عقل برهانی که از گزند مغالطه و آسیب تخیّل مصون است، به منزله رسول باطنی خداوند است که همانند متن نقلی، از منابع مستقل معرفت دینی و مصادر فتاوی شرعی به شمار میآید و از اعتبار اصیل و حجیّت ذاتی برخوردار است. چنین عقلی با اصول و علوم متعارفه و براهین ناب خود، بنیانِ مرصوص عقاید اصیل، مانند اصل وجود مبدأ هستی، وحدت و سایر صفات علیا و اسمای حسنای مبدأ، ضرورت وحی و رسالت، ضرورت معاد و سایر مسائل کلامی متقن را تأسیس میکند و در این تأسیس و تثبیت نیز استوار است. بر این اساس، عقل برهانی در همه مراحل استنباط از قرآن و سنّت به عنوان حجتی الهی حضوری مؤثر دارد؛ اعم از مرحله استنباط از خصوص یک آیه یا مجموع قرآن و همچنین استنباط از یک حدیث یا مجموع سنت و نیز استنباط از مجموع قرآن و سنت برای ارائه پیام نهایی دین. توضیح این که، معارف مستفاد از متون نقلی (اعم از قرآن و حدیث) سه گونه است و عقل در هر بخش داوری ویژهای دارد: الف: معارفی که عقلْ توان شناخت آن را ندارد و از این رو درباره آن حکم به نفی یا اثبات ندارد، بلکه در برابر آن ساکت است. در این بخش، عقل تنها مستمع واعیِ پیام متن نقلی است و خود اعتراف دارد که وظیفه او در برابر این گونه معارف، استماع، انصات و پذیرشِ پیام دین است. ب: معارفی که عقلْ توان شناخت آن را دارد و درباره آن حکم به "تصویب و تأیید" میکند. در این صورت برهان عقلی در کنار متن نقلی سخنگو و پیامآور دین خداست. ج: معارفی که عقلْ توان شناخت آن را دارد، لیکن درباره آنها حکم به "تخطئه و تکذیب" میکند؛ یعنی برهان عقلی بر خلاف ظواهر کتاب و سنّت است. در این صورت پیام عقل مبرهن بر ظواهر متن نقلی مقدم است؛ زیرا عقل به منزله دلیل لبّی متصل یا منفصلِ کلام الهی است و استنباط پیام دین از متن نقلی بدون ملاحظه قراین متصل و منفصلِ آن نارواست. شایان ذکر است، عقلی که منبع دین است، و حجّیت آن در علم اصول فقه ثابت شده مانند متن نقلی باید اصیل و غیر محرّف باشد. بنابراین، از مبادی موهوم یا متخیل کاری بر نمیآید، گرچه عقل ناب پنداشته شود. از این رو در تقدیم عقل بر نقل و در حمل منقول بر خلاف ظاهر نهایت دقّت، احتیاط و تحزّم همراه با اندیشناکی و خوف از حِرمان پیام وحی الهی و تحمّل تبعات تلخ آن لازم است. نکته: چون تعارض عقل قطعی با نقل یقینی ممکن نیست اگر چنین رخدادی پدید آمد حتماً ابتدایی است و با نظر دقیق برطرف میگردد؛ چنانکه دو دلیل عقلی قطعی یا دو دلیل نقلی یقینی هرگز معارض یکدیگر نیست. مأخذ: ( تفسیر تسنیم، ج 1، ص 162)
عقل برهانی که از گزند مغالطه و آسیب تخیّل مصون است، به منزله رسول باطنی خداوند است که همانند متن نقلی، از منابع مستقل معرفت دینی و مصادر فتاوی شرعی به شمار میآید و از اعتبار اصیل و حجیّت ذاتی برخوردار است.
چنین عقلی با اصول و علوم متعارفه و براهین ناب خود، بنیانِ مرصوص عقاید اصیل، مانند اصل وجود مبدأ هستی، وحدت و سایر صفات علیا و اسمای حسنای مبدأ، ضرورت وحی و رسالت، ضرورت معاد و سایر مسائل کلامی متقن را تأسیس میکند و در این تأسیس و تثبیت نیز استوار است. بر این اساس، عقل برهانی در همه مراحل استنباط از قرآن و سنّت به عنوان حجتی الهی حضوری مؤثر دارد؛ اعم از مرحله استنباط از خصوص یک آیه یا مجموع قرآن و همچنین استنباط از یک حدیث یا مجموع سنت و نیز استنباط از مجموع قرآن و سنت برای ارائه پیام نهایی دین.
توضیح این که، معارف مستفاد از متون نقلی (اعم از قرآن و حدیث) سه گونه است و عقل در هر بخش داوری ویژهای دارد:
الف: معارفی که عقلْ توان شناخت آن را ندارد و از این رو درباره آن حکم به نفی یا اثبات ندارد، بلکه در برابر آن ساکت است. در این بخش، عقل تنها مستمع واعیِ پیام متن نقلی است و خود اعتراف دارد که وظیفه او در برابر این گونه معارف، استماع، انصات و پذیرشِ پیام دین است.
ب: معارفی که عقلْ توان شناخت آن را دارد و درباره آن حکم به "تصویب و تأیید" میکند. در این صورت برهان عقلی در کنار متن نقلی سخنگو و پیامآور دین خداست.
ج: معارفی که عقلْ توان شناخت آن را دارد، لیکن درباره آنها حکم به "تخطئه و تکذیب" میکند؛ یعنی برهان عقلی بر خلاف ظواهر کتاب و سنّت است. در این صورت پیام عقل مبرهن بر ظواهر متن نقلی مقدم است؛ زیرا عقل به منزله دلیل لبّی متصل یا منفصلِ کلام الهی است و استنباط پیام دین از متن نقلی بدون ملاحظه قراین متصل و منفصلِ آن نارواست.
شایان ذکر است، عقلی که منبع دین است، و حجّیت آن در علم اصول فقه ثابت شده مانند متن نقلی باید اصیل و غیر محرّف باشد. بنابراین، از مبادی موهوم یا متخیل کاری بر نمیآید، گرچه عقل ناب پنداشته شود. از این رو در تقدیم عقل بر نقل و در حمل منقول بر خلاف ظاهر نهایت دقّت، احتیاط و تحزّم همراه با اندیشناکی و خوف از حِرمان پیام وحی الهی و تحمّل تبعات تلخ آن لازم است.
نکته: چون تعارض عقل قطعی با نقل یقینی ممکن نیست اگر چنین رخدادی پدید آمد حتماً ابتدایی است و با نظر دقیق برطرف میگردد؛ چنانکه دو دلیل عقلی قطعی یا دو دلیل نقلی یقینی هرگز معارض یکدیگر نیست.
مأخذ: ( تفسیر تسنیم، ج 1، ص 162)
- [سایر] آیا عقل عملی حجیت دارد؟
- [سایر] گستره ی کارایی دعا تا کجاست؟
- [سایر] گستره علوم در اسلام چقدر است؟
- [سایر] آیا امارات (سوق مسلمین)، (ید مسلم) و (ارض مسلمین) حجّیت دارند؟ و دلیل حجّیت آن چیست؟
- [سایر] بر فرض حجیت تفسیر قرآن به قرآن آیا حجیت آن فعلی است یا شأنی؟
- [آیت الله نوری همدانی] ب - در صورت حجیت، آیا دلیل مستقلی محسوب میشود یا حجیت آن منوط به داشتن شرایط بیّنه است؟
- [سایر] ادله حقانیت قرآن و حجیت صدور چیست؟
- [سایر] گستره ی لطف و مهربانی پروردگار عالمیان تا چه اندازه است؟
- [سایر] گستره ی بخشش و غفران حق تعالی تا چه اندازه است؟
- [سایر] کیفیت تأسیس و گستره جغرافیایی خلافت عثمانی را نوشته و فرجام آن را بیان کنید.
- [آیت الله سیستانی] اگر بخواهد خبری را که دلیلی بر حجیت او ندارد و نمیداند راست است یا دروغ نقل کند بنا بر احتیاط واجب باید به نحو نقل بگوید، و آن را به پیامبر و ائمه علیهم السلام مستقیماً نسبت ندهد.
- [آیت الله مظاهری] مستحب است دایهای که برای طفل میگیرند شیعه و مؤمن و دارای عقل و عفّت و صورت نیکو باشد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مستحب است دایهای که برای طفل میگیرند، دوازده امامی، و دارای عقل و عفت و صورت نیکو باشد، و مکروه است کم عقل یا غیر دوازده امامی یا بد صورت، یا بدخلق، یا زنازاده باشد، و نیز مکروه است دایهای بگیرند که شیرش از بچهای است که از زنا به دنیا آمده باشد.
- [آیت الله وحید خراسانی] مستحب است دایه ای که برای طفل می گیرند دوازده امامی و دارای عقل و عفت و صورت نیکو باشد و مکروه است کم عقل یا بد صورت یا بد خلق یا زنا زاده باشد و نیز مکروه است دایه ای بگیرند که بچه ای که دارد از زنا بدنیا امده باشد
- [آیت الله نوری همدانی] مستحّب است دایه ای که برای طفل می گیرند ، دارای عقل و عفّت و صورت نیکو باشد و مکروه است کم عقل یا بد صورت ، یا بد خُلق ، یا زنازاده باشد و نیز مکروه است زنی را دایه بگیرند که شیرش از بچّه ای است که از زنا به دنیا آمده است . مسائل متفرقه شیر دادن :
- [آیت الله بروجردی] مستحب است دایهای که برای طفل میگیرند، دوازده امامی و دارای عقل و عفّت و صورت نیکو باشد و مکروه است کم عقل، یا غیر دوازده امامی، یا بد صورت، یا بد خلق، یا زنا زاده باشد و نیز مکروه است دایهای بگیرند که بچهای که دارد از زنا به دنیا آمده باشد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] در روایات آمده است دایه ای را باید برای طفل انتخاب کرد که دارای عقل و ایمان و عفت و صورت نیکو باشد و از گرفتن دایه کم عقل یا غیرمؤمنه یا بدصورت و کج خلق یا زنازاده خودداری شود و همچنین از انتخاب دایه ای که بچه او از زنا به دنیا آمده و شیرش شیر زنازاده است پرهیز شود.
- [آیت الله اردبیلی] مستحب است دایهای که برای طفل میگیرند، دوازده امامی و دارای عقل و عفّت و صورت نیکو باشد و مکروه است زن کم عقل یا غیر دوازده امامی یا بد صورت یا بد خلق یا زنازداه، کودک را شیر بدهد و نیز مکروه است دایهای بگیرند که بچّهای که دارد از راه زنا به دنیا آمده باشد.
- [آیت الله علوی گرگانی] مستحبّ است دایهای که برای طفل میگیرند، دوازده امامی ودارای عقل وعفّت وصورت نیکو باشد ومکروه است کم عقل، یا غیر دوازده امامی یا بد صورت، یا بد خلق یا زنا زاده باشد، و نیز مکروه است دایهایبگیرند که بچهای که دارد از زنا بدنیا آمده باشد.
- [آیت الله سبحانی] مستحب است دایه ای که برای طفل می گیرند، دارای عقل و عفّت و صورت نیکو باشد و مکروه است کم عقل یا بدصورت، یا بدخلق، یا زنازاده باشد. و نیز مکروه است دایه ای بگیرند که بچه ای که دارد، از زنا به دنیا آمده باشد. مسائل متفرّقه شیر دادن