نه تنها معجزه و کارهای خارق العاده، بلکه هر فعلی که از انسان سر می زند، بدون اذن و اجازه پروردگار نخواهد بود، لیکن کارهای زشت و نافرمانی از دستورهای الهی با اذن تکوینی، یعنی قدرتی که خداوند در اعضا و جوارح انسان قرار داده است، انجام می گیرد و کارهای خوب بر اساس اذن تکوینی و نیز اذن تشریعی پروردگار که در قالب اوامر و نواهی شریعت است، صورت می گیرد. وقوع معجزه ها نیز از این قاعده مستثنی نیست و به طور حتم با اذن الهی و امر او انجام می گیرد. خداوند سبحان در قرآن می فرماید: (وَ ما کانَ لِرَسُول أَنْ یَأْتِیَ باِیَة إِلاّ بِإِذْنِ اللّهِ فَإِذا جاءَ أَمْرُ اللّهِ قُضِیَ بِالْحَقِّ وَ خَسِرَ هُنالِکَ الْمُبْطِلُونَ)؛[1] و هیچ پیامبری حق نداشت معجزه ای جز به فرمان خدا بیاورد. و هنگامی که فرمان خداوند (برای مجازات آن ها) صادر شود، به حق داوری خواهد کرد؛ و آنجا اهل باطل زیان خواهند کرد. در این آیه تصریح شده که صادر شدن معجزه به اذن خدا وابسته است؛ اما باید توجه داشت که وجود شریف پیامبران، واسطه ی تحقق معجزه ها است؛ همان طور که شفاعت، بدون اذن الهی صوت نمی گیرد: (مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاّ بِإِذْنِهِ)[2] اما هر کسی هم مقام شفاعت کردن را نخواهد داشت و تنها پیامبران و اولیای الهی دارای این مقام بزرگ هستند. معجزه ها همانند شفاعت و سایر افعال انسان بدون اذن خداوند انجام نمی گیرد، ولی آوردن معجزه از سوی هر کسی ممکن نیست و تنها به واسطه ی پیامبران و امامان معصوم(علیهم السلام) (بنابر توسعه در مفهوم معجزه در مورد امامان) تحقق می یابد. وجود شریف و امتیازهای شخصی آنان و رسالت ویژه ای که از جانب پروردگار به آنان داده شده است، نقش مهمی را ایفا می کند؛ به بیانی دیگر: وقوع معجزه ها وابسته به دو شرط اساسی است: 1. اراده ی فاعل (خداوند متعال)؛ 2. شایستگی قابل و واسطه (وجود شریف پیامبران). بنابراین، نباید تصور شود که معجزه تنها فعل خداوند است و پیامبران هیچ نقشی در تحقق آن ندارند و یا به عکس، تصور شود که معجزه همانند کارهای عادی پیامبران است که در موارد لزوم با خواست و اراده ی آنان تحقق می یابد، بدون آن که خداوند در تحقق آن نقش مستقیم و نزدیکی داشته باشد؛ بلکه همان گونه که گفته شد وقوع هر معجزه ای به فراهم شدن دو شرط اساسی فاعل و قابل وابسته است. البته می توان از نظرگاه دیگری (با حفظ مطالب فوق) معجزه ها را به دو گونه تقسیم کرد: 1. معجزه هایی که صرفاً فعل خداوند بوده و پیامبر تنها نقش واسطه را دارا است؛ 2. معجزه هایی که شخص پیامبر با اذن و قدرت الهی، آن ها را انجام می داده است. نوع اول، مانند کارهایی که قرآن برای حضرت موسی(علیه السلام) نقل کرده است[3] و یا مانند خود قرآن که بزرگ ترین معجزه پیامبر اسلام است. نوع دوم، مانند کارهای خارق عادت که قرآن برای حضرت عیسی(علیه السلام)نقل می کند. قرآن به نقل از حضرت عیسی(علیه السلام)، خطاب به بنی اسرائیل می فرماید: (أَنِّی أَخْلُقُ لَکُمْ مِنَ الطِّینِ کَهَیْئَةِ الطَّیْرِ فَأَنْفُخُ فِیهِ فَیَکُونُ طَیْراً بِإِذْنِ اللّهِ وَ أُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ وَ أُحْیِ الْمَوْتی بِإِذْنِ اللّهِ)[4]؛ من برای شما از گل، همانند شکل پرنده می سازم و سپس در آن می دمم و به اذن خداوند به صورت پرنده ای درمی آید و کور مادر زاد و مرض پیسی را شفا می دهم و مرده را به اذن خداوند زنده می گردانم. در این آیات حضرت عیسی(علیه السلام)، ساختن پرنده، شفا دادن کور مادر زاد و مرض پیسی و زنده کردن مرده را به خود نسبت می دهد و آن را عمل خویشتن معرفی می کند، ولی با اذن خداوند و قدرتی که پروردگار در اختیار او قرار داده است. منبعی برای آگاهی بیشتر: 1. رسالت جهانی پیامبران و برهان رسالت، استاد جعفر سبحانی،ص 8690. پی نوشتها: [1]. مؤمن، 78. [2]. بقره، 255. و نیز یونس، 3 (ما من شفیع إلا من بعد اذنه ذلکم الله ربکم فاعبدوه.) [3]. مانند نور افشانی دست موسی و یا اژدها شدن عصای او. [4]. مائده، 110. منبع: پرسش ها و پاسخ هایی پیرامون نبوت و رسالت، فاضل عرفان، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه (1383).
آیا پیامبران می توانند معجزه ها را از سوی خودشان و بدون اذن الهی، انجام دهند و اساساً نقش آن ها در رخ دادن معجزه ها چیست؟
نه تنها معجزه و کارهای خارق العاده، بلکه هر فعلی که از انسان سر می زند، بدون اذن و اجازه پروردگار نخواهد بود، لیکن کارهای زشت و نافرمانی از دستورهای الهی با اذن تکوینی، یعنی قدرتی که خداوند در اعضا و جوارح انسان قرار داده است، انجام می گیرد و کارهای خوب بر اساس اذن تکوینی و نیز اذن تشریعی پروردگار که در قالب اوامر و نواهی شریعت است، صورت می گیرد.
وقوع معجزه ها نیز از این قاعده مستثنی نیست و به طور حتم با اذن الهی و امر او انجام می گیرد. خداوند سبحان در قرآن می فرماید: (وَ ما کانَ لِرَسُول أَنْ یَأْتِیَ باِیَة إِلاّ بِإِذْنِ اللّهِ فَإِذا جاءَ أَمْرُ اللّهِ قُضِیَ بِالْحَقِّ وَ خَسِرَ هُنالِکَ الْمُبْطِلُونَ)؛[1] و هیچ پیامبری حق نداشت معجزه ای جز به فرمان خدا بیاورد. و هنگامی که فرمان خداوند (برای مجازات آن ها) صادر شود، به حق داوری خواهد کرد؛ و آنجا اهل باطل زیان خواهند کرد.
در این آیه تصریح شده که صادر شدن معجزه به اذن خدا وابسته است؛ اما باید توجه داشت که وجود شریف پیامبران، واسطه ی تحقق معجزه ها است؛ همان طور که شفاعت، بدون اذن الهی صوت نمی گیرد: (مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاّ بِإِذْنِهِ)[2] اما هر کسی هم مقام شفاعت کردن را نخواهد داشت و تنها پیامبران و اولیای الهی دارای این مقام بزرگ هستند. معجزه ها همانند شفاعت و سایر افعال انسان بدون اذن خداوند انجام نمی گیرد، ولی آوردن معجزه از سوی هر کسی ممکن نیست و تنها به واسطه ی پیامبران و امامان معصوم(علیهم السلام) (بنابر توسعه در مفهوم معجزه در مورد امامان) تحقق می یابد. وجود شریف و امتیازهای شخصی آنان و رسالت ویژه ای که از جانب پروردگار به آنان داده شده است، نقش مهمی را ایفا می کند؛ به بیانی دیگر: وقوع معجزه ها وابسته به دو شرط اساسی است: 1. اراده ی فاعل (خداوند متعال)؛ 2. شایستگی قابل و واسطه (وجود شریف پیامبران).
بنابراین، نباید تصور شود که معجزه تنها فعل خداوند است و پیامبران هیچ نقشی در تحقق آن ندارند و یا به عکس، تصور شود که معجزه همانند کارهای عادی پیامبران است که در موارد لزوم با خواست و اراده ی آنان تحقق می یابد، بدون آن که خداوند در تحقق آن نقش مستقیم و نزدیکی داشته باشد؛ بلکه همان گونه که گفته شد وقوع هر معجزه ای به فراهم شدن دو شرط اساسی فاعل و قابل وابسته است.
البته می توان از نظرگاه دیگری (با حفظ مطالب فوق) معجزه ها را به دو گونه تقسیم کرد: 1. معجزه هایی که صرفاً فعل خداوند بوده و پیامبر تنها نقش واسطه را دارا است؛ 2. معجزه هایی که شخص پیامبر با اذن و قدرت الهی، آن ها را انجام می داده است.
نوع اول، مانند کارهایی که قرآن برای حضرت موسی(علیه السلام) نقل کرده است[3] و یا مانند خود قرآن که بزرگ ترین معجزه پیامبر اسلام است.
نوع دوم، مانند کارهای خارق عادت که قرآن برای حضرت عیسی(علیه السلام)نقل می کند. قرآن به نقل از حضرت عیسی(علیه السلام)، خطاب به بنی اسرائیل می فرماید: (أَنِّی أَخْلُقُ لَکُمْ مِنَ الطِّینِ کَهَیْئَةِ الطَّیْرِ فَأَنْفُخُ فِیهِ فَیَکُونُ طَیْراً بِإِذْنِ اللّهِ وَ أُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ وَ أُحْیِ الْمَوْتی بِإِذْنِ اللّهِ)[4]؛ من برای شما از گل، همانند شکل پرنده می سازم و سپس در آن می دمم و به اذن خداوند به صورت پرنده ای درمی آید و کور مادر زاد و مرض پیسی را شفا می دهم و مرده را به اذن خداوند زنده می گردانم.
در این آیات حضرت عیسی(علیه السلام)، ساختن پرنده، شفا دادن کور مادر زاد و مرض پیسی و زنده کردن مرده را به خود نسبت می دهد و آن را عمل خویشتن معرفی می کند، ولی با اذن خداوند و قدرتی که پروردگار در اختیار او قرار داده است.
منبعی برای آگاهی بیشتر:
1. رسالت جهانی پیامبران و برهان رسالت، استاد جعفر سبحانی،ص 8690.
پی نوشتها:
[1]. مؤمن، 78.
[2]. بقره، 255. و نیز یونس، 3 (ما من شفیع إلا من بعد اذنه ذلکم الله ربکم فاعبدوه.)
[3]. مانند نور افشانی دست موسی و یا اژدها شدن عصای او.
[4]. مائده، 110.
منبع: پرسش ها و پاسخ هایی پیرامون نبوت و رسالت، فاضل عرفان، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه (1383).
- [سایر] نقش صبر و بردباری در تبلیغ احکام الهی توسط پیامبران چگونه است و دیدگاه قرآن در این باره چیست؟
- [سایر] چرا پیامبران به معجزه نیاز دارند؟
- [سایر] نبوت پیامبران با معجزه شناخته می شود، معجزه امامان شیعه چیست؟
- [سایر] معجزه پیامبران در قرآن چگونه بیان شده است؟
- [سایر] چرا پیامبران الهی آزمایش شدند؟
- [سایر] آوردن معجزه از سوی پیامبران، چه لزومی دارد؟
- [سایر] آوردن معجزه از سوی پیامبران، چه لزومی دارد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] در مسأله اعجاز و انجام کارهای خارق العاده که یکی از راههای شناسایی پیامبران(ص) است آیا خداوند به پیامبران(ص) خود قدرتی می دهد که آنها، یا خود به آوردن معجزه اقدام می کنند و یا معجزه کاملا به وسیله خدا انجام می شود و فقط در قالب کاری از جانب پیامبران(ص) نشان داده می شود؟
- [سایر] چگونه می توان اثبات کرد که قرآن معجزة الهی است؟
- [سایر] چگونگی اعجاز قرآن و الهی بودن آن را بیان کنید؟
- [آیت الله اردبیلی] اگر در حال حیض یا نفاس زن، یکی از اسباب وجوب نماز آیات رخ دهد، بنابر احتیاط واجب باید قضای آن را بعد از پاک شدن بجا آورد.
- [آیت الله جوادی آملی] .درمان کودک باید با اذن ولیّ او باشد.
- [آیت الله مظاهری] اگر کسی یکی از واجبات الهی را با توجّه به واجب بودن آن ترک کند یا یکی از محرّمات الهی را مرتکب شود حاکم شرع به هر اندازه که صلاح بداند دستور میدهد برای ادب کردن، او را تازیانه بزنند.
- [آیت الله وحید خراسانی] نماز خواندن در ملک دیگری در صورتی جایز است که یقین یا حجت شرعیه ای بر رضایت مالک داشته باشد و همچنین است اگر اذن در تصرفی بدهد که عرفا از اذن در ان تصرف اذن در نماز خواندن هم فهمیده شود مثل این که به کسی اجازه بدهد در ملک او بنشیند و بخوابد که از اینها فهمیده می شود برای نماز خواندن هم اذن داده است
- [آیت الله مظاهری] اگر حفظ جان مسلمانی یا عضوی از او بر پیوند عضوی از اعضای میّت مسلمانی متوقف باشد قطع و پیوند آن عضو با اذن آن میّت قبل از مردن یا اذن ولیّ او یا حاکم شرع بعد از مردن او جایز است و دیه هم ندارد و اگر آن میّت غیر مسلمان باشد اذن هم لازم نیست.
- [آیت الله مظاهری] انسان بیش از ثلث اموالش نمیتواند وصیّت کند و چنانچه زیادتر از ثلث وصیّت نماید زیادی آن محتاج به اذن ورثه است، خواه قبل از مردن اذن دهند یا بعد از مردن.
- [آیت الله جوادی آملی] :اگرچه امامان (ع) ،انفال را برای شیعیان حلال کرده اند؛ ولی تصرف در آن باید به اذن ولیّ مسلمین باشد . ولیّ مسلمین گاهی مجانی اذن می دهد و گاهی برای رعایت حال محرومان جامعه، با دریافت عوض , اجازه میدهد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] لازم نیست تعیین کند نمازی که می خواند برای کدام یک از این حوادث است که رخ داده، همین اندازه که نیت آنچه بر او واجب است بکند کافی است.
- [آیت الله سیستانی] - اعتکاف باید با اذن کسی که اذن او شرعاً معتبر است باشد. بنابراین زمانی که توقّفِ زن در مسجد حرام باشد مثل موردی که زن بدون اجازه از منزل خارج شده باشد، اعتکاف باطل است، و در صورتی که توقّفِ زن در مسجد، حرام نباشد ولی اعتکاف منافی با حق شوهر باشد، صحّت اعتکافش در صورتی که بدون اذن شوهرش باشد، محلّ اشکال است. همچنین در صورتی که اعتکاف موجب آزار و اذیت والدین باشد و این اذیت، ناشی از شفقت و دلسوزی باشد، اذن فرزند از آنان لازم است و اگر موجب اذیت آنان نباشد، احتیاط مستحب آن است که اجازه بگیرد. نهم: معتکف محرّمات اعتکاف را ترک نماید.
- [آیت الله علوی گرگانی] چند چیز در لباس نمازگزار مکروه است و از آن جمله است: پوشیدن لباس سیاه و چرک وتنگ و لباس شرابخوار و لباس کسی که از نجاست پرهیز نمیکند و لباسی که نقش صورت دارد و نیز باز بودن تکمههای لباس ودست کردن انگشتری که نقش صورت دارد مکروه میباشد.