کلمه امام به معنای (پیشوا) و (رهبر) است، اعم از اینکه این پیشوایی به سوی سعادت و کمال یا در جهت انحطاط و سقوط باشد. به عبارت دیگر، خود کلمه امام و پیشوا مفهوم مقدسی نیست. پیشوا؛ یعنی کسی که پیش روست و برخی تابع و پیرو او هستند، اعم از آنکه عادل و درست کار باشد یا باطل و گمراه کننده،1 چنان که در قرآن کریم واژه امام در هر دو معنا به کار رفته است. در آیه ای از قرآن می خوانیم: (وَ جَعَلْناهُمْ أَئمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا؛ ما آنها را پیشوایان هادی به امر خودمان قرار دادیم.) (انبیاء: 73) و در آیه ای دیگر آمده است: (أَئِمَّةً یَدْعُونَ إِلَی النَّارِ؛ پیشوایانی که مردم را به سوی آتش فرا می خوانند). (قصص: 41) آنچه در بحث امامت مورد نظر شیعه است، امام به معنای ولی و جانشین رسول خدا صلی الله علیه و آلهاست که با او در تمام وظایف و مسئولیت های الهی غیر از دریافت وحی، مشترک است. معنای اصطلاحی امام امامت در اصطلاح شیعه عبارت است از: ریاست فراگیر الهی.2 امام رضا علیه السلام در تعریف امام می فرماید: إِنّ الْأمَامَةَ زِمَامُ الدِّینِ و نِظامُ المُسْلِمینَ وَ صَلاحُ الدُّنْیا وَ عِزُّ الْمُؤمِنِینَ، إِنَّ الإِمَامَةَ أُسُّ الإِسْلَامِ النَّاسِی وَ فَرْعُهُ السَّامِی الْإِمَامُ یَحِلُّ وَ حَلَالَ اَللّه، یُحَرِّمُ حَرَامَ اللّه، وَ یُقِیمُ حُدُودَ اللّه، وَ یَذُبُّ عَنْ دینِ اللّه، وَ یَدعُوا إِلی سَبِیلِ ربِّهِ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الحَسَنَةِ و الحُجَّةِ البالِغَة... الإِمامُ أَمینُ اللّهِ فی خَلقِهِ وَ حُجَّتُهُ علی عِبادِهِ وَ خَلیفَتُهُ فی بِلادِهِ وَ الدّاعی إلی اللّهِ وَالذَّابُ عَن حُرُمِ اللّهِ... .3 امامت، زمام دین و نظام مسلمانان و صلاح دنیا و عزت مؤمنان است. امامت، اساس اسلام و شاخه بلند آن است. امام، حلال خدا را حلال و حرام خدا را حرام می شمارد و حدود الهی را به پا می دارد و از دین خدا دفاع می کند با دانش و اندرز نیکو و دلیل رسا و محکم [مردم را] به سوی راه پروردگارش دعوت می کند. امام، امین خداوند در میان مردم، حجت حق بر خلق، خلیفه الهی در جامعه، رهبر و راهنمای خلق به سوی حق و نگهبان حریم حقوق الهی است. واژه (وَلایت) و (وِلایت) به فتح و کسر واو و ولیّ، مولی، اولی، ولا و مانند آن، همه از ماده (ولی) (و، ل، ی) مشتق شده است. این واژه از پرکاربردترین واژه های قرآن کریم است که به صورت های گوناگون به کار رفته و با مشتقاتش بیش از 230 بار در قرآن آمده است. این کلمه از نظر لغوی در معانی گوناگونی مانند یاری، تصدی و تسلط بر امری، دوستی و محبت به کار رفته است. چنان که گفته شد، یکی از معانی ولی، تصدی و به دست گرفتن امور است. برای مثال، ولیّ یتیم، کسی است که امور مربوط به او را بر عهده و مصالح او را در نظر می گیرد. پس ولایت به معنای به دست گرفتن امری از امور، آن کار را با تدبیر و دوراندیشی به ثمر رساندن است و لفظ والی به معنای (حاکم و امیر) از همین کلمه مشتق شده است.4 با توضیح بیان شده، تفاوت میان امامت و ولایت نیز معلوم می شود. امامت، به معنای ریاست فراگیر الهی است، در حالی که ولایت، معنای گسترده تری دارد و یکی از معناهای آن، امیر و حاکم است. در حقیقت، هر امامی، ولیّ است، ولی هر ولیّ، امام نیست. ممکن است کسی ولیّ باشد، مانند ولایت پدر بر اولاد، ولی امام نباشد. پی نوشتها: 1. شهید مرتضی مطهری، امامت و رهبری، تهران، انتشارات صدرا، ص 46. 2. (الإمامَةُ هِی رِئاسَةٌ إلهیّة)، جعفر سبحانی، الهیات، مکتبة الأعلام الاسلامی، 1411 ه . ق، چ 2، ج 2، ص 510. 3. اصول کافی، ج 1، ص 286، باب فضیلت و صفات امام، ح 1. 4. نک: شهید مرتضی مطهری، مجموعه آثار، تهران، انتشارات صدرا، 1375، ج 5، چ 3، صص 255 296. www.irc.ir
کلمه امام به معنای (پیشوا) و (رهبر) است، اعم از اینکه این پیشوایی به سوی سعادت و کمال یا در جهت انحطاط و سقوط باشد. به عبارت دیگر، خود کلمه امام و پیشوا مفهوم مقدسی نیست. پیشوا؛ یعنی کسی که پیش روست و برخی تابع و پیرو او هستند، اعم از آنکه عادل و درست کار باشد یا باطل و گمراه کننده،1 چنان که در قرآن کریم واژه امام در هر دو معنا به کار رفته است. در آیه ای از قرآن می خوانیم: (وَ جَعَلْناهُمْ أَئمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا؛ ما آنها را پیشوایان هادی به امر خودمان قرار دادیم.) (انبیاء: 73) و در آیه ای دیگر آمده است: (أَئِمَّةً یَدْعُونَ إِلَی النَّارِ؛ پیشوایانی که مردم را به سوی آتش فرا می خوانند). (قصص: 41)
آنچه در بحث امامت مورد نظر شیعه است، امام به معنای ولی و جانشین رسول خدا صلی الله علیه و آلهاست که با او در تمام وظایف و مسئولیت های الهی غیر از دریافت وحی، مشترک است.
معنای اصطلاحی امام
امامت در اصطلاح شیعه عبارت است از: ریاست فراگیر الهی.2
امام رضا علیه السلام در تعریف امام می فرماید:
إِنّ الْأمَامَةَ زِمَامُ الدِّینِ و نِظامُ المُسْلِمینَ وَ صَلاحُ الدُّنْیا وَ عِزُّ الْمُؤمِنِینَ، إِنَّ الإِمَامَةَ أُسُّ الإِسْلَامِ النَّاسِی وَ فَرْعُهُ السَّامِی الْإِمَامُ یَحِلُّ وَ حَلَالَ اَللّه، یُحَرِّمُ حَرَامَ اللّه، وَ یُقِیمُ حُدُودَ اللّه، وَ یَذُبُّ عَنْ دینِ اللّه، وَ یَدعُوا إِلی سَبِیلِ ربِّهِ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الحَسَنَةِ و الحُجَّةِ البالِغَة... الإِمامُ أَمینُ اللّهِ فی خَلقِهِ وَ حُجَّتُهُ علی عِبادِهِ وَ خَلیفَتُهُ فی بِلادِهِ وَ الدّاعی إلی اللّهِ وَالذَّابُ عَن حُرُمِ اللّهِ... .3
امامت، زمام دین و نظام مسلمانان و صلاح دنیا و عزت مؤمنان است. امامت، اساس اسلام و شاخه بلند آن است. امام، حلال خدا را حلال و حرام خدا را حرام می شمارد و حدود الهی را به پا می دارد و از دین خدا دفاع می کند با دانش و اندرز نیکو و دلیل رسا و محکم [مردم را] به سوی راه پروردگارش دعوت می کند. امام، امین خداوند در میان مردم، حجت حق بر خلق، خلیفه الهی در جامعه، رهبر و راهنمای خلق به سوی حق و نگهبان حریم حقوق الهی است.
واژه (وَلایت) و (وِلایت) به فتح و کسر واو و ولیّ، مولی، اولی، ولا و مانند آن، همه از ماده (ولی) (و، ل، ی) مشتق شده است. این واژه از پرکاربردترین واژه های قرآن کریم است که به صورت های گوناگون به کار رفته و با مشتقاتش بیش از 230 بار در قرآن آمده است. این کلمه از نظر لغوی در معانی گوناگونی مانند یاری، تصدی و تسلط بر امری، دوستی و محبت به کار رفته است.
چنان که گفته شد، یکی از معانی ولی، تصدی و به دست گرفتن امور است. برای مثال، ولیّ یتیم، کسی است که امور مربوط به او را بر عهده و مصالح او را در نظر می گیرد. پس ولایت به معنای به دست گرفتن امری از امور، آن کار را با تدبیر و دوراندیشی به ثمر رساندن است و لفظ والی به معنای (حاکم و امیر) از همین کلمه مشتق شده است.4
با توضیح بیان شده، تفاوت میان امامت و ولایت نیز معلوم می شود. امامت، به معنای ریاست فراگیر الهی است، در حالی که ولایت، معنای گسترده تری دارد و یکی از معناهای آن، امیر و حاکم است. در حقیقت، هر امامی، ولیّ است، ولی هر ولیّ، امام نیست. ممکن است کسی ولیّ باشد، مانند ولایت پدر بر اولاد، ولی امام نباشد.
پی نوشتها:
1. شهید مرتضی مطهری، امامت و رهبری، تهران، انتشارات صدرا، ص 46.
2. (الإمامَةُ هِی رِئاسَةٌ إلهیّة)، جعفر سبحانی، الهیات، مکتبة الأعلام الاسلامی، 1411 ه . ق، چ 2، ج 2، ص 510.
3. اصول کافی، ج 1، ص 286، باب فضیلت و صفات امام، ح 1.
4. نک: شهید مرتضی مطهری، مجموعه آثار، تهران، انتشارات صدرا، 1375، ج 5، چ 3، صص 255 296.
www.irc.ir
- [سایر] معنای ولایت تکوینی امام چیست؟
- [سایر] معنای ولایت تکوینی امام چیست ؟
- [سایر] تفاوت میان امامت و ولایت چیست؟
- [سایر] آیا ولایت تکوینی امام به معنای تفویض است ؟
- [سایر] آیا امام می تواند ولایت تکوینی داشته باشد؟
- [سایر] می گوئید ولایت فقیه امتداد امامت ائمه است ، چگونه و با چه استدلالی این زنجیر یا سلسله ولایت فقیه را به زنجیر یا سلسله امامت متصل می کنید؟
- [سایر] امام (ره) در یک سخنرانی، آنچه قانون اساسی درباره ولی فقیه گفته است را بعضی شئون ولی فقیه دانست چون ولایت فقیه از نظر امام همان ولایت رسول الله است و این ولایت مطلقه است آیا ولی فقیه نیازمند التزام به
- [سایر] اگر هیچ کس امام معصوم را به امامت قبول نداشته باشد خود امام می داند که امام است و بر مردم ولایت دارد، آیا ولی فقیه نیز بدون انتخاب شدن از طرف مجلس خبرگان از ولایتش خبر دارد؟
- [سایر] آیا حضرت امام(ره) ولایت مطلقه را قبول نداشتند؟
- [سایر] آیا عصمت یکی از شرایط واجب اصل ولایت و امامت است؟ یا ولی فقیه هم میتواند معصوم باشد؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] أَشْهَدُ أَنَّ عَلیّاً وَلِیُّ اللَّه) جزء اذان و اقامه نیست؛ البته ولایت امیر المؤمنین و ائمه معصومین علیهمالسلام از ارکان ایمان است و اسلام بدون آن ظاهری بیش نیست و قالبی از معنی تهیست و خوب است که پس از (أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّه)، به قصد تیمن و تبرّک، شهادت به ولایت و امامت بلافصل حضرت امیر المؤمنین و سایر معصومین علیهمالسلام به گونهای که عرفاً از اجزاء اذان و اقامه به حساب نیاید؛ ذکر گردد.
- [آیت الله جوادی آملی] .اگر گنجی پیدا شد که اثر سکه اسلامی دارد , یا معلوم شد که مال مسلمانی هست، حکم میراث (من لا وارث له )؛ یا حکم (لُقَطَه) را دارد و تمام آن مال، در اختیار امام(ع) یا ولیّ فقیه (در عصر غیبت) قرار میگیرد.
- [آیت الله اردبیلی] ولایت پدر و جدّ پدری بر شخص دیوانه و سفیه در صورتی است که دیوانگی و سفاهت او قبل از بلوغ پیدا شده باشد، پس اگر بعد از بلوغ عارض شود، ولایت آنان با حاکم شرع است.
- [آیت الله سیستانی] بچه نابالغ و دیوانه ولایت انجام کارهای میّت را ندارند ، و همچنین غائبی که نمی تواند شخصاً یا با مأمور کردن کسی دیگر متکفل انجام آن کارها شود ولایت ندارد .
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر سر از سجده بردارد و ببیند امام در سجده است؛ چنانچه به خیال اینکه سجده اول امام است؛ به قصد اینکه با امام سجده کند به سجده رود و بفهمد سجده دوم امام بوده؛ سجده دوم او حساب می شود و اگر به خیال اینکه سجده دوم امام است به سجده رود و بفهمد که سجده اول امام بوده؛ باید به قصد سجده با امام سجده را تمام کند و دوباره با امام به سجده رود.
- [آیت الله سبحانی] کسی که یک رکعت از امام عقب مانده وقتی امام تشهد رکعت آخر را می خواند نیم خیز بنشیند و صبر کند تا امام تشهد نماز را بگوید و بعد برخیزد. شرائط امام جماعت:
- [آیت الله اردبیلی] مأموم نباید جلوتر از امام بایستد و به احتیاط واجب باید کمی عقبتر از امام بایستد؛ ولی اگر مأموم فقط یک مرد باشد، بنابر احتیاط واجب باید در سمت راست امام بایستد و میتواند مساوی با امام بایستد و چنانچه قدّ مأموم بلندتر از امام باشد و در رکوع و سجود سر او جلوتر از امام باشد، اشکالی ندارد.
- [آیت الله بهجت] اگر سر از سجده بردارد و ببیند امام در سجده است، چنانچه به خیال اینکه سجده اول امام است، به قصد اینکه با امام سجده کند به سجده رود و بفهمد سجده دوم امام بوده، سجده دوم مأموم حساب میشود و نمازش صحیح است، و اگر به خیال اینکه سجده دوم امام است به سجده رود و بفهمد سجده اول امام بوده، سجده اول او خواهد بود و بقیه نماز را با امام میخواند.
- [آیت الله وحید خراسانی] هرگاه بداند نماز امام باطل است مثلا بداند امام وضو ندارد اگر چه خود امام ملتفت نباشد نمی تواند به او اقتدا کند
- [آیت الله نوری همدانی] هر گاه بداند نماز امام باطل ا ست مثلاً بداند امام وضو ندارد ، اگر چه خود امام ماتفت نباشد ، نمی تواند به او اقتدا کند .