معجزه چیست؟
امام صادق(علیه السلام) در تعریف معجزه می فرماید: (و المعجزة علامةٌ لله لا یعطیها إلا انبیاءهُ و رُسُلَهُ و حججه لیعرف به صدق الصادق من کذب الکاذب؛ (معجزه) نشانه ای از خداوند است که آن را جز به پیامبران و فرستادگان و حجت های خود نمی دهد، تا به وسیله ی آن، راستگویی -مدّعیان ارتباط با خدا- از درغگویی -مدّعیان دروغین- شناخته شود.)[1] در توضیح این حدیث شریف باید دانست که معجزه[2] چنان که از لفظش پیدا است یعنی عاجز کننده، و آن کار خارق العاده ای است که نوع بشر، حتی نوابغ در تمام زمانها از آوردن آن عاجز باشند، و اساساً معجزه فراتر از نیروی بشر است و پیامبران به اراده و مشیّت خدا، برای اثبات درستی ادعای رسالت خویش، انجام می دهند و دعوت به (مقابله به مثل) (تحدی) نیز می نمایند. قرآن کریم از این واژه به (آیت)،[3] یعنی نشانه و علامت، و نیز به (بیّنه) تعبیر کرده است. و در روایات از جمله روایت فوق و فرهنگ متکلمان از آن نظر که این نشانه، ناتوانی سایر افراد را آشکار می سازد به (معجزه) تعبیر شده است. قرآن کریم نقل می کند که مردم هر زمان، از پیامبران زمان خویش تقاضای (آیت) و (معجزه) می کردند و آن ها نیز به درخواست هایی که معقول و منطقی و در راستای حقیقت جویی بود، پاسخ مثبت می دادند، ولی اگر درخواست ها از سوی مردمی بهانه جو بود و به جهت دشمنی و مبارزه و معارضه با پیامبران صورت می گرفت، چون پیامبران برای اثبات رسالت خویش به مقدار لازم معجزه آورده بودند، به خواسته ی آن ها پاسخ نمی دادند. قرآن کریم معجزه های زیادی را برای پیامبران نقل کرده است؛ مانند: زنده کردن مرده، علاج بیماران صعب العلاج و علاج کور مادرزاد، سخن گفتن در گهواره، تبدیل عصا به اژدها، خبر دادن از نهان و آینده و...[4] از آنچه گفته شد، می توان چهار رکن اساسی برای معجزه بیان کرد: 1. کاری خارق العاده است که از حدود توانایی نوع بشر خارج بوده و هیچ کس هر چند نابغه باشد نمی تواند به اتکای نیروی انسانی، همانند آن را بیاورد؛ 2. این کار خارق العاده تنها با اذن و مشیّت الهی صورت می گیرد؛ 3. همراه با ادعای پیامبری است؛ یعنی آورنده آن، به عنوان یک سند زنده، آن را برای اثبات رسالت انجام دهد؛ 4. همراه با (تحدی) است؛ یعنی فراخواندن به معارضه و مقابله به مثل؛ به این ترتیب که از تمام انسان ها دعوت کند که اگر می توانند و قدرت دارند، مانند آن را بیاورند. بنابراین، اگر یکی از موارد یاد شده در کار نباشد، نمی توان آن را معجزه نامید. منابعی برای آگاهی بیشتر 1. رسالت جهانی پیامبران و برهان رسالت، آیة الله جعفر سبحانی؛ 2. درس هایی از اصول دین، هیات تحریریه مؤسسه در راه حق، ص 144145؛ 3. فلسفه ی وحی ونبوت، محمدی ری شهری، ص 166 به بعد. پی نوشتها: [1]. بحارالانوار، ج11، ص71. [2]. واژه ی (معجزه) از (عجز) مقابل قدرت گرفته شده و از وصفیّت به اسمیّت نقل گردیده و تا را به علامت نقل آورده اند، مانند تای صمدیة، و برخی آن را تای مبالغه می دانند، مانند تا در (علامة). [3]. البته قرآن آثار خلقت خداوند را نیز که دلیلی قطعی و تردیدناپذیر بر وجود خداوند می باشد، به (آیات) تعبیر کرده است، و اما (آیه) به معنای معجزه، مانند: (قُلْ إِنَّمَا الآیاتُ عِنْدَ اللّهِ وَ إِنَّما أَنَا نَذِیرٌ مُبِینٌ؛ من فقط بیم دهنده ای آشکارم و آیه ها و نشانه ها نزد خدا -به دست او- است. (عنکبوت، 50) ا ئ (و مان کان لِرسول أن یأتی بآیة إلاّ بإذن الله؛ هیچ رسولی این حق را نداشت که آیه و معجزه ای را بدون اذن خدا بیاورد) و نیز آیه ی 37 سوره ی انعام و آیه 15 سوره ی انعام و آیه ی 124 و آیه ی 20 سوره ی یونس و آیات دیگر. [4]. ر.ک: وحی و نبوّت، ص 12. منبع: پرسش ها و پاسخ هایی پیرامون نبوت و رسالت، فاضل عرفان، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه (1383).
عنوان سوال:

معجزه چیست؟


پاسخ:

امام صادق(علیه السلام) در تعریف معجزه می فرماید: (و المعجزة علامةٌ لله لا یعطیها إلا انبیاءهُ و رُسُلَهُ و حججه لیعرف به صدق الصادق من کذب الکاذب؛ (معجزه) نشانه ای از خداوند است که آن را جز به پیامبران و فرستادگان و حجت های خود نمی دهد، تا به وسیله ی آن، راستگویی -مدّعیان ارتباط با خدا- از درغگویی -مدّعیان دروغین- شناخته شود.)[1]
در توضیح این حدیث شریف باید دانست که معجزه[2] چنان که از لفظش پیدا است یعنی عاجز کننده، و آن کار خارق العاده ای است که نوع بشر، حتی نوابغ در تمام زمانها از آوردن آن عاجز باشند، و اساساً معجزه فراتر از نیروی بشر است و پیامبران به اراده و مشیّت خدا، برای اثبات درستی ادعای رسالت خویش، انجام می دهند و دعوت به (مقابله به مثل) (تحدی) نیز می نمایند.
قرآن کریم از این واژه به (آیت)،[3] یعنی نشانه و علامت، و نیز به (بیّنه) تعبیر کرده است. و در روایات از جمله روایت فوق و فرهنگ متکلمان از آن نظر که این نشانه، ناتوانی سایر افراد را آشکار می سازد به (معجزه) تعبیر شده است.
قرآن کریم نقل می کند که مردم هر زمان، از پیامبران زمان خویش تقاضای (آیت) و (معجزه) می کردند و آن ها نیز به درخواست هایی که معقول و منطقی و در راستای حقیقت جویی بود، پاسخ مثبت می دادند، ولی اگر درخواست ها از سوی مردمی بهانه جو بود و به جهت دشمنی و مبارزه و معارضه با پیامبران صورت می گرفت، چون پیامبران برای اثبات رسالت خویش به مقدار لازم معجزه آورده بودند، به خواسته ی آن ها پاسخ نمی دادند.
قرآن کریم معجزه های زیادی را برای پیامبران نقل کرده است؛ مانند: زنده کردن مرده، علاج بیماران صعب العلاج و علاج کور مادرزاد، سخن گفتن در گهواره، تبدیل عصا به اژدها، خبر دادن از نهان و آینده و...[4]
از آنچه گفته شد، می توان چهار رکن اساسی برای معجزه بیان کرد:
1. کاری خارق العاده است که از حدود توانایی نوع بشر خارج بوده و هیچ کس هر چند نابغه باشد نمی تواند به اتکای نیروی انسانی، همانند آن را بیاورد؛
2. این کار خارق العاده تنها با اذن و مشیّت الهی صورت می گیرد؛
3. همراه با ادعای پیامبری است؛ یعنی آورنده آن، به عنوان یک سند زنده، آن را برای اثبات رسالت انجام دهد؛
4. همراه با (تحدی) است؛ یعنی فراخواندن به معارضه و مقابله به مثل؛ به این ترتیب که از تمام انسان ها دعوت کند که اگر می توانند و قدرت دارند، مانند آن را بیاورند.
بنابراین، اگر یکی از موارد یاد شده در کار نباشد، نمی توان آن را معجزه نامید.
منابعی برای آگاهی بیشتر
1. رسالت جهانی پیامبران و برهان رسالت، آیة الله جعفر سبحانی؛
2. درس هایی از اصول دین، هیات تحریریه مؤسسه در راه حق، ص 144145؛
3. فلسفه ی وحی ونبوت، محمدی ری شهری، ص 166 به بعد.
پی نوشتها:
[1]. بحارالانوار، ج11، ص71.
[2]. واژه ی (معجزه) از (عجز) مقابل قدرت گرفته شده و از وصفیّت به اسمیّت نقل گردیده و تا را به علامت نقل آورده اند، مانند تای صمدیة، و برخی آن را تای مبالغه می دانند، مانند تا در (علامة).
[3]. البته قرآن آثار خلقت خداوند را نیز که دلیلی قطعی و تردیدناپذیر بر وجود خداوند می باشد، به (آیات) تعبیر کرده است، و اما (آیه) به معنای معجزه، مانند: (قُلْ إِنَّمَا الآیاتُ عِنْدَ اللّهِ وَ إِنَّما أَنَا نَذِیرٌ مُبِینٌ؛ من فقط بیم دهنده ای آشکارم و آیه ها و نشانه ها نزد خدا -به دست او- است. (عنکبوت، 50) ا
ئ (و مان کان لِرسول أن یأتی بآیة إلاّ بإذن الله؛ هیچ رسولی این حق را نداشت که آیه و معجزه ای را بدون اذن خدا بیاورد) و نیز آیه ی 37 سوره ی انعام و آیه 15 سوره ی انعام و آیه ی 124 و آیه ی 20 سوره ی یونس و آیات دیگر.
[4]. ر.ک: وحی و نبوّت، ص 12.
منبع: پرسش ها و پاسخ هایی پیرامون نبوت و رسالت، فاضل عرفان، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه (1383).





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین