حکما گفته‌اند؛ "الطرق الی اللَّه بعدد نفوس الخلایق ؛ راه‌های به سوی خدا به اندازه نفوس خلایق است" گرچه مجموعه راه‌های وصول به معرفت‌اللَّه را سه راه دانسته‌اند: 1- راه عقل و برهان‌های فلسفی، 2- راه دل و فطرت، 3- راه طبیعت. این راه‌ها با یکدیگر متضاد نبوده و هر کس به فراخور خود راهی را طی می‌کند. البته این‌ها همه راه‌های معرفت خدا هستند، بدین معنا که عقل و دل به وجود او گواهی دهند و تردیدی در مورد او روا ندارند. اما وصول به خداوند راهی بس دشوار و سنگین است، گرچه حاصل آن نیز به اندازه همه هستی ارزشمند است. برای رسیدن به این شهود حقیقت باید منازل و مقاماتی را طی کرد که گفته‌اند: "ان بین العبد والحق –الف)- مقام من نور و ظلمه ؛ بین بنده و حق هزار مقام از نور و ظلمت است". او را به چشم پاک توان دید چون هلال‌ هر دیده جای جلوه آن ماه پاره نیست‌ عارفان برای سیر سالکان در این راه، صد منزل برآورد کرده‌اند که برخی از آنها در کتابهایی مانند؛ منازل السایرین خواجه عبداللَّه انصاری آمده است. البته بدون همراهی خضر طی مسیر دشوار و چه بسا ناممکن است، بنابراین می‌بایستی از رهروان این راه استمداد نمود. در این ورطه کشتی فرو شد هزار که پیدا نشد تخته‌ای بر کنار که خاصان در این ره فَرس رانده‌اند به "لا احصی" از تک فرو مانده‌اند کوتاه سخن آن که راه راهی مشکل اما به غایت ارزشمند است و نیاز به طلب و همت دارد. تهذیب نفس از هر گونه رذیلت اخلاقی و حیوانی مقدمه ورود است. اخلاص عمل برای خدا و خالی شدن از هرگونه شرک سکویی دیگر برای این حرکت است. "من کان للَّه کان اللَّه له ؛ هر کس برای خدا باشد خدا برای او خواهد بود". پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: "من اخلص للَّه اربعین یوماً فَجَّر اللَّه ینابیع الحکمه من قلبه علی لسانه ؛ کسی که چهل روز عمل خویش را برای خدا خالص کند خداوند چشمه‌های حکمت را از قلب او بر زبانش جاری می‌کند". بلی قلب و دل اگر چون آیینه‌ای از زنگار شرک و ریا و گناه پاک گردید، حقیقت در آن تجلی می‌یابد. گرچه سخن در این زمینه بی‌پایان است ولی ناچاریم به همین قدر اکتفا کنیم که : گر در خانه کس است‌ یک حرف بس است‌ برای آگاهی بیشتر ر.ک: 1- خدای جهان،محمد رضا روحانی‌نژاد 2- به سوی آفریدگار،لطف اللَّه صافی‌ 3- در جستجوی خدا، ناصر مکارم شیرازی‌ 4- خداشناسی برای همه، جعفر سبحانی‌ 5- راه‌های خداشناسی، حبیب اللَّه آموزگار 6- منطق خداشناسی، حسین نوری www.morsalat.com
حکما گفتهاند؛ "الطرق الی اللَّه بعدد نفوس الخلایق ؛ راههای به سوی خدا به اندازه نفوس خلایق است" گرچه مجموعه راههای وصول به معرفتاللَّه را سه راه دانستهاند: 1- راه عقل و برهانهای فلسفی، 2- راه دل و فطرت، 3- راه طبیعت.
این راهها با یکدیگر متضاد نبوده و هر کس به فراخور خود راهی را طی میکند. البته اینها همه راههای معرفت خدا هستند، بدین معنا که عقل و دل به وجود او گواهی دهند و تردیدی در مورد او روا ندارند. اما وصول به خداوند راهی بس دشوار و سنگین است، گرچه حاصل آن نیز به اندازه همه هستی ارزشمند است.
برای رسیدن به این شهود حقیقت باید منازل و مقاماتی را طی کرد که گفتهاند: "ان بین العبد والحق –الف)- مقام من نور و ظلمه ؛ بین بنده و حق هزار مقام از نور و ظلمت است".
او را به چشم پاک توان دید چون هلال
هر دیده جای جلوه آن ماه پاره نیست
عارفان برای سیر سالکان در این راه، صد منزل برآورد کردهاند که برخی از آنها در کتابهایی مانند؛ منازل السایرین خواجه عبداللَّه انصاری آمده است. البته بدون همراهی خضر طی مسیر دشوار و چه بسا ناممکن است، بنابراین میبایستی از رهروان این راه استمداد نمود.
در این ورطه کشتی فرو شد هزار
که پیدا نشد تختهای بر کنار
که خاصان در این ره فَرس راندهاند
به "لا احصی" از تک فرو ماندهاند
کوتاه سخن آن که راه راهی مشکل اما به غایت ارزشمند است و نیاز به طلب و همت دارد.
تهذیب نفس از هر گونه رذیلت اخلاقی و حیوانی مقدمه ورود است. اخلاص عمل برای خدا و خالی شدن از هرگونه شرک سکویی دیگر برای این حرکت است. "من کان للَّه کان اللَّه له ؛ هر کس برای خدا باشد خدا برای او خواهد بود".
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: "من اخلص للَّه اربعین یوماً فَجَّر اللَّه ینابیع الحکمه من قلبه علی لسانه ؛ کسی که چهل روز عمل خویش را برای خدا خالص کند خداوند چشمههای حکمت را از قلب او بر زبانش جاری میکند".
