گروهی از علمای اهلسنت به صحت یا حسن احادیث حضرت مهدی علیه السلام تصریح نموده و برخی نیز به تواتر آن اعتراف دارند. اینک به اسامی برخی از آنها اشاره میکنیم: 1. ترمذی. 2. ابوجعفر عقیلی. 3. بربهاری. 4. محمدبنحسین آبری. 5. حاکم نیشابوری. 6. بیهقی. 7. بغوی. 8. ابن اثیر. 9. قرطبی. 10. ابن منظور. 11. ابن تیمیه. 12. جمالالدین مزی. 13. ذهبی. 14. ابنقیم جوزیه. 15. ابن کثیر. 16. تفتازانی. 17. نورالدین هیثمی. 18. شیخمحمد جزری شافعی. 19. احمدبنابیبکر بویصری. 20. ابنحجر عسقلانی. 21. سیوطی. 22. شیخ عبدالوهاب شعرانی. 23. ابن حجر هیتمی. 24. متقی هندی. 25. شیخمرعیبنیوسف مقدسی حنبلی. 26. محمدبنعبدالرسول برزنجی. 27. محمد عبدالباقی زرقانی. 28. ابوالعلاء عراقی. 29. شیخمحمدبناحمد سفارینی حنبلی. 30. سیدمحمدمرتضی زبیدی. 31. شیخمحمدبنعلی صبان. 32. محمدامین سویدی. 33. شوکانی. 34. محمدبنحسنبنمؤمن شبلنجی. 35. احمدبن زینی دحلان. 36. شهابالدین احمدبناسماعیل حلوانی شافعی. 37. ابوالبرکات آلوسی حنفی. 38. محمد بلبسی شافعی. 39. ابوالطیب عظیم آبادی. 40. مبار کفوری. 41. شیخمنصورعلی ناصف. 42. شیخخضرحسین مصری. 43. ابوالاعلی مودودی. 44. ناصرالدین البانی. 45. شیخعبدالمحسنبنحمد العباد. 46. شیخحمودبنعبدالله تویجری. 47. شیخ عبدالعزیزبنعبداللهبنباز. پینوشتها: 1. سنن ترمذی، ج3، ص343. 2. الضعفاء الکبیر، ج4، ص380. 3. شرح السنه. 4. مناقب الشافعی. 5. المستدرک، ج4، ص465. 6. به نقل المنار المنیف، ص130. 7. مصابیحالسنة، ج3، ص493. 8. النهایة، ج5، ص220. 9. التذکرة، ج2، ص299. 10. لسان العرب، ج25، ص354. 11. امنهاج السنة، ج4، ص211. 12. تهذیب اکمال، ج25، ص150. 13. تلخیص المستدرک، ج4، ص463. 14. المنار المنیف، ص 130135. 15. النهایة فی الفتن و الملاحم، ص4553. 16. شرح مقاصد، ج5، ص312. 17. مجمع الزوائد، ج7، ص314. 18. اسنی المطالب، ص129. 19. مصباح الزجاجه، ج3، ص263. 20. تهذیب التهذیب، ج9، ص125. 21. الجامع الصغیر، ج2، ص522 و 553. 22. الیواقیت و الجواهر، ج2، ص561. 23. الصواع المحرقة، ص163؛ القول المختصر، ص26. 24. البرهان فی علامات مهدی آخرالزمان. 25. فرائد فوائد الفکر، ص6068. 26. الاشاعة لأشراط الساعة، ص139. 27. شرح المواهب اللدنیة. 28. شرح احیاء المیت فی فضائل آلالبیت. 29. اللوامع. 30. تاج العروس، ج2، ص332. 31. اسعاف الراغبین، ص145161. 32. سبائک الذهب، ص78. 33. به نقل از قنوجی در الاذاعة، ص126. 34. نورالابصار، ص185. 35. الفتوحات الاسلامیة، ج2، ص290. 36. القطر الشهدی، ص68. 37. علامات الساعه. 38. العطر الوردی، ص45. 39. نظم المتناثر، ص225. 40. تحفة الاحوذی، ج6، ص393. 41. التاج الجامع للاصول، ج5، ص341. 42. مجلۀ التمدن الاسلامی. 43. البینات، ص116. 44. مجلۀ التمدن الاسلامی. 45. عقیدة اهل السن و الاثر فی المهدی المنتظر. 46. الاحتجاج بالاثر علی من انکر المهدی، ص70. 47. الامام المهدی عند اهل السنة، ج2، ص432، به نقل از او. منبع: پورتال جامع مهدویت
گروهی از علمای اهلسنت به صحت یا حسن احادیث حضرت مهدی علیه السلام تصریح نموده و برخی نیز به تواتر آن اعتراف دارند. اینک به اسامی برخی از آنها اشاره میکنیم:
1. ترمذی.
2. ابوجعفر عقیلی.
3. بربهاری.
4. محمدبنحسین آبری.
5. حاکم نیشابوری.
6. بیهقی.
7. بغوی.
8. ابن اثیر.
9. قرطبی.
10. ابن منظور.
11. ابن تیمیه.
12. جمالالدین مزی.
13. ذهبی.
14. ابنقیم جوزیه.
15. ابن کثیر.
16. تفتازانی.
17. نورالدین هیثمی.
18. شیخمحمد جزری شافعی.
19. احمدبنابیبکر بویصری.
20. ابنحجر عسقلانی.
21. سیوطی.
22. شیخ عبدالوهاب شعرانی.
23. ابن حجر هیتمی.
24. متقی هندی.
25. شیخمرعیبنیوسف مقدسی حنبلی.
26. محمدبنعبدالرسول برزنجی.
27. محمد عبدالباقی زرقانی.
28. ابوالعلاء عراقی.
29. شیخمحمدبناحمد سفارینی حنبلی.
30. سیدمحمدمرتضی زبیدی.
31. شیخمحمدبنعلی صبان.
32. محمدامین سویدی.
33. شوکانی.
34. محمدبنحسنبنمؤمن شبلنجی.
35. احمدبن زینی دحلان.
36. شهابالدین احمدبناسماعیل حلوانی شافعی.
37. ابوالبرکات آلوسی حنفی.
38. محمد بلبسی شافعی.
39. ابوالطیب عظیم آبادی.
40. مبار کفوری.
41. شیخمنصورعلی ناصف.
42. شیخخضرحسین مصری.
43. ابوالاعلی مودودی.
44. ناصرالدین البانی.
45. شیخعبدالمحسنبنحمد العباد.
46. شیخحمودبنعبدالله تویجری.
47. شیخ عبدالعزیزبنعبداللهبنباز.
پینوشتها:
1. سنن ترمذی، ج3، ص343.
2. الضعفاء الکبیر، ج4، ص380.
3. شرح السنه.
4. مناقب الشافعی.
5. المستدرک، ج4، ص465.
6. به نقل المنار المنیف، ص130.
7. مصابیحالسنة، ج3، ص493.
8. النهایة، ج5، ص220.
9. التذکرة، ج2، ص299.
10. لسان العرب، ج25، ص354.
11. امنهاج السنة، ج4، ص211.
12. تهذیب اکمال، ج25، ص150.
13. تلخیص المستدرک، ج4، ص463.
14. المنار المنیف، ص 130135.
15. النهایة فی الفتن و الملاحم، ص4553.
16. شرح مقاصد، ج5، ص312.
17. مجمع الزوائد، ج7، ص314.
18. اسنی المطالب، ص129.
19. مصباح الزجاجه، ج3، ص263.
20. تهذیب التهذیب، ج9، ص125.
21. الجامع الصغیر، ج2، ص522 و 553.
22. الیواقیت و الجواهر، ج2، ص561.
23. الصواع المحرقة، ص163؛ القول المختصر، ص26.
24. البرهان فی علامات مهدی آخرالزمان.
25. فرائد فوائد الفکر، ص6068.
26. الاشاعة لأشراط الساعة، ص139.
27. شرح المواهب اللدنیة.
28. شرح احیاء المیت فی فضائل آلالبیت.
29. اللوامع.
30. تاج العروس، ج2، ص332.
31. اسعاف الراغبین، ص145161.
32. سبائک الذهب، ص78.
33. به نقل از قنوجی در الاذاعة، ص126.
34. نورالابصار، ص185.
35. الفتوحات الاسلامیة، ج2، ص290.
36. القطر الشهدی، ص68.
37. علامات الساعه.
38. العطر الوردی، ص45.
39. نظم المتناثر، ص225.
40. تحفة الاحوذی، ج6، ص393.
41. التاج الجامع للاصول، ج5، ص341.
42. مجلۀ التمدن الاسلامی.
43. البینات، ص116.
44. مجلۀ التمدن الاسلامی.
45. عقیدة اهل السن و الاثر فی المهدی المنتظر.
46. الاحتجاج بالاثر علی من انکر المهدی، ص70.
47. الامام المهدی عند اهل السنة، ج2، ص432، به نقل از او.
منبع: پورتال جامع مهدویت
- [سایر] آیا کسی از علمای اهل سنت منکر احادیث مهدویت شده است ؟
- [سایر] مهدویت از دیدگاه اهل سنت با مهدویت از دیدگاه شیعه، چه فرقی دارد؟
- [سایر] فرق شیعه و سنی در مساله مهدویت چیست؟
- [سایر] اهل سنت نسبت به منجی و مهدویت چه دیدگاهی دارند؟
- [سایر] اهل سنت مسائل شرعی خود را چگونه بدست می آورند؟ اسامی چندتااز علمای برجسته سنی در ایران را نام ببرید؟
- [سایر] کدامین علمای معروف شیعه را اهل سنت به شهادت رسانیده؟
- [سایر] چرا علمای اهل سنت لعن یزید را جایز نمی دانند؟
- [سایر] نظر علمای اهل سنت پیرامون مصلح جهانی چیست؟
- [سایر] نظر علمای اهل سنت در مورد یزید چیست؟
- [سایر] آیا مساله مهدویت در منابع اهل سنت نیز بیان شده است؟
- [آیت الله سیستانی] از نظر اهل سنّت، زن از همه تَرَکه شوهر اعمّ از منقول و غیرمنقول مانند زمین و غیره، ارث میبرد. حال آنکه از نظر مذهب امامیه، زن از اصل زمین یا قیمت آن ارث نمیبرد و تنها از قیمت بنا و درختان ارث میبرد، نه اصل آنها. بنابراین اگر مذهب اهل سنّت بر شیعه نافذ باشد به گونهای که زن سنّی مذهب از زمین و اصل بنا و درختان ارث ببرد، در صورتی که دیگر ورثه امامی مذهب باشند، زن امامی مذهب نیز میتواند میراثی را که از زمین و اصل بنا و درختان به او میرسد، بگیرد که سایر ورثه اهل سنت باشند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] چنانچه یکی از اولاد از نظر سنّی بزرگتر و دیگری از جهت بلوغ بزرگتر باشد قضاء نماز بر اولّی واجب است.
