استاد مطهری در کتاب )جهاد( به تفضیل این مسأله را بررسی کرده که خلاصه‌ی آن بدین قرار است: بعضی از آیات قرآن کریم در مورد دستور جهاد با کافران مطلق است؛ مانند: قاتلوا الذین لایؤمنون بالله و لابالیوم الآخر و لایحرمون ماحرم الله و رسوله و لایدینون دین الحق من الذین أوتوا الکتاب حتی یعطوا الجزیة عن یدوهم صاغرون. )توبه 9 / 29. با کسانی از اهل کتاب که به خدا و روز آخرت ایمان نمی‌آورند و به آنچه خدا و رسولش حرام کرده‌اند حرمت نمی‌گذارند و به دین حق گردن نمی‌نهند، بجنگید، مگر این که در حال ذلت و خواری حاضر به پرداخت جزیه شوند. .یا:یا ایها النبی جاهد الکفار و المنافقین و اغلط علیهم. )توبه 9 / 73. ای پیامبر! با کافران و منافقان جهاد کن و بر آنان سخت بگیر. . اما یک قاعده‌ی محاوره‌ای داریم که در اصول فقه هم پذیرفته شده و آن این است که هر گاه کسی سخنی را به صورت مطلق گفت و در جایی دیگر به صورت مقید آورد، آن مطلق را بر آن مقید باید حمل کرد. مثلا یک بار کسی به ما می‌گوید: )فلانی را احترام کن.( این سخن دوم مقید است و نشان می‌دهد که احترام گذاشتن به فلانی، مقید به آن است که او این کار را انجام دهد. ولذا سخن اول را که مطلق است حمل بر سخن دوم که مقید است می‌کنیم. در مورد جهاد هم با این که آیات فوق مطلق است، اما در موارد دیگر آیاتی آمده که نشان می‌دهد این حکم قیودی دارد و در اسلام چنین نیست که جهاد با هر کافری جایز باشد، بلکه این حکم فقط اختصاص دارد به: الف(مقابله با تجاوز کافران به ما؛ قرآن کریم می‌فرماید: و قاتلوا فی سبیل الله الذین یقاتلونکم و لاتعتدوا ان الله لا یحب المعتدین. )بقره 190 -2. با کسانی که با شما می‌جنگند، بجنگید و تجاوز و ستم نکنید که خداوند ستمکاران را دوست ندارد. . خصوصا این که در ادامه می‌فرماید )تجاوز نکنید( نشان می‌دهد که جهاد یک‌حکم بدون قید نیست و اگر مصداق تجاوز و تعدی شود، جایز نیست؛ برای مثال در احادیث توضیح داده شده که سراغ غیر نظامیان نروید، مزارع را ویران نکنید و... ب( به کمک مظلوم شتافتن؛ قرآن کریم می‌فرماید: مالکم لاتقاتلون فی سبیل الله و المستضعفین من الرجال و النساء و الولدان الذین یقولون ربنا اخرجنا من هذه القریة الظالم اهلها و اجعل لنا من لدنک ولیا واجعل لنا من لدنک نصیرا. )نسأ 4 / 75. شما را چه می‌شود که در راه خدا و زنان و مردان و بچه‌های مستضعفی که می‌گویند )پروردگارا ما را از این شهری که اهل آن ظالمند نجات بده و از جانب خودت برای ما ولی و ناصری قرار بده( جهاد نمی‌کنید. . یعنی در جایی که می‌بینیم عده‌ای بر عده‌ای دیگر ظلم می‌کنند، حتی اگر آن مظلومان مسلمان نباشند، وظیفه‌ی مسلمانان است که با ظالمان به جهاد می‌فرماید: و قاتلوهم حتی لاتکون فتنة و یکون الدین کله لله. )انفال 8 / 39. آنان را بکشید تا فتنه‌ای نماند و دین یکسره برای خدا باشد. . بیش‌تر جنگ‌های صدر اسلام از این گونه بوده است. یعنی مواردی هست که ستمگری مردم را در حصاری عقیدتی قرار داده و مانع نشر دعوت اسلام شده است و مردم نیز چون از حقیقت آگاه نیستند، شاید متوجه نباشند که حق و حقیقت را از آنان دور نگه داشته‌اند. البته جنگ با توده‌ی مردم و قتل عام آنان جایز نیست، ولی جنگ با آن رژیم فاسدی که اعتقاد پوسیده‌ای را تکیه گاه خود قرار داده و برگردن مردم سوار شده، لازم است. در واقع، این هم نوع مبارزه با ظلم است، اگرچه خود مظلوم توجهی به ظلم نداشته باشد. در حقیقت، آنچه جهاد را مقدس می‌کند صرفا دفاع از خود نیست، بلکه دفاع از هر حقی است که پایمال شده باشد.به همین دلیل است که آزادی خواهان جهان که برای نجات دیگران دست به مبارزه می‌زنند نیز، انسان هایی مقدس و محترم شمرده می‌شوند؛ ولو این که مبارزه‌ی آنان برای دفاع از خود نباشد و در واقع قداست آنان بیش از کسی است که صرفا به دفاع از خود می‌پردازد.در میان حقوق مختلف هم هیچ حقی به اندازه‌ی دست یابی به حقیقتی که موجب کمال واقعی شخص می‌شود، اهمیت ندارد؛ و چه حقیقتی بالاتر از توحید، که پذیرفتن آن مستلزم رهایی از تمام قید و بندها و محدودیت‌هاست؛ و آیا مبارزه با کسانی که مانع از رسیدن این حقیقت گران‌بها به مردم می‌شوند، مبارزه‌ای مقدس نیست؟ البته در اسلام یک سلسله آیات دیگر داریم که بر جهاد برای دفاع و رفع مانع تصریح دارند، اما نه الزام و اجبار مردم به مسلمان شدن. امر دین داری مردم باید با دعوت اصلاح شود نه اجبار. قرآن می‌فرماید: لااکراه فی الدین قد تبینن الرشد من الغی. )بقره 2 / 256. در دین اجباری نیست، چرا که راه رشد از بیراهه آشکار شده است. . برخی مفسران پنداشته‌اند که این آیه با آیات جهاد نسخ شده است، اما علامه طباطبایی به خوبی نشان داده‌اند که چنین چیزی امکان ندارد. زیرا فلسفه‌ی اجباری نبودن دین در آیه معلول آن است که راه رشد از بیراهه مشخص شده و چون این فلسفه هم چنان باقی است، حکم به اجباری نبودن دین هم برقرار است. به علاوه که اساسا ایمان امری درونی است و اجبار بردار نیست. ادع الی سبیل ربک بالحکمة و الموعظة الحسنة و جادلهم بالتی هی أحسن. )نحل 16 / 125. با حکمت و موعظه‌ی نیکو مردم را به راه پروردگارت دعوت کن و به بهترین وجه ممکن آنان بحث کن. .یا: و قل الحق من ربکم فمن شاء فلیؤمن و من شاء فیلکفر. )کهف 18 / 29. بگو که حق از جانب پروردگارتان آمده است. حال هر که می‌خواهد ایمان بیاورد و هر که می‌خواهد کافر شود. . نظر اسلام این نیست که به زور به مردم بگوید یا باید مسلمان شوی یا اگر مسلمان نشوی کشته می‌شوی. حتی از این بالاتر، آیاتی داریم که نشان می‌دهند اسلام به مسأله‌ی صلح بسیار اهمیت می‌دهد و تأکید می‌کند که اگر دیدی مخالفان‌اندک گرایشی به صلح دارند، تو نیز صلح طلب باش. مانند: و الصلح خیر. )نسأ 4 / 128. و صلح بهتر است. یا: و ان جنحوا للسلم فاجنح لها و توکل علی الله. )انفال 8 / 1. و اگر مایل به صلح شدند تو نیز تمایل نشان بده و بر خدا توکل کن. و حتی اگر مشرکی خواست پیام الهی را بشنود و بسنجد، حاکم اسلامی باید زمینه‌ی مطالعاتی وی را فراهم کند و وی را در کمال امنیت به کشور خود برگرداند: و ان أحد من المشرکین استجارک فأجره حتی یسمع کلام الله ثم ابلغه مأمنه. )و اگر کسی از مشرکین خواست در پناه تو بیاید )تا کلام الهی را بشنود و بررسی کند( پس به او پناه بده تا کلام خدا را بشنود و سپس او را به جایگاه امن خود وی باز گردان. . خلاصه این که ماهیت جهاد از دیدگاه اسلام، دفاع از خود یا دیگران یا دفاع از حق و حقیقت و سایر ارزش‌های والای انسانی و مبارزه با اختناق است و هیچ وجه برای به زور مسلمان کردن دیگران نمی‌توان به جهاد متوسل شد. )تلخیص مباحث استاد مطهری در جهاد، صص 60 -5.