بلی قلب و دل اگر چون آیینهای از زنگار شرک و ریا و گناه پاک گردید، حقیقت در آن تجلی مییابد.
گرچه سخن در این زمینه بیپایان است ولی ناچاریم به همین قدر اکتفا کنیم که :
گر در خانه کس است
یک حرف بس است
برای آگاهی بیشتر ر.ک:
1- خدای جهان،محمد رضا روحانینژاد
2- به سوی آفریدگار،لطف اللَّه صافی
3- در جستجوی خدا، ناصر مکارم شیرازی
4- خداشناسی برای همه، جعفر سبحانی
5- راههای خداشناسی، حبیب اللَّه آموزگار
6- منطق خداشناسی، حسین نوری
www.morsalat.com
- [سایر] چرا باید خدا را شناخت؟
- [سایر] راههای شناخت خدا چیست؟
- [سایر] راه شناخت خدا چیست؟
- [سایر] در مورد چیستی (خداوند) و چگونگی شناخت خدا توضیح دهید؟
- [سایر] چگونه می توان از راه شناخت عالم حیات به شناخت خدا رسید؟
- [سایر] آیا شناخت خدا برای بشر ممکن است؟ تا چه حدی و ارزش این شناخت چقدر است؟
- [سایر] آیا شناخت خدا برای بشر ممکن است؟ تا چه حدی و ارزش این شناخت چقدر است؟
- [سایر] برای شناخت خداوند باید خود را شناخت، چگونه می توانیم خود را بشناسیم؟
- [سایر] چگونه میتوان بهتر خدا را شناخت؟
- [سایر] چگونه می توان خدا را بهتر شناخت؟
- [آیت الله جوادی آملی] .کسی که توان شناخت قبله را ندارد و میخواهد حیوانی را ذبح کند که تأخیر آن تا وقت شناخت قبله, ضرر یا حرج دارد, باید برابر گمان خود عمل کند و اگر به هیچ طرف گمان ندارد, به هر طرف انجام دهد, صحیح است و اگر بعداً معلوم شد که سر بریدن رو به قبله نبوده, گوشت آن حیوان در مورد یادشده, حلال است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] کر بودن آب را از دو راه می توان شناخت: نخست این که خود انسان یقین پیدا کند و دیگر این که لااقل یک نفر عادل خبر دهد.
- [آیت الله اردبیلی] با توجّه به این که علم پزشکی از جهت تشخیص بیماریهای گوناگون و شناخت داروهای متفاوت و راههای معالجه بسیار وسیع است، هر پزشکی فقط در محدوده شناخت و اطّلاعات خود میتواند طبابت کند و در هر موردی که بیماری یا داروی آن را نتواند تشخیص دهد، نباید دخالت کند و اگر معالجه نماید و بیمار دچار عوارض ناگواری شود، ضامن میباشد، زیرا پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرموده: (هر کس طبابت کند و عالم به علم طب نباشد، ضامن است.)(1)
- [آیت الله مکارم شیرازی] قبله نماهای معمولی در صورتی که سالم باشد از وسایل خوب برای شناخت قبله است و گمان حاصل از آن کمتر از گمان از راههای دیگر نیست، بلکه غالباً دقیق تر است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] یکی از راه های شناخت عدالت حسن ظاهر است. یعنی با او رفت و آمد و معاشرت داشته باشد و در شرایط مختلف او را دیده باشد که مسائل شرعی را رعایت می کند و یا همسایگان و اهل محل خوبی او را تصدیق کنند.
- [آیت الله جوادی آملی] .در صورت عدم امکان شناخت قبله، نماز به یک طرف که احتمال قبله بودن آن وجود دارد , کافی است , هرچند احتیاط مستحب , در صورت وسعت وقت , تکرار نماز به چهار طرف است و اگر نسبت به بعضی از اطراف اصلاً احتمال قبله بودن مطرح نیست، نماز به آن طرف , بر خلاف احتیاط است.
- [آیت الله اردبیلی] کسی که میخواهد ازدواج کند، فقط به مقدار متعارف برای شناخت و پسندیدن جایز است به صورت، مو و دستهای زن یا دختر مورد نظر نگاه کند و چنانچه بانگاه اوّل غرض حاصل نشود، تکرار آن اشکال ندارد، ولی به هر حال نباید قصد لذّت داشته باشد، هر چند حصول لذّت قهری اشکال ندارد.
- [امام خمینی] نذر آن است که انسان ملتزم شود که کار خیری را برای خدا به جا آورد، یا کاری را که نکردن آن بهتر است برای خدا ترک نماید.
- [آیت الله مکارم شیرازی] کسانی که عقیده به وحدت وجود دارند یعنی می گویند در عالم هستی یک وجود بیش نیست و آن خداست و همه موجودات عین خدا هستند و کسانی که معتقدند خدا در انسان، یا موجود دیگری حلول کرده و با آن یکی شده، یا خدا را جسم بدانند احتیاط واجب، اجتناب از آنهاست.
- [آیت الله بهجت] کسی که نذر میکند باید به قصد قربت و نزدیک شدن به خداوند متعال نذر کند، بنابراین اگر برای خدا نذر نکند، صحیح نیست، بنابراین کافی است موقع نذر کردن بنابر اظهر بگوید: (لِلّهِ عَلَیَّ)، یعنی: (برای خداوند، به عهده من باشد که فلان کار را انجام بدهم)، و اگر کسی که عربی نمیداند ترجمه آن را به هر زبانی بگوید کافی است.