- [آیت الله سیستانی] نظر اهل سنّت آن است که مازاد سهمالارث میراث بر آن، به عَصَبه میت مانند برادر او داده میشود. لکن نظر مذهب امامیه خلاف آن است، مثلاً اگر مردی بمیرد و تنها دختری و برادری داشته باشد، از نظر امامیه باید نیمی از ارث را به دختر به عنوان سهمالارث و نیم دیگر را به عنوان ردّ به او بپردازند و به برادر میت سهمی تعلّق نمیگیرد. لکن نظر اهل سنّت آن است که در این فرض نیمی از ارث میت به برادر پرداخت میشود، چون که از عصبه میت به شمار میرود. حال اگر مذهب اهل سنّت بر وارث امامی مذهب نافذ باشد و مازاد سهمالارث به او پرداخت نشود، عصبه میت اگر امامی مذهب باشند، میتوانند از باب قاعده مقاصّه نوعی، مازاد سهمالارث وارثِ سنّی مذهب را بگیرند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحبّ است در شوهر دادن دختری که بالغه است (یعنی مکلّف شده) و به سنی رسیده که حیض دیدن وی متعارف است، عجله کنند، از حضرت صادق علیهالسلام روایت شده که یکی از سعادتهای مرد آن است که دخترش در خانه او حیض نبیند.
- [آیت الله اردبیلی] اگر بر روی چیزی که مانع از اتصال در صفوف جماعت است سوراخهایی ایجاد کنند نیز اتصال در جماعت برقرار نمیشود و نماز افرادی که به واسطه این مانع از جماعت جدا شدهاند، به جماعت صحیح نیست.
- [آیت الله سیستانی] ابوحنیفه و شافعی برای مغبون قائل به خیار غبن نیستند، حال آنکه در مذهب ما این خیار ثابت است، و ظاهراً بحث ثبوت یا عدم ثبوت این خیار شامل موردی که بنای شخص مغبون بر بیتوجّهی به قیمت و خرید و فروش کالا به هر قیمتی باشد، نمیشود، در این فرض ظاهراً خیار غبن ثابت نیست. همچنین شامل جایی که بنای طرفین معامله نقلوانتقال طبق قیمت بازار است نه بیشتر و شخص مغبون بر ادّعای غابن مبنی بر بالا نبودن قیمت اعتماد کرده، نمیشود؛ زیرا ظاهراً از نظر همگان در اینجا خیار ثابت است، از جهت فریب دادن بایع. همچنین این خیار شامل جایی که بنا به شرط ارتکازی در عرف خاص، جز حقّ فسخ، حقّ دیگری مانند حقّ مطالبه مابهالتفاوت وجود دارد، نمیشود. در هر حال، هر جا که از نظر مذهب امامیه خیار غبن ثابت باشد و مذهب اهل سنّت، آن را منکر باشد، برای شخص امامی مذهب از باب مقاصّه نوعی جایز است که پیرو اهل سنّت را به نبود خیار غبن ملزم کند. این در جایی است که مذهب اهل سنّت بر همگان، از جمله شخص امامی مذهب نافذ و جاری باشد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر در بین نماز جماعت نیت فرادی نماید؛ نمی تواند دوباره نیت جماعت کند؛ بلکه اگر مردد شود که نیت فرادی کند یا نه و بعد تصمیم بگیرد که نماز را با جماعت تمام کند؛ صحت جماعتش محل اشکال است.
- [آیت الله خوئی] اگر در بین نماز جماعت نیت فرادی نماید، نمیتواند دوباره نیت جماعت کند، بلکه اگر مردد شود که نیت فرادی کند یا نه، و بعد تصمیم بگیرد که نماز را با جماعت تمام کند، صحت جماعتش محل اشکال است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر در بین نماز جماعت نیت فرادی نماید، نمی تواند دوباره نیت جماعت کند. و اگر مردد شود که نیت فرادی کند یا نه و بعد تصمیم بگیرد که نماز را با جماعت تمام کند، صحت جماعتش مورد اشکال است.
- [آیت الله اردبیلی] اگر مأموم در صحّت قرائت امام جماعت شک کند، در صورتی که شک او به گونهای باشد که بتواند حمل بر صحّت نماید، میتواند به او اقتدا کند. * شرط چهارم: جلوتر نبودن مأموم از امام.