یکم: درهای بهشت هر کدام با رمز ویژه باز و بسته می شود و جملات زیبا و حکیمانه ای به عنوان کتیبه و تابلو بر آن ها نقش و نگارش یافته است. پیشوایان دین در احادیثی از این رمز و راز پرده برداری کرده اند: 1 – پیامبر اکرم(ص) فرمود: (مَکتُوب عَلی باب الجَنَّة: لا إله إلا الله مُحمَّد رَسول الله، عَلی أَخُو رَسوُل الله...) (بحار 8/131.) [بر در بهشت این سه کلمه نورانی نوشته شده، پروردگاری جز خدا نیست، محمد(ص) پیامبر خدا و علی برادر رسول خداست]؛ یعنی این سه اصل که محتوای این سه کلمه است از هم جدا شدنی نیست و اسلام راستین را شکل و جهت می بخشد. 2 – امام صادق(ع) می فرماید: (عَلی بابِ الجَنة مَکتوب: الصَدَقُة بِعَشرة والقَرض بِثَمانیة عَشر) (همان/181.) این حدیث در بردارنده گوشه ای از بنیه اقتصادی نظام اسلام و ساختار آن است. 3 – پیامبر اسلام(ص) فرمود: در شب معراج بهشت و نعمت های آن و دوزخ و عذاب های آن را مشاهده کردم. بهشت هشت در داشت و بر هر در چهار کلمه نوشته شده بود که هر یک (از آن چهار مطلب) از دنیا و آنچه در آن است برای کسی که بداند و عمل کند بهتر است. دوزخ و آتش هفت در داشت و بر هر یک از آنها سه کلمه بود که هر کلمه از دنیا و آنچه در آن است برای کسی که بداند و عمل کند بهتر است.... در اول بهشت: بر این در نوشته بود: (لا إِله إِلّا الله، مَحمَّد رسول الله، عَلی وَلیِ الله)، زندگی خوب بر چهار پایه استوار است: قناعت، حق پردازی، ترک کینه توزی و هم نشینی با اهل خیر. در دوم: بر این در نوشته بود: (لا إِله إِلّا الله، مَحمَّد رَسوُل الله، عَلی وَلیُ الله)، راهکار خوشی و سرور اخروی در چهار خصلت است: دست کشیدن بر سر یتیمان، مهربانی بر مستمندان، کوشش در برآوردن نیازهای مؤمنان و جویا شدن از حال تهی دستان و مساکین. در سوم: بر این در نوشته بود: (لا إِله إِلّا الله، مَحْمد رَسول الله، عَلی ولی الله)، برای هر چیز چاره ای است و چاره صحت و سلامتی چهار چیز است: کم گفتن، کم خوابیدن، کم راه رفتن و کم خوردن. در چهارم: بر آن در نوشته است: (لا إِله إِلّا الله، مُحَمد رَسول الله، عَلیّ وَلی الله)، کسی که به خدا و روز قیامت ایمان آورده است باید مهمانش را گرامی بدارد، همسایه اش را اکرام کند، پدر و مادرش را احترام کند و سخن نیک بگوید، یا اصلا خاموش باشد. در پنجم: بر آن نوشته است: (لا إِله إِلّا الله، مُحَمد رَسوُل الله، عَلیّ ولی الله)، کسی که می خواهد به او ستم نشود ستم نکند، کسی که می خواهد به او دشنام ندهند دشنام ندهد، کسی که می خواهد خوار نشود خوار نکند، و هر که می خواهد در دنیا و آخرت به دستگیره محکم چنگ زند باید بگوید: (لا إِله إِلا الله، مُحْمد رَسوُل الله، عَلیّ ولی الله). دَرِ ششم: بر آن نوشته شده: (لا إِله إِلّا الله، مُحْمد رَسوُل الله، عَلی وَلی الله)، هر کس می خواهد قبر او گشاده گردد و گسترش یابد مسجد بسازد، هر که می خواهد حشرات زیرزمین او را نخورند در مساجد بسیار بماند، هر کس میخواهد بدنش در قبر تر و تازه بماند و نپوسد مساجد را نظافت و تمیز کند و هر که می خواهد جایگاهش