم معتقد هستم . منتها آن عوامل معنوی هم تقدیر الهی است . من می خواهم مسافرت بکنم .برای سفر باید یک ماشین سوار بشوم و این ماشین یک راننده ای هم لازم دارد . این ماشین و راننده باید در یک جاده ای هم حرکت بکنند . پس من ماشین ، راننده و راه لازم دارم . من نمی توانم بگویم که ماشین با ترمز خراب سوار می شوم و به سلامت به مقصد می رسم . من باید بدانم که ماشین بی ترمز یا به دره می رود یا به کوه می خورد. من نمی توانم بگویم که راننده ی ناشی استخدام می کنم اما انشاءالله می رسم ، خیر ، به احتمال زیاد راننده ی ناشی من را به مقصد نمی رساند. من نمی توانم بگویم که یک جاده ی ناهموار ، بی ایمنی و بی نقشه انتخاب می کنم و به سلامت می رسم . این امکان ندارد. پس عوامل مادی باید رعایت بشود. اگر من سوار ماشین خوب شدم ، راننده خوب و جاده ی خوب هم انتخاب کردم ،چه تضمینی وجود دارد که ماشینی که از روبرو می آید مشکل ترمز نداشته باشد ؟ چه تضمینی وجود دارد که راننده ای که از روبرو می آید راننده اش ناشی باشد . یعنی یکسری عوامل مادی هستند که در اختیار من هستند که من باید رعایت کنم ویکسری عوامل هستند که از حوزه ی مراقبت من خارج هستند . من که به خدا اعتقاد دارم این امتیاز را دارم . ایمانم به من می گوید که خداوند یک سری عوامل معنوی برای عوامل مادی خارج از کنترل من جایگزین کرده است . مثل اینکه به ما گفته اند که قبل از سفر صدقه بدهید یا هنگام شروع سفر فلان دعا را بخوانید . پس یادمان باشد که این عوامل معنوی جایگزین عوامل مادی در اختیار نیستند یعنی این نیست که من ماشین بی ترمز سوار بشوم و صدقه بدهم . من صدقه می دهم برای اینکه ماشین بی ترمزی که از روبرومی آید به من نزند. برای اینکه من انتخاب درستی داشته باشم لازم است که عوامل مادی را شناسایی کنم ، عوامل معنوی را شناسایی کنم ، با در نظر گرفتن عوامل مادی و معنوی موثر بر آن اقدام یا تصمیم گیری که این را خداوند مقدر کرده است ، من یک انتخاب درست داشته باشم . من می خواهم دانشگاه بروم و انتخاب رشته بکنم ، باید درس بخوانم ، تلاش بکنم ، کنکور بدهم ، در عین حال دعا هم بکنم و مادر من هم دعای اضافی بکند و به دیگران هم کمک بکنم زیرا به تلاش من برکت می دهد و امیدوارم که خدا هم به من کمک بکند. این دیدگاه کلامی شیعه است که در اینجا طرح شد .
