چرا از نعمات بهشتی برای مؤمنان و متقین به عنوان ارث یاد می شود؟
در آیات متعدد قرآن از نعمات بهشتی به عنوان ارث یاد شده است از جمله ( وَنَودُو اَن تلکم الجنّه اوُرثتموها بما کنتم تعملون ) (1) به بهشتیان ندا داده می شود این بهشت را به خاطر اعمال پاکتان به ارث بردید. و یا در جای دیگر می فرماید : ( الذّین یرثون الفردوس هم فیها خالدون )(2) : کسانی که فردوس را به ارث می برند در آنجا جاویدانند. تعبیر به ارث شاید به این دلیل باشد که مؤمنان بدون زحمت زیاد به آن می رسند مانند ارث که از ما ترک میت به ورثه می رسد بدون زحمت است و کارهای نیکی که در دنیا مؤمنین انجام داده اند در برابر آن همه نعمت در بهشت بسیار ناچیز است. و تفسیر دیگری اشاره به این دارد که تعبیر به ارث شاید به سرانجام کار مؤمنان است مانند میراث که در پایان کار به وارث می رسد. در آیه شریفه : ( تلک الجنه التی اورثتموها بما کنتم تعلمون )(3) از یک سو مقابله با اعمال را مطرح می نماید و از سوی دیگر ارث را که معمولاً نعمتی بدون تلاش و زحمت است و اشاره به این مطلب دارد که اعمال انسان پایه اصلی نجات اوست ولی آنچه را که دریافت می دارد در مقایسه با اعمالش آنقدر برتری دارد که گویی همه را به طور رایگان از فضل الهی به دست آورده است. و در حدیثی از پیامبر اکرم (ص) از زاویه دیگری به این ارث توجه می شود که می فرماید : ( ما من احد الا و له منزل فی الجنه و منزل فی النار فامّا الکافر فیرث المؤمن منزله من النار و المؤمن یرث الکافر منزله من الجنه فذلک قوله اورثتموها بما کنتم تعملون )(4) :هر کسی بدون استثناء جایگاهی در بهشت و جایگاهی در دوزخ دارد، کافران جایگاه دوزخی مؤمنان را به ارث می برند و مؤمنان جایگاه بهشتی کافران را و این است معنای گفتار خداوند، که فرمودند به ارث می برید بهشت را به خاطر آنچه انجام داده اید. لذا درهای سعادت و شقاوت به روی همگان باز است و هیچکس در آغاز، بهشتی و یا دوزخی آفریده نشده بلکه هر کس استعداد رسیدن به هر دو را دارد و این اراده خود فرد است که سرنوشت خود را تعیین و محتوم می کند و بدیهی است وقتی که مؤمنان با اعمال خود به بهشت می روند و کافران به دوزخ، جای خالی هر کدام به طور طبیعی در اختیار دیگری قرار خواهد گرفت. و آیه شریفه فوق و حدیث فوق الذکر دلالتی نیز بر نفی جبر، و آزاد و مخیّر بودن انسان می باشد. پی نوشت: 1- اعراف / 43. 2- مؤمنون / 11. 3- زخرف / 72. 4- نور الثقلین، ج 2، ص 31، و تفسیر قرطبی، ج 4، ص 2645. منبع: تصویر بهشت و بهشتیان در قرآن کریم، فاطمه کریمی، انتشارات جامعه القرآن الکریم
عنوان سوال:

چرا از نعمات بهشتی برای مؤمنان و متقین به عنوان ارث یاد می شود؟


پاسخ:

در آیات متعدد قرآن از نعمات بهشتی به عنوان ارث یاد شده است از جمله ( وَنَودُو اَن تلکم الجنّه اوُرثتموها بما کنتم تعملون ) (1) به بهشتیان ندا داده می شود این بهشت را به خاطر اعمال پاکتان به ارث بردید. و یا در جای دیگر می فرماید : ( الذّین یرثون الفردوس هم فیها خالدون )(2) : کسانی که فردوس را به ارث می برند در آنجا جاویدانند. تعبیر به ارث شاید به این دلیل باشد که مؤمنان بدون زحمت زیاد به آن می رسند مانند ارث که از ما ترک میت به ورثه می رسد بدون زحمت است و کارهای نیکی که در دنیا مؤمنین انجام داده اند در برابر آن همه نعمت در بهشت بسیار ناچیز است. و تفسیر دیگری اشاره به این دارد که تعبیر به ارث شاید به سرانجام کار مؤمنان است مانند میراث که در پایان کار به وارث می رسد. در آیه شریفه : ( تلک الجنه التی اورثتموها بما کنتم تعلمون )(3) از یک سو مقابله با اعمال را مطرح می نماید و از سوی دیگر ارث را که معمولاً نعمتی بدون تلاش و زحمت است و اشاره به این مطلب دارد که اعمال انسان پایه اصلی نجات اوست ولی آنچه را که دریافت می دارد در مقایسه با اعمالش آنقدر برتری دارد که گویی همه را به طور رایگان از فضل الهی به دست آورده است.
و در حدیثی از پیامبر اکرم (ص) از زاویه دیگری به این ارث توجه می شود که می فرماید : ( ما من احد الا و له منزل فی الجنه و منزل فی النار فامّا الکافر فیرث المؤمن منزله من النار و المؤمن یرث الکافر منزله من الجنه فذلک قوله اورثتموها بما کنتم تعملون )(4) :هر کسی بدون استثناء جایگاهی در بهشت و جایگاهی در دوزخ دارد، کافران جایگاه دوزخی مؤمنان را به ارث می برند و مؤمنان جایگاه بهشتی کافران را و این است معنای گفتار خداوند، که فرمودند به ارث می برید بهشت را به خاطر آنچه انجام داده اید. لذا درهای سعادت و شقاوت به روی همگان باز است و هیچکس در آغاز، بهشتی و یا دوزخی آفریده نشده بلکه هر کس استعداد رسیدن به هر دو را دارد و این اراده خود فرد است که سرنوشت خود را تعیین و محتوم می کند و بدیهی است وقتی که مؤمنان با اعمال خود به بهشت می روند و کافران به دوزخ، جای خالی هر کدام به طور طبیعی در اختیار دیگری قرار خواهد گرفت.
و آیه شریفه فوق و حدیث فوق الذکر دلالتی نیز بر نفی جبر، و آزاد و مخیّر بودن انسان می باشد.
پی نوشت:
1- اعراف / 43.
2- مؤمنون / 11.
3- زخرف / 72.
4- نور الثقلین، ج 2، ص 31، و تفسیر قرطبی، ج 4، ص 2645.
منبع: تصویر بهشت و بهشتیان در قرآن کریم، فاطمه کریمی، انتشارات جامعه القرآن الکریم





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین