آیا انسان هایی که رجعت می کنند، مثل حیات قبلی خود، تکلیف دارند یا این که یک مرتبه دوره تکلیف را گذرانده و پس از پشت سر گذاشتن عالم برزخ، تکلیف وجود ندارد؟ طبق تحقیقاتی که انجام داده شد، چهار نظریه وجود دارد: 1. برخی معتقدند تکلیف وجود دارد؛ زیرا رجعت، همان بازگشت به دنیا است و در دنیا، انسان مکلّف به ترک محرّمات و انجام واجبات است. سید مرتضی (ره) می گوید: رجعت، منافاتی با تکلیف ندارد (1) و جای دیگر می گوید: بدون شک یاری کردن امام، بر رجعت کنندگان واجب است و دفاع از آن حضرت برابر دشمنان، تکلیف خواهد بود. مرحوم طبرسی نیز می فرماید: همانطور که با ظهور معجزات بزرگ، تکلیف محال نیست، با رجعت هم تکلیف محال نخواهد بود. (2) پس نمی توان گفت انسان در عالم رجعت، تکلیف ندارد. به نظر می رسد این، نظر حق باشد؛ زیرا: الف. ظاهر آیات و روایاتِ رجعت این است که رجعت کنندگان مشمول احکام و لوازم دنیایی می شوند. یکی از آن ها مکلّف بودن آنان است. هر چند بار هم که زنده شوند، باز در عالم تکلیف زنده می شوند، نه در عالم آخرت. عالمِ تکلیف، نشئه امتحان و عمل است، نه عالمِ حساب و جزا. قرآن کریم این موضوع را برای جهان هستی اثبات کرده است و می فرماید: (إِنَّما هذِهِ الحَیاهُ الدُّنیا مَتاعٌ وَ إِنَّ الآخِرَةَ هِی دارُ القَرار)؛ این زندگی دنیا، تنها متاع و کالایی [ناچیز] است، و در حقیقت، آن آخرت است که سرای پایدار است. در این آیه، تعبیر (متاع) آورده شده است، که منظور، همان اعمال و تکالیف الهی است. چنانکه حضرت علی علیه السّلام نیز فرموده اند: دنیا برای شما، سرای ثبات و قرار آفریده نشده است؛ بلکه آفریده شده، تا عبور گاه باشد و از آن، زاد و توشه و کردار صالح برای سرای قرار و ثبات (آخرت) فراهم کنید. (3) و نیز امیر المومنین علیه السّلام فرمود: (امروز، هنگام عمل است نه حسابرسی و فردا روز حسابرسی است، نه عمل). (4) یعنی تفاوت دنیا و آخرت، یک تفاوت جوهری است. ب. یکی از فلسفه های رجعت مؤمنان، رسیدن به کمالات نهایی است؛ چون در زمان حیات اولیه، با موانع زیادی روبه رو شده اند و نتوانستند به آن کمال معنوی که مستحّق آن بوده اند، برسند و از رسیدن باز مانده اند. از آن جا که نظام زندگی دنیا، بسته به عمل به احکام و تکالیف و نیز تحصیل اوصاف نفسانی می باشد، حکمت الهی اقتضا می کند، در عالم رجعت، مسیر تکاملی خود را به پایان رسانده و این سیر تکامل، محقق نمی شود، مگر با انجام احکام دینی و اسلامی. ج. در روایت است: (حلال خداوند، حلال است و حرام او، حرام است تا روز قیامت) (5) مفاد روایت، همین است که قبل از قیامت، هر کس در دنیا باشد، مکلّف به حرام و حلال خواهد بود و رجعت نیز قبل از قیامت، ولی متصل به آن می باشد؛ به عبارت دیگر، نظر روایت، به عالم دنیا است؛ چه عالم اوّلیه و چه عالم رجعت. خلاصه این که مشاهدات عالم برزخ، سبب ساقط شدن تکالیف الهی در دنیا نمی شود. 2. بعضی می گویند: عالم رجعت نیز مانند قیامت، زمان پاداش و مجازات است و تکلیف در آن وجود ندارد. دلیل این گروه این است که رجعت کنندگانی که کافرند، هنگام بازگشت، توبه خواهند کرد؛ برای این که عالم برزخ را مشاهده کرده و به حقیقت رسیده اند و این، نقض غرض خواهد شد. جواب این است که آن ها با مشاهده حقیقت، همیشه راه توبه در پیش نمی گیرند. در امّت های گذشته، بسیاری بوده اند که با مشاهده معجزات انبیا و حتی عذاب های الهی، به