از آیات شریفه ی قرآن چنین استفاده می شود که خواب و مرگ هم سنخ و هم جنس هستند؛ همان گونه که با مرگ رابطه و علقه ی بین روح و بدن قطع می گردد، در خواب نیز این رابطه قطع می شود، الّا این که کیفیت قطع رابطه ی روح و بدن در خواب (شبیه مرگ) است، نه (عین مرگ).[1] خداوند می فرماید: (اللّهُ یَتَوَفَّی الاَْنْفُسَ حِینَ مَوْتِها وَ الَّتِی لَمْ تَمُتْ فِی مَنامِها فَیُمْسِکُ الَّتِی قَضی عَلَیْهَا الْمَوْتَ وَ یُرْسِلُ الاُْخْری إِلی أَجَل مُسَمًّی...)؛[2] خداست که جان ها را در دم مرگ می گیرد و آنها هم که نمرده اند در خواب می گیرد؛ پس هر یک از جان ها که مرگش رسیده باشد نگه می دارد و آن دیگری را به بدنش برمی گرداند تا مدتی معین... در آیه ای دیگر می فرماید: (وَ هُوَ الَّذِی یَتَوَفّاکُمْ بِاللَّیْلِ)؛[3] خدایی که چون شب به خواب می روید شما را می میراند. در این آیات، هم برای خواب و هم برای مرگ کلمه ی (توفّی) استعمال شده و این پیام را دارد که (این خداوند است که جان آدمیان را می گیرد (و توفّی می کند)). استعمال مشترک (توفّی) برای خواب و مرگ بدین سبب است که در هر دو حال، تصرفات نفس در بدن قطع می گردد. هم در خواب نفس انسانی و ناطقه هیچ گونه تصرفی در بدن ندارد، هم در مرگ؛ الّا این که در مرگ توفّایی رُخ می دهد که برگشتی در آن راه ندارد و علقه ی روح و بدن به تمام و کمال قطع می گردد، ولی در خواب چون این علاقه و ارتباط دوباره برمی گردد، کیفیتِ انقطاع روح از بدن ضعیف تر از مرگ است.[4] آیت الله جوادی آملی دراین باره می فرماید: ... به هنگام خواب، روح آدمی تعلّق خود را از بدن قطع می کند و جز حفظِ حیات گیاهی و مراتب پایینی از زیستِ جانوری، همه ی وابستگی های خود را از پیکر انسان برمی گیرد. از منظر ادبیات قرآن کریم در این مرحله خدا یا فرشتگانِ او، انسان را (قبض روح) می کند و پس از فرصتی معین آن را به بدن بازپس می فرستد، امّا ارواحی را که مهلتشان در دنیا به پایان رسیده است، نزد خود نگه می دارد... .[5] حضرت جوادالائمه(علیه السلام) حقیقت مرگ را چنین معرفی می کنند: مرگ همان خوابی است که هر شب به سراغ شما می آید جز این که مدتش طولانی است و انسان تا روز قیامت از آن بیدار نمی شود. هر کسی در خوابش آن اندازه از انواع خوشحالی ها و اقسام وحشت ها می بیند که نمی تواند به حساب آورد. پس حال خوشحالی و ترس در خواب چگونه است؟ این همان مرگ است؛ بنابراین برای آن آماده شوید.[6] پی نوشتها: [1]. ر.ک: محمد تقی مصباح یزدی، ره توشه، ج 1، ص 39 40، و معارف قرآن، ج 1 3، ص 451. ر.ک: محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج 11، ص 273. [2]. سوره ی زمر، آیه ی 42. [3]. سوره ی انعام، آیه ی 60. [4]. ر.ک: محمد حسین طباطبایی، همان، ج 17، ص 269، ج 7، ص 130، ج 11، ص 273؛ مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج 4، ص 646 647 و جعفر سبحانی، معاد انسان و جهان، ص 81 82. [5]. عبدالله جوادی آملی، حیات حقیقی انسان در قرآن، ج 15، ص 49 50. [6]. عبدالله جوادی آملی، معاد در قرآن، ج 4، ص 185 186، محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج 6، ص 154. منبع: مرگ، واقعیت ناشناخته، محسن میرزاپور، نشر انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1383).
از آیات شریفه ی قرآن چنین استفاده می شود که خواب و مرگ هم سنخ و هم جنس هستند؛ همان گونه که با مرگ رابطه و علقه ی بین روح و بدن قطع می گردد، در خواب نیز این رابطه قطع می شود، الّا این که کیفیت قطع رابطه ی روح و بدن در خواب (شبیه مرگ) است، نه (عین مرگ).[1]
خداوند می فرماید:
(اللّهُ یَتَوَفَّی الاَْنْفُسَ حِینَ مَوْتِها وَ الَّتِی لَمْ تَمُتْ فِی مَنامِها فَیُمْسِکُ الَّتِی قَضی عَلَیْهَا الْمَوْتَ وَ یُرْسِلُ الاُْخْری إِلی أَجَل مُسَمًّی...)؛[2] خداست که جان ها را در دم مرگ می گیرد و آنها هم که نمرده اند در خواب می گیرد؛ پس هر یک از جان ها که مرگش رسیده باشد نگه می دارد و آن دیگری را به بدنش برمی گرداند تا مدتی معین...
در آیه ای دیگر می فرماید:
(وَ هُوَ الَّذِی یَتَوَفّاکُمْ بِاللَّیْلِ)؛[3] خدایی که چون شب به خواب می روید شما را می میراند.
در این آیات، هم برای خواب و هم برای مرگ کلمه ی (توفّی) استعمال شده و این پیام را دارد که (این خداوند است که جان آدمیان را می گیرد (و توفّی می کند)). استعمال مشترک (توفّی) برای خواب و مرگ بدین سبب است که در هر دو حال، تصرفات نفس در بدن قطع می گردد. هم در خواب نفس انسانی و ناطقه هیچ گونه تصرفی در بدن ندارد، هم در مرگ؛ الّا این که در مرگ توفّایی رُخ می دهد که برگشتی در آن راه ندارد و علقه ی روح و بدن به تمام و کمال قطع می گردد، ولی در خواب چون این علاقه و ارتباط دوباره برمی گردد، کیفیتِ انقطاع روح از بدن ضعیف تر از مرگ است.[4]
آیت الله جوادی آملی دراین باره می فرماید:
... به هنگام خواب، روح آدمی تعلّق خود را از بدن قطع می کند و جز حفظِ حیات گیاهی و مراتب پایینی از زیستِ جانوری، همه ی وابستگی های خود را از پیکر انسان برمی گیرد. از منظر ادبیات قرآن کریم در این مرحله خدا یا فرشتگانِ او، انسان را (قبض روح) می کند و پس از فرصتی معین آن را به بدن بازپس می فرستد، امّا ارواحی را که مهلتشان در دنیا به پایان رسیده است، نزد خود نگه می دارد... .[5]
حضرت جوادالائمه(علیه السلام) حقیقت مرگ را چنین معرفی می کنند:
مرگ همان خوابی است که هر شب به سراغ شما می آید جز این که مدتش طولانی است و انسان تا روز قیامت از آن بیدار نمی شود. هر کسی در خوابش آن اندازه از انواع خوشحالی ها و اقسام وحشت ها می بیند که نمی تواند به حساب آورد. پس حال خوشحالی و ترس در خواب چگونه است؟ این همان مرگ است؛ بنابراین برای آن آماده شوید.[6]
پی نوشتها:
[1]. ر.ک: محمد تقی مصباح یزدی، ره توشه، ج 1، ص 39 40، و معارف قرآن، ج 1 3، ص 451. ر.ک: محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج 11، ص 273.
[2]. سوره ی زمر، آیه ی 42.
[3]. سوره ی انعام، آیه ی 60.
[4]. ر.ک: محمد حسین طباطبایی، همان، ج 17، ص 269، ج 7، ص 130، ج 11، ص 273؛ مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج 4، ص 646 647 و جعفر سبحانی، معاد انسان و جهان، ص 81 82.
[5]. عبدالله جوادی آملی، حیات حقیقی انسان در قرآن، ج 15، ص 49 50.
[6]. عبدالله جوادی آملی، معاد در قرآن، ج 4، ص 185 186، محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج 6، ص 154.
منبع: مرگ، واقعیت ناشناخته، محسن میرزاپور، نشر انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1383).
- [سایر] آیا خواب از سنخ مرگ است؟
- [سایر] آیا نفس و روح مبتلا به خواب یا مرگ میشود؟
- [سایر] آیا نفس و روح مبتلا به خواب یا مرگ میشود؟
- [سایر] آیا تأویل قرآن از سنخ معانی است یا مصادیق؟
- [سایر] حالت روح در بعد از مرگ، مثل همان حالت در زمان خواب است؟
- [سایر] آیا وقتی که مرگ در خواب به سراغ انسان بیاید با وقتی که مرگ در هوشیاری به سراغ انسان بیاید تفاوت دارد ؟
- [سایر] سلام، اگر کسی در خواب، با حرکتی، موجب ضرر یا مرگ کسی شود، آیا جبران ضرر یا دیه بر او ثابت میشود یا نه؟
- [سایر] شبهه: با توجه به این که در خیلی از جهات مرگ همانند خواب است آیا می توان گفت که عذاب آخرت هم همانند خوابهای آشفته است ؟
- [سایر] خواب نوعی مرگ است و وقتی ما می خواهیم روح ما چقدر می تواند از روح مادی ما جدا بشود و به آینده برود ؟ آیا روح ما می تواند به عالم برزخ برود ؟
- [سایر] با سلام خدمت شما جناب مرادی.چند وقتی است که بواسطه دیدن یک خواب دچار آزردگی روحی گشته ام و در کتابهای مختلف هم برای تعبیر آن جست و جو کرده ام ولی متاسفانه جواب صحیحی نیافته ام.از این رو بسیار آزرده خاطر و نگران هستم از ایکه مبادا خوابم به همان گونه تعبیر شود.با این حال که در موقع دیدن آن خواب هیچ یک از حالت های زد تعبیر خواب نظیر خوردن غذای سنگین و غیره بر من نبوده است.این خواب از این جهت مرا نگران کرده که مرگ عزیزترین شخص زندگی ام را دیدم.من به او خیلی وابسته هستم و نمی توانم دوری اش را تحمل کنم چه برسد به مرگ او.و حالا که در خواب مرگش را دیده ام بسیار ناراحت و اندوهگین هستم. لطفا مرا راهنمایی کنید.
- [آیت الله نوری همدانی] خوابی را که در آن محتلم شده نباید خواب اول حساب کرد بلکه اگر از آن خواب بیدار شود و دوباره بخوابد خواب اول حساب می شود .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] خوابی را که در آن محتلم شده نباید خواب اول حساب کرد بلکه اگر از آن خواب بیدار شود، و دوباره بخوابد خواب اول حساب می شود.
- [امام خمینی] خوابی را که در آن محتلم شده نباید خواب اول حساب کرد، بلکه اگراز آن خواب بیدار شود و دوباره بخوابد، خواب اول حساب می شود.
- [آیت الله بهجت] خوابی را که در آن محتلم شده خواب اول حساب نمیشود، بلکه اگر از آن خواب بیدار شود و دوباره بخوابد خواب اول حساب میشود.
- [آیت الله سبحانی] خوابی را که در آن محتلم شده، نباید خواب اول حساب کرد، بلکه اگر از آن خواب بیدار شود و دوباره بخوابد خواب اول حساب می شود.
- [آیت الله مکارم شیرازی] خوابی که در آن محتلم شده خواب اول حساب نمی شود ولی اگر از آن خواب بیدار شود و دوباره بخوابد خواب اول حساب می شود.
- [آیت الله اردبیلی] خوابی که در آن محتلم شده، خواب اوّل محسوب نمیشود، بلکه اگر از آن خواب بیدار شود و دوباره بخوابد، خواب اوّل حساب میشود.
- [آیت الله خوئی] مراد از خواب اول و دوم و سوم- درصورتی که انسان در خواب محتلم شود- خوابی است که بعد از بیدار شدن بخوابد و اما خوابی که در آن محتلم شده خواب اول حساب نمیشود.
- [آیت الله وحید خراسانی] مراد از خواب اول در صورتی که انسان در خواب محتلم شود خوابی است که بعد از بیدار شدن بخوابد و اما خوابی که در ان محتلم شده خواب اول حساب نمی شود
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] مراد از خواب اول و دوم و سوم - در صورتی که انسان در خواب محتلم شود - خوابی است که بعد از بیدار شدن بخوابد و اما خوابی که در آن محتلم شده خواب اول حساب نمی شود.