برای شناخت خدا قبل از هر چیز باید به این نکته توجه داشت که شناخت کامل خدای متعال برای ما امکان ندارد. هر چند همگان شناختی از خدا می یابند. حضرت علی (ع) می فرمایند: عقول را بر کنه صفات خویش آگاه نساخته اما آنها را از معرفت و شناسائی خود باز نداشته است.[1] و درباره شناخت خدا دو راه کلی وجود دارد: 1-شناخت از طریق نشانه ها 2- شناخت از راه دل و نشانه ها نیز به دو بخش کلی تقسیم می شود: 1- آیات انفسی (خود شناسی) 2- آیات آفاقی (هستی شناسی) در شناخت از راه دل باید توجه کرد که هر انسانی به طور فطری خدا را می شناسد و برای روشن شدن این شناخت باید به صیقل دادن دل پرداخت و آن را از آلودگی ها پاک کرد تا نور خدا در آن بتابد. کما اینکه اگر انسان لحظه ای تعلقات خویش را کنار بگذارد، دل او سریعتا متوجه خدا خواهد شد. شخصی خدمت امام صادق(ع) عرض کرد: خدا را به من آن چنان معرفی کن که گویی او را می بینم، حضرت از او سؤال کرد: آیا هیچ وقت از راه دریا مسافرت کردهای؟ (گویا حضرت توجه داشتند به این که قضیّه برای او اتفاق افتاده است) گفت: آری. گفتند: اتفاق افتاده است که کشتی در دریا بشکند؟ گفت: بلی، اتفاقاً در سفری چنین قضیّه ای واقع شد. گفتند: به جایی رسیدی که امیدت از همه چیز قطع شود و خود را مُشرف به مرگ ببینی؟ گفت: بلی چنین شد. گفتند: در آن حال امیدی به نجات داشتی؟ گفت: آری. گفتند: در آن جا که وسیله ای برای نجات تو وجود نداشت، برای چه کسی امیدوار بودی؟ آن شخص متوجه شد که در آن حال گویا دل او با کسی ارتباط داشته، در حدّی که گویی او را می دیده است.[2] و در شناخت از طریق نشانه ها نیز باید توجه کرد که هر پدیده ای در اطراف ما و از جمله خود ما، مخلوق خدا هستیم و می توان با دقت در مخلوقات خدا، به صفاتی از خدا پی برد. در راه استفاده از آیات انفسی، حدیثی مشهور بیان شده که: من عرف نفسه عرف ربه یعنی خودشناسی با خدا شناسی پیوند می خورند. که در توضیح این حدیث لایه های معنایی متفاوتی می توان بیان کرد. مثلا وقتی نقص و نیاز خود را می بینیم، به برطرف کننده این نقص ها رهنمون می شویم که کسی جز خدای متعال نیست. یا وقتی به دقایق خلقت مادی و معنوی خود می اندیشیم، حکمت و علم بیکران الهی را می یابیم و ... و آیات آفاقی نیز فراوان است که خدای متعال می فرماید: (إِنَّ فی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ وَ الْفُلْکِ الَّتی تَجْری فِی الْبَحْرِ بِما یَنْفَعُ النَّاسَ وَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّماءِ مِنْ ماءٍ فَأَحْیا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ بَثَّ فیها مِنْ کُلِّ دابَّةٍ وَ تَصْریفِ الرِّیاحِ وَ السَّحابِ الْمُسَخَّرِ بَیْنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ[بقره/164] در آفرینش آسمانها و زمین، و آمد و شد شب و روز، و کشتی هایی که در دریا به سود مردم در حرکتند، و آبی که خداوند از آسمان نازل کرده، و با آن، زمین را پس از مرگ، زنده نموده، و انواع جنبندگان را در آن گسترده، و (همچنین) در تغییر مسیر بادها و ابرهایی که میان زمین و آسمان مسخرند، نشانه هایی است (از ذات پاک خدا و یگانگی او) برای مردمی که عقل دارند و می اندیشند.) [1]. نهج البلاغه خطبه 49. [2]. التوحید للصدوق، ص 231.
برای شناخت خدا قبل از هر چیز باید به این نکته توجه داشت که شناخت کامل خدای متعال برای ما امکان ندارد. هر چند همگان شناختی از خدا می یابند. حضرت علی (ع) می فرمایند: عقول را بر کنه صفات خویش آگاه نساخته اما آنها را از معرفت و شناسائی خود باز نداشته است.[1]
و درباره شناخت خدا دو راه کلی وجود دارد: 1-شناخت از طریق نشانه ها 2- شناخت از راه دل
و نشانه ها نیز به دو بخش کلی تقسیم می شود: 1- آیات انفسی (خود شناسی) 2- آیات آفاقی (هستی شناسی)
در شناخت از راه دل باید توجه کرد که هر انسانی به طور فطری خدا را می شناسد و برای روشن شدن این شناخت باید به صیقل دادن دل پرداخت و آن را از آلودگی ها پاک کرد تا نور خدا در آن بتابد. کما اینکه اگر انسان لحظه ای تعلقات خویش را کنار بگذارد، دل او سریعتا متوجه خدا خواهد شد.
شخصی خدمت امام صادق(ع) عرض کرد: خدا را به من آن چنان معرفی کن که گویی او را می بینم، حضرت از او سؤال کرد: آیا هیچ وقت از راه دریا مسافرت کردهای؟ (گویا حضرت توجه داشتند به این که قضیّه برای او اتفاق افتاده است) گفت: آری. گفتند: اتفاق افتاده است که کشتی در دریا بشکند؟ گفت: بلی، اتفاقاً در سفری چنین قضیّه ای واقع شد. گفتند: به جایی رسیدی که امیدت از همه چیز قطع شود و خود را مُشرف به مرگ ببینی؟ گفت: بلی چنین شد. گفتند: در آن حال امیدی به نجات داشتی؟ گفت: آری. گفتند: در آن جا که وسیله ای برای نجات تو وجود نداشت، برای چه کسی امیدوار بودی؟ آن شخص متوجه شد که در آن حال گویا دل او با کسی ارتباط داشته، در حدّی که گویی او را می دیده است.[2]
و در شناخت از طریق نشانه ها نیز باید توجه کرد که هر پدیده ای در اطراف ما و از جمله خود ما، مخلوق خدا هستیم و می توان با دقت در مخلوقات خدا، به صفاتی از خدا پی برد.
در راه استفاده از آیات انفسی، حدیثی مشهور بیان شده که: من عرف نفسه عرف ربه یعنی خودشناسی با خدا شناسی پیوند می خورند. که در توضیح این حدیث لایه های معنایی متفاوتی می توان بیان کرد. مثلا وقتی نقص و نیاز خود را می بینیم، به برطرف کننده این نقص ها رهنمون می شویم که کسی جز خدای متعال نیست. یا وقتی به دقایق خلقت مادی و معنوی خود می اندیشیم، حکمت و علم بیکران الهی را می یابیم و ...
و آیات آفاقی نیز فراوان است که خدای متعال می فرماید:
(إِنَّ فی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ وَ الْفُلْکِ الَّتی تَجْری فِی الْبَحْرِ بِما یَنْفَعُ النَّاسَ وَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّماءِ مِنْ ماءٍ فَأَحْیا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ بَثَّ فیها مِنْ کُلِّ دابَّةٍ وَ تَصْریفِ الرِّیاحِ وَ السَّحابِ الْمُسَخَّرِ بَیْنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ[بقره/164] در آفرینش آسمانها و زمین، و آمد و شد شب و روز، و کشتی هایی که در دریا به سود مردم در حرکتند، و آبی که خداوند از آسمان نازل کرده، و با آن، زمین را پس از مرگ، زنده نموده، و انواع جنبندگان را در آن گسترده، و (همچنین) در تغییر مسیر بادها و ابرهایی که میان زمین و آسمان مسخرند، نشانه هایی است (از ذات پاک خدا و یگانگی او) برای مردمی که عقل دارند و می اندیشند.)
[1]. نهج البلاغه خطبه 49.
[2]. التوحید للصدوق، ص 231.
- [سایر] راههای شناخت خدا چیست؟
- [سایر] راه شناخت خدا چیست؟
- [سایر] در مورد چیستی (خداوند) و چگونگی شناخت خدا توضیح دهید؟
- [سایر] چگونه می توان از راه شناخت عالم حیات به شناخت خدا رسید؟
- [سایر] آیا شناخت خدا برای بشر ممکن است؟ تا چه حدی و ارزش این شناخت چقدر است؟
- [سایر] آیا شناخت خدا برای بشر ممکن است؟ تا چه حدی و ارزش این شناخت چقدر است؟
- [سایر] برای شناخت خداوند باید خود را شناخت، چگونه می توانیم خود را بشناسیم؟
- [سایر] چگونه میتوان بهتر خدا را شناخت؟
- [سایر] چگونه می توان خدا را بهتر شناخت؟
- [سایر] چطوری می شود خداوند را بهتر شناخت ؟
- [آیت الله جوادی آملی] .کسی که توان شناخت قبله را ندارد و میخواهد حیوانی را ذبح کند که تأخیر آن تا وقت شناخت قبله, ضرر یا حرج دارد, باید برابر گمان خود عمل کند و اگر به هیچ طرف گمان ندارد, به هر طرف انجام دهد, صحیح است و اگر بعداً معلوم شد که سر بریدن رو به قبله نبوده, گوشت آن حیوان در مورد یادشده, حلال است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] کر بودن آب را از دو راه می توان شناخت: نخست این که خود انسان یقین پیدا کند و دیگر این که لااقل یک نفر عادل خبر دهد.
- [آیت الله اردبیلی] با توجّه به این که علم پزشکی از جهت تشخیص بیماریهای گوناگون و شناخت داروهای متفاوت و راههای معالجه بسیار وسیع است، هر پزشکی فقط در محدوده شناخت و اطّلاعات خود میتواند طبابت کند و در هر موردی که بیماری یا داروی آن را نتواند تشخیص دهد، نباید دخالت کند و اگر معالجه نماید و بیمار دچار عوارض ناگواری شود، ضامن میباشد، زیرا پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرموده: (هر کس طبابت کند و عالم به علم طب نباشد، ضامن است.)(1)
- [آیت الله مکارم شیرازی] قبله نماهای معمولی در صورتی که سالم باشد از وسایل خوب برای شناخت قبله است و گمان حاصل از آن کمتر از گمان از راههای دیگر نیست، بلکه غالباً دقیق تر است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] یکی از راه های شناخت عدالت حسن ظاهر است. یعنی با او رفت و آمد و معاشرت داشته باشد و در شرایط مختلف او را دیده باشد که مسائل شرعی را رعایت می کند و یا همسایگان و اهل محل خوبی او را تصدیق کنند.
- [آیت الله جوادی آملی] .در صورت عدم امکان شناخت قبله، نماز به یک طرف که احتمال قبله بودن آن وجود دارد , کافی است , هرچند احتیاط مستحب , در صورت وسعت وقت , تکرار نماز به چهار طرف است و اگر نسبت به بعضی از اطراف اصلاً احتمال قبله بودن مطرح نیست، نماز به آن طرف , بر خلاف احتیاط است.
- [آیت الله اردبیلی] کسی که میخواهد ازدواج کند، فقط به مقدار متعارف برای شناخت و پسندیدن جایز است به صورت، مو و دستهای زن یا دختر مورد نظر نگاه کند و چنانچه بانگاه اوّل غرض حاصل نشود، تکرار آن اشکال ندارد، ولی به هر حال نباید قصد لذّت داشته باشد، هر چند حصول لذّت قهری اشکال ندارد.
- [امام خمینی] نذر آن است که انسان ملتزم شود که کار خیری را برای خدا به جا آورد، یا کاری را که نکردن آن بهتر است برای خدا ترک نماید.
- [آیت الله مکارم شیرازی] کسانی که عقیده به وحدت وجود دارند یعنی می گویند در عالم هستی یک وجود بیش نیست و آن خداست و همه موجودات عین خدا هستند و کسانی که معتقدند خدا در انسان، یا موجود دیگری حلول کرده و با آن یکی شده، یا خدا را جسم بدانند احتیاط واجب، اجتناب از آنهاست.
- [آیت الله بهجت] کسی که نذر میکند باید به قصد قربت و نزدیک شدن به خداوند متعال نذر کند، بنابراین اگر برای خدا نذر نکند، صحیح نیست، بنابراین کافی است موقع نذر کردن بنابر اظهر بگوید: (لِلّهِ عَلَیَّ)، یعنی: (برای خداوند، به عهده من باشد که فلان کار را انجام بدهم)، و اگر کسی که عربی نمیداند ترجمه آن را به هر زبانی بگوید کافی است.