دشمنی خود ادامه داده اند که در بحث شبهه ها بیان خواهد شد. 3. برخی قائل به تفصیل شده اند که این گروه هم به دو قسمت تقسیم شده اند. بعضی گفته اند: خوبان و مؤمنان، تکلیف دارند و به یاری کردن معصومان، مکلّف هستند و تنها برای کفّار و دشمنان، دار مجازات است. علاّمه مجلسی می نویسد: زمان رجعت، فقط زمان تکلیف نیست؛ بلکه واسطه بین دنیا و آخرت است. پس نسبت به گروهی، دار تکلیف است و نسبت به گروه دیگر، دار مجازات. (6) امّا علاّمه مجلسی مشخّص نکرده است، برای چه کسی دار تکلیف و برای چه کسانی دار جزا است؛ علاوه بر این، قول به تفصیل دلیل می خواهد و در این باره دلیل ارائه نشده است. 4. برخی قائل شده اند که دنیا برای رجعت کنندگان، دار تکلیف نیست؛ امّا در محرّمات، بدون شک ترک آن، وظیفه رجعت کنندگان است، تا هتک حدود الهی نشود و در هر حال حرام می باشد. امّا در برابر واجبات، وظیفه ای ندارند؛ زیرا زمان رجعت،پس از عالم برزخ است و از مراتب عالم آخرت به شمار می رود و پس از مرگ، تکلیف منتفی خواهد شد. پاسخ این نویسنده محترم این خواهد بود که: این تفصیل از کجا به دست آمده است؟ قول به تفصیل، دلیل می خواهد که موجود نیست. پینوشتها: 1. رسائل المرتضی، ج1، ص 126. 2. مجمع البیان، ج7، ص 368. 3. نهج البلاغه، خطبه 132. 4. همان، خطبه 42. 5. کافی ، ج2، ص 17. 6. بحارالأنوار، ج53، ص 108. منبع: محمدعظیم محسنی دایکندی، رجعت در عصر ظهور
آیا انسان هایی که رجعت می کنند، مثل حیات قبلی خود، تکلیف دارند یا این که یک مرتبه دوره تکلیف را گذرانده و پس از پشت سر گذاشتن عالم برزخ، تکلیف وجود ندارد؟
طبق تحقیقاتی که انجام داده شد، چهار نظریه وجود دارد:
1. برخی معتقدند تکلیف وجود دارد؛ زیرا رجعت، همان بازگشت به دنیا است و در دنیا، انسان مکلّف به ترک محرّمات و انجام واجبات است.
سید مرتضی (ره) می گوید: رجعت، منافاتی با تکلیف ندارد (1) و جای دیگر می گوید: بدون شک یاری کردن امام، بر رجعت کنندگان واجب است و دفاع از آن حضرت برابر دشمنان، تکلیف خواهد بود.
مرحوم طبرسی نیز می فرماید: همانطور که با ظهور معجزات بزرگ، تکلیف محال نیست، با رجعت هم تکلیف محال نخواهد بود. (2)
پس نمی توان گفت انسان در عالم رجعت، تکلیف ندارد. به نظر می رسد این، نظر حق باشد؛ زیرا:
الف. ظاهر آیات و روایاتِ رجعت این است که رجعت کنندگان مشمول احکام و لوازم دنیایی می شوند. یکی از آن ها مکلّف بودن آنان است. هر چند بار هم که زنده شوند، باز در عالم تکلیف زنده می شوند، نه در عالم آخرت. عالمِ تکلیف، نشئه امتحان و عمل است، نه عالمِ حساب و جزا. قرآن کریم این موضوع را برای جهان هستی اثبات کرده است و می فرماید:
(إِنَّما هذِهِ الحَیاهُ الدُّنیا مَتاعٌ وَ إِنَّ الآخِرَةَ هِی دارُ القَرار)؛ این زندگی دنیا، تنها متاع و کالایی [ناچیز] است، و در حقیقت، آن آخرت است که سرای پایدار است.
در این آیه، تعبیر (متاع) آورده شده است، که منظور، همان اعمال و تکالیف الهی است. چنانکه حضرت علی علیه السّلام نیز فرموده اند: دنیا برای شما، سرای ثبات و قرار آفریده نشده است؛ بلکه آفریده شده، تا عبور گاه باشد و از آن، زاد و توشه و کردار صالح برای سرای قرار و ثبات (آخرت) فراهم کنید. (3)
و نیز امیر المومنین علیه السّلام فرمود: (امروز، هنگام عمل است نه حسابرسی و فردا روز حسابرسی است، نه عمل). (4) یعنی تفاوت دنیا و آخرت، یک تفاوت جوهری است.
ب. یکی از فلسفه های رجعت مؤمنان، رسیدن به کمالات نهایی است؛ چون در زمان حیات اولیه، با موانع زیادی روبه رو شده اند و نتوانستند به آن کمال معنوی که مستحّق آن بوده اند، برسند و از رسیدن باز مانده اند. از آن جا که نظام زندگی دنیا، بسته به عمل به احکام و تکالیف و نیز تحصیل اوصاف نفسانی می باشد، حکمت الهی اقتضا می کند، در عالم رجعت، مسیر تکاملی خود را به پایان رسانده و این سیر تکامل، محقق نمی شود، مگر با انجام احکام دینی و اسلامی.
ج. در روایت است: (حلال خداوند، حلال است و حرام او، حرام است تا روز قیامت) (5) مفاد روایت، همین است که قبل از قیامت، هر کس در دنیا باشد، مکلّف به حرام و حلال خواهد بود و رجعت نیز قبل از قیامت، ولی متصل به آن می باشد؛ به عبارت دیگر، نظر روایت، به عالم دنیا است؛ چه عالم اوّلیه و چه عالم رجعت. خلاصه این که مشاهدات عالم برزخ، سبب ساقط شدن تکالیف الهی در دنیا نمی شود.
2. بعضی می گویند: عالم رجعت نیز مانند قیامت، زمان پاداش و مجازات است و تکلیف در آن وجود ندارد. دلیل این گروه این است که رجعت کنندگانی که کافرند، هنگام بازگشت، توبه خواهند کرد؛ برای این که عالم برزخ را مشاهده کرده و به حقیقت رسیده اند و این، نقض غرض خواهد شد.
جواب این است که آن ها با مشاهده حقیقت، همیشه راه توبه در پیش نمی گیرند. در امّت های گذشته، بسیاری بوده اند که با مشاهده معجزات انبیا و حتی عذاب های الهی، به دشمنی خود ادامه داده اند که در بحث شبهه ها بیان خواهد شد.
3. برخی قائل به تفصیل شده اند که این گروه هم به دو قسمت تقسیم شده اند. بعضی گفته اند: خوبان و مؤمنان، تکلیف دارند و به یاری کردن معصومان، مکلّف هستند و تنها برای کفّار و دشمنان، دار مجازات است. علاّمه مجلسی می نویسد:
زمان رجعت، فقط زمان تکلیف نیست؛ بلکه واسطه بین دنیا و آخرت است. پس نسبت به گروهی، دار تکلیف است و نسبت به گروه دیگر، دار مجازات. (6)
امّا علاّمه مجلسی مشخّص نکرده است، برای چه کسی دار تکلیف و برای چه کسانی دار جزا است؛ علاوه بر این، قول به تفصیل دلیل می خواهد و در این باره دلیل ارائه نشده است.
4. برخی قائل شده اند که دنیا برای رجعت کنندگان، دار تکلیف نیست؛ امّا در محرّمات، بدون شک ترک آن، وظیفه رجعت کنندگان است، تا هتک حدود الهی نشود و در هر حال حرام می باشد. امّا در برابر واجبات، وظیفه ای ندارند؛ زیرا زمان رجعت،پس از عالم برزخ است و از مراتب عالم آخرت به شمار می رود و پس از مرگ، تکلیف منتفی خواهد شد. پاسخ این نویسنده محترم این خواهد بود که: این تفصیل از کجا به دست آمده است؟ قول به تفصیل، دلیل می خواهد که موجود نیست.
پینوشتها:
1. رسائل المرتضی، ج1، ص 126.
2. مجمع البیان، ج7، ص 368.
3. نهج البلاغه، خطبه 132.
4. همان، خطبه 42.
5. کافی ، ج2، ص 17.
6. بحارالأنوار، ج53، ص 108.