- [سایر] با توجه به قضا و قدر الهی، اموری چون دعا و صدقه چگونه میتوانند تقدیر انسان را تغییر دهند؟
- [سایر] با توجه به قضا و قدر الهی، اموری چون دعا و صدقه چگونه میتوانند تقدیر انسان را تغییر دهند؟
- [سایر] تقدیر الهی بهتر است یا تدبیر بنده؟
- [سایر] امام زمان (عج) درباره اراده و تقدیر الهی چه فرمودند؟
- [سایر] در قرآن آمده است سنت الهی تغییر نمیکند. منظور از این سنت الهی که تغییر نمیکند چیست؟
- [سایر] آیا انسان قادر به تغییر تمام تقدیرات الهی هست؟
- [سایر] آیا انسان قادر به تغییر تمام تقدیرات الهی هست؟
- [سایر] آیا جن و شیطان می توانند اوضاع جهان را بر خلاف اراده الهی تغییر دهند؟
- [سایر] آیا ولی فقیه می تواند با ولایت مطلقه ای که دارد احکام الهی را تغییر دهد؟
- [سایر] چه عوامل در تغییر احکام الهی دخالت دارند. لطفاً به مواردی از آن اشاره نمایید؟
- [آیت الله مظاهری] اگر کسی یکی از واجبات الهی را با توجّه به واجب بودن آن ترک کند یا یکی از محرّمات الهی را مرتکب شود حاکم شرع به هر اندازه که صلاح بداند دستور میدهد برای ادب کردن، او را تازیانه بزنند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر نجاستی در چاه بریزد و بو یا رنگ یا مزه آب آن را تغییر دهد؛ چنانچه تغییر آب چاه از بین برود پاک می شود.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر عین نجس، مانند: خون، به آبی که بیشتر از کر است برسد و بو، رنگ یا مزه قسمتی از آن را تغییر دهد، چنانچه مقداری که تغییر نکرده کمتر از کر باشد، تمام آب نجس میشود و اگر به اندازه کر یا بیشتر باشد، فقط مقداری که بو، رنگ یا مزه آن تغییر کرده، نجس است.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر عین نجس مانند خون به ابی که بیشتر از کر است برسد و بو یا رنگ یا مزه قسمتی از ان را تغییر دهد چنانچه مقداری که تغییر نکرده کمتر از کر باشد تمام اب نجس می شود و اگر به اندازه کر یا بیشتر باشد مقداری که بو یا رنگ یا مزه ان تغییر کرده نجس است
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر عین نجس مانند خون به آبی که بیشتر از کر است برسد و بو یا رنگ یا مزه قسمتی از آن را تغییر دهد؛ چنانچه مقداری که تغییر نکرده کمتر از کر باشد تمام آب نجس می شود و اگر به اندازه کر یا بیشتر باشد فقط مقداری که بو یا رنگ یا مزه آن تغییر کرده نجس است.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر عین نجس مانند خون به آبی که بیشتر ازکُر است برسد و بو یا رنگ یا مزه قسمتی از آن را تغییر دهد، چنانچه مقداری که تغییر نکرده کمتر ازکُر باشد،تمام آب نجس می شود.و اگر به اندازة کُر یا بیشتر باشد ، فقط مقداری که بو یا رنگ یا مزة آن تغییر کرده نجس است .
- [آیت الله جوادی آملی] .اگر عین نجس یا شیء نجس شده, به آبی که بیشتر از کُر است برسد و بو یا رنگ یا مزه قسمتی از آن را تغییر دهد, چنانچه مقداری که تغییر نکرده است کمتر از کُر باشد, تمام آب نجس می شود و اگر به اندازه کُر یا بیشتر باشد, فقط مقداری که تغییر کرده, نجس است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر عین نجس مانند خون به آبی که بیشتر از کر است برسد و بو یا رنگ یا مزه قسمتی از آن را تغییر دهد، چنانچه مقداری که تغییر نکرده کمتر از کر باشد تمام آب نجس می شود، و اگر به اندازه کر یا بیشتر باشد فقط مقداری که بو یا رنگ یا مزه آن تغییر کرده نجس است.
- [آیت الله بروجردی] اگر عین نجس مانند خون به آبی که بیشتر از کر است برسد و بو یا رنگ یا مزهی قسمتی از آن را تغییر دهد، چنانچه مقداری که تغییر نکرده، کمتر از کر باشد تمام آب نجس میشود و اگر به اندازهی کر یا بیشتر باشد، فقط مقداری که بو یا رنگ یا مزهی آن تغییر کرده نجس است.
- [آیت الله خوئی] اگر عین نجس مانند خون به آبی که بیشتر از کر است برسد و بو یا رنگ یا مزه قسمتی از آن را تغییر دهد، چنانچه مقداری که تغییر نکرده کمتر از کر باشد تمام آب نجس میشود. و اگر به انداز کر یا بیشتر باشد، مقداری که بو یا رنگ یا مز آن تغییر کرده نجس است.