اعتبار دعای ندبه چگونه است و نظر بزرگان علما درباره‌ی آن چیست؟
روش عرف و عقلا در مسائل تاریخی، قبول هر خیری است که در کتب تاریخی معتبر یا مشهور نقل شده باشد. ولی علمای اسلام در قبول اخبار و روایاتی که مربوط به احکام شرع و معارف دینی است به این مقدار اکتفا نمی‌کنند، بلکه درصدد بحث و تحقیق برآمده و در سند احادیث و عدالت و وثاقت راویان حدیث بررسی کامل می‌کنند و مادامی‌که اطمینان کامل و وثوق به احادیث پیدا نکنند به آن عمل نمی‌نمایند. این دقت و تحقیق به‌جهت حصول اطمینان به صدور حدیث از معصوم در مورد تکالیف الزامی، اعم از وجوب و حرمت دوچندان می‌شود، ولی درمورد مستحبات احتیاج مبرم به این گونه بررسی نیست. مورد ادعیه از این قسم است، زیرا به‌جهت استحباب قرائت آن احتیاج مبرمی به بررسی سندی ندارد، بلک قرائت آن به قصد رجا و امید مطلوبیت کافی است. همچنین می‌توان از قوت متن و الفاظ و مضامین دعا پی به اعتبار آن برد؛ زیرا این مضامین در آیات و روایات معتبر نیز وارد شده است. خصوصاً آن که مطابق اخبار (من بلغ) که دلالت بر تسامح در ادله‌ی سنن و مستحبات دارد، احتیاج چندانی به بررسی سند ادعیه مستحبه نیست. به عنوان مثال شیخ مرتضی انصاری(ره) در کتاب (المکاسب) در بخش خیارات در ذیل حدیث (المؤمنون عند شروطهم) می‌گوید: بعید نیست که بگوییم عنوان (شرط) بر التزامات ابتدایی صادق نیست، بلکه متبادر عرفی از (شرط) همان التزامات تابع عقد است، همان گونه که از موارد استعمال این کلمه در مثل قول امام در دعای ندبه استفاده می‌شود، آنجا که در ابتدای دعا فرمود: (بعد أن شرطت علیهم الزهد فی درجات هذه الدنیا الدنیة)(1). شیخ انصاری(ره) گویا این دعا را امر مفروغ عنه از حیث صحت گرفته و لذا به آن در مجال احکام شرعیه استدلال کرده است. محشین مکاسب شیخ بر او در این نکته هیچ اعتراضی نکرده و سند آن‌ را نیز مورد منقاشه قرار نداده‌اند. شیخ عبدالله مامقانی در حاشیه‌ی خود بر مکاسب می‌گوید: وجه دلالت این جمله از دعا بر مقصود این است که: کلام امام به این برمی‌گردد که خداوند عزوجل به بندگان خود فرمود: هرکس در این دنیا زهد پیشه کند من به او نعمت مقیم عطا خواهم کرد(2). ایروانی نیز می‌گوید: اما اطلاق شرط در دعای ندبه به اعتبار این است که در ضمن التزام (جزیل ما عنده)... آمده است(3). پی‌نوشت‌ها: 1. المکاسب، ج5، ص21. 2. حاشیه مامقانی بر مکاسب، قسم خیارات، ص12. 3. حاشیه ایروانی بر مکاسب، ج2، ص5. منبع: پورتال جامع مهدویت
عنوان سوال:

اعتبار دعای ندبه چگونه است و نظر بزرگان علما درباره‌ی آن چیست؟


پاسخ:

روش عرف و عقلا در مسائل تاریخی، قبول هر خیری است که در کتب تاریخی معتبر یا مشهور نقل شده باشد. ولی علمای اسلام در قبول اخبار و روایاتی که مربوط به احکام شرع و معارف دینی است به این مقدار اکتفا نمی‌کنند، بلکه درصدد بحث و تحقیق برآمده و در سند احادیث و عدالت و وثاقت راویان حدیث بررسی کامل می‌کنند و مادامی‌که اطمینان کامل و وثوق به احادیث پیدا نکنند به آن عمل نمی‌نمایند.
این دقت و تحقیق به‌جهت حصول اطمینان به صدور حدیث از معصوم در مورد تکالیف الزامی، اعم از وجوب و حرمت دوچندان می‌شود، ولی درمورد مستحبات احتیاج مبرم به این گونه بررسی نیست. مورد ادعیه از این قسم است، زیرا به‌جهت استحباب قرائت آن احتیاج مبرمی به بررسی سندی ندارد، بلک قرائت آن به قصد رجا و امید مطلوبیت کافی است. همچنین می‌توان از قوت متن و الفاظ و مضامین دعا پی به اعتبار آن برد؛ زیرا این مضامین در آیات و روایات معتبر نیز وارد شده است. خصوصاً آن که مطابق اخبار (من بلغ) که دلالت بر تسامح در ادله‌ی سنن و مستحبات دارد، احتیاج چندانی به بررسی سند ادعیه مستحبه نیست.
به عنوان مثال شیخ مرتضی انصاری(ره) در کتاب (المکاسب) در بخش خیارات در ذیل حدیث (المؤمنون عند شروطهم) می‌گوید: بعید نیست که بگوییم عنوان (شرط) بر التزامات ابتدایی صادق نیست، بلکه متبادر عرفی از (شرط) همان التزامات تابع عقد است، همان گونه که از موارد استعمال این کلمه در مثل قول امام در دعای ندبه استفاده می‌شود، آنجا که در ابتدای دعا فرمود: (بعد أن شرطت علیهم الزهد فی درجات هذه الدنیا الدنیة)(1).
شیخ انصاری(ره) گویا این دعا را امر مفروغ عنه از حیث صحت گرفته و لذا به آن در مجال احکام شرعیه استدلال کرده است.
محشین مکاسب شیخ بر او در این نکته هیچ اعتراضی نکرده و سند آن‌ را نیز مورد منقاشه قرار نداده‌اند.
شیخ عبدالله مامقانی در حاشیه‌ی خود بر مکاسب می‌گوید: وجه دلالت این جمله از دعا بر مقصود این است که: کلام امام به این برمی‌گردد که خداوند عزوجل به بندگان خود فرمود: هرکس در این دنیا زهد پیشه کند من به او نعمت مقیم عطا خواهم کرد(2).
ایروانی نیز می‌گوید: اما اطلاق شرط در دعای ندبه به اعتبار این است که در ضمن التزام (جزیل ما عنده)... آمده است(3).

پی‌نوشت‌ها:
1. المکاسب، ج5، ص21.
2. حاشیه مامقانی بر مکاسب، قسم خیارات، ص12.
3. حاشیه ایروانی بر مکاسب، ج2، ص5.

منبع: پورتال جامع مهدویت





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین