با توجّه به روایات، رجعت کنندگان دو دسته متضاد هستند؛ مؤمنان محض و کافران محض. که رجعت دسته اوّل، اختیاری خواهد بود؛ زیرا: 1. آنان در برزخ، در فراخ و راحتی هستند و از این دنیا و قید و بندهای مادّی بدورند. پس طبیعی است که گروهی از آنان نخواهند دوباره این دنیای مادّی و محصور را تجربه کنند. 2. رجعت، یک لطف الهی می باشد و پذیرش لطف، اجباری نیست. 3. از برخی روایات استفاده می شود که رجعت، اختیاری است و با پیشنهاد فرشتگان صورت می گیرد. عَنِ المُفَضَّلِ بنِ عُمَرَ قَالَ ذَکَرنَا القَائِمَ علیه السّلام وَ مَن مَاتَ مِن أصحَابِنَا یَنتَظِرُهُ فَقَالَ لَنَا أبُو عَبدِ اللَّهِ علیه السّلام: إِذَا قَامَ، أتَی المُؤمِنَ فِی قَبرِهِ فَیُقَالُ لَهُ: یَا هَذَا إِنَهُ قَد ظَهَرَ صَاحِبُکَ فَإن تَشَأ أن تَلحَقَ بِهِ فَالحَق وَ إِن تَشَأ أن تُقِیمَ فِی کَرَامَةِ رَبِّکَ فَأقِم (الغیبة طوسی، ص 459؛ بحارالانوار، ج53، ص91) مفضل بن عمر می گوید: در خدمت امام صادق علیه السّلام صحبت از حضرت قائم و شیعیانی شد که در انتظار حضرتش از دنیا رفته اند. امام صادق علیه السّلام فرمود: هنگامی که آن حضرت قیام کند، مأموران الهی در قبر به نزد اشخاص مؤمن می آیند و به آن ها می گویند: ای بنده خدا! صاحبت ظهور کرده است، اگر می خواهی به او بپیوندی، پس به او ملحق شو و اگر می خواهی در نعمت های الهی متنعّم بمانی، پس بمان. امّا به نظر نمی رسد کسی به این دعوت کریمانه پاسخ مثبت ندهد و برای مشارکت در حاکمیت اهل بیت روی زمین و برپایی دین خدا در جهان، لبیّک اجابت سر ندهد؛ چرا که این دعوت، یک وعده دیرینه الهی است که یکی از بزرگ ترین و مقدّس ترین آرزوهای مؤمنان را در دوره ای از زندگی شان در دنیا تشکیل می داد؛ بنابراین، انبیا، اوصیا و مؤمنان، این دعوت را می پذیرند، تا عزّت و عظمت اسلام را در جهان شاهد باشند. اما دسته دوّم (کافران محض) با اراده و میل خود باز نمی گردند؛ بلکه ناگزیر تن به رجعت می دهند. آمدنشان اجباری است؛ چون آن ها را برای تنبیه و تعذیب و تذلیل می آورند، تا برخی از عواقب اعمال دنیوی خود را ببیند و به سبب حقوقی که از خدا و مردم ضایع کرده اند، مؤاخذه شوند. گذشته از آن، این دسته افراد، مشکلات و سختی و تلخی جان دادن را یک بار چشیده اند و به هیچ وجه تمایل به رجعت ندارند. برخلاف دسته اوّلی که اصلاً از مرگ نگرانی ندارند.
با توجّه به روایات، رجعت کنندگان دو دسته متضاد هستند؛ مؤمنان محض و کافران محض. که رجعت دسته اوّل، اختیاری خواهد بود؛ زیرا:
1. آنان در برزخ، در فراخ و راحتی هستند و از این دنیا و قید و بندهای مادّی بدورند. پس طبیعی است که گروهی از آنان نخواهند دوباره این دنیای مادّی و محصور را تجربه کنند.
2. رجعت، یک لطف الهی می باشد و پذیرش لطف، اجباری نیست.
3. از برخی روایات استفاده می شود که رجعت، اختیاری است و با پیشنهاد فرشتگان صورت می گیرد.
عَنِ المُفَضَّلِ بنِ عُمَرَ قَالَ ذَکَرنَا القَائِمَ علیه السّلام وَ مَن مَاتَ مِن أصحَابِنَا یَنتَظِرُهُ فَقَالَ لَنَا أبُو عَبدِ اللَّهِ علیه السّلام: إِذَا قَامَ، أتَی المُؤمِنَ فِی قَبرِهِ فَیُقَالُ لَهُ: یَا هَذَا إِنَهُ قَد ظَهَرَ صَاحِبُکَ فَإن تَشَأ أن تَلحَقَ بِهِ فَالحَق وَ إِن تَشَأ أن تُقِیمَ فِی کَرَامَةِ رَبِّکَ فَأقِم (الغیبة طوسی، ص 459؛ بحارالانوار، ج53، ص91)
مفضل بن عمر می گوید: در خدمت امام صادق علیه السّلام صحبت از حضرت قائم و شیعیانی شد که در انتظار حضرتش از دنیا رفته اند. امام صادق علیه السّلام فرمود: هنگامی که آن حضرت قیام کند، مأموران الهی در قبر به نزد اشخاص مؤمن می آیند و به آن ها می گویند: ای بنده خدا! صاحبت ظهور کرده است، اگر می خواهی به او بپیوندی، پس به او ملحق شو و اگر می خواهی در نعمت های الهی متنعّم بمانی، پس بمان.
