در پاسخ به این سؤال باید به نکته‌ی مهمی توجه کرد و آن این است که مسیر تقوا، اخلاق و بندگی خدا، یک مسیر تدریجی الوصول است و چنین نیست که وقتی کسی به مراحل بالاتر رسید، بتواند مراحل پایین‌تر را کنار بگذارد؛ بلکه مراحل بالاتر متکی بر مراحل پایین‌تر است) اگر بخواهیم تمثیلی از این صعود الی الله بیاوریم، باید بگوییم که این صعود، شبیه صعود از نردبان و رسیدن به پشت بام نیست که پس از رسیدن به پشت بام، دیگر نیازی به نردبان نباشد؛ بلکه شبیه صعود با هواپیما و رسیدن به فراز ابرهاست؛ یعنی کسی که به این جا می‌رسد، اگر هواپیما را رها کند، بلافاصله سقوط خواهد کرد) در نتیجه، کمک به نیازمند با قصد قربة الی الله، اگر جزو کارهایی باشد که در ابتدای سلوک مطرح است، در انتهای سلوک نیز انسان نمی‌تواند به آن بی‌اعتنا باشد) به عبارت دیگر: )آن‌ها که این ایراد را می‌کنند، از این نکته غافل هستند که شنیدن صدای سائل و کمک به او، توجه به خویشتن نیست؛ بلکه عین توجه به خداست) علی )ع( در حال نماز از خود غافل بود و نه از خدا) می‌دانیم که بیگانگی از خلق خدا، بیگانگی از خداست) به تعبیر روشن‌تر، پرداختن زکات در نماز، انجام عبادت در ضمن عبادت است و نه توجه به مسائل مادی و شخصی زندگی؛ بلکه توجهی در مسیر رضای خدا و کاملا سازگار با روح عبادت است) ذکر این نکته نیز لازم است که معنی غرق شدن در توجه به خدا این نیست که انسان بی‌اختیار احساس خود را از دست بدهد؛ بلکه با اراده‌ی خویش، توجه خود را به آن‌چه در راه خداست، معطوف می‌کند و از آنچه در راه خدا نیست، صرف نظر می‌نماید)( ( تفسیر نمونه، ج 4، ص 428) اگر بخواهیم با نظر عرفانی عمیق به این مطلب نگاه کنیم، باید بگوییم، برخلاف تصور عامیانه، کمک حضرت علی )ع( به سائل در هنگام نماز، امری والاتر و بالاتر از این است که در هنگام نماز، تیری از پای ایشان بیرون بکشند و ایشان متوجه نشود) توضیح مطلب این که، عرفا می‌گویند، انسان در مسیر سیر و سلوک، چهار مرحله در پیش رو دارد: 1) سفر از خلق به سوی حق )السفر من الخلق الی الحق(؛ 2) سفر از حق در حق و به وسیله‌ی حق )السفر من الحق فی الحق بالحق(؛ 3) سفر از حق به سوی خلق و به وسیله‌ی حق )السفر من الحق الی الخلق بالحق(؛ 4) سفر همراه خلق به سوی حق به وسیله‌ی حق )السفر مع الخلق الی الحق بالحق() این مرحله‌ی آخر، در واقع مختص انبیا و ائمه )ع( است که پس از رسیدن به خدا، به سوی مردم باز می‌گردند و آن‌ها را نیز همراه خود به سوی خدا می‌برند) البته این بازگشت، به معنی جدایی از خدا نیست؛ بلکه آن‌ها پس از آن دیگر در همه حال با خدایند) به هر حال، این مراحل برای سالک و عارف به تدریج پیش می‌آید و واضح است که هر مرحله از مرحله‌ی قبل بالاتر و والاتراست) ( برای توضیح ساده و مختصری درباره‌ی این سفرهای چهارگانه، ر)ک: مرتضی مطهری، انسان کامل، ص 67) اکنون، از نظر عرفا، هنگامی که در نماز تیر را از پای علی )ع( بیرون می‌کشیدند، ایشان در مرحله‌ی دوم بوده، و در این مرحله چنان غرق در خداست که متوجه هیچ چیز نمی‌شود) اما هنگامی که در نماز به سائلی کمک کرد، در مرحله‌ی سوم بود، یعنی به تعبیر روایات، به مرتبه‌ای رسیده بود که خداوند می‌فرماید: )من چشم او می‌شوم که با آن می‌بیند، گوش او می‌شوم که با آن می‌شنود، دست او می‌شوم که با آن کار انجام می‌دهد و)))( ( ))) فأکون بصره الذی یبصر به و سمعه الذی یسمع به و یده الذی یبطش به) ؛ یعنی در این مرحله، از مرتبه‌ی فناء فی الله گذر کرده، و به مرحله‌ی بقاء بالله رسیده، و لذا هر کاری می‌کند، کاری است که خدا آن را خواسته و اراده کرده، و او جز آنچه خدا اراده کرده، اراده‌ای نمی‌کند ( این نظر را آیت الله طهرانی به طور خیلی مختصر در کتاب امام شناسی، ج 4، ص 260 آورده است))برای بحث مفصل درباره‌ی تفسیر آیه‌ی )انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلوة و یوتون الزکاة و هم راکعون( ( مائده 55/5: در حقیقت ولی شما فقط خداست و پیامبر و مؤمنینی که نماز به پا می‌دارند و در حال رکوع، زکات می‌دهند) که درباره‌ی عمل حضرت علی )ع( نازل شده، ر)ک: ترجمه‌ی تفسیر المیزان، ج 6، صص 1 - 50؛ آیت الله طهرانی: امام شناسی، ج 5، صص 199 - 265))
چگونه است که حضرت علی در هنگام نماز به گدایی توجه میکند، در حالی که چنان در نماز غرق میشد که متوجه بیرون آوردن تیر از پایش نمیشد؟
در پاسخ به این سؤال باید به نکتهی مهمی توجه کرد و آن این است که مسیر تقوا، اخلاق و بندگی خدا، یک مسیر تدریجی الوصول است و چنین نیست که وقتی کسی به مراحل بالاتر رسید، بتواند مراحل پایینتر را کنار بگذارد؛ بلکه مراحل بالاتر متکی بر مراحل پایینتر است) اگر بخواهیم تمثیلی از این صعود الی الله بیاوریم، باید بگوییم که این صعود، شبیه صعود از نردبان و رسیدن به پشت بام نیست که پس از رسیدن به پشت بام، دیگر نیازی به نردبان نباشد؛ بلکه شبیه صعود با هواپیما و رسیدن به فراز ابرهاست؛ یعنی کسی که به این جا میرسد، اگر هواپیما را رها کند، بلافاصله سقوط خواهد کرد) در نتیجه، کمک به نیازمند با قصد قربة الی الله، اگر جزو کارهایی باشد که در ابتدای سلوک مطرح است، در انتهای سلوک نیز انسان نمیتواند به آن بیاعتنا باشد)
به عبارت دیگر:
)آنها که این ایراد را میکنند، از این نکته غافل هستند که شنیدن صدای سائل و کمک به او، توجه به خویشتن نیست؛ بلکه عین توجه به خداست) علی )ع( در حال نماز از خود غافل بود و نه از خدا) میدانیم که بیگانگی از خلق خدا، بیگانگی از خداست) به تعبیر روشنتر، پرداختن زکات در نماز، انجام عبادت در ضمن عبادت است و نه توجه به مسائل مادی و شخصی زندگی؛ بلکه توجهی در مسیر رضای خدا و کاملا سازگار با روح عبادت است) ذکر این نکته نیز لازم است که معنی غرق شدن در توجه به خدا این نیست که انسان بیاختیار احساس خود را از دست بدهد؛ بلکه با ارادهی خویش، توجه خود را به آنچه در راه خداست، معطوف میکند و از آنچه در راه خدا نیست، صرف نظر مینماید)( ( تفسیر نمونه، ج 4، ص 428)
اگر بخواهیم با نظر عرفانی عمیق به این مطلب نگاه کنیم، باید بگوییم، برخلاف تصور عامیانه، کمک حضرت علی )ع( به سائل در هنگام نماز، امری والاتر و بالاتر از این است که در هنگام نماز، تیری از پای ایشان بیرون بکشند و ایشان متوجه نشود) توضیح مطلب این که، عرفا میگویند، انسان در مسیر سیر و سلوک، چهار مرحله در پیش رو دارد:
1) سفر از خلق به سوی حق )السفر من الخلق الی الحق(؛
2) سفر از حق در حق و به وسیلهی حق )السفر من الحق فی الحق بالحق(؛
3) سفر از حق به سوی خلق و به وسیلهی حق )السفر من الحق الی الخلق بالحق(؛
4) سفر همراه خلق به سوی حق به وسیلهی حق )السفر مع الخلق الی الحق بالحق()
این مرحلهی آخر، در واقع مختص انبیا و ائمه )ع( است که پس از رسیدن به خدا، به سوی مردم باز میگردند و آنها را نیز همراه خود به سوی خدا میبرند) البته این بازگشت، به معنی جدایی از خدا نیست؛ بلکه آنها پس از آن دیگر در همه حال با خدایند) به هر حال، این مراحل برای سالک و عارف به تدریج پیش میآید و واضح است که هر مرحله از مرحلهی قبل بالاتر و والاتراست) ( برای توضیح ساده و مختصری دربارهی این سفرهای چهارگانه، ر)ک: مرتضی مطهری، انسان کامل، ص 67) اکنون، از نظر عرفا، هنگامی که در نماز تیر را از پای علی )ع( بیرون میکشیدند، ایشان در مرحلهی دوم بوده، و در این مرحله چنان غرق در خداست که متوجه هیچ چیز نمیشود) اما هنگامی که در نماز به سائلی کمک کرد، در مرحلهی سوم بود، یعنی به تعبیر روایات، به مرتبهای رسیده بود که خداوند میفرماید: )من چشم او میشوم که با آن میبیند، گوش او میشوم که با آن میشنود، دست او میشوم که با آن کار انجام میدهد و)))( ( ))) فأکون بصره الذی یبصر به و سمعه الذی یسمع به و یده الذی یبطش به) ؛ یعنی در این مرحله، از مرتبهی فناء فی الله گذر کرده، و به مرحلهی بقاء بالله رسیده، و لذا هر کاری میکند، کاری است که خدا آن را خواسته و اراده کرده، و او جز آنچه خدا اراده کرده، ارادهای نمیکند ( این نظر را آیت الله طهرانی به طور خیلی مختصر در کتاب امام شناسی، ج 4، ص 260 آورده است))برای بحث مفصل دربارهی تفسیر آیهی )انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلوة و یوتون الزکاة و هم راکعون( ( مائده 55/5: در حقیقت ولی شما فقط خداست و پیامبر و مؤمنینی که نماز به پا میدارند و در حال رکوع، زکات میدهند) که دربارهی عمل حضرت علی )ع( نازل شده، ر)ک: ترجمهی تفسیر المیزان، ج 6، صص 1 - 50؛ آیت الله طهرانی: امام شناسی، ج 5، صص 199 - 265))
- [سایر] اگر امام علی (علیه السلام) در نمازشان متوجه بیرون آوردن تیر از پایشان نمی شوند پس چطور به فقیر انگشتر می دهند و متوجه او می شوند؟
- [سایر] زکات دادن امام علی (ع) در حال نماز و بیرون اوردن تیر از پای ایشان تناسخ دارد؟ اگه میشود مرا در این مسئله روشن کنید.
- [سایر] چگونه حضرت علی (ع) متوجه بیرون کشیدن تیر از پای خود نمی شود اما صدای فقیر در هنگام نماز را می شنود؟
- [سایر] با توجه به این روایت که؛ (اگر مردم بعد از پیامبر اکرم(ص) با امیر المؤمنین علی(ع) بیعت میکردند خداوند جهنم را خلق نمیکرد)، تکلیف اقوام قبل از پیامبر مانند قوم ثمود و عاد چه میشد؟
- [سایر] تتاقض بین زکات در نماز و خارج کردن تیر از پای حضرت علی ع چگونه قابل تبیین است؟
- [سایر] فضایل حضرت امیرالمؤمنین (ع) آیا در سیرة عملی و نظری ایشان دیده میشد؟
- [سایر] فضایل حضرت امیرالمؤمنین (ع) آیا در سیرة عملی و نظری ایشان دیده میشد؟
- [سایر] حضرت علی(علیه السلام) از استقبالی که موجب تحقیر مردم میشد، منع فرمود. پس چرا مسئولان اجازه میدهند مورد استقبال این چنینی قرار بگیرند؟
- [سایر] حضرت علی(علیه السلام)در چند سالگی به پیامبر ایمان آورد و آیا اسلام آوردن کودکی ده ساله پذیرفته است؟
- [سایر] امیرالمؤمنین علی علیه السلام درباره ی نماز اول وقت چه سفارشی کرده اند؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] نماز در حرم امامان(علیهم السلام) مستحب بلکه بهتر از مسجد است. و نماز در حرم مطهّر حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) برابر دویست هزار نماز است.
- [امام خمینی] نماز در حرم امامان علیهم السلام مستحب، بلکه بهتر از مسجد است و نماز در حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام برابر دویست هزار نماز است.
- [آیت الله سبحانی] نماز در حرم امامان(علیهم السلام) مستحب است و نماز در حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) برابر دویست هزار نماز است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] نماز در حرم امامان(علیهم السلام) مستحب است، بلکه در حدیث آمده نماز در حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) برابر با دویست هزار نماز است.
- [آیت الله نوری همدانی] بعد از تشهد رکعت آخر نماز ، مستحب است در حالی که نشسته و بدن آرام است بگوید : السلامُ علیکَ ایُها النبیّ و رحمهُ اللِه و برکاتهُ و بعد از آن باید بگوید : السلامُ علیکُم و بنابر احتیاط واجب اضافه کند و رَحمهُ الِله و برکاتهُ یا بگوید : السلامُ علینَا و عَلی عبادالِله الصالحینَ .
- [امام خمینی] بعد از تشهد رکعت آخر نماز مستحب است در حالی که نشسته و بدن آرام است بگوید: (السلام علیک ایها النبی و رحمة الله و برکاته ) و بعد از آن باید بگوید: (السلام علیکم ) و احوط استحبابی آن است که (و رحمة الله و برکاته ) را اضافه نماید یا بگوید: (السلام علینا و علی عباد الله الصالحین ).
- [آیت الله سبحانی] بعد از تشهّد رکعت آخر نماز; مستحب است در حالی که نشسته و بدن آرام است بگوید: اَلْسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا النَّبِیُّ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ و بعد از آن باید بگوید: اَلْسَّلامُ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ یا بگوید اَلسَّلامُ عَلَیْنَا وَ عَلی عِبَادِ اللهِ الصَّالِحینَ.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . نماز در حرم ائمه: مستحب بلکه بهتر از مسجد است و نماز در حرم مطهر حضرت امیر المؤمنین علیه السلام برابر با دویست هزار نماز است.
- [آیت الله بروجردی] نماز در حرم امامان عَلَیْهمُالسَّلَام مستحب بلکه بهتر از مسجد است و نماز در حرم مطهّر حضرت امیرالمؤمنین عَلَیْهِ السَّلَام برابر دویست هزار نماز است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . "أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ الله"جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله"، به قصد قربت گفته شود. اللهُ أکْبَرُ خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ الله شهادت می دهم که نیست خدایی جز خدای یکتا و بی همتا. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله پیغمبر و فرستاده خداست. أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أمِیرَ المُؤمِنینَ وَلِیُّ الله شهادت می دهم که حضرت علی علیه السلام أمیرالمؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلاَة بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الْفَلاَح بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قَد قامَتِ الصَّلاَة به تحقیق نماز برپا شد. لا إلَهَ إِلاَّ الله نیست خدایی مگر خدای یکتا و بی همتا.