مفسران در ذیل تفسیر آیه شریفه : کل یوم هو فی شأن )(1) : او هر زمان در شأن و کاری است. آورده اند که تنوع و دگرگونی در بهشت نیز وجود دارد و بهشتیان به اراده خداوند هر روز در شأن و کاری هستند. و در حدیثی از امام صادق (ع) آمده است : (انّ الله خلق جنّهً لم یرها عین، و لم یطّلع علیها مخلوق، یفتحها الرّب تبارک و تعالی کلَّ صباح فیقول ازدادی طیباً ازدادی ریحاً )خداوند بهشتی آفریده که هیچ چشمی ندیده، هیچ مخلوقی از آن آگاه نیست، پروردگار متعال هر صبحگاه آن را می گشاید و می گوید : بوی خوشت را افزون کن ! و نسیمت را بیفزای (2) ! و از امام باقر (ع) منقول است : ( انّ اهل الجنّهِ توضّع لهم موائد علیها مِن سائر ما یشتهونه من الاطعمه التی لا الَذَّ منها ولا اطیب، ثمَّ یرفعون عن ذلک الی غیره )(3) : برای اهل بهشت، سفره هایی می گسترانند که برآن، آنچه که مورد علاقه شان از طعامهاست قرار داده می شود طعامهایی که از آن لذیذتر و خوشبوتر نیست، سپس آنها را از سر آن سفره بلند کرده و سفره دیگری برای آنها می گسترانند. این تعابیر نشان می دهد که در آنجا تکراری وجود ندارد بلکه هر لحظه عنایات و الطاف تازه ای است. و لذا هرچه می گذرد و هرچه انسان بیشتر می بیند شوق ولذت و اشتیاقش بیشتر می شود و لذا به هیچ وجه در آنجا یکنواختی مشاهده نمی شود. پی نوشت: 1- رحمن / 29. 2- بحار الأنوار، ج 8، ص 199، ح 198. 3- بحار الأانوار، ج 8، ص 199،ح 199. منبع: تصویر بهشت و بهشتیان در قرآن کریم، فاطمه کریمی، انتشارات جامعه القرآن الکریم .
مفسران در ذیل تفسیر آیه شریفه : کل یوم هو فی شأن )(1) : او هر زمان در شأن و کاری است. آورده اند که تنوع و دگرگونی در بهشت نیز وجود دارد و بهشتیان به اراده خداوند هر روز در شأن و کاری هستند. و در حدیثی از امام صادق (ع) آمده است : (انّ الله خلق جنّهً لم یرها عین، و لم یطّلع علیها مخلوق، یفتحها الرّب تبارک و تعالی کلَّ صباح فیقول ازدادی طیباً ازدادی ریحاً )خداوند بهشتی آفریده که هیچ چشمی ندیده، هیچ مخلوقی از آن آگاه نیست، پروردگار متعال هر صبحگاه آن را می گشاید و می گوید : بوی خوشت را افزون کن ! و نسیمت را بیفزای (2) ! و از امام باقر (ع) منقول است : ( انّ اهل الجنّهِ توضّع لهم موائد علیها مِن سائر ما یشتهونه من الاطعمه التی لا الَذَّ منها ولا اطیب، ثمَّ یرفعون عن ذلک الی غیره )(3) : برای اهل بهشت، سفره هایی می گسترانند که برآن، آنچه که مورد علاقه شان از طعامهاست قرار داده می شود طعامهایی که از آن لذیذتر و خوشبوتر نیست، سپس آنها را از سر آن سفره بلند کرده و سفره دیگری برای آنها می گسترانند. این تعابیر نشان می دهد که در آنجا تکراری وجود ندارد بلکه هر لحظه عنایات و الطاف تازه ای است. و لذا هرچه می گذرد و هرچه انسان بیشتر می بیند شوق ولذت و اشتیاقش بیشتر می شود و لذا به هیچ وجه در آنجا یکنواختی مشاهده نمی شود.
پی نوشت:
1- رحمن / 29.
2- بحار الأنوار، ج 8، ص 199، ح 198.
3- بحار الأانوار، ج 8، ص 199،ح 199.
منبع: تصویر بهشت و بهشتیان در قرآن کریم، فاطمه کریمی، انتشارات جامعه القرآن الکریم .
- [سایر] یکنواخت بودن زندگی چه اثر سوئی می گذارد؟ و آیا کسی را دیده اید که از زندگی مرفّه خود رنج ببرد؟
- [سایر] زندگی در بهشت چگونه است؟
- [سایر] آیا عکس العمل کودکان در مقابل عوامل اضطراب یکنواخت است؟
- [سایر] آیا عکس العمل کودکان در مقابل عوامل اضطراب یکنواخت است؟
- [سایر] زندگیم بسیار یکنواخت شده است.هر روز تکرار دیروز است، بدون کوچکترین تغییری. همه نا امیدم کرده اند. حوصله هیچ کس را ندارم. بی حس شده ام. حوصله ادامه زندگی را ندارم.زیاد به خود کشی فکر میکنم
- [سایر] آیا زندگی اخروی فردی است یا اجتماعی یعنی همه در یک بهشت حضور دارند البته با اختلاف درجات؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا بهشت و جهنم و زندگی بشر در جهان آخرت برای همیشه جاوید میماند یا پایانی دارد؟ متشکرم
- [سایر] با شوهرم چه رفتاری داشته باشم که زندگیم سرشار از محبت و عشق باشه و یکنواخت نشه؟
- [سایر] اگر بنا بود انسان در بهشت زندگی کند، برای چه قبل از آن زمین را خلق کرد. وقتی بنا بود انسان در بهشت زندگی کند، دیگر لازم نبود زمین و هرچه در آسمانها و زمین هست از جمله حیوانات منقرض شده مثل دایناسورها برای او خلق شود؟
- [سایر] اگر بنا بود که انسان در بهشت زندگی کند، چرا زمین و هرچه در آسمانها و زمین هست از جمله حیوانات منقرض شده برای او خلق شده است؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] محلّی را که انسان برای اقامت و زندگی خود اختیار کرده به نحوی که در نظر متعارف مردم محل زندگی او محسوب میشود وطن اوست؛ چه در آنجا به دنیا آمده و وطن پدر و مادرش باشد، یا خودش آن جا را برای زندگی اختیار کرده باشد و همچنین جایی را که انسان محلّ زندگی خود قرار داده و مثل کسی که آنجا وطن دائمی اوست در آنجا زندگی میکند که اگر مسافرتی برای او پیش آید، دوباره به همانجا برمیگردد؛ اگر چه قصد نداشته باشد که همیشه در آنجا بماند، وطن او محسوب میشود.
- [آیت الله شبیری زنجانی] سرمایهای که مورد نیاز انسان است و با کمتر از آن زندگی او در حدّ آبرو و شؤونش اداره نمیشود خمس ندارد، یعنی میتواند از درآمد خود برداشته و جزء سرمایه کند، همچنین است اموالی که برای تأمین مخارج آتیه زندگی خود، پسانداز میکند ولی اگر با پرداختن خمس این اموال، مشکلی در اداره زندگی او پدید نمیآید باید خمس آن را بدهد.
- [آیت الله وحید خراسانی] محلی را که انسان برای اقامت و زندگی خود اختیار کرده وطن اوست ولی اگر در ان جا به دنیا امده و وطن پدر و مادرش باشد اختیار کردن برای زندگی معتبر نیست بلکه تا اعراض نکرده وطن اوست
- [آیت الله سبحانی] محلی را که انسان برای اقامت و زندگی خود اختیار کرده وطن اوست، چه در آنجا به دنیا آمده و وطن پدر و مادرش باشد، یا خودش آنجا را برای زندگی اختیار کرده باشد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . محلی را که انسان برای اقامت و زندگی خود اختیار کرده وطن اوست، چه در آنجا به دنیا آمده و وطن پدر و مادرش باشد، یا خودش آن جا را برای زندگی اختیار کرده باشد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] محلی را که انسان برای اقامت و زندگی خود اختیار کرده وطن او است؛ چه در آنجا به دنیا آمده و وطن پدر و مادرش باشد یا خودش آنجا را برای زندگی اختیار کرده باشد.
- [امام خمینی] محلی را که انسان برای اقامت و زندگی خود اختیار کرده وطن اوست چه در آن جا به دنیا آمده و وطن پدر و مادرش باشد، یا خودش آن جا را برای زندگی اختیار کرده باشد.
- [آیت الله مظاهری] محلی را که انسان برای اقامت و زندگی خود اختیار کرده وطن اوست چه در آنجا به دنیا آمده و وطن پدر و مادرش باشد، یا خودش آنجا را برای زندگی اختیار کرده باشد.
- [آیت الله جوادی آملی] .خانمی که درآمدی دارد و هزینه زندگی او به عهده شوهرش است، اگر شوهرش مخارج زندگی او را نپردازد و ایشان از درآمد خودش هزینه نماید، آن مقداری که صرف کرده است, جزء هزینه او شمرده میشود و خمس ندارد.
- [آیت الله سیستانی] محلی را که انسان برای اقامت دائمی و زندگی خود اختیار کرده ، وطن اوست ، چه در آنجا به دنیا آمده و وطن پدر و مادرش باشد ، یا خودش آنجا را برای زندگی اختیار کرده باشد .