را در بهشت ببیند مساجد را فرش کند. دَر هفتم: بر این در نوشته شده: (لا إِله إِلّا الله، مُحَمَّد رَسوُلُ الله، عَلیّ وَلیّ الله)، نورانیت دل در گرو چهار چیز است: عیادت بیمار، تشییع جنازه، خرید کفن و پرداخت بدهکاری. در هشتم: بر این در نوشته شده: (لا اله الا الله...) هر کس میخواهد از همه درهای بهشت وارد گردد به چهار ویژگی دست یازد. سخاوت، حسن خلق، صدقه و ترک آزار بندگان خدا. دوم: صدای دَر بهشت: ابن عباس گوید: پیامبر(ص) فرمود: (إِنَّ حَلْقَة بابِ الجَنةِ مِنْ یاقُوتة حَمراء عَلی صَفائِح الذَهب، فَإِذا دَقَّتِ الحَلْقة عَلَی الصَفْحة طَنَّت وقالَت: (یا عَلیَّ) (همان/122، ح 13؛ امالی صدوق، مجلس 87، ح 13.) [حلقه دَرِ بهشت از یاقوت سرخ است که بر صفحه های طلا نواخته می شود. هنگامی که حلقه بر آن صفحه بکوبد، صدا کند و گوید: (یا علی).] ادب اقتضا دارد انسان وقتی وارد سرایی می گردد دَر بکوبد، گرچه در بسته نباشد. استاد علامه طباطبایی(ره) در شرح این حدیث می فرمود: صدای کوبه در بهشت از این جهت (یا علی) است که 1 – انسان وقتی به مهمانی می رود، هنگام ورود در می زند و صاحب خانه را صدا می کند. 2 – صدای مهمان و مؤمن عازم به بهشت به صورت صدای کوبه در در آمده است. 3 – صدای کوبه در از آن جهت (یا علی)، است که صاحب بهشت و مهمان دار اصلی بهشت مقام ولایت است که علی بن ابی طالب(ع) مصداق جامع، کامل و تام آن است. بنابراین، علی(ع) هم قسمت کننده بهشت و دوزخ است و هم صاحب بهشت و مؤمن بهشتی به مهمانی آن حضرت می رود. eporsesh.com
یکم: درهای بهشت هر کدام با رمز ویژه باز و بسته می شود و جملات زیبا و حکیمانه ای به عنوان کتیبه و تابلو بر آن ها نقش و نگارش یافته است. پیشوایان دین در احادیثی از این رمز و راز پرده برداری کرده اند:
1 – پیامبر اکرم(ص) فرمود: (مَکتُوب عَلی باب الجَنَّة: لا إله إلا الله مُحمَّد رَسول الله، عَلی أَخُو رَسوُل الله...) (بحار 8/131.) [بر در بهشت این سه کلمه نورانی نوشته شده، پروردگاری جز خدا نیست، محمد(ص) پیامبر خدا و علی برادر رسول خداست]؛ یعنی این سه اصل که محتوای این سه کلمه است از هم جدا شدنی نیست و اسلام راستین را شکل و جهت می بخشد.
2 – امام صادق(ع) می فرماید: (عَلی بابِ الجَنة مَکتوب: الصَدَقُة بِعَشرة والقَرض بِثَمانیة عَشر) (همان/181.) این حدیث در بردارنده گوشه ای از بنیه اقتصادی نظام اسلام و ساختار آن است.
3 – پیامبر اسلام(ص) فرمود: در شب معراج بهشت و نعمت های آن و دوزخ و عذاب های آن را مشاهده کردم. بهشت هشت در داشت و بر هر در چهار کلمه نوشته شده بود که هر یک (از آن چهار مطلب) از دنیا و آنچه در آن است برای کسی که بداند و عمل کند بهتر است. دوزخ و آتش هفت در داشت و بر هر یک از آنها سه کلمه بود که هر کلمه از دنیا و آنچه در آن است برای کسی که بداند و عمل کند بهتر است....
در اول بهشت: بر این در نوشته بود: (لا إِله إِلّا الله، مَحمَّد رسول الله، عَلی وَلیِ الله)، زندگی خوب بر چهار پایه استوار است: قناعت، حق پردازی، ترک کینه توزی و هم نشینی با اهل خیر.
