روایات اسلامی که مُفسِّر قرآن مجیدند، به پیروی از آن، به بیان و تشریح معاد جسمانی - روحانی پرداخته اند.[1] در این جا به چند نمونه از این روایات اشاره می شود: پیامبر اکرم (علیه السلام) می فرمایند: هر بنده ای که وارد بهشت شود، کنار سر و پاهایش دو فرشته ی حورالعین می نشینند و با بهترین صداها برای او آواز می خوانند، منتهی آواز آنها شیطانی نیست، تمجید و تقدیس خداوند است.[2] در صحیح مسلم و بخاری آمده است: قال رسول الله: من قتل نفسه بحدیدة جاء یوم القیامة و حدیدته فی یده یتوجأ بها فی بطنه فی بطن جهنم خالداً مخلداً فیها ابداً؛[3]پیامبر اکرم (علیه السلام)فرمود: کسی که با آهن خودکشی کرده باشد، روز قیامت در حالی که آن آهن را به دست دارد، (وارد می شود و) همان آهن را در شکمش می گذارند و با آن او را به قعر جهنم می فرستند... امیر مؤمنان، سرور معادباوران می فرماید: أخرجهم من ضرائح القبور واوکار الطیور و أوجرة السباع و مطارح المهالک سراعاً الی امره مهطعین الی معاده رعیلا صُمُوتا قیاماً صفوفاً...؛[4] در آن زمان (رستاخیز) آنها را از بیغوله های گور و لانه های پرندگان و جایگاه درندگان و میدان های جنگ بیرون می آورد، با شتاب به سوی فرمان پرودگار روی می آورند و به صورت دسته های خاموش و صفوف ایستاده حاضر می شوند. در جای دیگر می فرماید: واعلموا انّه لیس لهذا الجلد الرقیق صبر علی النار فارحموا نفوسکم؛[5] آگاه باشید این پوست نازک تن، طاقت آتش دوزخ را ندارد، پس بر خویشتن رحم کنید. دلالت این روایت بر وقوع معاد جسمانی - روحانی کاملاً روشن و بی نیاز از توضیح است. آوازه خوانی حوریان، محشور شدن شخص با همان آلت قتاله (آهن)، بیرون آوردن مردگان از صندوق قبرستان ها و خبر از سوختن همین پوست های دنیایی، همه و همه ترسیمگر معاد جسمانی - روحانی هستند. امام صادق (علیه السلام) پیشوای ششم مکتب تشیع در پاسخ ابن ابی العوجا[6] که درباره ی مجازات بدن دوم در قیامت سؤال می کرد، فرمودند: أرایت لو انّ رجلا اخذ لبنة فکرها ثم ردها فی ملبنها فهی هی و هی غیرها؛[7] بدن دوم مانند خشت خشک شده ای است که پس از نرم شدن و مخلوط کردن با آب به صورت اول در می آید. شیخ عباس قمی روایتی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) درباره ی شارب الخمر نقل می کند که فرمود: شراب خوار، با روی سیه، چشمان کبود، دهن کج، و در حالی که آب دهنش جاری و زبانش از پشت سرش بیرون شده است محشور می شود.[8] پی نوشتها: [1]. به قول سیدعبداله شبّر: معاد جسمانی - روحانی گفتار متین و مورد تأیید قرآن و روایات است، عقل نیز همین مطلب را تأیید می کند؛ چون روح و بدن در کسب طاعات و یا معاصی با هم بوده اند. حق الیقین، ج 2، ص 52. [2]. همان. [3]. ابوحامد غزالی، الدرة الفاخرة، ص 33. به نقل از: صحیح مسلم و صحیح بخاری. [4]. نهج البلاغه، ترجمه ی محمد دشتی، خطبه ی 82، بند 11. [5]. همان، خطبه ی 183، بند 15. [6]. عبدالکریم ابن ابی العوجا، زندیق معروف، در دستگاه خلافت عباسی قدرت و نفوذ و در پیروزی منصور بر راوندیه سهم مهمی داشت. مدتی شاگرد حسن بصری بود و بعد مرتد شد. عامل منصور او را اعدام کرد و این امر سبب شهرت او شد؛ وی خود را دارای برتری خاصی می دید، لذا با هر کسی وارد مباحثه نمی شد. موسوی بجنوردی، دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج 2، ص 688. [7]. سید عبدالله شبّر، حق الیقین، ج 2، ص 72. [8]. شیخ عباس قمی، منازل الاخرة، ص 68. منبع: آخرین سفر، رحیم لطیفی، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1385)
روایات اسلامی که مُفسِّر قرآن مجیدند، به پیروی از آن، به بیان و تشریح معاد جسمانی - روحانی پرداخته اند.[1] در این جا به چند نمونه از این روایات اشاره می شود:
پیامبر اکرم (علیه السلام) می فرمایند: هر بنده ای که وارد بهشت شود، کنار سر و پاهایش دو فرشته ی حورالعین می نشینند و با بهترین صداها برای او آواز می خوانند، منتهی آواز آنها شیطانی نیست، تمجید و تقدیس خداوند است.[2]
در صحیح مسلم و بخاری آمده است:
قال رسول الله: من قتل نفسه بحدیدة جاء یوم القیامة و حدیدته فی یده یتوجأ بها فی بطنه فی بطن جهنم خالداً مخلداً فیها ابداً؛[3]پیامبر اکرم (علیه السلام)فرمود: کسی که با آهن خودکشی کرده باشد، روز قیامت در حالی که آن آهن را به دست دارد، (وارد می شود و) همان آهن را در شکمش می گذارند و با آن او را به قعر جهنم می فرستند...
امیر مؤمنان، سرور معادباوران می فرماید:
أخرجهم من ضرائح القبور واوکار الطیور و أوجرة السباع و مطارح المهالک سراعاً الی امره مهطعین الی معاده رعیلا صُمُوتا قیاماً صفوفاً...؛[4] در آن زمان (رستاخیز) آنها را از بیغوله های گور و لانه های پرندگان و جایگاه درندگان و میدان های جنگ بیرون می آورد، با شتاب به سوی فرمان پرودگار روی می آورند و به صورت دسته های خاموش و صفوف ایستاده حاضر می شوند.
در جای دیگر می فرماید:
واعلموا انّه لیس لهذا الجلد الرقیق صبر علی النار فارحموا نفوسکم؛[5] آگاه باشید این پوست نازک تن، طاقت آتش دوزخ را ندارد، پس بر خویشتن رحم کنید.
دلالت این روایت بر وقوع معاد جسمانی - روحانی کاملاً روشن و بی نیاز از توضیح است. آوازه خوانی حوریان، محشور شدن شخص با همان آلت قتاله (آهن)، بیرون آوردن مردگان از صندوق قبرستان ها و خبر از سوختن همین پوست های دنیایی، همه و همه ترسیمگر معاد جسمانی - روحانی هستند.
امام صادق (علیه السلام) پیشوای ششم مکتب تشیع در پاسخ ابن ابی العوجا[6] که درباره ی مجازات بدن دوم در قیامت سؤال می کرد، فرمودند:
أرایت لو انّ رجلا اخذ لبنة فکرها ثم ردها فی ملبنها فهی هی و هی غیرها؛[7] بدن دوم مانند خشت خشک شده ای است که پس از نرم شدن و مخلوط کردن با آب به صورت اول در می آید.
شیخ عباس قمی روایتی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) درباره ی شارب الخمر نقل می کند که فرمود:
شراب خوار، با روی سیه، چشمان کبود، دهن کج، و در حالی که آب دهنش جاری و زبانش از پشت سرش بیرون شده است محشور می شود.[8]
پی نوشتها:
[1]. به قول سیدعبداله شبّر: معاد جسمانی - روحانی گفتار متین و مورد تأیید قرآن و روایات است، عقل نیز همین مطلب را تأیید می کند؛ چون روح و بدن در کسب طاعات و یا معاصی با هم بوده اند. حق الیقین، ج 2، ص 52.
[2]. همان.
[3]. ابوحامد غزالی، الدرة الفاخرة، ص 33. به نقل از: صحیح مسلم و صحیح بخاری.
[4]. نهج البلاغه، ترجمه ی محمد دشتی، خطبه ی 82، بند 11.
[5]. همان، خطبه ی 183، بند 15.
[6]. عبدالکریم ابن ابی العوجا، زندیق معروف، در دستگاه خلافت عباسی قدرت و نفوذ و در پیروزی منصور بر راوندیه سهم مهمی داشت. مدتی شاگرد حسن بصری بود و بعد مرتد شد. عامل منصور او را اعدام کرد و این امر سبب شهرت او شد؛ وی خود را دارای برتری خاصی می دید، لذا با هر کسی وارد مباحثه نمی شد. موسوی بجنوردی، دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج 2، ص 688.
[7]. سید عبدالله شبّر، حق الیقین، ج 2، ص 72.
[8]. شیخ عباس قمی، منازل الاخرة، ص 68.
منبع: آخرین سفر، رحیم لطیفی، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1385)
- [سایر] راجع به معاد جسمانی و روحانی چند تئوری و اندیشه در اسلام وجود دارد؟
- [سایر] نظر مشروح قرآن درباره ی معاد جسمانی - روحانی چیست؟ آیا در قرآن برای معاد جسمانی - روحانی مصداق و نمونه ای ذکر شده است؟
- [سایر] منشا تفاوت در روایات و دین اسلام در مورد معاد جسمانی و روحانی چیست ؟
- [سایر] معاد جسمانی است یا روحانی؟
- [سایر] آیا معاد جسمانی است یا روحانی؟
- [سایر] به چه دلیل معاد، جسمانی - روحانی است؟
- [سایر] قرآن و معاد جسمانی و روحانی؟
- [سایر] آیا معاد جسمانی و روحانی دلیل عقلی دارد یا خیر؟
- [سایر] لطفا با دلیل محکم اثبات کنید که معاد هم جسمانی هست و هم روحانی؟
- [سایر] آیا معاد جسمانی و روحانی است ؟دلیل عقلی دارد یا خیر؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] سلام کردن از مستحبات مؤکد است و در قرآن مجید و روایات اسلامی روی آن تأکید فراوان شده است و سزاوار است که سواره به پیاده و ایستاده به نشسته و کوچکتر به بزرگتر سلام کند.
- [آیت الله مظاهری] صدقه دادن از کارهای مستحب است و در روایات ما راجع به آن زیاد سفارش شده است، و موجب زیادی مال و دفع بلا و شفای مرض است و فرق آن با هبه این است که در صدقه قصد قربت شرط است، و بعد از آنکه فقیر صدقه را گرفت، صدقه دهنده نمیتواند آن را پس بگیرد.
- [آیت الله مظاهری] زن باید تمام بدن خود را از نامحرم بپوشاند، ولی نپوشانیدن صورت و کف دستها و روی آنها تا نرسیده به مچ، اگر شهوتانگیز یا فتنهانگیز و یا جالب نباشد، جائز است، گرچه پوشانیدن آنها برای یک زن با عفّت بسیار خوب است و بهخوبی از قرآن و روایات اهلبیت(سلاماللهعلیهم) و سیره آن بزرگواران استفاده میشود که روگرفتن زن، یک شعار اسلامی است و باید همه ما به شعارهای اسلامی و مذهبی اهمیّت خاصّی بدهیم.
- [امام خمینی] احکام قرض - قرض دادن از کارهای مستحبی است که در آیات قرآن و اخبار راجع به آن زیاد سفارش شده است، از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم روایت شده که هر کس به برادر مسلمان خود قرض بدهد مال او زیاد میشود و ملائکه بر او رحمت میفرستند و اگر با بدهکار خود مدارا کند، بدون حساب و به سرعت از صراط میگذرد و کسی که برادر مسلمانش از او قرض بخواهد و ندهد، بهشت بر او حرام میشود.
