ممکن است عده ای موحد مسیحی یا یهودی یا مسلمان باشند . حالا بعد از اینکه ما جهان بینی توحیدی را پذیرفتیم باید کدامیک از دین ها را بپذیریم . اگر شما با چنین کسانی مواجه شدید نباید با برخورد غیر اخلاقی وغیر منطقی برخورد کنیم . باید حرف او را بشنویم و با منطق با او برخورد کنیم و گفتگو صورت بگیرد تا حقیقت روشن بشود . هنگام بحث نباید شما تحکم کنید که من درست می گویم ، بگویید که باید بحث کنیم تا حقیقت روشن بشود . پس سعی کنیم با حلم و منطق گفتگو کنیم . شیوه ی اهل بیت پیامبر هم همین بوده است . اگر کسی معاند و لجباز است و قرار است که حق را نپذیر ،نمی توان با او بحث کرد . حالا اگر کسی در مسیری افتاده و نیاز به کمک عقلانی دارد با صبر و حوصله علم و منطق گفتگو کرد و باید به او نشان داد که او به دینی گرایش پیدا کرده است که کتاب آسمانی آنها (مسیحیت ) به گفته ی خودشان ، برگرفته از خدای سبحان و عیسی مسیح نیست . چه فرقی بین این کتاب و کتابی که فرد دیگری نوشته است می باشد . فرقی که کتاب قرآن با کتابی که زید وعمر و ابوبکر نوشته است این است که قرآن کلام خداست ، معجزه ی الهی است ، پیامبر این کلام را نگفته بلکه آنرا ازخدا گرفته و به بشریت می گوید. کتاب آسمانی ترجیح دارد یا کتاب غیر آسمانی ؟ ما چطور با کتاب غیر آسمانی هدایت می شویم ؟ با این استدلال ها می توانیم به او ثابت کنیم که باید از جهان بینی اسلامی برخوردار بشود .
عده ای توحید را قبول کرده اند و دین مسیحیت را انتخاب کرده اند . نقطه قوت و ضعف آنها چیست ؟
ممکن است عده ای موحد مسیحی یا یهودی یا مسلمان باشند . حالا بعد از اینکه ما جهان بینی توحیدی را پذیرفتیم باید کدامیک از دین ها را بپذیریم . اگر شما با چنین کسانی مواجه شدید نباید با برخورد غیر اخلاقی وغیر منطقی برخورد کنیم . باید حرف او را بشنویم و با منطق با او برخورد کنیم و گفتگو صورت بگیرد تا حقیقت روشن بشود . هنگام بحث نباید شما تحکم کنید که من درست می گویم ، بگویید که باید بحث کنیم تا حقیقت روشن بشود . پس سعی کنیم با حلم و منطق گفتگو کنیم . شیوه ی اهل بیت پیامبر هم همین بوده است . اگر کسی معاند و لجباز است و قرار است که حق را نپذیر ،نمی توان با او بحث کرد . حالا اگر کسی در مسیری افتاده و نیاز به کمک عقلانی دارد با صبر و حوصله علم و منطق گفتگو کرد و باید به او نشان داد که او به دینی گرایش پیدا کرده است که کتاب آسمانی آنها (مسیحیت ) به گفته ی خودشان ، برگرفته از خدای سبحان و عیسی مسیح نیست . چه فرقی بین این کتاب و کتابی که فرد دیگری نوشته است می باشد . فرقی که کتاب قرآن با کتابی که زید وعمر و ابوبکر نوشته است این است که قرآن کلام خداست ، معجزه ی الهی است ، پیامبر این کلام را نگفته بلکه آنرا ازخدا گرفته و به بشریت می گوید. کتاب آسمانی ترجیح دارد یا کتاب غیر آسمانی ؟ ما چطور با کتاب غیر آسمانی هدایت می شویم ؟ با این استدلال ها می توانیم به او ثابت کنیم که باید از جهان بینی اسلامی برخوردار بشود .
- [سایر] نقاط قوت و ضعف انقلاب اسلامی چیست؟
- [سایر] در مورد قبول کردن اصول دین، آیا مراتب توحید را هم باید خود انسان دریابد یا باید آن را به صورت کلی بپذیرد و مراتب آن و جهان بینی توحیدی را از روی آیات قرآن قبول کند؟
- [سایر] نظر شما در مورد دین مسیحیت چیست؟
- [سایر] انحرافات در دین مسیحیت چگونه است؟
- [سایر] لطفاً در مورد مسئله کثرت مراجع و اینکه این نقطه ضعف جهان تشیع است یا مفتوح بودن باب اجتهاد؟
- [سایر] چرا می گویند دین مسیحیت دین رحمت و بخشش است ولی اسلام چنین نیست؟
- [سایر] با توجه به دورانهای مختلف قوت و ضعف توسط شیعه، ظهور امام زمان ممکن نیست!
- [سایر] آیا آزادی تکوینی و انتخاب گر بودن انسان با توحید افعالی سازگار است؟
- [سایر] علل دین گرایی و دین گریزی در ادیان اسلام مسیحیت زرتشت . یهود چیست؟ کدام یک از اعتقادات دینی موجب دین گریزی و یا دین گرایی می شود؟
- [سایر] آیا این درست است؟ اصول دین 3 تا است: توحید، معاد، نبوت اما اصول مذهب شیعه 5 تا است: توحید، معاد، نبوت، امامت، عدل
- [آیت الله مظاهری] اگر زن بگوید یائسهام، یا شوهر ندارم یا در عدّه نیستم، یا حیض نیستم، یا خواهر رضاعی تو نیستم و مانند اینها، اگر لااُبالی در دین نباشد، میتوان حرف او را قبول کرد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر زن بگوید: یائسهام؛ نباید حرف او را قبول کرد، ولی اگر بگوید شوهر ندارم یا در عدّه نیستم حرف او قبول میشود.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر زن بگوید یائسه ام نباید حرف او را قبول کرد ، ولی اگر بگوید شوهر ندارم با در عدّه نیستم حرف او قبول می شود .
- [آیت الله نوری همدانی] کافر ، یعنی کسی که منکر خدا است یا برای خدا شریک قرار می دهد یا رسالت حضرت خاتم الانبیاء ، محمّد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله ) را قبول ندارد مگر اهل کتاب که درآخر مساله ذکر میشود و هخمچنین است اگر در یکی از اینها شک داشته باشد و نیز کسی که ضروری دین ، یعنی چیزی را که مسلمانان جزء دین اسلام می دانند منکر شود ، چنانچه بداند آن چیز ضروری دین است و انکار آن چیزبرگردد به انکار خدا ، یا توحید ، یا نبوت ، نجس می باشد و اگر ضروری دین بودن آن را نداند ، به طوری که انکار آن به انکار خدا یا توحید یا نبوت برنگردد ، بهتر آن است که از او اجتناب کنند . کفاری که مانند یهود و نصاری اهل کتاب می باشند و تا هنگامی که علم به ملاقات بدن آنها با یکی از نجاسات که ذکر شد و می شود حاصل نشده است ، اجتناب لازم نیست .
- [امام خمینی] کافر یعنی کسی که منکر خدا است، یا برای خدا شریک قرار می دهد، یا پیغمبری حضرت خاتم الانبیا محمد ابن عبدالله صلی الله علیه و آله و سلم را قبول ندارد، نجس است، و همچنین است اگر در یکی از اینها شک داشته باشد. و نیز کسی که ضروری دین یعنی چیزی را که مثل نماز و روزه، مسلمانان جزو دین اسلام می دانند منکر شود، چنانچه بداند آن چیز ضروری دین است و انکار آن چیز برگردد به انکار خدا یا توحید یا نبوت، نجس می باشد. و اگر نداند، احتیاطا بایداز او اجتناب کرد، گرچه لازم نیست.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر زن بگوید عده ام تمام شده از او قبول می شود به شرط ان که از طلاق یا مردن شوهر به قدری گذشته باشد که در ان مدت تمام شدن عده ممکن باشد
- [امام خمینی] اگر زن بگوید عده ام تمام شده، با دو شرط از او قبول می شود: اول:آنکه مورد تهمت نباشد. دوم: از طلاق یا مردن شوهرش به قدری گذشته باشد که در آن مدت، تمام شدن عده ممکن باشد.
- [آیت الله اردبیلی] کافر (یعنی کسی که منکر خدا است و یا برای خدا شریک قرار میدهد یا پیامبری حضرت خاتم الانبیاء محمد بن عبداللّه صلیاللهعلیهوآلهوسلم را قبول ندارد و همچنین کسی که در یکی از اینها شک داشته باشد) نجس است ولی بنابر اقوی اهل کتاب (یهودیان، مسیحیان و زرتشتیان) پاک هستند؛ و کسی که ضروری دین (یعنی چیزی مثل نماز و روزه که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند) را منکر شود، چنانچه بداند آن چیز ضروری دین است و انکار آن چیز به انکار خدا، توحید یا نبوت بازگشت داشته باشد، کافر ونجس میباشد و در غیر این صورت نجس نیست.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مسلمانی که منکر خدا یا یگانگی خداوند یا رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله شود مرتدّ میشود و انکار حکم ضروری دین (یعنی حکمی که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند مثل واجب بودن نماز و روزه) با اعتراف به توحید و رسالت سبب ارتداد نیست، هر چند ضروری بودن آن را بداند، ولی در مسأله 1107 اشاره شد که کسی که یکی از ضروریات دین را انکار میکند و شبههای در حق وی نباشد و شک داریم که به دو اصل توحید و رسالت ایمان قلبی دارد، شرعاً کافر بشمار میآید، هر چند ضروری بودن آن حکم را نداند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر زن بگوید یائسهام و به درستی گفتار او اطمینان نباشد نباید حرف او را قبول کرد، ولی اگر بگوید شوهر ندارم یا در عدّه نیستم، تا اطمینان به بطلان گفته او نباشد حرف او قبول میشود.