برخی ممکن است اشکال کنند که امامت در سنین کودکی با قاعده لطف سازگاری ندارد؛ زیرا لطف مقرب آن است که خداوند هر عملی را که در راستای اهداف خلقت برای رسیدن انسان به کمال موثر است انجام دهد و گرنه نقض غرض خلقت است ، و لذا لطف بر خداوند لازم است . از این رو اعطای امامت به کودک از آنجا که مورد شک و ترید برخی از افراد قرار خواهد گرفت خلاف قاعده لطف است . گاهی لطف اقتضا می کند که امامت در سنین کودکی باشد ، زیرا همان گونه که اشاره شد هم مردم با آن امتحان می شوند و هم گروهی به امامت او یقین پیدا می کنند. و در ضمن می فهمند که امامت به لیاقت است نه به سن . با وجود این امتیازات و از آنجا که بر هر فرد لازم است که تحقیق کند ، دیگر هرگز جای شک و تردید باقی نمی ماند. منبع : موعود شناسی وپاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی ، انتشارات مسجد مقدس جمکران
برخی ممکن است اشکال کنند که امامت در سنین کودکی با قاعده لطف سازگاری ندارد؛ زیرا لطف مقرب آن است که خداوند هر عملی را که در راستای اهداف خلقت برای رسیدن انسان به کمال موثر است انجام دهد و گرنه نقض غرض خلقت است ، و لذا لطف بر خداوند لازم است . از این رو اعطای امامت به کودک از آنجا که مورد شک و ترید برخی از افراد قرار خواهد گرفت خلاف قاعده لطف است .
گاهی لطف اقتضا می کند که امامت در سنین کودکی باشد ، زیرا همان گونه که اشاره شد هم مردم با آن امتحان می شوند و هم گروهی به امامت او یقین پیدا می کنند. و در ضمن می فهمند که امامت به لیاقت است نه به سن . با وجود این امتیازات و از آنجا که بر هر فرد لازم است که تحقیق کند ، دیگر هرگز جای شک و تردید باقی نمی ماند.
منبع : موعود شناسی وپاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی ، انتشارات مسجد مقدس جمکران
- [سایر] آیا قاعده لطف را مسلمانان از مسیحیان گرفته اند؟
- [سایر] آیا موضوع غیبت با وظیفه هدایت گری امام علیه السلام سازگاری دارد؟
- [سایر] آیا عقل، امامت کودک را تأیید میکند؟
- [سایر] چگونه کودک پنج ساله امام میشود؟
- [سایر] آیا از منظر تاریخ، امامت در کودک تجسم یافته است؟
- [سایر] چگونه ممکن است یک کودک به مقام امامت برسد؟
- [سایر] آیا قرآن مؤید امامت و نبوت کودک است ؟
- [سایر] چرا خداوند امامت را در کودک قرار داد؟
- [سایر] آیا عقل ، امامت کودک را تایید می کند؟
- [سایر] چگونه ممکن است یک کودک پنج ساله، امام شود؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] هر کودک نابالغی مالی را پیدا کند احتیاط واجب آن است که ولی او اعلان نماید و چنانچه تا یک سال صاحب آن پیدا نشد مطابق یکی از دستورهای چهارگانه گذشته، آنچه مطابق مصلحت کودک است عمل می نماید.
- [آیت الله اردبیلی] بر مادر واجب نیست که به نحو رایگان یا با دریافت مزد کودک را شیر دهد، ولی در صورتی که راه تغذیه منحصر به شیر مادر باشد و امکان استفاده از شیر غیر مادر وجود نداشته باشد و یا موجب ضرر و زیان برای کودک شود، بر خود مادر واجب است کودک را شیر بدهد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر زنی بچهای را با شرایطی که در مسأله (2483) و بعد از آن، گفته خواهد شد شیر دهد، رابطههای رضاعی زیر پدید میآید، این روابط که نسبی آنها موجب محرمیت میشود رضاعی آنها نیز سبب محرمیت میگردد: 1 - آن زن مادر رضاعی کودک میشود. 2 - شوهر آن زن که شیر از اوست، پدر رضاعی کودک میشود. 3 - پدر و مادر آن مرد و اجداد او - اگر چه رضاعی باشند - جدّ و جدّه پدری رضاعی آن کودک میشوند. 4 - پدر و مادر آن زن و اجداد او - اگر چه رضاعی باشند - جدّ و جدّه مادری رضاعی آن کودک میشوند. 5 - پسران - نسبی و رضاعی - آن مرد یا زن، برادران رضاعی کودک و دختران - نسبی و رضاعی - آنها خواهران رضاعی او میشوند. 6 - نوادگان - نسبی و رضاعی - آن مرد یا زن، برادرزادگان و خواهر زادگان رضاعی کودک میشوند. 7 - برادر - نسبی و رضاعی - آن مرد عموی رضاعی و خواهر - نسبی و رضاعی - او عمه رضاعی کودک میشوند. 8 - برادر - نسبی و رضاعی - آن زن دایی رضاعی و خواهر - نسبی و رضاعی - او خاله رضاعی کودک میشوند. 9 - عمو و عمه و دایی و خاله آن مرد - هر چند با واسطه باشند - به ترتیب عمو و عمه و دایی و خاله پدر رضاعی کودک میشوند. 10 - عمو و عمه و دایی و خاله آن زن - هر چند با واسطه باشند - به ترتیب عمو و عمه و دایی و خاله مادر رضاعی کودک میشوند.
- [آیت الله اردبیلی] در صورتی که مادر از حقّ حضانت خود بگذرد و به گونهای باشد که حقّ کودک از بین نرود و در تربیت و نگهداری کودک اهمال نشود، پدر نمیتواند او را به حضانت مجبور نماید.
- [آیت الله اردبیلی] (حِضانت) یعنی نگهداری و پرورش کودک حق و تکلیف پدر و مادر است.
- [آیت الله وحید خراسانی] در مذهب عامه زن میت از تمام انچه از میت مانده از نقود و متاع و اراضی و بساتین و غیر اینها ارث می برد ولی در مذهب امامیه زن از زمین نه از عین ان و نه از قیمت ان ارث نمی برد بنابراین اگر میت از عامه وزن او شیعه باشد بنا به قاعده الزام زن شیعه از زمین ارث می برد انچه گذشت قسمتی از مسایلی است که بر مبنای قاعده الزام ذکر شده است موارد دیگری مانند وصیت برای وارث و عقد در حال احرام و شفعه به جوار و خیار شرط و خیار تصریه و غیر اینها مورد جریان قاعده الزام است
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر کودکی از زنا متولد شود. الف: اگر زن و مرد هر دو زنا کار باشند نه آنهااز کودک ارث میبرند ونه کودک از آنهاارث میبرد ب: اگر یکی از آن دو زنا کار باشند ولی دیگری فکر میکرده که حلال است کودک و زانی از همدیگر ارث نمیبرند ولی کودک نسبت به فردی که فکر میکرده حلال است ولد شبهه محسوب میشود و ازیکدیگر ارث میبرند. ج: اگر ولد الزنا ازدواج کند زن و فرزندان او طبق احکام ارث از او ارث میبرند.
- [آیت الله اردبیلی] در ولایت و سرپرستی پدر و جدّ پدری، عدالت آنان شرط نیست، ولی هرگاه برای حاکم شرع ثابت شود که سرپرستی آنان به ضرر کودک یا سفیه و یا دیوانه میباشد، باید آنان را از تصرّف در اموال کودک یا سفیه و یا دیوانه منع کند و شخص دیگری را که امین باشد منصوب نماید، مگر این که با ضمیمه کردن امین به پدر و جدّ پدری، بتوان سرپرستی آنان را در جهت مصلحت کودک، سفیه یا دیوانه اصلاح نمود.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه طبیب به هنگام جراحی بیمار یا ختنه کردن کودک بر اثر سهل انگاری ضرری به بیمار یا کودک برساند، یا سبب مرگ او گردد ضامن است و همچنین اگر خطا کند و سبب زیانی شود، ولی اگر کوتاهی نکرده و مرتکب خطا نشده است، بلکه بر اثر عوامل دیگری، بیمار معیوب گردد یا بمیرد ضامن نیست به شرط این که در مورد کودک با اجازه ولی اقدام کرده باشد.
- [آیت الله بهجت] اگر مقداری از مال مضاربه بدون کوتاهی عامل به سوختن یا دزدی و مانند آن از بین برود، در جبران کردن آن به سود حاصل، تأمل است و مقتضای قاعده عدم جبران است.