اگر خداوند به انسان قوه ی اختیار بخشیده پس چرا بسیاری از مسائل از دست انسان خارج است؟
ما معتقد به تقدیر عینی هستیم؛ تقدیر عینی خداوند عبارت است از تدبیر مخلوقات به گونه‌ ای که پدیده‌ ها آثار خاصی بر آنها مترتب گردد و این، طبعاً به حسب قرب و بعد هر پدیده ‌ای متفاوت خواهد بود، چنان که نسبت به جنس، نوع، شخص و حالات نیز تفاوت خواهد داشت. مثلاً تقدیر نوع انسان این است که از مبدأ زمانی خاص تا سرآمد معینی در کره زمین زندگی کند و تقدیر هر فردی این است که در مقطع زمانی محدود و از پدر و مادر معینی به وجود بیاید و همچنین تقدیر روزی و سایر شؤون زندگی و افعال اختیاریش عبارت است از فراهم شدن شرایط خاص برای هر یک از آن‌ها. در واقع، تقدیر عینی خداوند؛ یعنی، خداوند هر مخلوقی را با حدود، قیود، اندازه، شرایط، خصوصیات و توان‌های مخصوصی به وجود می ‌آورد،(فرقان، 2 - قمر، 49 - یس، 38 - مؤمنون، 18 - اعلی، 3). این تقدیر با اختیار انسان منافات ندارد، زیرا اختیار، اعمال اختیاری و مقدمات افعال اختیاری ما همچون هر پدیده دیگری از مجرای خاص و کادر مشخص و دایره مختص به خود تحقق می ‌یابد و این همان تقدیر عینی خداوند است. مثلاً سخن گفتن انسان که یک عمل اختیاری است باید از مجرا یا مجاری خاص خود تحقق یابد. ازاین‌رو، خداوند با اعطای ریه ‌ها، حنجره ‌ها، تارهای صورتی، زبان، دندان‌ها و لب‌ها و... این مجاری را برای تحقق سخن گفتن که یک عمل اختیاری می‌باشد مقدور فرموده است. همچنین مقدمات افعال اختیاری را نیز خداوند با شرایط خاصی مقدر فرموده، مثلاً خدا جهازات غذا خوردن را فراهم کرده و موادی آفریده تا در آن مواد تصرف شود. باید دست و پا باشد تا انسان بتواند در آنها تصرف کند. اگر اعضا و جوارح نبود تا تصرف در مواد خارجی انجام دهد، خوردن - که یک فعل اختیاری است - تحقق نمی ‌یافت. به هر حال، اموری را که خداوند به تقدیر عینی مقدر فرموده، همه جبری هستند و جای اعمال اختیار و توهم اختیار انسان در آن نیست. اعضا و جوارح ما جبرا به ما داده شده است. قدرت اختیار، تفکر و انتخاب برای ما جبری است. مقدمات اختیار و موادی که اعمال اختیاری روی آن انجام می‌ گیرد جبری است. خداوند متعال با تقدیر عینی خود کادری را برای زندگی هر فرد مشخص می‌کند که فعالیت اختیاری که خود نیز جبراً به ما داده شده است در درون آن انجام می‌ گیرد. ما در درون این کادر، مختار هستیم که هر چه می‌ خواهیم بکنیم، ولی پیروی از این کادر از اختیار ما خارج است. به بیان دیگر، اصل اختیار، مقدمات افعال اختیاری و موادی که افعال اختیاری روی آن انجام می‌ گیرد همه براساس تقدیر عینی خداوند که براساس اقتضائات عالم هستی و جهان مخلوق بوده است جبری هستند ولی این که ما چگونه از اختیار خود استفاده کنیم و آن مقدمات رابه کار گیریم و از مواد چه بسازیم، همه در اختیار ما بوده و خواهد بود، (رک : پرسش‌ها و پاسخ‌ها، محمدرضا کاشفی، قم، نشر معارف، چاپ اول، 1380، صص 61 - 63). www.morsalat.ir
عنوان سوال:

اگر خداوند به انسان قوه ی اختیار بخشیده پس چرا بسیاری از مسائل از دست انسان خارج است؟


پاسخ:

ما معتقد به تقدیر عینی هستیم؛ تقدیر عینی خداوند عبارت است از تدبیر مخلوقات به گونه‌ ای که پدیده‌ ها آثار خاصی بر آنها مترتب گردد و این، طبعاً به حسب قرب و بعد هر پدیده ‌ای متفاوت خواهد بود، چنان که نسبت به جنس، نوع، شخص و حالات نیز تفاوت خواهد داشت. مثلاً تقدیر نوع انسان این است که از مبدأ زمانی خاص تا سرآمد معینی در کره زمین زندگی کند و تقدیر هر فردی این است که در مقطع زمانی محدود و از پدر و مادر معینی به وجود بیاید و همچنین تقدیر روزی و سایر شؤون زندگی و افعال اختیاریش عبارت است از فراهم شدن شرایط خاص برای هر یک از آن‌ها. در واقع، تقدیر عینی خداوند؛ یعنی، خداوند هر مخلوقی را با حدود، قیود، اندازه، شرایط، خصوصیات و توان‌های مخصوصی به وجود می ‌آورد،(فرقان، 2 - قمر، 49 - یس، 38 - مؤمنون، 18 - اعلی، 3).
این تقدیر با اختیار انسان منافات ندارد، زیرا اختیار، اعمال اختیاری و مقدمات افعال اختیاری ما همچون هر پدیده دیگری از مجرای خاص و کادر مشخص و دایره مختص به خود تحقق می ‌یابد و این همان تقدیر عینی خداوند است. مثلاً سخن گفتن انسان که یک عمل اختیاری است باید از مجرا یا مجاری خاص خود تحقق یابد. ازاین‌رو، خداوند با اعطای ریه ‌ها، حنجره ‌ها، تارهای صورتی، زبان، دندان‌ها و لب‌ها و... این مجاری را برای تحقق سخن گفتن که یک عمل اختیاری می‌باشد مقدور فرموده است.
همچنین مقدمات افعال اختیاری را نیز خداوند با شرایط خاصی مقدر فرموده، مثلاً خدا جهازات غذا خوردن را فراهم کرده و موادی آفریده تا در آن مواد تصرف شود. باید دست و پا باشد تا انسان بتواند در آنها تصرف کند. اگر اعضا و جوارح نبود تا تصرف در مواد خارجی انجام دهد، خوردن - که یک فعل اختیاری است - تحقق نمی ‌یافت.
به هر حال، اموری را که خداوند به تقدیر عینی مقدر فرموده، همه جبری هستند و جای اعمال اختیار و توهم اختیار انسان در آن نیست. اعضا و جوارح ما جبرا به ما داده شده است. قدرت اختیار، تفکر و انتخاب برای ما جبری است. مقدمات اختیار و موادی که اعمال اختیاری روی آن انجام می‌ گیرد جبری است.
خداوند متعال با تقدیر عینی خود کادری را برای زندگی هر فرد مشخص می‌کند که فعالیت اختیاری که خود نیز جبراً به ما داده شده است در درون آن انجام می‌ گیرد. ما در درون این کادر، مختار هستیم که هر چه می‌ خواهیم بکنیم، ولی پیروی از این کادر از اختیار ما خارج است.
به بیان دیگر، اصل اختیار، مقدمات افعال اختیاری و موادی که افعال اختیاری روی آن انجام می‌ گیرد همه براساس تقدیر عینی خداوند که براساس اقتضائات عالم هستی و جهان مخلوق بوده است جبری هستند ولی این که ما چگونه از اختیار خود استفاده کنیم و آن مقدمات رابه کار گیریم و از مواد چه بسازیم، همه در اختیار ما بوده و خواهد بود، (رک : پرسش‌ها و پاسخ‌ها، محمدرضا کاشفی، قم، نشر معارف، چاپ اول، 1380، صص 61 - 63).
www.morsalat.ir





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین