برخی میگویند: امامت در سنین کودکی عقلاً محال است. در پاسخ میگوییم: امر محال بر سه قسم است: 1. محال ذاتی: که فی حد نفسه محال است بدون درنظر گرفتن امری دیگر، مثل اجتماع نقیضین یا ارتفاع نقیضین. 2. محال وقوعی: که وقوع آن محال است، مثل وقوع معلول بدون علت. 3. محال عادی: که وقوع ان طبق قوانین شناخته شدۀ طبیعت محال است ولی نه ذاتاً محال است و نه مستلزم محال. همانند کارهایی که بر آن معجزه صدق میکند. درمورد امامت در سنین کودکی میگوییم: این مسئله، محال ذاتی یا وقوعی نیست، زیرا خداوند متعال قادر است تا تمام شرایط رسالت و امامت را در کودک قرار دهد. عقل انسان این مطالب را بعدی نمیداند. و نبوت حضرتیحیی و عیسی(ع) بهترین شاهد صدق بر این مدعا است. محمدبنحسن صفار به سند خود از علیبناسباط نقل کرده و گفت: (رأیت ابا جعفر(ع) قد خرج علی فاحددت النظر الیه و الی رأسه و الی رجله لأصف قامته لأصحابنا بمصر، فخر ساجدا. فقال ان الله احتج فی الامامة مثل ما احتج فی النبوة. قال الله تعالی: یَا یَحْیَیٰ خُذِ الْکِتَابَ بِقُوَّةٍ وَآتَیْنَاهُ الْحُکْمَ صَبِیًّا و قال الله: وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ آتَیْنَاهُ حُکْمًا وَعِلْمًا وَکَذَٰلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ فقد یجوز ان یؤتی الحکمة و هو صبی و یجوز ان یؤتی و هو ابن اربعین سنة)؛ (اباجعفر(ع) را درحالیکه بر من وارد میشد مشاهده کردم. خوب به سروپای مبارکش نظاره کردم تا بتوانم بر اصحاب خود رد مصر آن حضرت را توصیف نمایم. ناگهان مشاهده کردم که حضرت به سجده افتاد و فرمود: (خداوند احتجاج نموده در امر امامت به آنچه در امر نبوت احتجاج کرده است، و میفرماید: (و آتیناهُ الحکمَ صَبیاً)(1) و نیز میفرماید: (فَلَما بَلَغَ اَشّدَهُ و بَلَغَ اَربَعینَ سَنَةً)(2) پس گاهی ممکن است که خداوند به کسی حکمت عطا کند درحالیکه کودکی بیش نیست، همانگونه که جایز است به کسی دیگر در سنین چهل سالگی حکمت عطا فرماید.)(3) پینوشتها: 1. مریم، 12. 2. یوسف، 22. 3. بصائر الدرجات، ص258، ح10. منبع: پورتال جامع مهدویت
برخی میگویند: امامت در سنین کودکی عقلاً محال است. در پاسخ میگوییم:
امر محال بر سه قسم است:
1. محال ذاتی: که فی حد نفسه محال است بدون درنظر گرفتن امری دیگر، مثل اجتماع نقیضین یا ارتفاع نقیضین.
2. محال وقوعی: که وقوع آن محال است، مثل وقوع معلول بدون علت.
3. محال عادی: که وقوع ان طبق قوانین شناخته شدۀ طبیعت محال است ولی نه ذاتاً محال است و نه مستلزم محال. همانند کارهایی که بر آن معجزه صدق میکند.
درمورد امامت در سنین کودکی میگوییم: این مسئله، محال ذاتی یا وقوعی نیست، زیرا خداوند متعال قادر است تا تمام شرایط رسالت و امامت را در کودک قرار دهد. عقل انسان این مطالب را بعدی نمیداند. و نبوت حضرتیحیی و عیسی(ع) بهترین شاهد صدق بر این مدعا است.
محمدبنحسن صفار به سند خود از علیبناسباط نقل کرده و گفت: (رأیت ابا جعفر(ع) قد خرج علی فاحددت النظر الیه و الی رأسه و الی رجله لأصف قامته لأصحابنا بمصر، فخر ساجدا. فقال ان الله احتج فی الامامة مثل ما احتج فی النبوة. قال الله تعالی: یَا یَحْیَیٰ خُذِ الْکِتَابَ بِقُوَّةٍ وَآتَیْنَاهُ الْحُکْمَ صَبِیًّا و قال الله: وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ آتَیْنَاهُ حُکْمًا وَعِلْمًا وَکَذَٰلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ فقد یجوز ان یؤتی الحکمة و هو صبی و یجوز ان یؤتی و هو ابن اربعین سنة)؛ (اباجعفر(ع) را درحالیکه بر من وارد میشد مشاهده کردم. خوب به سروپای مبارکش نظاره کردم تا بتوانم بر اصحاب خود رد مصر آن حضرت را توصیف نمایم. ناگهان مشاهده کردم که حضرت به سجده افتاد و فرمود: (خداوند احتجاج نموده در امر امامت به آنچه در امر نبوت احتجاج کرده است، و میفرماید: (و آتیناهُ الحکمَ صَبیاً)(1) و نیز میفرماید: (فَلَما بَلَغَ اَشّدَهُ و بَلَغَ اَربَعینَ سَنَةً)(2) پس گاهی ممکن است که خداوند به کسی حکمت عطا کند درحالیکه کودکی بیش نیست، همانگونه که جایز است به کسی دیگر در سنین چهل سالگی حکمت عطا فرماید.)(3)
پینوشتها:
1. مریم، 12.
2. یوسف، 22.
3. بصائر الدرجات، ص258، ح10.
منبع: پورتال جامع مهدویت
- [سایر] آیا عقل ، امامت کودک را تایید می کند؟
- [سایر] چه چیزی عقل کودک را در دوران جنینی می افزاید؟
- [سایر] آیا عقل هم این فشار و عذاب را تأیید می کند؟
- [سایر] اگر عقل دین را تأیید می کند چرا همه عاقل ها دیندار نیستند؟
- [سایر] چرا همه دین دار نیستند آیا عقل دین را تأیید می کند؟
- [سایر] جایگاه عقل و عقلانیت حقیقتاً در اسلام کجاست؟ به نظر میرسد اسلام عقل را تا جایی مشروع میداند که احکام او را تأیید کند. وقتی احکامی همچون مباح دانستن خون فرزند توسط پدر یا حرام دانستن بهره که امروزه دلایل منطقی همچون ترجیح زمانی پول، انتظارات تورمی را دارد و یا دادن حضانت دختر 8 ساله به پدر را اگر عقل تأیید نکند، آن عقل متهم به عدم اعتقاد به توحید و یا عدم ارتباط با وحی میشود!
- [سایر] چگونه توسل به کودک شش ماهه ممکن است؟ در حالیکه رشد روحی در برزخ که مورد تأیید همه علما نیست.
- [آیت الله علوی گرگانی] آیا عفو کودک از دیه کفایت میکند؟
- [سایر] چگونه کودک پنج ساله امام میشود؟
- [سایر] شما می گویید عقل را دین تأیید کرده است و آن را قابل اعتماد دانسته، اگر این گونه است ما با استفاده از عقل مان می توانیم استنتاج کنیم؟ و اساساً جایگاه، تعریف و ضرورت تقلید چیست؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] همه شرائطی که در امام جماعت لازم است باید در امام جمعه هم باشد مانند: عقل، ایمان، حلال زادگی و عدالت. ولی امامت کودکان و زنان در نماز جمعه جائز نیست.
- [آیت الله نوری همدانی] همة شرائطی که در امام جماعت لازم است باید در امام جمعه هم باشد مانند عقل ، ایمان حلال زادگی و عدالت . ولی امامت کودکان و زنان در نماز جمعه جائز نیست اگر چه در نمازهای دیگر برای خودشان جائز است .
- [آیت الله خوئی] موقعی که مأموم نیت میکند، باید امام را معین نماید، ولی دانستن اسم او لازم نیست، اگر نیت کند اقتدا میکنم به امام جماعت حاضر، نمازش صحیح است.
- [آیت الله بهجت] موقعی که مأموم نیت میکند، باید امام را معین نماید، ولی دانستن اسم او لازم نیست، مثلاً اگر نیت کند: اقتدا میکنم به امام حاضر، نمازش صحیح است.
- [آیت الله علوی گرگانی] موقعی که مأموم نیّت میکند باید امام را معیّن نماید ولی دانستن اسم او لازم نیست مثلاً اگر نیّت کند اقتدا میکنم به امام حاضر، نمازش صحیح است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] موقعی که مأموم نیت میکند، باید امام را معیّن نماید، ولی دانستن اسم او لازم نیست، مثلاً اگر نیت کند: اقتدا میکنم به امام حاضر، نمازش صحیح است.
- [آیت الله بروجردی] موقعی که مأموم نیت میکند باید امام را معین نماید، ولی دانستن اسم او لازم نیست، مثلاً اگر نیت کند اقتدا میکنم به امام حاضر، نمازش صحیح است.
- [آیت الله مظاهری] امام لازم نیست نیّت جماعت کند ولی مأموم باید نیّت جماعت کند امّا دانستن اسم امام جماعت لازم نیست، مثلاً اگر نیّت کند اقتدا میکنم به امام حاضر کفایت میکند.
- [آیت الله سیستانی] موقعی که مأموم نیّت میکند ، باید امام را معیّن نماید ، ولی دانستن اسم او لازم نیست ، و اگر نیّت کند اقتدا میکنم به امام جماعت حاضر نمازش صحیح است .
- [آیت الله اردبیلی] هنگامی که مأموم نیّت میکند، باید امام را معیّن نماید، ولی دانستن اسم او لازم نیست؛ مثلاً اگر نیّت کند: (به امام حاضر اقتدا میکنم)، نماز او صحیح است.