در پاسخ به این سؤال باید گفت: قرآن برای معرفی شخصیت ها از دو راه استفاده کرده است: 1- معرفی با اسم نخستین راه این است که شخصیت مورد نظر را با اسم معرفی و مطرح می کند مانند: وَ ما مُحَمَّدٌ الاّ رَسولٌ قَد خَلَت مِن قَبلِهِ الرُّسُل؛ و محمد نیست مگر پیغمبری از طرف خدا که پیش از او نیز پیغمبرانی بودند...1 2- معرفی با صفت و ویژگی شیوه ی دوّم، معرفی با صفت و ویژگی است که در قرآن نمونههایی دارد، از جمله این که در مورد پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) آمده است: الّذینَ یتَّبِعونَ الرَّسولَ النَّبیِّ الامّیِّ ... یَأمُرُهُم بِالمَعروف و یَنهاهُم عَنِ المُنکَرِ وَ یحِلُّ لَهُمُ الطَّیبِّاتِ وَ یُحَرِّمُ عَلَیهِمُ الخَبائِث ... ؛ کسانی که از پیامبر تبعیت می کنند ... که پیامبر، ایشان را به کارهای پسندیده دستور می دهد و از کارهای زشت و ناپسند، باز می دارد و به ایشان امور پاکیزه را حلال و امور ناپسند را حرام کرده است. 2 در معرفی ولی مؤمنان (علیه السلام) نیز از این شیوه استفاده کرده است: انَّما وَلیُّکمُ اللهُ وَ رَسولُهُ وَ الَّذینَ ءامَنوا الَّذینَ یُقیمونَ الصَّلَوةَ وَ یُؤتونَ الزَّکاةَ وَ هُم راکِعونَ؛ صاحب امر شما خدا و رسول او و کسانی اند که نماز را بر پا می دارند و زکات می پردازند درحالی که در رکوع باشند. 3 شناساندن با صفت بهترین راه معرفی است. این نوع معرفی راه را بر سودجویان می بندد؛ در معرفی با اسم میتوان نام جعلی درست کرد؛ امّا بهره برداری از صفات کار آسانی نبوده و قابل جعل نیست. از این رو میبینیم در جریان حضرت طالوت (علیه السلام)، خداوند متعال در آیهی 248 سوره ی بقره، بعد از آن که ایشان را به اسم معرفی می کند، بلافاصله ایشان را با صفت و نشانه ی (تابوتٌ فیه سَکِینة) (صندوقی که دارای آرامش است)، معرفی می کند تا جلوی هرگونه اشتباه احتمالی گرفته شود. پس روشن شد که: 1- تنها راه معرفی، ذکر نام امام مهدی (علیه السلام) نیست، و حضرت از راه های دیگر (صفات) معرفی شدهاند و قرآن به طرق دیگر به وجود ایشان و حکومت جهانیشان اشاره کرده است. 2- مصالحی در کار بوده که نام اهلبیت(علیهم السلام) در قرآن ذکر نشود که مهمترین آنها محفوظ ماندن قرآن از تحریف است. پی نوشتها: [1]. آل عمران(3)، 144. [2]. اعراف (7)، 157. [3]. مائده (5)، 55. www.mahdi313.com
در پاسخ به این سؤال باید گفت: قرآن برای معرفی شخصیت ها از دو راه استفاده کرده است:
1- معرفی با اسم
نخستین راه این است که شخصیت مورد نظر را با اسم معرفی و مطرح می کند مانند:
وَ ما مُحَمَّدٌ الاّ رَسولٌ قَد خَلَت مِن قَبلِهِ الرُّسُل؛ و محمد نیست مگر پیغمبری از طرف خدا که پیش از او نیز پیغمبرانی بودند...1
2- معرفی با صفت و ویژگی
شیوه ی دوّم، معرفی با صفت و ویژگی است که در قرآن نمونههایی دارد، از جمله این که در مورد پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) آمده است:
الّذینَ یتَّبِعونَ الرَّسولَ النَّبیِّ الامّیِّ ... یَأمُرُهُم بِالمَعروف و یَنهاهُم عَنِ المُنکَرِ وَ یحِلُّ لَهُمُ الطَّیبِّاتِ وَ یُحَرِّمُ عَلَیهِمُ الخَبائِث ... ؛ کسانی که از پیامبر تبعیت می کنند ... که پیامبر، ایشان را به کارهای پسندیده دستور می دهد و از کارهای زشت و ناپسند، باز می دارد و به ایشان امور پاکیزه را حلال و امور ناپسند را حرام کرده است. 2
در معرفی ولی مؤمنان (علیه السلام) نیز از این شیوه استفاده کرده است:
انَّما وَلیُّکمُ اللهُ وَ رَسولُهُ وَ الَّذینَ ءامَنوا الَّذینَ یُقیمونَ الصَّلَوةَ وَ یُؤتونَ الزَّکاةَ وَ هُم راکِعونَ؛ صاحب امر شما خدا و رسول او و کسانی اند که نماز را بر پا می دارند و زکات می پردازند درحالی که در رکوع باشند. 3
شناساندن با صفت بهترین راه معرفی است. این نوع معرفی راه را بر سودجویان می بندد؛ در معرفی با اسم میتوان نام جعلی درست کرد؛ امّا بهره برداری از صفات کار آسانی نبوده و قابل جعل نیست. از این رو میبینیم در جریان حضرت طالوت (علیه السلام)، خداوند متعال در آیهی 248 سوره ی بقره، بعد از آن که ایشان را به اسم معرفی می کند، بلافاصله ایشان را با صفت و نشانه ی (تابوتٌ فیه سَکِینة) (صندوقی که دارای آرامش است)، معرفی می کند تا جلوی هرگونه اشتباه احتمالی گرفته شود.
پس روشن شد که:
1- تنها راه معرفی، ذکر نام امام مهدی (علیه السلام) نیست، و حضرت از راه های دیگر (صفات) معرفی شدهاند و قرآن به طرق دیگر به وجود ایشان و حکومت جهانیشان اشاره کرده است.
2- مصالحی در کار بوده که نام اهلبیت(علیهم السلام) در قرآن ذکر نشود که مهمترین آنها محفوظ ماندن قرآن از تحریف است.
پی نوشتها:
[1]. آل عمران(3)، 144.
[2]. اعراف (7)، 157.
[3]. مائده (5)، 55.
www.mahdi313.com
- [سایر] آیا نام امام مهدی علیه السلام در قرآن آمده است؟
- [سایر] چرا به حضرت مهدی علیه السلام، صاحب الزمان می گویند؟
- [سایر] امام مهدی علیه السلام فرزند کیست؟
- [سایر] آیا شخصیت حضرت مهدی علیه السّلام در قرآن بیان شده است؟
- [سایر] آیا شخصیت حضرت مهدی علیه السّلام در قرآن بیان شده است؟
- [سایر] چرا در قرآن، اشاره صریحی به ولایت حضرت مهدی علیه السلام نشده است؟
- [سایر] آیا حضرت مهدی (علیه السلام) دین جدید و کتابی غیر از قرآن می آورد؟
- [سایر] آیا در قرآن کریم نامی از حضرت مهدی علیه السلام برده شده است؟
- [سایر] شباهتهای امام مهدی (عج) با امام حسین (ع) چیست؟
- [سایر] امام مهدی (عج) چگونه به یاد امام حسین (ع) هستند؟
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولّی عَصْر ( عج ) که نماز جمعه واجب تَعْیینی نیست ، خرید و فروش و سایر معاملات ، پس از اذان جمعه حرام نیست .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسلمانان باید در مورد اشخاص مجهول که ملبس به لباس علما و طلاب هستند تحقیق نمایند اگر به مقامی دیگر غیر از مقام علما و مجتهدین که نواب حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه می باشند ارتباط داشته باشند از آنها کناره گرفته و از ضلالت و اضلال آن ها بپرهیزند.
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولیّ عصر (عج ) نماز جمعه واجب تَخییری است ( یعنی مُکَلَّفْ می تواند روز جمعه بجای نماز ظهر نماز جمعه بخواند ) ولی جمعه اَفْضَلْ است وظهر اَحْوَط واحتیاط بیشتر در آن است که هر دو را بجا آورند .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) نماز جمعه واجب تخییری است (یعنی مکلّف می تواند روز جمعه به جای نماز ظهر نماز جمعه بخواند) ولی جمعه افضل است و ظهر احوط و احتیاط بیشتر در آن است که هردو را بجا آورد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . "أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ الله"جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله"، به قصد قربت گفته شود. اللهُ أکْبَرُ خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ الله شهادت می دهم که نیست خدایی جز خدای یکتا و بی همتا. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله پیغمبر و فرستاده خداست. أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أمِیرَ المُؤمِنینَ وَلِیُّ الله شهادت می دهم که حضرت علی علیه السلام أمیرالمؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلاَة بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الْفَلاَح بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قَد قامَتِ الصَّلاَة به تحقیق نماز برپا شد. لا إلَهَ إِلاَّ الله نیست خدایی مگر خدای یکتا و بی همتا.
- [آیت الله بروجردی] (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللهِ) جزء اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ) به قصد قربت گفته شود.ترجمهی اذان و اقامه(اللهُ اکبر): یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند.(اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ الا اللهُ): یعنی شهادت میدهم که غیر خدایی که یکتا و بیهمتاست خدای دیگری سزاوار پرستش نیست.(اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبدالله) ص) پیغمبر و فرستادة خدا است.(اَشْهَدُ اَنَّ عَلیا اَمیرَالمؤمنینَ وَلِی اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت علی (علیه الصلوة و السلام)، امیرالمؤمنین و ولی خدا بر همهی خلق است.(حَی عَلَی الصَّلوة): یعنی بشتاب برای نماز.(حَی عَلَی الفَلاحِ): یعنی بشتاب برای رستگاری.(حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ): یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است.(قَد قامَتِ الصَّلوة): یعنی به تحقیق نماز بر پا شد.(لا اِلهَ اِلاَّ الله): یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.
- [آیت الله نوری همدانی] اذان هیجده جمله است : اللهً اکبرُ چهار مرتبه اشهدً ان لا الهَ الا اللهً ، اشهدً انّ محّمداً رسولً اللهِ ، حیّ علی الصلاهِ، حیَّ علی الفلاحِ ، حیّ علی خیرِ العملِ ، الله اکبرُ ، لا الهَ الا اللهً هر یک دو مرتبه ، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اول اذان و یک مرتبه لا اِلَه الّا اللهً از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حیّ علی خیرِ العملِ باید دو مرتبه قد قامتِ الصلاهً اضافه نمود .
- [آیت الله سبحانی] اذان هیجده جمله است: اللّهُ أَکْبَر چهار مرتبه. أَشْهَدُ أَنْ لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، حَیَّ عَلَی الصَّلاَةِ، حَیَّ عَلَی الفَلاَح، حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ، اللّهُ أَکْبَر، لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أَکْبَر از اول اذان و یک مرتبه لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ باید دو مرتبه قَدْ قامَتِ الصَّلاةُ اضافه نمود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اذان هیجده جمله است: "اللهُ أکْبَرُ" چهار مرتبه؛ "أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللهُ" "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله" "حَیَّ عَلی الصّلاة" "حَیَّ عَلَی الْفَلاَح" "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل" "اللهُ أَکْبَرُ" "لاَ إِلَهَ إِلاَّ الله" هر یک دو مرتبه. اقامه هفده جمله است یعنی: دو مرتبه "اللهُ أکْبَرُ" از اول اذان و یک مرتبه "لا إِلَهَ إِلاَّ الله" از آخر آن کم می شود وبعد از گفتن "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل"باید دو مرتبه "قَدْ قامَتِ الصَّلاة" اضافه نمود.
- [آیت الله خوئی] اذان هیجده جمله است:" الله اکبر" چهار مرتبه،" اشهد ان لا اله الا الله، أشهد ان محمداً رسول الله، حی علی الصلاة، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه" الله اکبر" از اوّل اذان، و یک مرتبه" لا اله الا الله" از آخر آن کم میشود، و بعداز گفتن" حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه" قد قامت الصلاه" اضافه نمود.