در دوم: بر این در نوشته بود: (لا إِله إِلّا الله، مَحمَّد رَسوُل الله، عَلی وَلیُ الله)، راهکار خوشی و سرور اخروی در چهار خصلت است: دست کشیدن بر سر یتیمان، مهربانی بر مستمندان، کوشش در برآوردن نیازهای مؤمنان و جویا شدن از حال تهی دستان و مساکین.
در سوم: بر این در نوشته بود: (لا إِله إِلّا الله، مَحْمد رَسول الله، عَلی ولی الله)، برای هر چیز چاره ای است و چاره صحت و سلامتی چهار چیز است: کم گفتن، کم خوابیدن، کم راه رفتن و کم خوردن.
در چهارم: بر آن در نوشته است: (لا إِله إِلّا الله، مُحَمد رَسول الله، عَلیّ وَلی الله)، کسی که به خدا و روز قیامت ایمان آورده است باید مهمانش را گرامی بدارد، همسایه اش را اکرام کند، پدر و مادرش را احترام کند و سخن نیک بگوید، یا اصلا خاموش باشد.
در پنجم: بر آن نوشته است: (لا إِله إِلّا الله، مُحَمد رَسوُل الله، عَلیّ ولی الله)، کسی که می خواهد به او ستم نشود ستم نکند، کسی که می خواهد به او دشنام ندهند دشنام ندهد، کسی که می خواهد خوار نشود خوار نکند، و هر که می خواهد در دنیا و آخرت به دستگیره محکم چنگ زند باید بگوید: (لا إِله إِلا الله، مُحْمد رَسوُل الله، عَلیّ ولی الله).
دَرِ ششم: بر آن نوشته شده: (لا إِله إِلّا الله، مُحْمد رَسوُل الله، عَلی وَلی الله)، هر کس می خواهد قبر او گشاده گردد و گسترش یابد مسجد بسازد، هر که می خواهد حشرات زیرزمین او را نخورند در مساجد بسیار بماند، هر کس میخواهد بدنش در قبر تر و تازه بماند و نپوسد مساجد را نظافت و تمیز کند و هر که می خواهد جایگاهش را در بهشت ببیند مساجد را فرش کند.
دَر هفتم: بر این در نوشته شده: (لا إِله إِلّا الله، مُحَمَّد رَسوُلُ الله، عَلیّ وَلیّ الله)، نورانیت دل در گرو چهار چیز است: عیادت بیمار، تشییع جنازه، خرید کفن و پرداخت بدهکاری.
در هشتم: بر این در نوشته شده: (لا اله الا الله...) هر کس میخواهد از همه درهای بهشت وارد گردد به چهار ویژگی دست یازد. سخاوت، حسن خلق، صدقه و ترک آزار بندگان خدا.
دوم: صدای دَر بهشت: ابن عباس گوید: پیامبر(ص) فرمود: (إِنَّ حَلْقَة بابِ الجَنةِ مِنْ یاقُوتة حَمراء عَلی صَفائِح الذَهب، فَإِذا دَقَّتِ الحَلْقة عَلَی الصَفْحة طَنَّت وقالَت: (یا عَلیَّ) (همان/122، ح 13؛ امالی صدوق، مجلس 87، ح 13.)
[حلقه دَرِ بهشت از یاقوت سرخ است که بر صفحه های طلا نواخته می شود. هنگامی که حلقه بر آن صفحه بکوبد، صدا کند و گوید: (یا علی).]
ادب اقتضا دارد انسان وقتی وارد سرایی می گردد دَر بکوبد، گرچه در بسته نباشد.
استاد علامه طباطبایی(ره) در شرح این حدیث می فرمود:
صدای کوبه در بهشت از این جهت (یا علی) است که 1 – انسان وقتی به مهمانی می رود، هنگام ورود در می زند و صاحب خانه را صدا می کند.
2 – صدای مهمان و مؤمن عازم به بهشت به صورت صدای کوبه در در آمده است.
3 – صدای کوبه در از آن جهت (یا علی)، است که صاحب بهشت و مهمان دار اصلی بهشت مقام ولایت است که علی بن ابی طالب(ع) مصداق جامع، کامل و تام آن است.
