عقیدة به شفاعت از قرآن و سنت گرفتهشده که ذیلاً به آنها اشاره میکنیم: الف شفاعت در قرآن: آیات قرآن حاکی از وجود اصل شفاعت در روز رستاخیز بوده و این کتاب شریف به اصل شفاعت، و منوط بودن آن به اذن و رضای خداوند، تصریح دارد: (وَ لا یَشْفَعُونَ أِلا لِمَنِ ارْتَضی) انبیاء/28: [شافعین جز در حق کسانی که خدا میپسندد، شفاعت نمیکنند.] در آیة دیگر میفرماید: (ما مِنْ شَفِیعٍ أِلاّ مِنْ بَعْدِ إذْنِهِ) یونس/2. بنابر این اصل شفاعت (البته با اذن و رضای خداوند) از نظر قرآن، امری قطعی و واقعیتی مسلّم است. حال ببینیم شفاعت کنندگان چه کسانی هستند؟ از برخی آیات استفاده میشود که فرشتگان از شافعانند، چنانکه میفرماید: (وَ کَمْ مِنْ مَلَکٍ فی السّمواتِ لا تُغْنی شَفاعَتُهُمْ شَیئاً أِلاً مِنْ بَعْدِ أَنْ یَأْذَنَ اللهُ لِمَنْ یَشاءُ وَ یَرضی) نجم/26: [چه بسیار فرشتگانی در آسمانها هستند که شفاعت آنان جز پس از اذن خداوند، در مورد آن کس که مشیت و رضایت الهی به (رستگاری وی) تعلق گیرد، سود نمیبخشد]. مفسران در تفسیر آیة (عَسی أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُوداً) اسراء/79: [امید است که پروردگارت تو را به مقام پسندیدهای برساند]، میگویند مقصود از مقام محمود، همان مقام شفاعت برای پیامبر اسلام است (المیزان: 13/191 192؛ مجمع البیان: 10/549). ب شفاعت در روایات: گذشته از قرآن، در کتب حدیث نیز روایات بسیاری دربارة شفاعت پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که به برخی از آنها اشاره میکنیم: 1 پیامبر میفرماید: (أنّما شفاعتی لأهل الکبائر من أُمّتی) (شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، 3/376): [شفاعت من مخصوص مرتکبان کبایر از امتم میباشد.] ظاهراً علت اینکه شفاعت را مخصوص مرتکبان کبایر دانسته این است که خداوند صراحتاً در قرآن وعده داده که هرگاه انسانها از گناهان کبیره اجتناب ورزند، آنها را خواهد بخشید(نساء/31) و دیگر نیازی به شفاعت و امثال آن نیست. 2 نیز میفرماید: (أُعطیتُ خمساً واُعطیت الشّفاعه، فادّخَرْتُها لأُمّتی فهی لمن لا یُشرِک بالله) (خصال شیخ صدوق، ابواب پنجگانه، حدیث صحیح بخاری، 1/42؛ مسند احمد، 1/301): [از جانب خدواند پنج موهبت به من اعطا شده، و (از آن جمله) به من شفاعت داده شده، که آن را برای امتم ذخیر کردهام. شفاعت من در حقّ کسانی خواهد بود که به خداوند شرک نمیورزند.] طالبان آگاهی از هویّت شافعان روز محشر غیر از پیامبر (مانند ائمة معصومین و دانشمندان و شهداء) و نیز شفاعت شوندگان آنها بایستی به کتابهای عقاید و کلام و حدیث رجوع کنند. ضمناً، باید توجه داشت که اعتقاد به شفاعت همچون اعتقاد به قبولی توبه نباید مایة تجرّی افراد بر گناه شود، بلکه باید آن را روزنة امیدی شمرده و به امید بخشودگی، به راه صحیح باز گردند، و بسان نومیدان نباشند که به اصطلاح، آب را از سر گذشته میپندارند و در نتیجه هیچگاه به فکر بازگشت به طریق صحیح نمیافتند. از بیان گذشته همچنین روشن میشود که اثر بارز شفاعت، بخشودگی برخی از گنهکاران است، و بنابر این تأثیر آن منحصر به ترفیع درجة شفاعت شوندگان، که برخی از فرق اسلامی (مانند معتزله) گفتهاند، نیست (أوائل المقالات، شیخ مفید/54، و کتب کلامی دیگر). www.eporsesh.com
عقیده به «شفاعت» از کجا گرفته شدهاست؟
عقیدة به شفاعت از قرآن و سنت گرفتهشده که ذیلاً به آنها اشاره میکنیم:
الف شفاعت در قرآن:
آیات قرآن حاکی از وجود اصل شفاعت در روز رستاخیز بوده و این کتاب شریف به اصل شفاعت، و منوط بودن آن به اذن و رضای خداوند، تصریح دارد: (وَ لا یَشْفَعُونَ أِلا لِمَنِ ارْتَضی) انبیاء/28: [شافعین جز در حق کسانی که خدا میپسندد، شفاعت نمیکنند.] در آیة دیگر میفرماید: (ما مِنْ شَفِیعٍ أِلاّ مِنْ بَعْدِ إذْنِهِ) یونس/2. بنابر این اصل شفاعت (البته با اذن و رضای خداوند) از نظر قرآن، امری قطعی و واقعیتی مسلّم است.
حال ببینیم شفاعت کنندگان چه کسانی هستند؟
از برخی آیات استفاده میشود که فرشتگان از شافعانند، چنانکه میفرماید: (وَ کَمْ مِنْ مَلَکٍ فی السّمواتِ لا تُغْنی شَفاعَتُهُمْ شَیئاً أِلاً مِنْ بَعْدِ أَنْ یَأْذَنَ اللهُ لِمَنْ یَشاءُ وَ یَرضی) نجم/26: [چه بسیار فرشتگانی در آسمانها هستند که شفاعت آنان جز پس از اذن خداوند، در مورد آن کس که مشیت و رضایت الهی به (رستگاری وی) تعلق گیرد، سود نمیبخشد].
مفسران در تفسیر آیة (عَسی أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُوداً) اسراء/79: [امید است که پروردگارت تو را به مقام پسندیدهای برساند]، میگویند مقصود از مقام محمود، همان مقام شفاعت برای پیامبر اسلام است (المیزان: 13/191 192؛ مجمع البیان: 10/549).
ب شفاعت در روایات:
گذشته از قرآن، در کتب حدیث نیز روایات بسیاری دربارة شفاعت پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که به برخی از آنها اشاره میکنیم:
1 پیامبر میفرماید: (أنّما شفاعتی لأهل الکبائر من أُمّتی) (شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، 3/376): [شفاعت من مخصوص مرتکبان کبایر از امتم میباشد.] ظاهراً علت اینکه شفاعت را مخصوص مرتکبان کبایر دانسته این است که خداوند صراحتاً در قرآن وعده داده که هرگاه انسانها از گناهان کبیره اجتناب ورزند، آنها را خواهد بخشید(نساء/31) و دیگر نیازی به شفاعت و امثال آن نیست.
2 نیز میفرماید: (أُعطیتُ خمساً واُعطیت الشّفاعه، فادّخَرْتُها لأُمّتی فهی لمن لا یُشرِک بالله) (خصال شیخ صدوق، ابواب پنجگانه، حدیث صحیح بخاری، 1/42؛ مسند احمد، 1/301): [از جانب خدواند پنج موهبت به من اعطا شده، و (از آن جمله) به من شفاعت داده شده، که آن را برای امتم ذخیر کردهام. شفاعت من در حقّ کسانی خواهد بود که به خداوند شرک نمیورزند.]
طالبان آگاهی از هویّت شافعان روز محشر غیر از پیامبر (مانند ائمة معصومین و دانشمندان و شهداء) و نیز شفاعت شوندگان آنها بایستی به کتابهای عقاید و کلام و حدیث رجوع کنند.
ضمناً، باید توجه داشت که اعتقاد به شفاعت همچون اعتقاد به قبولی توبه نباید مایة تجرّی افراد بر گناه شود، بلکه باید آن را روزنة امیدی شمرده و به امید بخشودگی، به راه صحیح باز گردند، و بسان نومیدان نباشند که به اصطلاح، آب را از سر گذشته میپندارند و در نتیجه هیچگاه به فکر بازگشت به طریق صحیح نمیافتند.
از بیان گذشته همچنین روشن میشود که اثر بارز شفاعت، بخشودگی برخی از گنهکاران است، و بنابر این تأثیر آن منحصر به ترفیع درجة شفاعت شوندگان، که برخی از فرق اسلامی (مانند معتزله) گفتهاند، نیست (أوائل المقالات، شیخ مفید/54، و کتب کلامی دیگر).
www.eporsesh.com
- [سایر] منظور از شفاعت «رهبری» چیست؟
- [سایر] معنای شفاعت چیست؟ چگونه با بعضی آیات دال بر نفی «شفاعت» سازگار است؟
- [سایر] آیا آیه شریفه «فمن یعمل مثقال ذرة خیرایره و من یعمل مثقال ذرة شراًیره» با شفاعت منافات ندارد؟
- [سایر] آیا اعتقاد به شفاعت با آیه «وَ أَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعی» در تناقض نیست؟
- [سایر] آیا شفاعت با این آیه که میفرماید: «و ان لیس للانسان الا ماسعی» منافات ندارد؟
- [سایر] آیا اعتقاد به شفاعت با آیه «وَ أَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعی» در تناقض نیست؟
- [سایر] تفاوت میان کلمات «خوف»، «خشیت»، «وجل»، «فزع»، «روع»، «شفق»، «حذر» و «رهب» چیست؟
- [سایر] آیا این درست است که: «اغلب فقها، وظیفه ی فقیه را فقط افتا می دانند و عقیده ای به ولایت فقیه ندارند.»؟[1]
- [سایر] از نظر استعمال قرآنی، چه فرقی بین «إنّ» و «أنّ»،«مودّت» و «محبّت»، «مُلک» و «ملکوت» وجود دارد؟
- [سایر] فرق کلمه های «الریف»، «القریة» و «الضیعة» چیست؟
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر از کافر یا کسی که به دادن خمس عقیده ندارد مالی به دست شیعه اثنی عشری بیاید واجب نیست خمس ان را بدهد
- [آیت الله نوری همدانی] اگر از کافر یا کسی که به دادن خمس عقیده ندارد ؛ مالی بدست انسان بیاید ؛ واجب نیست خمس آن را بدهد .
- [آیت الله سبحانی] اگر از کافر یا کسی که به دادن خمس عقیده ندارد; مالی به دست انسان آید، واجب نیست خمس آن را بدهد.
- [آیت الله اردبیلی] اگر از کافر یا کسی که به دادن خُمس عقیده ندارد، مالی به دست انسان آید، واجب نیست خُمس آن را بدهد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر امام جماعت قضای نماز یومیه خود یا کس دیگر را که فوت آن به عقیده مأموم یقینی باشد میخواند، میشود به او اقتدا کرد، ولی اگر به عقیده مأموم یقینی نباشد، نمیشود اقتدا نمود؛ مگر در برخی صورتهای خاص؛ مثل آن که مأموم و کسی که امام نماز قضای او را میخواند، احتیاط مشابهی داشته باشند، چنانچه در مسأله قبل توضیح داده شد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه مالی به دست انسان از شخص کافر، یا کسی که عقیده به خمس ندارد از طریق تجارت یا غیر آن بیاید، دادن خمس آن واجب نیست، اما اگر عقیده به خمس دارد ولی خمس آن را نداده، دادن خمس آن واجب است.
- [آیت الله مظاهری] اگر از کافر یا کسی که به دادن خمس عقیده ندارد مالی به دست انسان برسد، واجب نیست خمس آن را بدهد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . حضور در کلاس درسی که استاد آن، فساد عقیده داشته باشد و در ضمن درس، به طور ضمنی، علیه اسلام تبلیغ می کند، جایز نیست.
- [آیت الله سیستانی] اگر از کافر یا کسی که به دادن خمس عقیده ندارد ، یا خمس نمیدهد ، مالی به دست انسان آید ، واجب نیست خمس آن را بدهد .
- [آیت الله خوئی] اگر از کافر یا کسی که به دادن خمس عقیده ندارد، مالی بهدست انسان آید، واجب نیست خمس آن را بدهد.