امّا به نظر نمی رسد کسی به این دعوت کریمانه پاسخ مثبت ندهد و برای مشارکت در حاکمیت اهل بیت روی زمین و برپایی دین خدا در جهان، لبیّک اجابت سر ندهد؛ چرا که این دعوت، یک وعده دیرینه الهی است که یکی از بزرگ ترین و مقدّس ترین آرزوهای مؤمنان را در دوره ای از زندگی شان در دنیا تشکیل می داد؛ بنابراین، انبیا، اوصیا و مؤمنان، این دعوت را می پذیرند، تا عزّت و عظمت اسلام را در جهان شاهد باشند.
اما دسته دوّم (کافران محض) با اراده و میل خود باز نمی گردند؛ بلکه ناگزیر تن به رجعت می دهند. آمدنشان اجباری است؛ چون آن ها را برای تنبیه و تعذیب و تذلیل می آورند، تا برخی از عواقب اعمال دنیوی خود را ببیند و به سبب حقوقی که از خدا و مردم ضایع کرده اند، مؤاخذه شوند. گذشته از آن، این دسته افراد، مشکلات و سختی و تلخی جان دادن را یک بار چشیده اند و به هیچ وجه تمایل به رجعت ندارند. برخلاف دسته اوّلی که اصلاً از مرگ نگرانی ندارند.
- [سایر] آیا رجعت اختیاری است؟
- [سایر] آیا رجعت اختیاری است ؟
- [سایر] آیا رجعت کنندگان هم مکلف هستند؟
- [سایر] عبادت کنندگان چند دسته اند؟
- [سایر] شفاعت کنندگان به چند دسته تقسیم می شوند و در چه شرایطی شفاعت امکان پذیر است .
- [سایر] طبق آیه آیا انسان فهمیده بود که امانت چیست و حقیقت آن کدام است ؟ و حمل امانت اجباری بود یا اختیاری ؟
- [سایر] به نام خدا. با عرض سلام. در بعضی از روایات و احادیث آمده است که یکی از اشخاصی که جزو رجعت کنندگان است، امام حسین(ع) میباشد. اگر این روایات درست باشند و چنین اتفاقی نیز بیفتد، آیا در آن زمان که حضرت رجعت کند، قبر ایشان فاقد ارزش میشود؟! چطور میشود که ایشان رجعت کند و جسمشان نیز در قبر باشد؟! آیا این به این معنا نیست که امام حسین(ع) دارای چند وجود میشود؟!
- [سایر] رجعت چیست؛ آیا تمام انسان ها رجعت دارند؟
- [سایر] رجعت یعنی چه؟رجعت معصومین به چه صورت می باشد؟
- [سایر] در موقع رجعت اهل بیت، آیا حضرت زهرا(س) هم رجعت می فرمایند؟ به چه ترتیب؟
- [آیت الله اردبیلی] اگر به سبب غیر مشروعی مثل غصب، تصرّف یا اختیاری در مال پیدا کند، تصرّف و اختیار او اثر ندارد.
- [آیت الله اردبیلی] معمولاً پرندگان حلال گوشت از حرام گوشت به دو راه شناخته میشوند: اوّل:این که هنگام پرواز، بال زدن آنها بیشتر از بال نزدن آنها باشد، پس آن دسته که بال زدن آنها بیشتر است، حلالند و آن دسته که بیشتر بال را نگه میدارند، حرام میباشند. دوم:آن دسته که سنگدان یا چینهدان یا انگشت جدایی مانند شست انسان دارند حلال و آن دسته که اینها را ندارند حرام میباشند.
- [آیت الله اردبیلی] قاتل علاوه بر آن که خود ارث نمیبرد، مانع از ارث بردن دیگران نیز نمیشود، بنابر این اگر به عنوان مثال فرزندی پدر خود را عمدا و به ناحق بکشد و میّت فرزند دیگری نداشته باشد، خود قاتل ارث نمیبرد، ولی فرزندان او ارث میبرند و اگر کسی از دسته اوّل وجود نداشته باشد، دسته دوم ارث میبرند و اگر دسته دوم هم وجود نداشته باشد، دسته سوم ارث میبرند.
- [آیت الله اردبیلی] اگر عدّهای از مسلمانان به دسته دیگر تجاوز نمایند، بر مسلمانان لازم است موجبات فیصله اختلافات و اصلاح بین آنان را فراهم سازند و اگر به هیچ وجه اصلاح ممکن نباشد، بر همه مسلمانان واجب است که با دسته متجاوز و باغی مقابله کنند تا از تجاوز دست بردارند و قتال با دسته متجاوز در ماههای حرام اشکال ندارد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . جعل قوانین خلاف شرع و اجبار مردم بر عمل به آن و کمک به اجرا کنندگان این قوانین، حرام است.
