در آیات متعددی از قرآن کریم آمده است که برای بهشت و جهنم درهائی وجود دارد از جمله در این دو آیه: (و سیق الذین کفروا الی جهنم زمرا حتی اذا جاءوها فتحت ابوابها) (و کسانی که کافر شدند گروه گروه به سوی جهنم رانده می شوند وقتی به دوزخ رسیدند درهای آن گشوده می شود)(زمر، آیه 71)؛ (و سیق الذین اتقوا ربهم الی الجنه زمرا حتی اذا جاءوها و فتحت ابوابها) (و کسانی که تقوای الهی پیشه کردند گروه گروه به سوی بهشت برده می شوند و هنگامی که به آن می رسند درهای بهشت گشوده می شود)(همان، آیه 73) اما در خصوص تعداد این درها قرآن کریم در باره بهشت ساکت است ولی در مورد جهنم تنها در یک آیه آمده است که دارای هفت در است: (ان جهنم لموعدهم اجمعین، لها سبعه ابواب لکل باب منهم جزء مقسوم) (و دوزخ میعادگاه همه آنهاست هفت در دارد و برای هر دری گروه معینی از آنها تقسیم شده اند)(حجر، آیه 43 و 44) 2- مطلب دیگر آن که وجود درهای متعدد برای بهشت و جهنم به دلیل مراتب اعمال خوب و بد و درجات افراد دارای طبقات است که با میزان اعمال خوب یا بد افراد متفاوت است مثلا درباره منافقان آمده است که آنان در پائین ترین درکات دوزخ قرار دارند: (ان المنافقین فی الدرک اللسفل من النار)(نساء، آیه 145؛ برای آگاهی بیشتر ر.ک: المیزان، ج12، ص170-تفسیر نمونه، ج10، ص 194 و 195 و ج11، ص74) و نیز درباره مؤمنان قرآن می فرماید هر عمل نیکی که از آن سر می زند به یکی از درها و درجه های بهشت راه می یابند به عنوان نمونه به هشت عامل ورود به بهشت در سوره رعد اشاره فرموده است که عبارتند از رعایت عهد و پیمان، صله ارحام، خوف الهی، ترس از بد عاقبتی، صبر در راه خدا، بر پا داشتن نماز، انفاق کردن و بدی را با خوبی پاسخ گفتن.(رعد، آیات 20-23؛ برای آگاهی بیشتر ر.ک: تفسیر نمونه ج10 ص194 و 195) 3- مطابق برخی آیات و روایات هر یک از این درهای بهشت و جهنم به اسمی خوانده می شوند مثلا حضرت رسول -صلی الله علیه و آله- فرمود: یکی از درهای بهشت (ریان) (به معنی شاداب، سیراب) نام دارد که فقط روزه داران از آن وارد می شوند. در دیگر (معروف) نام دارد که اهل معروف و کارهای خیر از آن وارد می شوند. در دیگر (صبر) است و نیز در دیگر آن (شکر) است. در دیگر بهشتی (بلا) نام دارد و در دیگر آن (اعظم) است که مخصوص پارسایان و پرهیزکاران است.(میزان الحکمه ج1 ص 431 ح2595) و نیز در بیانی امام محمد باقر -علیه السلام- نامهای درهای جهنم را چنین بازگو می فرماید: 1- در اعلی جهنم جهیم نام دارد 2- لظی (پوست بدنت و صورت را می برد) 3- سقر (آتش داغ) 4- حطمه (آتش افروخته) 5- هاویه (آتش سوزان) 6- سعیر (سوزان) 7- جهنم(همان ص471 ح2904؛ گفتنی است که تمام این اسامی به ترتیب در سوره های مائده آیه 10 و معراج آیه 15 و مدثر آیه 42 و همزه آیه 5 و قارعه آیه 9 و حج آیه 4 و مانند آن آمده است) 4- همان طو ر که اشاره شد جهنم دارای هفت در بوده و مطابق روایات(خصال صدوق ج2 ص408 باب الثمانیه ح6) بهشت دارای هشت در می باشد این تفاوت بیانگر آن است که راههای نیل به بهشت بیش از جهنم است زیرا رحمت خداوند بر غضبش پیشی دارد (یا من سبقت رحمته غضبه)(دعای جوشن کبیر) 5- نکته آخر، اسامی درهای جهنم و بهشت منحصر به آنجه ذکر شد نیست بلکه اسمهای دیگری نیز گفته اند و حتی این که کدام در از بهشت و یا جهنم مخصوص چه افراد یا گروهی است یاد شده است. ر.ک: خصال صدوق 2، باب السبعه، ص361، و باب الثمانیه ص408. eporsesh.com
در آیات متعددی از قرآن کریم آمده است که برای بهشت و جهنم درهائی وجود دارد از جمله در این دو آیه: (و سیق الذین کفروا الی جهنم زمرا حتی اذا جاءوها فتحت ابوابها) (و کسانی که کافر شدند گروه گروه به سوی جهنم رانده می شوند وقتی به دوزخ رسیدند درهای آن گشوده می شود)(زمر، آیه 71)؛ (و سیق الذین اتقوا ربهم الی الجنه زمرا حتی اذا جاءوها و فتحت ابوابها) (و کسانی که تقوای الهی پیشه کردند گروه گروه به سوی بهشت برده می شوند و هنگامی که به آن می رسند درهای بهشت گشوده می شود)(همان، آیه 73)
اما در خصوص تعداد این درها قرآن کریم در باره بهشت ساکت است ولی در مورد جهنم تنها در یک آیه آمده است که دارای هفت در است: (ان جهنم لموعدهم اجمعین، لها سبعه ابواب لکل باب منهم جزء مقسوم) (و دوزخ میعادگاه همه آنهاست هفت در دارد و برای هر دری گروه معینی از آنها تقسیم شده اند)(حجر، آیه 43 و 44)
2- مطلب دیگر آن که وجود درهای متعدد برای بهشت و جهنم به دلیل مراتب اعمال خوب و بد و درجات افراد دارای طبقات است که با میزان اعمال خوب یا بد افراد متفاوت است مثلا درباره منافقان آمده است که آنان در پائین ترین درکات دوزخ قرار دارند: (ان المنافقین فی الدرک اللسفل من النار)(نساء، آیه 145؛ برای آگاهی بیشتر ر.ک: المیزان، ج12، ص170-تفسیر نمونه، ج10، ص 194 و 195 و ج11، ص74) و نیز درباره مؤمنان قرآن می فرماید هر عمل نیکی که از آن سر می زند به یکی از درها و درجه های بهشت راه می یابند به عنوان نمونه به هشت عامل ورود به بهشت در سوره رعد اشاره فرموده است که عبارتند از رعایت عهد و پیمان، صله ارحام، خوف الهی، ترس از بد عاقبتی، صبر در راه خدا، بر پا داشتن نماز، انفاق کردن و بدی را با خوبی پاسخ گفتن.(رعد، آیات 20-23؛ برای آگاهی بیشتر ر.ک: تفسیر نمونه ج10 ص194 و 195)
3- مطابق برخی آیات و روایات هر یک از این درهای بهشت و جهنم به اسمی خوانده می شوند مثلا حضرت رسول -صلی الله علیه و آله- فرمود: یکی از درهای بهشت (ریان) (به معنی شاداب، سیراب) نام دارد که فقط روزه داران از آن وارد می شوند. در دیگر (معروف) نام دارد که اهل معروف و کارهای خیر از آن وارد می شوند. در دیگر (صبر) است و نیز در دیگر آن (شکر) است. در دیگر بهشتی (بلا) نام دارد و در دیگر آن (اعظم) است که مخصوص پارسایان و پرهیزکاران است.(میزان الحکمه ج1 ص 431 ح2595) و نیز در بیانی امام محمد باقر -علیه السلام- نامهای درهای جهنم را چنین بازگو می فرماید: 1- در اعلی جهنم جهیم نام دارد 2- لظی (پوست بدنت و صورت را می برد) 3- سقر (آتش داغ) 4- حطمه (آتش افروخته) 5- هاویه (آتش سوزان) 6- سعیر (سوزان) 7- جهنم(همان ص471 ح2904؛ گفتنی است که تمام این اسامی به ترتیب در سوره های مائده آیه 10 و معراج آیه 15 و مدثر آیه 42 و همزه آیه 5 و قارعه آیه 9 و حج آیه 4 و مانند آن آمده است)
4- همان طو ر که اشاره شد جهنم دارای هفت در بوده و مطابق روایات(خصال صدوق ج2 ص408 باب الثمانیه ح6) بهشت دارای هشت در می باشد این تفاوت بیانگر آن است که راههای نیل به بهشت بیش از جهنم است زیرا رحمت خداوند بر غضبش پیشی دارد (یا من سبقت رحمته غضبه)(دعای جوشن کبیر)
5- نکته آخر، اسامی درهای جهنم و بهشت منحصر به آنجه ذکر شد نیست بلکه اسمهای دیگری نیز گفته اند و حتی این که کدام در از بهشت و یا جهنم مخصوص چه افراد یا گروهی است یاد شده است. ر.ک: خصال صدوق 2، باب السبعه، ص361، و باب الثمانیه ص408.
eporsesh.com
- [سایر] چرا تعداد درهای بهشت بیشتر از جهنم است؟
- [سایر] نامهای درهای جهنم را با ذکر منبع مطرح بفرمایید. و آیا مقصود از درهای جهنم و بهشت، همان طبقه است یا خیر؟
- [سایر] تعداد درهای جهنم چندتا می باشد؟
- [سایر] منظور از درهای جهنم چیست؟
- [سایر] آیا انسانی که وارد جهنم می شود همواره درد خواهد کشید یا امکان ورود به بهشت نیز وجود دارد ؟
- [سایر] منظور از درهای بهشت چیست؟
- [سایر] آیا بعضی از درهای بهشت به اهل قم اختصاص دارد؟
- [سایر] درهای بهشت چه ویژگی هایی دارد؟
- [سایر] کتیبه های سر درهای بهشت چیست؟
- [سایر] از دیدگاه قرآن و روایات نام های طبقات و درهای دوزخ چیست؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر پیش از آن که پیشانی به زمین برسد و سر و بدن آرام گیرد، با علم و عمد ذکر سجده را بگوید، یا بدون ذکر یا قبل از تمام شدن آن سر از سجده بردارد، یا در حال ذکر واجب یا ذکر مستحبی که به قصد ورود میگوید بدن را حرکت دهد، نمازش باطل است و این امر در ذکر مستحب بنا بر احتیاط وجوبی است.
- [آیت الله جوادی آملی] .مستحب است نمازگزار پس از نماز در حالی که رو به قبله و با طهارت است, به ذکر، دعا، تلاوت و مانند آن که وارد شده, اشتغال داشته باشد. کار نیک, مانند تفکّر در عظمت خدا و گریه هراس از دوزخ یا شوق به بهشت یا اشتیاق به لقای الهی, از نمونههای خوبِ تعقیب نماز است. از بهترین ذکر تعقیبی، تسبیح حضرت زهرا(س) است و آن به این ترتیب است: سی و چهار بار (اللّه اکبر), سی و سه بار (الحمد للّه) و سی و سه بار (سبحان اللّه), هرچند تقدیم (سبحان اللّه) بر (الحمد للّه) صحیح است؛ لیکن اَولی تقدیم (الحمد للّه) بر (سبحان اللّه) است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر در بین نماز از ایستادن عاجز شود، باید بنشیند و اگر از نشستن هم عاجز شود باید بخوابد (البته این حکم مخصوص صورتیست که ناتوانی او تا آخر وقت نماز ادامه داشته باشد)؛ ولی تا بدنش آرام نگرفته نباید ذکر واجب بلکه به احتیاط واجب چیزی از ذکر مستحب را به قصد ورود بخواند.
- [آیت الله جوادی آملی] .هرگاه نمازگزار از ایستادن عاجز شود , باید بنشیند و اگر از نشستن هم عاجز شود , باید به پهلو قرار گیرد و تا بدنش آرام نشده , هیچ ذکر واجب نماز را ادا نکند و احتیاطاً ذکر مستحب را نیز به قصد ورود نگوید.
- [آیت الله اردبیلی] جهاد از واجبات دین و دری از درهای بهشت است که خداوند آن را برای اولیای خود گشوده است(1) و در جهت حفظ کیان اسلام و امنیت مسلمانان و دفاع در مقابل هجوم کافران و ناپاکان و یاری مستضعفان، مورد تأکید قرآن و معصومان علیهمالسلام قرار گرفته است. امّتی که از جهاد روی گردانند، جامه ذلّت و خواری و ردای بلا و گرفتاری بپوشند و با حقارت و پستی از انصاف و عدالت محروم شوند.
- [آیت الله مظاهری] اگر دشمن بر شهرهای مسلمانان و مرزهای آن هجوم آورد، دفاع از آن به هر وسیلهای که امکان داشته باشد، از بذل جان و مال، بر تمام مسلمانان واجب است. و در صورت امکان در این امر اذن حاکم شرع لازم است و همچنین است در سایر مسائل دفاع که بعداً ذکر میشود.
- [آیت الله اردبیلی] صورت عقد بیمه چند نحو است: یکی آن که بیمهگزار بگوید: (به عهده من است فلان مبلغ را در فلان تعداد قسط هر کدام به مبلغ فلان بدهم، در مقابل اگر خسارتی به مغازه من، مثلاً از ناحیه حریق یا دزدی وارد شود، جبران نمایی) و طرف هم قبول کند، یا بگوید: (بر عهده من است خسارتی را که به مغازه شما از ناحیه حریق یا دزدی وارد میشود در مقابل آن که فلان مقدار بدهی جبران نمایم) و باید تمام قیودی که در مسأله سابق ذکر شد معلوم و قرارداد شوند.
- [آیت الله مظاهری] اگر بعد از وضو چیزی که مانع از رسیدن آب است در اعضای وضو ببیند و نداند موقع وضو بوده یا بعد پیدا شده گرچه بداند که در وقت وضو ملتفت آن مانع نبوده، وضوی او صحیح است. ______ 1) به نام خداوند و به وسیله او، و حمد برای خداوندی است که آب را پاکیزه قرار داد و آن را نجس قرار نداد. 2) خداوندا مرا از توبه کنندگان و پاکیزهگان قرار ده. 3) پروردگارا در روزی که به حضور تو نائل میشوم مرا با حجّت و دلیل خویش مواجه گردان و زبانم را به ذکر خودت گویا فرما. 4) بار الها رایحه بهشت را بر من حرام مگردان و مرا از کسانی قرار ده که رایحه بهشت و دلفزایی و عطر آن را درک میکند. 5) خداوندا سفید گردان روی مرا در روزی که بسیاری از صورتها سیاه میشود و سیاه مگردان روی مرا در روزی که بسیاری از وجوه سفید میگردد. 6) خداوندا نامه عمل مرا به دست راستم عطا فرما و جاودانگی در بهشت را به دست چپم عطا فرما و محاسبه مرا محاسبهای آسان مقرر فرما. 7) پروردگارا نامه عمل مرا در دست چپم و از پشت سرم قرار مده و آن را همچون بار گرانی بر گردانم مگذار و من به تو پناه میبرم از تکّه پارههای آتش. 8) بار الها مرا به مهربانی خود و به فزونیهای خود و به بخشش خود، آغشته فرما. 9) خداوندا در روزی که در آن روز، قدمها میلغزد، مرا بر صراط ثابت قدم بدار و کوشش مرا در آن راهی قرار ده که موجب رضایت تو از من میباشد ای صاحب بزرگی و بزرگواری.
- [آیت الله علوی گرگانی] اینگونه محل کسبها سه قسم است: در یک قسم آن کسب کردن وسرقفلی گرفتن برای آن بدون اذن ورضای مالک حرام و در دو قسم دیگر سرقفلی گرفتن مشروع است، وملاک مشروعیّت وعدم مشروعیّت آن این است که در هر مورد که موجر حق تخلیه وبالا بردن مبلغ اجاره را داشته باشد ومستاجر بزور متکی شده نه باجاره بیفزاید ونه تخلیه کند در این مورد سرقفلی گرفتن وکسب کردن در آن محل بدون رضای صاحب ملک جائز نبوده وحرام است و در هر مورد که صاحب ملک حق بالا بردن وجه اجاره و یا تخلیه را ندارد ومستاجر حق تخلیه را به دیگری دارد بدون رضای مالک سرقفلی گرفتن مشروع وکسب کردن جائز است، و در مسائل بعد برای هر سه قسمت مثال واضحی ذکر میشود تا مطلب روشن گردد.
- [آیت الله خوئی] این گونه محل کسبها سه قسمند: در یک قسم آن کسب کردن و سرقفلی گرفتن برای آن بدون اذن و رضای مالک حرام و در دو قسم دیگر سرقفلی گرفتن مشروع است و ملاک مشروعیت و عدم مشروعیت آن این است که در هر مورد که موجر حق تخلیه و بالا بردن مبلغ اجاره را داشته باشد و مستأجر بزور متکی شده نه به اجاره بیفزاید و نه تخلیه کند در این مورد سرقفلی گرفتن و کسب کردن در آن محل بدون رضای صاحب ملک جائز نبوده و حرام است و در هر مورد که صاحب ملک حق بالا بردن وجه اجاره و یا تخلیه را ندارد و مستأجر حق تخلیه را به دیگری دارد بدون رضای مالک سرقفلی گرفتن مشروع و کسب کردن جائز است و در مسائل بعد برای هر سه قسمت مثال واضحی ذکر میشود تا مطلب روشن گردد.