همه‌ی ما یک بدن مادی دنیوی داریم که دستخوش تغییر و تحولات مادی می‌شود، ولی غیر از آن، یک بدن مثالی )برزخی( نیز داریم که ثمره‌ی اعمال و رفتار خود ماست. در واقع، روح و حقیقت هر انسانی متناسب با اعمال و رفتار خود، بدن مثالی را به وجود می‌آورد و کسانی که چشم باطن بین دارند و باطن افراد را به صورت خرس، میمون و... مشاهده می‌کنند، در حقیقت، این بدن مثالی او را می‌بینند؛ البته روح، امری مجرد و مستقل از هر دوی این‌هاست. با مرگ انسان، بدن مادی و دنیوی او از بین می‌رود و فاسد می‌شود، ولی بدن مثالی همراه روح باقی است و فشار قبر را تحمل می‌کند. (در مورد بدن مثالی و برزخی، در سؤال سوم از فصل بعد، توضیحات بیش‌تری خواهیم داد) آیت‌الله حسینی تهرانی در این زمینه می‌فرماید: )باید دانست که بدنی که در میان قبر می‌رود و روی آن خاک می‌ریزند، غیر از صورت مثالی است که به برزخ می‌رود. سؤال و جواب با بدنی مثالی است، نه با بدن خاکی. بدن خاکی حرکت، چشم، گوش و ادراک ندارد، چه در میان قبر بپوسد یا نپوسد. اما بدن مثالی که همان عالم صورت انسانی است، نمی‌میرد، بلکه زنده است. دیده‌ی بصیرت و ادراکش کم نمی‌شود، بلکه افزون می‌شود و اوست که سؤال، مؤاخذه، ثواب و یا عقاب برزخی می‌شود. علت آن که در بسیاری از روایات، به عالم قبر و نکیر و منکر در عالم قبر و مؤاخذه در قبر تعبیر شده، این است که عالم برزخ در دنبال این دنیاست و قبر هم به دنبال زندگی دنیاست. به همین دلیل عالم برزخ را که تعلقی به عالم قبر دارد، به عالم قبر تعبیر کرده‌اند.( (معادشناسی، ج 2، ص 190 - 191) با این توضیح، معلوم می‌شود که فشار قبر به معنی این نیست که مثلاسنگ و خاک‌های دیواره‌ی قبر به هم نزدیک شود و بدن مادی داخل قبر را فشار دهد، بلکه قبر، کنایه از عالم برزخ است و فشار قبر، فشاری است که بر روح و بدن مثالی، به خاطر قطع تعلق از دنیا و ورود در عالم برزخ وارد می‌شود. یعنی، چون این انتقال برای کسی که با عالم برزخ انس ندارد، با سختی فراوان همراه است، به صورت فشاری شدید بر انسان نمودار می‌شود و بدین ترتیب معلوم می‌شود که فشار قبر بر بدن مادی نیست و سؤال و جواب در همین قبر خاکی رخ نمی‌دهد.
فشار قبر، بر جسم است یا بر روح )با توجه به این که روح توسط عزرائیل قبض شده است( - آیا سؤال و جواب قبر، در همین قبر خاکی رخ میدهد؟
همهی ما یک بدن مادی دنیوی داریم که دستخوش تغییر و تحولات مادی میشود، ولی غیر از آن، یک بدن مثالی )برزخی( نیز داریم که ثمرهی اعمال و رفتار خود ماست. در واقع، روح و حقیقت هر انسانی متناسب با اعمال و رفتار خود، بدن مثالی را به وجود میآورد و کسانی که چشم باطن بین دارند و باطن افراد را به صورت خرس، میمون و... مشاهده میکنند، در حقیقت، این بدن مثالی او را میبینند؛ البته روح، امری مجرد و مستقل از هر دوی اینهاست. با مرگ انسان، بدن مادی و دنیوی او از بین میرود و فاسد میشود، ولی بدن مثالی همراه روح باقی است و فشار قبر را تحمل میکند. (در مورد بدن مثالی و برزخی، در سؤال سوم از فصل بعد، توضیحات بیشتری خواهیم داد)
آیتالله حسینی تهرانی در این زمینه میفرماید:
)باید دانست که بدنی که در میان قبر میرود و روی آن خاک میریزند، غیر از صورت مثالی است که به برزخ میرود. سؤال و جواب با بدنی مثالی است، نه با بدن خاکی. بدن خاکی حرکت، چشم، گوش و ادراک ندارد، چه در میان قبر بپوسد یا نپوسد. اما بدن مثالی که همان عالم صورت انسانی است، نمیمیرد، بلکه زنده است. دیدهی بصیرت و ادراکش کم نمیشود، بلکه افزون میشود و اوست که سؤال، مؤاخذه، ثواب و یا عقاب برزخی میشود. علت آن که در بسیاری از روایات، به عالم قبر و نکیر و منکر در عالم قبر و مؤاخذه در قبر تعبیر شده، این است که عالم برزخ در دنبال این دنیاست و قبر هم به دنبال زندگی دنیاست. به همین دلیل عالم برزخ را که تعلقی به عالم قبر دارد، به عالم قبر تعبیر کردهاند.( (معادشناسی، ج 2، ص 190 - 191)
با این توضیح، معلوم میشود که فشار قبر به معنی این نیست که مثلاسنگ و خاکهای دیوارهی قبر به هم نزدیک شود و بدن مادی داخل قبر را فشار دهد، بلکه قبر، کنایه از عالم برزخ است و فشار قبر، فشاری است که بر روح و بدن مثالی، به خاطر قطع تعلق از دنیا و ورود در عالم برزخ وارد میشود. یعنی، چون این انتقال برای کسی که با عالم برزخ انس ندارد، با سختی فراوان همراه است، به صورت فشاری شدید بر انسان نمودار میشود و بدین ترتیب معلوم میشود که فشار قبر بر بدن مادی نیست و سؤال و جواب در همین قبر خاکی رخ نمیدهد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] فشار قبر بر روی جسم است یا روح؟
- [سایر] ملک الموت در هنگام قبض روح انسان به چه صورتی ظاهر می شود؟
- [سایر] ملک الموت در هنگام قبض روح انسان به چه صورتی ظاهر می شود؟
- [سایر] هزاران نفر هم زمان در جهان میمیرند؛ عزرائیل چطور همزمان همه را قبض روح میکند؟
- [سایر] اگر معاد جسمانی است با توجه به اینکه روح حقیقت وجودی انسان است چرا جسم انسان عذاب می شود؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر قبض روح انسان به دست حضرت عزرائیل (ع) است در اینصورت اگر شخصی به قتل رسید نقش های قاتل و حضرت عزرائیل (ع) در این مورد چیستند؟
- [سایر] جداشدن روح از بدن هنگام خواب چگونه است؟ اگر روح جدا شود چگونه ما زندهایم؟ اگر ما زندهایم چرا روحمان در بدنمان نیست؟ اگر خدا اجازه بازگشت روح به جسم را ندهد شخص میمیرد پس در اینجا عزرائیل چه میکند؟ مگر او مامور قبض روح نیست؟
- [سایر] ماجرای رحلت و قبض روح پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله توسط عزرائیل به چه صورت بود؟
- [سایر] اگر اراده انسان بر خیر یا شر به واسطه فرمان روح است، پس چرا جسم او عذاب می شود؟
- [سایر] چرا اظهارات برخی که با مردگان ارتباط برقرار کردهاند، با تعالیم اسلام دربارهی قبض روح، قبر و... متفاوت است؟
- [آیت الله مظاهری] یکی از گناهان در اسلام که موجب فشار قبر میباشد، تندخویی است، و این گناه غالباً گناهان بزرگی را به دنبال دارد، نظیر غیبت و زخم زبان، بلکه تهمت و فحش و ناسزا، بلکه تندخویی گاهی موجب قتل نفوس و اتلاف اموال و جرح و کتک میشود و آن اقسامی دارد: الف) تندخویی که از صفت رذیلهای نظیر تکبّر و عجب و غضب و مانند اینها سرچشمه میگیرد، و این قسم از تندخویی علاوه بر اینکه گناه است، رفع سرچشمه آن یعنی تکبّر و عجب و غضب و مانند اینها نیز از اوجب واجبات است. ب) تندخویی که از کمون ذات سرچشمه بگیرد، به این معنی که تندخویی او از ملکه در نفس او بر میخیزد در حالی که متکبّر نیست و عجب ندارد و تسلّط بر اعصاب دارد، و این قسم از تندخویی نظیر قسم اوّل است که علاوه بر گناه تندخویی، رفع آن ملکه و رذیله از اوجب واجبات است. ج) تندخویی که از زبان بد شخص سرچشمه میگیرد نه از رذیلهای از رذایل، و این قسم از تند خویی علاوه بر فشار قبر، ممکن نیست انفکاک از گناهان بزرگ داشته باشد؛ زیرا مردم از شخص تندخو میترسند و تعییر و سرزنش و دیگر معاصی لازمه زبان اوست و چه بسا اعمال خوب او بهواسطه آن تندخویی حبط و نابود میشود، مثلاً با زحمت و مشقّت همسر و اولاد خود را در رفاه قرار میدهد و در آسایش آنان میکوشد، ولی با تندخویی اجر او که ثواب مجاهد در راه خداست حبط میشود، چنانکه اجر او نزد عیالش نیز حبط میگردد، و خلاصه کلام اینکه تندخو مطرود نزد خداوند متعال و نزد مردم حتّی عیالش میباشد.
- [آیت الله مظاهری] مکروه است که در گریه بر میّت صدا را خیلی بلند کنند. ______ 1) آیا تو بر پیمانی - که با آن ما را ترک کردی - وفاداری؟ پیمان بر شهادت به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال، او که یکتاست و شریکی برای او نیست و به اینکه محمد صلی الله علیه وآله وسلم بنده و رسول اوست و سید پیامبران و خاتم آنان است و به اینکه علی علیه السلام امیر مومنان و سید امامان و امامی است که خداوند متعال، فرمانبرداری از او را بر همه عالمیان واجب فرموده است و به اینکه حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و قائم آل محمد - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان مومنان و حجّتهای خداوند بر همه خلائق و امامان تو هستند، که پیشروان هدایت و نیکوکاری هستند. 2) هنگامی که دو فرشته نزدیک به خداوند (نکیر و منکر) که فرستادگان از جانب خدای متعالند، به سوی تو آمدند و از تو در مورد خدایت و پیامبرت و دینت و کتابت و قبلهات و امامانت سوال کردند،پس نترس و اندوهگین نشو و در جواب آنان بگو: خداوند، پروردگار من و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، پیامبر من و اسلام، دین من و قرآن، کتاب من و کعبه، قبله من و امیر مومنان علی بن ابی طالب، امام من و حسن بن علی، امام من و حسین بن علی، امام من و زین العابدین، امام من و محمد باقر، امام من و جعفر صادق، امام من، و موسی کاظم، امام من و علی رضا، امام من و محمد جواد امام من و علی هادی، امام من و حسن عسکری، امام من و حجّت منتظَر، امام من میباشند، اینان - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان و سروران و رهبران و شفیعان من میباشند، در دنیا و آخرت به آنان دوستی میورزم و از دشمنان آنان دوری میجویم، سپس بدان ای فلان فرزند فلان. 3) بدرستی که خداوند متعال، بهترین پروردگار و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، بهترین پیامبر و امیر مومنان علی بن ابی طالب و فرزندان معصوم او یعنی دوازده امام، بهترین امامان هستند و آنچه را محمد صلی الله علیه وآله وسلم آورده است حقّ است و مرگ حقّ است و سوال منکر و نکیر در قبر حقّ است و برانگیخته شدن (برای روز قیامت)، حقّ است و رستاخیز، حقّ است و صراط، حقّ است و میزان (اعمال)، حقّ است و تطایر کتب، حقّ است و بهشت، حقّ است و جهنم، حقّ است و آن ساعت معهود (روز قیامت)، خواهد آمد و هیچ تردیدی در آن نیست و به تحقیق خداوند متعال کسانی را، که در قبرها هستند، بر خواهد انگیخت. 4) خداوند تو را بر قول ثابت، پایدار فرماید و به راه مستقیم هدایت فرماید و بین تو و امامان تو در جایگاهی از رحمتش، شناخت ایجاد فرماید. 5) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را با برهانی از خودت روبرو گردان، خداوندا (درخواست میکنیم)عفو تو را، عفو تو را. 6) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را از جانب خودت با رضوان روبرو کن و قبر او را از بخشایش خودت آرام فرما، رحمتی که بوسیله آن از مهربانی هر کس دیگری بی نیاز گردد.
- [آیت الله وحید خراسانی] خاتمه هرچند هر گناهی بزرگ است چون عظمت و جلال و کبریای خداوند محدود به حدی نیست پس نافرمانی خداوند متعال هم با توجه به این که معصیت خداوند علی عظیم است بزرگ است و روایت شده نظر نکن به انچه معصیت کردی بلکه ببین چه کسی را معصیت کردی ولی در مقایسه گناهان به یکدیگر بعضی بزرگتر و عذاب ان شدیدتر است و بر برخی از گناهان به طور صریح یا ضمنی تهدید و وعید به عذاب و اتش شده و یا در روایات وارده از اهل بیت عصمت علیهم السلام از انها تعبیر به کبیره شده است و به مقتضای ایه کریمه ان تجتنبوا کبایر ما تنهون عنه نکفر عنکم سییاتکم اگر دوری کنید از گناهان کبیره ای که نهی شده اید از ان می پوشانیم از شما بدیها و سییات شما را اجتناب از انها موجب امرزش گناهان دیگر است و بعضی از فقهاء اعلی الله مقامهم انها را تا هفتاد و بعضی بیشتر از ان شمرده اند و قسمتی از انها که بیشتر مورد ابتلاست ذکر می شود شرک و کفر به خداوند متعال که با هیچ گناه کبیره ای قابل قیاس نیست یاس و ناامیدی از روح و رحمت خداوند متعال امن از مکر خداوند متعال قسم دروغ به خداوند متعال انکار انچه خداوند نازل فرموده است محاربه با اولیای خداوند متعال محاربه با خدا و رسول به قطع طریق و افساد در زمین حکم به غیر انچه خداوند نازل فرموده است دروغ بستن بر خدا و رسول و اوصیا منع از ذکر خداوند در مساجد و سعی در خراب کردن انها منع زکاتی که واجب است تخلف از جهاد واجب فرار از جنگ مسلمین با کفار اضلال گمراه کردن از راه خداوند متعال اصرار بر گناهان صغیره ترک عمدی نماز و سایر واجبات الهیه ریا اشتغال به لهو مانند غنا و تار زدن ولایت ظالم اعانه کمک کردن ظالم شکستن عهد و قسم تبذیر فاسد کردن مال و بیهوده خرج کردن ان اسراف شرب خمر سحر ظلم غنا عقوق والدین اذیت و بدرفتاری با پدر و مادر قطع رحم لواط زنا نسبت دادن زنا به زن محصنه قیادت جمع کردن بین مرد و زن به زنا یا دو مرد به لواط دزدی ربا خوردن سحت خوردن حرام مانند بهای خمر و اجرت زن زناکار و رشوه ای که حاکم برای حکم می گیرد کم فروشی غش مسلمین خوردن مال یتیم به ظلم شهادت دادن به ناحق کتمان شهادت اشاعه فاحشه و گناه بین مومنین فتنه سخن چینی کردن که موجب تفرقه بین مومنین شود ناسزا گفتن به مومن و اهانت به مومن و ذلیل کردن او بهتان بر مومن تهمت زدن به مومن غیبت و ان ذکر عیب مستور و پوشیده مومن در غیاب او است چه ان عیب را به گفتار بیان کند یا به رفتار بفهماند هرچند در اظهار عیب مومن قصد اهانت و هتک حیثیت نداشته باشد و اگر به قصد اهانت عیب مومن را اظهار نماید دو گناه مرتکب شده است
- [آیت الله نوری همدانی] نافلة ظهر و عصر را در سفر نباید خواند ، ئلی ولی نافله عشا را که نماز وُتیره نامیده می شود به نیت اینکه شاید مطلوب خداوند باشد ، می تواند بجا آورد . فضلیت سحر خیزی ونماز شب باید توجه داشت که وقت سحر ، وقت بسیار مبارکی است ، وقت تهجد و عبادت خدا است وقت انس گرفتن با محبوب حقیقی در خلوت شب است ، وقتی است که پیشوایان معصوم اسلام (سلام الله علیهم )مسلمانان را به بیداری و تهجد د ر آن ترغیب می نمودند ، وقتی است که وقتی است که علمای بزرگ و صلحای روزگار همیشه در آن وقت از خواب بر می خاستند و در پیشگاه حضرت حق به نماز خواندن و تلاوت قرآن و استغفار می پرداختند و حل کمشکلات و قضای حوایج مهم خود را در این ساعت از آن ذات مقدس می خواستند و به مقصود می رسیدند .خداوند در دو جای قرآن ، کسانی را که در سحرگاهان به استغفار می پردازند و از خداوند کریم و رحیم بخشایش گناهان خود را می خواهند مورد تمجید قرار داده است .وقت سحربنابر اظهر ، آخرین قسمت از یک ششم شب میباشد .هر چند وقت نماز شب از نصف شب به بعد آغاز می شود و تا طلوع فجر ادامه پیدا می کند ، ولی هر چه به طلوع فجر نزدیکتر باشد ، ثواب بیشتری دارد .برای نماز شب فضلیت های فراوانی و تاکید بسیاری در احادیث اهل بیت عصمت (علیهم السلام) ذکر شده است.حضرت رسول اکرم (صلی الله غلیه وآله وسلم ) در ضمن وصیتهای خود به حضرت امیر المؤمنان (علیه السلام ) فرمودند : ( عَلیکَ بِصَلوهِ اللّیلِ ، بِصلوهِ الّلیلِ ، بِصلوهِ اللّیلِ ) یعنی سه مرتبه فرمودند : نماز شب خواندن را بر خود لازم بشمار . حضرت صاذق (علیه السلام)فرمودند :( شرافت مؤ من در نماز شب خواندن و عزت مؤ من در این است که متعرض اعراض مردم چیزهایی که مردم عنایت به پنهان ماندن آن دارند ، نشود ، به این معنا که تفحص در امور مردم نداشته باشد و غیبت آنان را نکند .) و نیز حضرت صادق (علیه السلام ) فرمودند : ( مال دنیا و فرزندان ، زینت زندگی این دنیا و نماز شب ، زینت آخرت است . ) در احادیث اسلامی برای نماز شب علاوه بر اینکه ثواب و فضیلت فراوان اخروی ذکر شده است ، فواید دنیوی بسیاری نیز برای آن بیان شده است .که حضرت صادق ( علیه السلام ) فرمود : ( نماز شب بخوانید که آن سنت پیغمبر و رسم صلحایی است که پیش از شما می زیستند و آن درد و مرض را از بدن شما دور می کند . ) و نیز فرمودند : ( نماز شب خواندن روی انسان را سفید و نورانی وخلق انسان را نیکو و بوی وی را پاکیزه می کند و روزی را فراوان می سازد و موجب ادای قرض انسان می گردد و غم و اندوه را بر طرف می نماید و به چشم انسان جلوه و روشنی می بخشد . )حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند : ( خانه هایی که در آنها نماز شب و قرآن خوانده می شود ، برای اهل آسمان روشنایی می دهند به همان طوری که ستارگان آسمان برای مردم زمین ، روشنایی می دهند . ) حضرت رضا ( علیه السلام ) فرمودند : ( نماز شب خواندن را بر خود لازم بدانید زیرا هر بندة مؤ منی که هشت رکعت نماز شب و دو رکعت نماز شفع و یک رکعت نماز وتر بخواند و در قنوت وتر 70مرتبه استغفار کند خداوند او را از عذاب قبر و از عذاب آتش نجات می دهد وعمرش را در دنیا طولانی میکند و در زندگی اقتصادی خداوند به او وسعت و گشایش میدهد وهر خانه ای که در آن نماز شب خوانده شود آن خانه برای مردم آسمان روشنایی می دهد همانطورکه ستارگان آسمان برای مردم روی زمین روشنایی می بخشند . ) برای د ستیابی به این توفیق لازم است از اول شب تصمیم بگیرند و مخصوصاً با کم غذا خوردن در شب خود را برای بیداری آماده سازند که حضرت امیر المؤمنین (علیه السلام ) فرمودند : ( در سه چیز با سه چیز طمع مکن : 1-در بیداری شب با پرخوردن .2-در نور صورت با خوابیدن در جمیع شب .3-در امان ماندن در دنیا با همنشینی با فاسقان و فاجران .) کیفیت نماز شب و اما کیفیت نماز شب به این ترتیب است که : هشت رکعت که هر دو رکعت به یک سلام انجام بگیرد به قصد نماز نافلة شب خوانده شود و بعد از آن دو رکعت نماز به قصد نماز شفع می خواند و از آن پس یک رکعت به نیت نماز وتر بجا می آورد و بهتر این است که قنوت نماز وتر را به این ترتیب بجا بیاورد : 1- دعای فرج را که عبارت از این دعا است : لا اله الله الحلیم الکریم لا اله الا الله العلی العظیم سبحان الله رب السموات السبع و سبحان الله رب الارضین السبع و ما فیهن و ما بینهن و رب العرش العظیم و سلام علی المرسلین بخواند . 2-هفت مرتبه بگوید : استغفر الله الذی لا اله الا هو الحی القیوم ذوالجلال و الاکرام من جمیع ظلمی و جرمی و اسرافی علی نفسی و اتوب الیه .بعد از آن 70مرتبه بگوید : استغفرالله ربی و اتوب الیه .پس از آن 300مرتبه بگوید : العفو . سپس برای چهل مؤمن دعا کند ( به زبان غیر عربی هم اشکال ندارد ، مثلاً بگوید : خداوندا! فلانی را بیامرز ) .از آن پس برای خود و پدر و مادر خود دعا کند و در خاتمة قنوت 7مرتبه بگوید : هذا مقامُ الغائذِ بکَ مِنَ النارِ . فضیلت نماز جعفر طیار نماز جعفر طیار ، دارای ثواب و فضیلت بسیار است و بر اساس روایاتی که از اهل بیت عصمت(سلام الله علیهم ) رسیده است تاثیر زیادی در بخشیده شدن گناهان انسان دارد . حضرت صادق ( علیه السلام ) فرمودند : ( روزی که قلعة خیبر ، دژ محکم یهودانی که در برابر پیشرفت اسلام جوان ، سنگ اندازی می کردند و هر روز نقشه ای می کشیدند و تر فندهایی برای متوقف ساختن ، بلکه بر انداختن نظام اسلامی ، طرح می کردند به دست سپاه اسلام فتح شد ، جعفر از کشور حبشه که به سر پرستی جمعی از مسلمانان که در نتیجة فشار سردمداران کفر به آنجا مسافرت کرده بودند که تا در محیطی آزاد به اقامه مراسم دین قیام کنند و هم به تبلیغ اسلام پرداخته ، درخت دین را در آن سر زمین بنشانند ، مسافرت کرده بود مراجعت کرد .حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) از شنیدن این جریان بسیار خرسند گردید و فرمود : ( والله ما ادری بایهما انا اشد سروراً بقدوم جعفر ام بفتح خیبر ) . قسم به خداوند از این دو جریانی که امروز برای ما پیش آمده است نمی دانم برای کدام یک بیشتر خشنود باشم ، آیا برای فتح خیبر یا برای بازگشت جعفر ؟ و از جای خود برخاست و جعفر را به آغوش کشید و میان دو چشم وی را بوسید و فرمود هدیه ای به تو بدهم .چون این کلام را مسلمانان شنیدند افراد بسیاری در میان جمع گرد آمدند و چنین فکر می کردندکه این هدیه طلا ونقرة قابل توجهی خواهد بود. حضرتش به جعفر فرمودند : ( چهار رکعت نماز به تو تعلیم می دهم اگر بتوانی در هر روز و اگر نه در دو روز و گرنه در هر جمعه و اگر نتوانستی در هر ماه یک مرتبه و اگر نتوانستی در هر سال یک مرتبه بخوان ، خداوند متعال گناهانی را که ما بین آن دو نماز انجام گرفته باشد می آمرزد .سپس آن را بیان فرمود و توضیح آن به این ترتیب است : چهار رکعت است به تشهد و دو سلام . در رکعت اول بعد از سوره حمد سورة (اذا زلزلت ) و در رکعت دوم بعد از سورة ( و العادیات) و در رکعت سوم پس از حمد ، سورة ( اذا جاء نصرالله ) و در رکعت چهارم بعد از حمد سورة ( قل هو الله احد) و در هر رعت بعد از فراغ از قرائت پانزده مرتبه می گوید سبحان الله و الحمد الله و لا اله الا الله و الله اکبر و در رکوع همین تسبیحات را ده مرتبه می گوید و چون سر از رکوع بر می دارد ده مرتبه و در سجدة دوم ده مرتبه و بعد از سر بر داشتن پیش از اینکه برخیزد ، ده مرتبه می گوید و هر چهار رکعت را به همین تر تیب می خواند که مجموعاً 300مرتبه می شود . اگر نتواند این سوره ها را بخواند بجای آنها هم سورة قل هو الله احد را بخواند ، ثواب و فضیلت این نماز را بدست می آورد .خواندن نماز جعفر در هر موقع مستحب است ، ولی بهترین اوقات آن در روز جمعه هنگامی است که آفتاب در سطح زمین گسترش یافته باشد .علمای بزرگ اسلام و صلحای روزگار در این وقت برخواندن آن مواظبت داشته اند .نماز های مستحبی غیر از اینها نیز بسیار است به کتاب مفاتیح الجنان و غیر آن مراجعه بفرمایید . وقت نافله های یومیه