- [آیت الله سبحانی] فردی که به حد تکلیف رسیده ولی معترف به وجود خدا و یا وحدانیّت و یا نبوت پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) یا معاد(روز قیامت) نباشد بنابر احتیاط واجب نجس است. و همچنین اگر کسی یکی از احکام ضروری اسلام (مانند وجوب نماز و روزه و حج) را انکار کند و در نظر او ملازم با انکار یکی از امور یادشده باشد، نیز نجس می باشد.
- [آیت الله اردبیلی] غنا و هر آوازی که مشتمل بر باطل بوده یا موجب برانگیختن و تحریک شهوت شده و به نظر عرف، مناسب با مجالس فسق و فجور باشد، به تنهایی یا همراه با نواختن چیزی باشد، خواندن و گوش دادن و نیز یاد دادن و شغل قرار دادن آن حرام است. در روایات اسلامی (مَلاهی و غِنا) بسیار مذّمت شدهاند، از جمله در روایتی آمده: (خانهای که در آن شراب و آلات لَهْو و غِنا و قمار باشد، ملائکه به آن خانه وارد نمیشوند و دعای اهل خانه مستجاب نمیگردد و برکت از آن خانه برداشته میشود.)(1)
- [آیت الله سیستانی] صحت طلاق، از نظر فقه امامیه، شرایطی دارد که از نظر دیگر مذاهب اسلامی، هیچیک یا برخی از آنها در صحت طلاق معتبر نیست، لذا اگر شخص غیر امامی زن خود را به گونهای طلاق دهد که از نظر مذهبش صحیح و از نظر مذهب ما فاسد است، برای پیرو مذهب امامیه بنا به الزام طرف طبق احکام مذهبش جایز است که پس از انقضای عدّه آن زن در صورتی که از کسانی باشد که طبق مذهبشان عدّه دارد با او ازدواج کند. همچنین در صورتی که زن مطلقه از امامیه باشد، میتواند با دیگری، ازدواج نماید. برخی شرایط صحت طلاق از نظر امامیه، که از نظر دیگر مذاهب هیچیک، یا برخی از آنها معتبر نیست، عبارتند از: 1 طلاق در پاکی زن که در آن نزدیکی صورت نگرفته باشد. 2 طلاق قطعی باشد و بر چیزی معلّق نباشد. 3 طلاق با گفتار باشد، نه نوشتار. 4 طلاق از سر اختیار باشد، نه اجباری. 5 طلاق، با حضور دو شاهد عادل باشد.
- [آیت الله سبحانی] رباخواری حرام است و آن بر دو گونه است: نخست :ربای در قرض که در بحث قرض خواهد آمد. دوم: ربای در معامله است و آن این است که مقداری از جنسی را که با وزن یا پیمانه می فروشند به زیادتر از همان جنس بفروشد، مثلاً یک من گندم را به یک من و نیم بفروشد، در روایات اسلامی مذمّت از ربا بسیار شده است و از گناهان بسیار بزرگ محسوب می شود. احکام ربای معاوضی:
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . تعزیه و شبیه خوانی اگر مشتمل بر آلات لهو از قبیل طبل و شیپور و صنج نباشد و اشعار دروغ و غنا نخوانند و مرد لباس زن نپوشد و اجتماع مرد و زن در یک جا نباشد، اشکال ندارد. ولی سزاوار است که به تعزیه خوانی تنها اکتفا نکنند و مجالس روضه که در آنها علاوه بر ذکر مصائب حضرت خامس آل عبا علیه السلام ، معارف و عقاید اسلامی و تفسیر آیات و احادیث و احکام شرعیه بیان می شود نیز تشکیل دهند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] رباخواری حرام است و آن بر دوگونه است: نخست ربای در قرض که در بحث قرض به خواست خدا خواهد آمد، دوم ربای در معامله است و آن این است که مقداری از جنسی را که با وزن یا پیمانه می فروشند به زیادتر از همان جنس بفروشد، مثلاً یک من گندم را به یک من و نیم بفروشد، در روایات اسلامی مذمت از ربا بسیار شده است و از گناهان بسیار بزرگ محسوب می شود.