اگر معاد و قیامتی(بهشت ودوزخ) در کار نباشد و نیکان به پاداش کارهای خوب خود و بدکاران به سزای رفتار ناپسند خود نرسند، آفرینش انسان عبث و بیهوده می‌شود و این با حکمت خداوند متعال نمی‌سازد. زیرا اولاً خداوند وجود دارد و تمام موجودات به او نیازمندند، ثانیا انسان آزاد آفریده شده است و با حسن اختیار یا سوء اختیار خود راه راست و درست یا نادرست را انتخاب می‌کند. ثالثا همگی در این دنیا به پاداش و سزای عمل خویش نمی‌رسند. پس باید جایی باشد که مردمان پاداش یا سزای رفتار خود را ببینند و گرنه خلقت بیهوده می‌شود. واقعیت این است که در ورای دلایل متعدد عقلی و نقلی برای قیامت باید اذعان کرد که اصل معاد هم فطرتی آدمیان است. زیرا انسان تمام وجودش از خداست انا لله و در نهایت هم به او باز می‌گردد و انا الیه راجعون این مطلب را آیات و روایات ما تأکید می‌کنند و عقل نیز تأیید می‌نماید، (ر.ج زندگی جاوید یا حیات اخروی و معاد هر دو از استاد مطهری). برخی از افراد با وجود دلایل متعدد باز از پذیرش این حقایق بدیهی طفره می روند. دلیل این امر را باید در این نکته دانست که آنکه به خدا و قیامت و روز جزا ایمان دارد به صورت طبیعی به خود اجازه نمی‌دهد تا از دستورات دینی سرپیچی کند و خود را موظف به انجام بسیاری از کارها و دوری از بسیاری کارهای دیگر می‌داند. بنابراین برخی برای فرار از مسئولیت‌پذیری، روی به انکار خدا و معاد می‌آورند و هر چه دلیل و برهان نیز برای آنها اقامه شود نمی‌پذیرند. واقعیت این است که آنها مشکل علمی ندارند زیرا مشکل علمی با دلیل و برهان حل می‌شود بلکه مشکل آنها عملی است یعنی می‌خواهند جلویشان باز باشد و هر کاری که خواستند انجام دهند. قرآن به این مسئله در سوره مبارکه روم اشاره دارد. پس از آنکه در آیه 28 با مثالی ساده توحید را تبیین فرمود، درآیه 29 می‌فرماید: بل اتبع الذین ظلموا اهواءهم بغیر علم؛ ولی ظالمان بدون علم و آگاهی، از هوا و هوس‌های خود پیروی می‌کنند).یعنی مشکل منکران خدا یا معاد هوامداری و شهوت‌پرستی است و آنها مشکل علمی ندارد. قرآن در سوره قیامت پس از آنکه شبهه منکران قیامت درباره حیات پس از مرگ را بازگو کرد و پاسخ فرمود، می‌فرماید بل یرید الانسان لیفجر امامه؛ بلکه انسان می‌خواهد جلویش بازباشد تا تمام عمر گناه کند)، (القیامه: 3 4). یعنی اینها نسبت به قیامت شبهه علمی ندارند، بلکه لجاجت عملی و شهوت عملی دارند. آنها می‌خواهند میدان عملشان باز باشد و کسی و چیزی جلودار آن‌ها نباشد و معاد که عبارت از روز جزا و سؤال و پاسخ است، جلوی آنها را می‌گیرد و به آنها اجازه هر کاری را نمی‌دهد، (المیزان، ج 20، www.morsalat.com
اگر معاد و قیامتی(بهشت ودوزخ) در کار نباشد و نیکان به پاداش کارهای خوب خود و بدکاران به سزای رفتار ناپسند خود نرسند، آفرینش انسان عبث و بیهوده میشود و این با حکمت خداوند متعال نمیسازد. زیرا اولاً خداوند وجود دارد و تمام موجودات به او نیازمندند، ثانیا انسان آزاد آفریده شده است و با حسن اختیار یا سوء اختیار خود راه راست و درست یا نادرست را انتخاب میکند. ثالثا همگی در این دنیا به پاداش و سزای عمل خویش نمیرسند. پس باید جایی باشد که مردمان پاداش یا سزای رفتار خود را ببینند و گرنه خلقت بیهوده میشود.
واقعیت این است که در ورای دلایل متعدد عقلی و نقلی برای قیامت باید اذعان کرد که اصل معاد هم فطرتی آدمیان است. زیرا انسان تمام وجودش از خداست انا لله و در نهایت هم به او باز میگردد و انا الیه راجعون این مطلب را آیات و روایات ما تأکید میکنند و عقل نیز تأیید مینماید، (ر.ج زندگی جاوید یا حیات اخروی و معاد هر دو از استاد مطهری).
برخی از افراد با وجود دلایل متعدد باز از پذیرش این حقایق بدیهی طفره می روند. دلیل این امر را باید در این نکته دانست که آنکه به خدا و قیامت و روز جزا ایمان دارد به صورت طبیعی به خود اجازه نمیدهد تا از دستورات دینی سرپیچی کند و خود را موظف به انجام بسیاری از کارها و دوری از بسیاری کارهای دیگر میداند. بنابراین برخی برای فرار از مسئولیتپذیری، روی به انکار خدا و معاد میآورند و هر چه دلیل و برهان نیز برای آنها اقامه شود نمیپذیرند. واقعیت این است که آنها مشکل علمی ندارند زیرا مشکل علمی با دلیل و برهان حل میشود بلکه مشکل آنها عملی است یعنی میخواهند جلویشان باز باشد و هر کاری که خواستند انجام دهند. قرآن به این مسئله در سوره مبارکه روم اشاره دارد. پس از آنکه در آیه 28 با مثالی ساده توحید را تبیین فرمود، درآیه 29 میفرماید: بل اتبع الذین ظلموا اهواءهم بغیر علم؛ ولی ظالمان بدون علم و آگاهی، از هوا و هوسهای خود پیروی میکنند).یعنی مشکل منکران خدا یا معاد هوامداری و شهوتپرستی است و آنها مشکل علمی ندارد.
قرآن در سوره قیامت پس از آنکه شبهه منکران قیامت درباره حیات پس از مرگ را بازگو کرد و پاسخ فرمود، میفرماید بل یرید الانسان لیفجر امامه؛ بلکه انسان میخواهد جلویش بازباشد تا تمام عمر گناه کند)، (القیامه: 3 4). یعنی اینها نسبت به قیامت شبهه علمی ندارند، بلکه لجاجت عملی و شهوت عملی دارند. آنها میخواهند میدان عملشان باز باشد و کسی و چیزی جلودار آنها نباشد و معاد که عبارت از روز جزا و سؤال و پاسخ است، جلوی آنها را میگیرد و به آنها اجازه هر کاری را نمیدهد، (المیزان، ج 20،
www.morsalat.com
- [سایر] عده ی قابل توجهی در زندگی معتقد به جبر هستند ضمن تبین دلایل مردودیت جبر، بفرمایید آیا آنها قابل قبول و موجه هستند یا خیر؟
- [سایر] عده قابل توجهی در زندگی معتقد به جبر هستند ضمن تبیین دلایل مردودیت جبر، بفرمایید آیا آنها قابل قبول و موجّه هستند یا خیر؟
- [سایر] اهل حق همه امامان را قبول دارند، چرا شما شیعیان آنان را به دلایل واهی غالی میشمارید؟
- [سایر] شبهه:با توجه به این که عقل عذاب را نمیپسندد، جهنمیان در قیامت حق قبول کردن یا نپذیرفتن عذاب را دارند؟
- [سایر] چرا بعضی اوقات با اینکه معاد را قبول داریم، اما قیامت را فراموش میکنیم؟ (یعنی هر لحظه به یاد مرگ نیستیم؟)
- [سایر] عده ای توحید را قبول کرده اند و دین مسیحیت را انتخاب کرده اند . نقطه قوت و ضعف آنها چیست ؟
- [سایر] چرا دیدن فیلمهای مبتذل حرام است؟ لطفأ علاوه بر دلایل شرعی، دلایل علمی هم ذکر نمایید؟ چون از بنده دلایل علمی محکم هم خواسته اند.
- [سایر] لطفاً دلایل عقلانی لزوم و ضرورت وجود امام و دلایل عقلانی اثبات امامت را بیان کنید.
- [سایر] لطفاً دلایل عقلانی لزوم و ضرورت وجود امام و دلایل عقلانی اثبات امامت را بیان کنید.
- [سایر] علت چیست که اثبات ها و دلایل فلسفی، بسیار مشکل تر از اثبات ها و دلایل کلامی است؟
- [آیت الله نوری همدانی] اگر زن بگوید یائسه ام نباید حرف او را قبول کرد ، ولی اگر بگوید شوهر ندارم با در عدّه نیستم حرف او قبول می شود .
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر زن بگوید عده ام تمام شده از او قبول می شود به شرط ان که از طلاق یا مردن شوهر به قدری گذشته باشد که در ان مدت تمام شدن عده ممکن باشد
- [امام خمینی] اگر زن بگوید عده ام تمام شده، با دو شرط از او قبول می شود: اول:آنکه مورد تهمت نباشد. دوم: از طلاق یا مردن شوهرش به قدری گذشته باشد که در آن مدت، تمام شدن عده ممکن باشد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر زن بگوید یائسهام و به درستی گفتار او اطمینان نباشد نباید حرف او را قبول کرد، ولی اگر بگوید شوهر ندارم یا در عدّه نیستم، تا اطمینان به بطلان گفته او نباشد حرف او قبول میشود.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه زن بگوید عده من تمام شده از او قبول می شود، به شرط آن که مورد اتهام نباشد، بلکه احتیاط واجب آن است که مورد وثوق باشد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر زن بگوید عدّه ام تمام شده، با دو شرط از او قبول می شود: اوّل: آن که بنابر احتیاط مورد تهمت نباشد. دوّم: از طلاق یا مردن شوهرش بقدری گذشته باشد که در آن مدت تمام شدن عدّه ممکن باشد. طلاق بائن و طلاق رِجْعِی
- [آیت الله سبحانی] اگر زن بگوید عده ام تمام شده، با دو شرط از او قبول می شود: اول: آن که مورد تهمت نباشد. دوم: از طلاق یا مردن شوهرش به قدری گذشته باشد که در آن مدت تمام شدن عده ممکن باشد. طلاق بائن و طلاق رجعی
- [آیت الله نوری همدانی] اگر زن بگوید عدّه ام تمام شده ، با دو شرط از او قبول می شود : اوّل : آنکه مورد تهمت نباشد . دوّم : از طلاق یا مُردن شوهرش به قدری گذشته باشد که در آن مدّت تمام شدن عدّه ممکن باشد . طلاق بائِن و طلاق رِجعی
- [آیت الله بهجت] اگر زن بگوید، عدّهام تمام شده، با دو شرط از او قبول میشود: اول، آنکه مورد تهمت نباشد؛ و دوم، آنکه از طلاق یا مردن شوهرش بهقدری گذشته باشد که در آن مدت تمام شدن عدّه ممکن باشد.
- [آیت الله اردبیلی] اگر زن بگوید عدّهام تمام شده، با دو شرط از او قبول میشود: اوّل: آن که مورد تهمت و بدنامی نباشد. دوم: از طلاق یا مردن شوهرش به قدری گذشته باشد که در آن مدّت، تمام شدن عدّه ممکن باشد.