منبع: محمدعظیم محسنی دایکندی، رجعت در عصر ظهور
- [سایر] رجعت کنندگان چند دسته اند و آیا رجعت آنها اختیاری است یا اجباری؟
- [آیت الله خامنه ای] آیا وکلای حضرتعالی یا اشخاصی که وکیل در اخذ حقوق شرعی نیستند، مکلّف به دادن قبض رسید سهمین به پرداخت کنندگان آن هستند یا خیر؟
- [سایر] به نام خدا. با عرض سلام. در بعضی از روایات و احادیث آمده است که یکی از اشخاصی که جزو رجعت کنندگان است، امام حسین(ع) میباشد. اگر این روایات درست باشند و چنین اتفاقی نیز بیفتد، آیا در آن زمان که حضرت رجعت کند، قبر ایشان فاقد ارزش میشود؟! چطور میشود که ایشان رجعت کند و جسمشان نیز در قبر باشد؟! آیا این به این معنا نیست که امام حسین(ع) دارای چند وجود میشود؟!
- [سایر] رجعت چیست؛ آیا تمام انسان ها رجعت دارند؟
- [سایر] رجعت یعنی چه؟رجعت معصومین به چه صورت می باشد؟
- [سایر] در موقع رجعت اهل بیت، آیا حضرت زهرا(س) هم رجعت می فرمایند؟ به چه ترتیب؟
- [سایر] منظور از رجعت چیست؟آیا پیامبر اسلام هم رجعت می کنند؟
- [سایر] رجعت چیست؟
- [سایر] آیا رجعت اختیاری است؟
- [سایر] آیا رجعت اختیاری است ؟
- [آیت الله وحید خراسانی] واجب است مکلف وقت تخلی و مواقع دیگر عورت خود را از کسانی که ممیز خوب و بد هستند بپوشاند اگر چه با او محرم باشند چه مکلف باشند و چه غیر مکلف ولی زن و شوهر و کسانی که در حکم انها هستند مثل کنیز و مالکش لازم نیست عورت خود را از یکدیگر بپوشانند
- [آیت الله وحید خراسانی] واجب است مکلف وقت تخلی و مواقع دیگر عورت خود را از کسانی که ممیز خوب و بد هستند بپوشاند اگر چه با او محرم باشند چه مکلف باشند و چه غیر مکلف ولی زن و شوهر و کسانی که در حکم انها هستند مثل کنیز و مالکش لازم نیست عورت خود را از یکدیگر بپوشانند
- [آیت الله فاضل لنکرانی] واجب است مکلف در زمانی که در جستجوی اعلم است، به احتیاط عمل کند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] واجب است بر مکلف که در مسأله لزوم (تقلید از اعلم) یا (عدم لزوم) آن از یک مجتهد اعلم تقلید نماید.
- [آیت الله جوادی آملی] .مکلّف نمیتواند سهم ساداتِ مال خود را، به افراد واجبالنفقه خود مانند پدر، مادر، جدّ ،جدّه، فرزند و نوه بپردازد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر مکلّف مدتی اعمال خود را بدون تقلید انجام دهد و پس از آن از مجتهدی تقلید نماید، در صورتی که این مجتهد اعمال گذشته را صحیح بداند، آن اعمال صحیح است و اگر باطل بداند محکوم به بطلان است و چنانچه نسبت به صحت آن اعمال احتیاط کند مکلف به وظیفه احتیاطی عمل میکند.
- [آیت الله خوئی] اگر مرد مکلف عاقل با مکلف عاقل دیگر لواط کند باید هر دوی آنان را بکشند. و حاکم شرع میتواند لواطکننده را با شمشیر بکشد یا زنده به آتش بسوزاند، یا دست و پای او را ببندد و از جای بلندی به زیر اندازد و با شرائطی که در مسألة (2795) گفته شد میتواند سنگسارش کند.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر مرد مکلّف عاقل با مکلّف عاقل دیگر لواط کند، باید هر دو را بکشند وحاکم شرع میتواند لواط کننده را با شمشیر بکشد یا زنده به آتش بسوزاند، یا دست وپای او را ببندد و از جای بلندی بزیر اندازد.
- [آیت الله بروجردی] اگر مرد مکلف عاقلی با مکلف عاقل دیگر لواط کند، باید هر دوی آنان را بکشند و حاکم شرع میتواند لواط کننده را با شمشیر بکشد، یا سنگسار کند، یا زندهی بسوزاند، یا دست و پای او را ببندد و از جای بلندی به زیر اندازد و یا دیواری را روی او خراب کند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه معدن از معادن عظیمه و در اراضی مباح یا ملکی باشد، حاکم شرع (مجتهد عادل) حق دارد بر اخراج و صرف آن در مصارف مسلمین نظارت کند در این صورت استخراج کنندگان باید نظر حاکم شرع را رعایت کنند.