استاد مطهری در کتاب )جهاد( به تفضیل این مسأله را بررسی کرده که خلاصهی آن بدین قرار است:
بعضی از آیات قرآن کریم در مورد دستور جهاد با کافران مطلق است؛
مانند: قاتلوا الذین لایؤمنون بالله و لابالیوم الآخر و لایحرمون ماحرم الله و رسوله و لایدینون دین الحق من الذین أوتوا الکتاب حتی یعطوا الجزیة عن یدوهم صاغرون. )توبه 9 / 29. با کسانی از اهل کتاب که به خدا و روز آخرت ایمان نمیآورند و به آنچه خدا و رسولش حرام کردهاند حرمت نمیگذارند و به دین حق گردن نمینهند، بجنگید، مگر این که در حال ذلت و خواری حاضر به پرداخت جزیه شوند. .یا:یا ایها النبی جاهد الکفار و المنافقین و اغلط علیهم. )توبه 9 / 73. ای پیامبر! با کافران و منافقان جهاد کن و بر آنان سخت بگیر. .
اما یک قاعدهی محاورهای داریم که در اصول فقه هم پذیرفته شده و آن این است که هر گاه کسی سخنی را به صورت مطلق گفت و در جایی دیگر به صورت مقید آورد، آن مطلق را بر آن مقید باید حمل کرد. مثلا یک بار کسی به ما میگوید: )فلانی را احترام کن.( این سخن دوم مقید است و نشان میدهد که احترام گذاشتن به فلانی، مقید به آن است که او این کار را انجام دهد. ولذا سخن اول را که مطلق است حمل بر سخن دوم که مقید است میکنیم. در مورد جهاد هم با این که آیات فوق مطلق است، اما در موارد دیگر آیاتی آمده که نشان میدهد این حکم قیودی دارد و در اسلام چنین نیست که جهاد با هر کافری جایز باشد، بلکه این حکم فقط اختصاص دارد به:
الف(مقابله با تجاوز کافران به ما؛ قرآن کریم میفرماید: و قاتلوا فی سبیل الله الذین یقاتلونکم و لاتعتدوا ان الله لا یحب المعتدین. )بقره 190 -2. با کسانی که با شما میجنگند، بجنگید و تجاوز و ستم نکنید که خداوند ستمکاران را دوست ندارد. .
خصوصا این که در ادامه میفرماید )تجاوز نکنید( نشان میدهد که جهاد یکحکم بدون قید نیست و اگر مصداق تجاوز و تعدی شود، جایز نیست؛ برای مثال در احادیث توضیح داده شده که سراغ غیر نظامیان نروید، مزارع را ویران نکنید و...
ب( به کمک مظلوم شتافتن؛ قرآن کریم میفرماید: مالکم لاتقاتلون فی سبیل الله و المستضعفین من الرجال و النساء و الولدان الذین یقولون ربنا اخرجنا من هذه القریة الظالم اهلها و اجعل لنا من لدنک ولیا واجعل لنا من لدنک نصیرا. )نسأ 4 / 75. شما را چه میشود که در راه خدا و زنان و مردان و بچههای مستضعفی که میگویند )پروردگارا ما را از این شهری که اهل آن ظالمند نجات بده و از جانب خودت برای ما ولی و ناصری قرار بده( جهاد نمیکنید. .
یعنی در جایی که میبینیم عدهای بر عدهای دیگر ظلم میکنند، حتی اگر آن مظلومان مسلمان نباشند، وظیفهی مسلمانان است که با ظالمان به جهاد میفرماید: و قاتلوهم حتی لاتکون فتنة و یکون الدین کله لله. )انفال 8 / 39. آنان را بکشید تا فتنهای نماند و دین یکسره برای خدا باشد. .
بیشتر جنگهای صدر اسلام از این گونه بوده است. یعنی مواردی هست که ستمگری مردم را در حصاری عقیدتی قرار داده و مانع نشر دعوت اسلام شده است و مردم نیز چون از حقیقت آگاه نیستند، شاید متوجه نباشند که حق و حقیقت را از آنان دور نگه داشتهاند. البته جنگ با تودهی مردم و قتل عام آنان جایز نیست،
ولی جنگ با آن رژیم فاسدی که اعتقاد پوسیدهای را تکیه گاه خود قرار داده و برگردن مردم سوار شده، لازم است. در واقع، این هم نوع مبارزه با ظلم است، اگرچه خود مظلوم توجهی به ظلم نداشته باشد. در حقیقت، آنچه جهاد را مقدس میکند صرفا دفاع از خود نیست، بلکه دفاع از هر حقی است که پایمال شده باشد.به همین دلیل است که آزادی خواهان جهان که برای نجات دیگران دست به مبارزه میزنند نیز، انسان هایی مقدس و محترم شمرده میشوند؛ ولو این که مبارزهی آنان برای دفاع از خود نباشد و در واقع قداست آنان بیش از کسی است که صرفا به دفاع از خود میپردازد.در میان حقوق مختلف هم هیچ حقی به اندازهی دست یابی به حقیقتی که موجب کمال واقعی شخص میشود، اهمیت ندارد؛ و چه حقیقتی بالاتر از توحید، که پذیرفتن آن مستلزم رهایی از تمام قید و بندها و محدودیتهاست؛ و آیا مبارزه با کسانی که مانع از رسیدن این حقیقت گرانبها به مردم میشوند، مبارزهای مقدس نیست؟
البته در اسلام یک سلسله آیات دیگر داریم که بر جهاد برای دفاع و رفع مانع تصریح دارند، اما نه الزام و اجبار مردم به مسلمان شدن. امر دین داری مردم باید با دعوت اصلاح شود نه اجبار. قرآن میفرماید: لااکراه فی الدین قد تبینن الرشد من الغی. )بقره 2 / 256. در دین اجباری نیست، چرا که راه رشد از بیراهه آشکار شده است. .
برخی مفسران پنداشتهاند که این آیه با آیات جهاد نسخ شده است، اما علامه طباطبایی به خوبی نشان دادهاند که چنین چیزی امکان ندارد. زیرا فلسفهی اجباری نبودن دین در آیه معلول آن است که راه رشد از بیراهه مشخص شده و چون این فلسفه هم چنان باقی است، حکم به اجباری نبودن دین هم برقرار است. به علاوه که اساسا ایمان امری درونی است و اجبار بردار نیست. ادع الی سبیل ربک بالحکمة و الموعظة الحسنة و جادلهم بالتی هی أحسن. )نحل 16 / 125. با حکمت و موعظهی نیکو مردم را به راه پروردگارت دعوت کن و به بهترین وجه ممکن آنان بحث کن. .یا:
و قل الحق من ربکم فمن شاء فلیؤمن و من شاء فیلکفر. )کهف 18 / 29. بگو که حق از جانب پروردگارتان آمده است. حال هر که میخواهد ایمان بیاورد و هر که میخواهد کافر شود. .
نظر اسلام این نیست که به زور به مردم بگوید یا باید مسلمان شوی یا اگر مسلمان نشوی کشته میشوی. حتی از این بالاتر، آیاتی داریم که نشان میدهند اسلام به مسألهی صلح بسیار اهمیت میدهد و تأکید میکند که اگر دیدی مخالفاناندک گرایشی به صلح دارند، تو نیز صلح طلب باش. مانند: و الصلح خیر. )نسأ 4 / 128. و صلح بهتر است. یا: و ان جنحوا للسلم فاجنح لها و توکل علی الله. )انفال 8 / 1. و اگر مایل به صلح شدند تو نیز تمایل نشان بده و بر خدا توکل کن. و حتی اگر مشرکی خواست پیام الهی را بشنود و بسنجد، حاکم اسلامی باید زمینهی مطالعاتی وی را فراهم کند و وی را در کمال امنیت به کشور خود برگرداند: و ان أحد من المشرکین استجارک فأجره حتی یسمع کلام الله ثم ابلغه مأمنه. )و اگر کسی از مشرکین خواست در پناه تو بیاید )تا کلام الهی را بشنود و بررسی کند( پس به او پناه بده تا کلام خدا را بشنود و سپس او را به جایگاه امن خود وی باز گردان. .
خلاصه این که ماهیت جهاد از دیدگاه اسلام، دفاع از خود یا دیگران یا دفاع از حق و حقیقت و سایر ارزشهای والای انسانی و مبارزه با اختناق است و هیچ وجه برای به زور مسلمان کردن دیگران نمیتوان به جهاد متوسل شد. )تلخیص مباحث استاد مطهری در جهاد، صص 60 -5.
- [سایر] باسلام و خسته نباشید ایا در قران امده کسی که از دین اسلام بیرون رود و دین های دیگر را انتخاب کند کشتنش در را راه خدا حلال است؟! یا کافران و مشرکان کشتنشان در راه خدا حلال است؟! باتشکر
- [سایر] خداوند در قرآن کریم چند بار مشرکان و کافران را مورد خشم و غضب خود قرار داده است؟
- [سایر] با توجه به تشریع جهاد در اسلام، آیا اسلام دین جنگ و شمشیر است یا آیین صلح؟
- [سایر] با توجه به تشریع جهاد در اسلام، آیا اسلام دین جنگ و شمشیر است یا آیین صلح؟
- [سایر] مسحیت دین صلح است اما اسلام با آن همه آیه و حدیث در مورد جهاد و کشتن مخالفین، دین خشونت است؟
- [سایر] اگر اسلام دین محبت و مهربانی است و خداوند ارحم الراحمین است، چرا این همه آیه در قرآن درباره جنگ و کشتار کافران وجود دارد؟!
- [سایر] چرا مسلمانان هنگام فتح ایران به ایرانیان اجازه انتخاب آزاد دین را ندادند؟
- [سایر] خداوند در آیه 54 سوره آل عمران می گوید: تا روز قیامت پیروان تو (عیسی) را بر کافران برتری دادم. اگر پیروان حضرت عیسی تا قیامت بر همه کافران برتری دارند. پس چرا دین محمد را برگزینیم؟ دین عیسی را برمی گزینیم که تا قیامت از همه کافران برتر باشیم؟
- [سایر] چرا مسلمان زاده، که هیچ اختیاری در انتخاب دین نداشته است، اگر اسلام را نپذیرد، مرتد محسوب شده و حکم آن اعدام است؟
- [سایر] فلسفه ، اهداف و شرایط جهاد در اسلام چیست ؟ آیا با توجه به آیات جهاد در قرآن کریم ، جهاد با رژیم غاصب صهیونیستی واجب نیست ؟
- [آیت الله اردبیلی] جهاد بر دو نوع است: (ابتدایی) و (دفاعی). (جهاد ابتدایی) آن است که مسلمانان به منظور دعوت کفّار و مشرکین به اسلام و عدالت و یا جلوگیری از نقض پیمان اهل ذمّه یا طغیان باغیان (شورشیان مسلح) بر امام واجبالطّاعه مسلمین، نیروی نظامی به مناطق آنان گسیل دارند. در حقیقت هدف از جهاد ابتدایی کشور گشایی نیست، بلکه دفاع از حقوق فطری انسانهایی است که توسّط قدرتهای کفر و شرک و طغیان از خدا پرستی و توحید، عدالت و شنیدن و پذیرش آزادانه احکام خداوند محروم شدهاند. (جهاد دفاعی) زمانی است که دشمن به مرز و بوم مسلمانان هجوم آورد و قصد تسلّط سیاسی یا فرهنگی و اقتصادی نسبت به آنان داشته باشد و ممکن است جهاد در برابر باغیان در زمانی که به حمله مسلحانه دست زدهاند نیز جهاد دفاعی محسوب گردد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . تحصیل اعتقاد به اصول دین و مبانی اسلام بر هر مسلمان، واجب است.
- [آیت الله علوی گرگانی] مسلمانی که منکر خدا یا پیغمبر شود یا حکم ضروری دین یعنیحکمی را که مسلمانان جز دین اسلام میدانند مثل واجب بودن نماز وروزه را انکار کند در صورتی که بداند آن حکم ضروری دین است مرتدّ میشود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسلمانی که منکر خدا یا پیغمبر شود، یا حکم ضروری دین، یعنی حکمی را که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند، مثلاً واجببودن نماز و روزه را انکار کند، در صورتی که بداند آن حکم ضروری دین است مرتد میشود.
- [آیت الله بروجردی] مسلمانی که منکر خدا یا پیغمبر شود، یا حکم ضروری دین یعنی حکمی را که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند مثل واجب بودن نماز و روزه انکار کند، در صورتی که بداند آن حکم ضروری دین است مرتد میشود.
- [آیت الله مظاهری] رفع صفات رذیله، گرچه عملی بر طبق آن انجام ندهد، اگر قدرت بر رفع داشته باشد، واجب مؤکّد، و ترک این واجب چنانکه گفته شد از محرّمات است، و باید علاوه بر اینکه مانع سر زدن عملی از آن شود، با آن مبارزه کند تا ریشهاش را قطع کند، و این کار، گرچه مشکل است ولی از اوجب واجبات است، و ثواب این مبارزه از جهاد بالاتر است و از این رو در روایات اهلبیت(سلاماللهعلیهم) (جهاد اکبر) نامیده شده است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] به کسی میتوان زکات داد که شیعه دوازده امامی باشد، ولی در مصرف سوم (کارگزاران زکات) و مصرف چهارم (تقویت ایمان مسلمانان) و نیز در جهاد مشروع شیعه دوازده امامی بودن گیرنده زکات لازم نیست، بنابراین کارگزاران زکات میتوانند غیر شیعه بلکه غیر مسلمان بوده و نیز در جهاد مشروع ممکن است غیر شیعه یا غیر مسلمان به کار گرفته شود که در این صورت هزینه این افراد را میتوان از زکات پرداخت کرد، ولی در تحصیل حجّ باید زکات را به شیعه دوازده امامی داد تا حجّ به جا آورد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه بدعتی در اسلام واقع شود (مانند منکراتی که دولتهای ناصالح به نام اسلام انجام می دهند) بر همه، مخصوصاً علمای دین واجب است حق را اظهار و باطل را انکار کنند و اگر سکوت علمای دین موجب هتک مقام علم، یا سوء ظن به علمای اسلام شود، اظهار حق به هر نحوی که ممکن باشد واجب است، هرچند بدانند تاثیر نمی کند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر مسلمانان با رضایت امام علیهالسلام با کافران جنگ کنند و غنایمی در جنگ بدست آورند، مخارجی را که بعد از بدستآوردن غنایم برای نگهداری یا حمل و نقل آن انجام داده و نیز مقداری را که امام علیهالسلام صلاح میداند به مصرفی برساند و اموال ممتاز و برجسته همچون وسایل جنگی فوقالعاده و اموال اختصاصی پادشاهان و حکمرانان که مخصوص امام علیهالسلام میباشد، از غنیمت کنار گذاشته و خمس بقیه را میپردازند و آنچه در زمان غیبت امام علیهالسلام در جنگ با کافران یا در هنگام دفاع از هجوم آنان به کشور اسلامی گرفته میشود خمس دارد، مرتد فطری یعنی کسی که در هنگام ولادت مسلمان بشمار آمده و پس از بلوغ کافر گردد، در این مسأله همچون دیگر کافران میباشد.
- [آیت الله خوئی] مسلمانی که منکر خدا یا پیغمبر یا معاد یا از فرقههائی بوده باشد که در مسألة (2406) گفته شد و یا حکم ضروری دین یعنی حکمی را که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند مثل واجب بودن نماز و روزه درصورتی که بداند آن حکم ضروری دین است انکار کند مرتد میشود، و احکامی که در مسائل آینده ذکر میشود بر او مترتب است.