بنابراین، علی(ع) هم قسمت کننده بهشت و دوزخ است و هم صاحب بهشت و مؤمن بهشتی به مهمانی آن حضرت می رود.
eporsesh.com
- [سایر] منظور از درهای بهشت چیست؟
- [سایر] آیا بعضی از درهای بهشت به اهل قم اختصاص دارد؟
- [سایر] کتیبه های سر درهای بهشت چیست؟
- [سایر] چرا تعداد درهای بهشت بیشتر از جهنم است؟
- [سایر] نامهای درهای جهنم را با ذکر منبع مطرح بفرمایید. و آیا مقصود از درهای جهنم و بهشت، همان طبقه است یا خیر؟
- [سایر] تعداد و نامهای درهای بهشت و دوزخ را ذکر کنید. (از اذن ورود)
- [سایر] از دیدگاه قرآن ویژگی های بهشت و بهشتیان، چیست؟
- [سایر] آیا بهشت دارای درهای متعددی است و این درها نام های به خصوصی دارند، اگر امکان دارد نام درها و ترجمه ی فارسی آنها را بفرمایید.
- [سایر] بهشت خواص از اولیاء چه ویژگی دارد و چگونه تحصیل شده است؟
- [سایر] در حدیثی داریم که شخص غیبت کننده که از گناهش توبه نماید، آخرین نفر وارد بهشت می شود و اگر توبه نکند اولین نفر وارد دوزخ می شود. آیا حدیث دیگری داریم که مثلاً بگوید افرادی با فلان خصلت و ویژگی اولین افرادی هستند که وارد بهشت می شوند اگر چنین است فردی که هم غیبت کرده و هم مثلاً فلان کاری را انجام داده که انجام دهندگان آن کار اولین افرادی هستند که وارد بهشت می شوند و یا فلان خصلت و ویژگی را داشته که دارندگان آن خصلت و ویژگی اولین افرادی هستند که وارد بهشت می شوند تکلیفش چیست و خدا با او چگونه برخورد خواهد کرد؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] در معامله سلف اگر فروشنده جنسی را که قرارداد کرده بدهد، مشتری باید قبول کند، ولی اگر جنس دیگری بدهد لازم نیست مشتری قبول کند، هر چند بهتر از جنسی باشد که قرار گذاشتهاند، البتّه گاه تعیین یک ویژگی برای جنس از باب حدّاقل مقدار لازم است که در این صورت اگر جنسی با ویژگی بهتر تحویل دهد، چون همان جنسیست که قرار گذاشتهاند، بر مشتری لازم است آن را قبول کند.
- [آیت الله اردبیلی] قرض دادن از کارهای مستحبی است که در آیات قرآن و روایات درباره آن زیاد سفارش شده است. از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم روایت شده است که: (هر کس به برادر مسلمان خود قرض بدهد مال او زیاد میشود و ملائکه بر او رحمت میفرستند و اگر با بدهکار خود مدارا کند، بدون حساب و به سرعت از صراط میگذرد و کسی که برادر مسلمانش از او قرض بخواهد و ندهد، بهشت بر او حرام میشود.)(1)
- [امام خمینی] احکام قرض - قرض دادن از کارهای مستحبی است که در آیات قرآن و اخبار راجع به آن زیاد سفارش شده است، از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم روایت شده که هر کس به برادر مسلمان خود قرض بدهد مال او زیاد میشود و ملائکه بر او رحمت میفرستند و اگر با بدهکار خود مدارا کند، بدون حساب و به سرعت از صراط میگذرد و کسی که برادر مسلمانش از او قرض بخواهد و ندهد، بهشت بر او حرام میشود.
- [آیت الله مظاهری] اگر بعد از وضو چیزی که مانع از رسیدن آب است در اعضای وضو ببیند و نداند موقع وضو بوده یا بعد پیدا شده گرچه بداند که در وقت وضو ملتفت آن مانع نبوده، وضوی او صحیح است. ______ 1) به نام خداوند و به وسیله او، و حمد برای خداوندی است که آب را پاکیزه قرار داد و آن را نجس قرار نداد. 2) خداوندا مرا از توبه کنندگان و پاکیزهگان قرار ده. 3) پروردگارا در روزی که به حضور تو نائل میشوم مرا با حجّت و دلیل خویش مواجه گردان و زبانم را به ذکر خودت گویا فرما. 4) بار الها رایحه بهشت را بر من حرام مگردان و مرا از کسانی قرار ده که رایحه بهشت و دلفزایی و عطر آن را درک میکند. 5) خداوندا سفید گردان روی مرا در روزی که بسیاری از صورتها سیاه میشود و سیاه مگردان روی مرا در روزی که بسیاری از وجوه سفید میگردد. 6) خداوندا نامه عمل مرا به دست راستم عطا فرما و جاودانگی در بهشت را به دست چپم عطا فرما و محاسبه مرا محاسبهای آسان مقرر فرما. 7) پروردگارا نامه عمل مرا در دست چپم و از پشت سرم قرار مده و آن را همچون بار گرانی بر گردانم مگذار و من به تو پناه میبرم از تکّه پارههای آتش. 8) بار الها مرا به مهربانی خود و به فزونیهای خود و به بخشش خود، آغشته فرما. 9) خداوندا در روزی که در آن روز، قدمها میلغزد، مرا بر صراط ثابت قدم بدار و کوشش مرا در آن راهی قرار ده که موجب رضایت تو از من میباشد ای صاحب بزرگی و بزرگواری.
- [آیت الله جوادی آملی] .مستحب است نمازگزار پس از نماز در حالی که رو به قبله و با طهارت است, به ذکر، دعا، تلاوت و مانند آن که وارد شده, اشتغال داشته باشد. کار نیک, مانند تفکّر در عظمت خدا و گریه هراس از دوزخ یا شوق به بهشت یا اشتیاق به لقای الهی, از نمونههای خوبِ تعقیب نماز است. از بهترین ذکر تعقیبی، تسبیح حضرت زهرا(س) است و آن به این ترتیب است: سی و چهار بار (اللّه اکبر), سی و سه بار (الحمد للّه) و سی و سه بار (سبحان اللّه), هرچند تقدیم (سبحان اللّه) بر (الحمد للّه) صحیح است؛ لیکن اَولی تقدیم (الحمد للّه) بر (سبحان اللّه) است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] قرض دادن از کارهای بسیار مستحب است و در آیات قرآن مجید و اخبار معصومین(علیهم السلام) درباره آن زیاد سفارش شده، از پیغمبراکرم(صلی الله علیه وآله) روایت شده که (هرکس به برادر مسلمان خود قرض دهد مال او زیاد می شود و ملائکه بر او رحمت می فرستند و اگر با بدهکار خود مدارا کند بدون حساب و به سرعت از صراط می گذرد و کسی که برادر مسلمانش از او قرض بخواهد و ندهد بهشت بر او حرام می شود) و نیز در روایتی آمده است که (ثواب صدقه ده برابر است و ثواب قرض هیجده برابر!)
- [آیت الله مظاهری] از گناهانی که در حدّ کفر است، رشوهخواری است. پیامبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در این زمینه فرمودند: (ایَّاکُمْ وَ الرِّشْوَة فَانَّها مَحْضُ الْکُفْرِ وَ لا یَشُمُّ صاحِبُ الرِّشْوَةِ ریحَ الْجَنَّة)[1] (پرهیز کنید از رشوه، چرا که کفر محض است و رشوه دهنده رایحه بهشت را نخواهد شنید.) معنای آن این است که چیزی بگیرد و حقّی را از بین ببرد یا ناحقّی را حقّ کند. و این رشوه مختصّ به قضاوت نیست، بلکه هر کس به ازای اثبات باطل یا نابودی حقّ چیزی بگیرد، رشوه و حرام است.
- [آیت الله اردبیلی] کسی که وضو میگیرد، مستحب است هنگامی که نگاهش به آب میافتد، بگوید: (بِسْمِ اللّهِ وَبِاللّهِ وَالْحَمْدُ للّهِ الَّذی جَعَلَ الْماءَ طَهُورا ولَمْ یَجْعَلْهُ نَجِسا) یعنی: (با نام خدا آغاز میکنم و با کمک از او وضو میگیرم، همه حمد و سپاس از آنِ خدایی است که آب را پاکیزه قرار داده و آن را نجس قرار نداده است) و هنگامی که پیش از وضو دست خود را میشوید، بگوید: (أَللّهُمَّ اجْعَلْنی مِنَ التَّوّابِینَ وَاجعَلْنی مِنَ المُتَطَهِّرینَ) یعنی: (خدایا مرا از توبهکنندگان و پاکشوندگان قرار بده) و در وقت مضمضه کردن (یعنی آب در دهان گرداندن) بگوید: (أَللّهُمَّ لَقِّنی حُجَّتی یَوْمَ أَلْقاکَ وَأَطْلِقْ لِسانی بِذِکْرِکَ) یعنی: (خدایا روزی که با تو دیدار میکنم، دلیلم را به من تلقین کن و زبانم را به یاد خود بگشا) و در وقت استنشاق (یعنی آب در بینی کردن) بگوید: (أَللّهُمَّ لاتُحَرِّمْ عَلَیَّ ریحَ الجَنَّةِ وَاجْعَلْنی مِمَّنْ یَشُمُّ ریحَهَا وَرَوْحَها وَطیبَها) یعنی: (خدایا بوی بهشت را بر من حرام مگردان، و از کسانی قرارم ده که نسیم و عطر بهشت را میبویند) و در هنگام شستن صورت بگوید: (أَللّهُمَّ بَیِّضْ وَجْهی یَوْمَ تَسْوَدُّ فیهِ الْوُجُوهُ وَلا تُسَوِّدْ وَجْهی یَوْمَ تَبْیَضُّ فیهِ الْوُجُوهُ) یعنی: (خدایا رویم را در آن روز که چهرهها سیاه میگردند سپید گردان، و در آن روزی که چهرهها سپید میشوند، رویم را سیاه مگردان) و در وقت شستن دست راست بخواند: (أَللّهُمَّ أَعْطِنی کِتابی بِیَمینی وَالْخُلْدَ فی الْجِنَانِ بِیَساری وَحاسِبْنی حِسابَا یَسیرا) یعنی: (خدایا نامه کردارم را به دست راستم بده، و جاودانی در بهشت را به دست چپم، و حساب مرا آسان فرما) و هنگام شستن دست چپ بگوید: (أَللّهُمَّ لاتُعْطِنی کِتابی بِشِمالی وَلا مِنْ وَراءِ ظَهْری ولا تَجْعَلْها مَغْلُولَةً إِلی عُنُقی، وَأَعُوذُ بِکَ مِنْ مُقَطَّعاتِ النّیرانِ) یعنی: (خدایا نامه کردارم را به دست چپ و از پشت سر به من مده، و دستم را به گردنم مبند، و من از پارههای آتش سوزان جهنم به تو پناه میبرم) و هنگامی که سر را مسح میکند، بگوید: (أَللّهُمَ غَشِّنی بِرَحْمَتِکَ وَبَرَکاتِکَ وَعَفْوِکَ) یعنی: (خدایا مرا با رحمت و برکتها و بخشایش خود در بر گیر) و در وقت مسح پا بخواند: (أَللّهُمَ ثَبِّتْنی عَلَی الصِّراطِ یَوْمَ تَزِلُّ فیهِ الأَقْدامُ وَاجْعَلْ سَعْیی فی ما یُرْضیکَ عَنّی یَا ذَا الْجَلالِ وَالإکْرامِ) یعنی: (خدایا آن روز که گامها بر صراط میلغزند، گام مرا ثابت و استوار بدار، و کوششم را در آنچه از من خرسند میشوی قرار ده، ای دارنده شکوه و بزرگواری).
- [آیت الله وحید خراسانی] قرض دادن به مسلمان مخصوصا به مومنین از کارهای مستحب است و در قران مجید به ان امر شده و قرض دادن به مومن قرض دادن به خدا شمرده شده و وعده مغفرت به قرض دهنده داده شده و در اخبار راجع به ان سفارش شده است و از پیغمبر اکرم صلی الله علیه واله وسلم روایت شده که کسی که به برادر مسلمان خود قرض بدهد برای او به هر درهمی که قرض داده به وزن کوه احد از کوههای رضوی و طور سیناء حسنات است و اگر با او در طلب قرض مدارا کند بر صراط مانند برق بدون حساب و عذاب می گذرد و کسی که برادر مسلمان به او شکایت کند و قرض ندهد خداوندعزوجل بهشت را بر او حرام می کند و از حضرت صادق علیه السلام روایت شده که اگر قرض بدهم برای من محبوب تر است از ان که به مانند ان صدقه بدهم
- [آیت الله اردبیلی] حقّ به هم زدن معامله را در اصطلاح (خیار) میگویند و خریدار و فروشنده در یازده صورت میتوانند معامله را به هم بزنند: اوّل:آن که فروشنده یا خریدار از مجلس معامله متفرّق نشده باشند و این حق را (خیار مجلس) میگویند. دوم:آن که فروشنده یا خریدار مغبون شده باشد که به آن (خیار غَبْن) میگویند. سوم:در معامله توافق کنند که تا مدّت معیّنی هر دو یا یکی از آنان و یا شخص دیگری بتوانند معامله را به هم بزند که به آن (خیار شرط) میگویند. چهارم: فروشنده یا خریدار، مال خود را بهتر از آنچه که هست نشان دهد و کاری کند که قیمت مال در نظر مردم زیاد شود که به آن (خیار تدلیس) میگویند. پنجم:در ضمن معامله انجام یا ترک کاری و یا ویژگی خاصی شرط شده باشد، ولی فروشنده یا خریدار به آن شرط عمل نکند که در این صورت دیگری میتواند معامله را به هم بزند و به این حق (خیار تخلّف شرط) میگویند. ششم:در جنس یا عوض آن عیبی باشد که در این صورت طرف مقابل (خیار عیب) دارد. هفتم: معلوم شود بخشی از کالای فروخته شده، متعلّق به دیگری است که اگر صاحب آن به معامله راضی نشود، خریدار میتواند معامله را به هم بزند یا پول آن مقدار را از فروشنده بگیرد و نیز اگر معلوم شود مقداری از چیزی که خریدار به عنوان بهای کالا پرداخته، از آنِ شخص دیگری است و صاحب آن راضی نشود، فروشنده میتواند معامله را به هم بزند یا عوض آن مقدار را از خریدار بگیرد، در این صورت اگر مال شخص دیگر با مال فروشنده یا خریدار ممزوج باشد، (خیار شرکت) وگرنه (خیار تَبَعُّض صَفْقه) وجود دارد. هشتم:فروشنده خصوصیّات جنس معیّنی را که مشتری ندیده به او بگوید، بعد معلوم شود به گونهای که گفته نبوده است که در این صورت مشتری میتواند معامله را به هم بزند و نیز اگر مشتری خصوصیّات عوض معیّنی را که میدهد بگوید و بعد معلوم شود به گونهای که گفته نبوده است، فروشنده میتواند معامله را به هم بزند و به این خیار (خیار رؤیت) میگویند. نهم: مشتری پول کالایی را که نقدا خریده تا سه روز ندهد و فروشنده هم کالا را تحویل ندهد که اگر مشتری شرط نکرده باشد که دادن پول را تأخیر بیندازد و شرط تأخیر در تحویل کالا هم نشده باشد، فروشنده میتواند معامله را به هم بزند؛ ولی اگر جنسی که خریده مثل بعضی از میوهها باشد که اگر یک روز بماند ضایع میشود، چنانچه تا شب پول آن را ندهد و شرط نکرده باشد که دادن پول را تأخیر بیندازد و شرط تأخیر در تحویل جنس هم نشده باشد، فروشنده میتواند معامله را به هم بزند و این خیار را (خیار تأخیر) مینامند. دهم:در صورتی که حیوانی را خریده باشد، خریدار تا سه روز میتواند معامله را به هم بزند که به این حق (خیار حیوان) میگویند. یازدهم: فروشنده نتواند کالایی را که فروخته تحویل دهد، مثلاً اسبی که فروخته فرار کند که در این صورت مشتری میتواند معامله را به هم بزند و این خیار را (خیار تعذّر تسلیم) مینامند و برخی احکام اینها در مسائل آینده گفته خواهد شد.