- [آیت الله سیستانی] زن و شوهر به تفصیلی که بعداً گفته میشود ، از یکدیگر ارث میبرند . ارث دسته اول
- [آیت الله سبحانی] کسانی که به واسطه خویشی ارث می برند، سه دسته هستند: دسته اول: پدر و مادر و اولاد میّت است و با نبودن اولاد، اولاد اولاد هر چه پائین روند هر کدام آنان که به میّت نزدیکتر است، ارث می برد و تا یک نفر از این دسته هست، دسته دوم ارث نمی برند. دسته دوم: جدّ و جدّه (یعنی پدربزرگ و مادربزرگ) خواه پدری باشد یا مادری و هر چه بالا رود و خواهر و برادر و با نبودن برادر و خواهر، اولاد ایشان هر کدام به میّت نزدیکتر است ارث می برد و تا یک نفر از این دسته هست، دسته سوم ارث نمی برند. دسته سوم: عمو و عمّه و دائی و خاله هر چه بالا رود و اولاد آنان هر چه پائین روند و تا یک نفر از عموها و عمه ها و دائی ها و خاله های میّت زنده اند، اولاد آنان ارث نمی برند ولی اگر میّت عموی پدری و پسر عموی پدر و مادری داشته باشد و غیر از اینها وارثی نداشته باشد، ارث به پسر عموی پدر و مادری می رسد و عموی پدری ارث نمی برد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] کسانی که به واسطه خویشی ارث می برند سه دسته هستند: دسته اول - پدر و مادر و اولاد میت است و با نبودن اولاد؛ اولاد اولاد هرچه پائین روند؛ هر کدام آنان که به میت نزدیکتر است ارث می برد و تا یک نفر از این دسته هست دسته دوم ارث نمی برند. دسته دوم - جد یعنی پدر بزرگ و جده یعنی مادر بزرگ و خواهر و برادر است و با نبودن برادر و خواهر؛ اولاد ایشان هر کدام آنان که به میت نزدیکتر است ارث می برد و تا یک نفر از این دسته هست دسته سوم ارث نمی برند. دسته سوم - عمو و عمه و دائی و خاله و اولاد آنان است و تا یک نفر از عموها و عمه ها و دائی ها و خاله های میت زنده اند؛ اولاد آنان ارث نمی برند ولی اگر میت عموی پدری و پسر عموی پدر و مادری داشته باشد؛ ارث به پسر عموی پدر و مادری می رسد و عموی پدری ارث نمی برد.
- [آیت الله سیستانی] کسانی که بواسطه خویشی ارث میبرند سه دسته ، هستند : دسته اول : پدر و مادر و اولاد میّت است ، و با نبودن اولاد ، اولادِ اولاد هر چه پائین روند ، هر کدام آنان که به میّت نزدیکتر است ارث میبرد ، و تا یک نفر از این دسته هست دسته دوم ارث نمیبرند . دسته دوم : جد یعنی پدر بزرگ ، و جدّه یعنی مادر بزرگ ، و خواهر و برادر است ، و با نبودن برادر و خواهر ، اولاد ایشان هر کدام آنان که به میّت نزدیکتر است ارث میبرد ، و تا یک نفر از این دسته هست دسته سوم ارث نمیبرند . دسته سوم : عمو و عمه و دائی و خاله و اولاد آنان است ، و تا یک نفر از عموها وعمهها و دائیها و خالههای میّت زندهاند ، اولاد آنان ارث نمیبرند ، ولی اگر میّت یک عموی پدری و یک پسر عموی پدر و مادری داشته باشد ، و دائی و خاله نداشته باشد ، ارث به پسر عموی پدر و مادری میرسد ، و عموی پدری ارث نمیبرد ، لیکن اگر عمو یا پسر عمو متعدد باشد ، و یا اینکه همسر میت حیات داشته باشد ، این حکم خالی از اشکال نیست .
- [آیت الله نوری همدانی] کسانی که به واسطة خویشی ارث می برند سه دسته هستند : دسته اوّل : پدر و مادر و اولاد میّت و با نبودن اولاد ، اولاد اولاد هرچه پائین روند هر کدام آنان که به میّت نزدیکتر است ارث می برد و تا یک نفر از این دسته هست دستة دوّم ارث نمی برد . دستة دوّم : جد یعنی پدر بزرگ و پدراو هر چه بالا روند و جدّه یعنی مادر بزرگ و مادر او هر چه بالا رود پدری باشند یا مادری و خواهر و برادر و با نبودن برادر و خواهر ، اولاد ایشان هر کدام آنان که به میّت نزدیکتر است ارث می برد و تا یک نفر از این دسته هست دستة سوّم ارث نمی برند . دستة سوّم : عمو و عمّه و دائی و خاله و اولاد آنان هر چه پائین روند وتا یک نفر از عموها وعمّه ها ودائی ها وخاله های میّت زنده اند ، اولاد آنان ارث نمی برند ولی اگر میّت عموی پدری وپسر عموی پدر ومادری داشته باشد ، وغیر ازاینها وارثی نداشته باشد ، ارث به پسر عمو ی پدر ومادری می رسد وعموی پدری ارث نمی برد.