اهل سنّت با شیعه در بعضی از مسائل مهدویت هیچ اختلافی ندارد: مثل اینکه مهدی موعود ازنسل پیامبر(ص) و از فرزندان زهرای اطهر(س) است و اینکه زمین را پر از عدل و داد می کند، پس از آنکه پر از جور و ستم شده باشد و اینکه عیسی مسیح(ع) از آسمان نازل شده و در پشت سر امام مهدی(عج) نمازمی خواند، و اینکه مهدی حسینی بوده ازنسل امام حسین(ع) است و ... . چون روایات متعددی از پیامبر(ص) در این مسائل وجود دارد که قابل انکار نیست و تنها دقت در مساله مدعیان دروغین مهدویت نشان می دهد که بحث مهدویت در جامعه اسلامی، چقدر فراگیر بوده و همه منتظر ظهور منجی بوده اند. و برای نمونه چند مورد از اظهار نظرهای اهل سنت را بیان می کنیم: حافظ ابوعبدالله گنجی شافعی متوفای 658ه ق، درکتاب البیان خود می گوید: (احادیث پیامبر اکرم(ص) درباره مهدی(ع) به دلیل راویان بسیاری که دارد به حد تواتر رسیده است). ابن حجرعسقلانی شافعی متوفای 852 ه ق، درکتاب (فتح الباری) که درشرح (صحیح بخاری) نوشته است، در این مورد می گوید: (اخبار متواتر رسیده است که مهدی(ع) از این امت است و عیسی(ع) از آسمان فرود خواهد آمد و پشت سرمهدی نمازخواهد خواند). اختلاف شیعه با اهل سنت نیز، در بعضی از مسائل دیگر است که در آن مسائل نیز همه اهل سنت، مخالف شیعه نیستند. مثلا بعضی از اهل سنت با اعتقاد شیعه در مورد تولد حضرت مهدی(عج) مخالف هستند، در حالی که عده زیادی از اهل سنت نیز قبول دارند که حضرت مهدی(عج) متولد شده است. که ما برای نمونه چند مورد از آنها را نیز بیان می کنیم: 1- علامه شمس الدین قاضی ابن خلکان شافعی (متوفای 681 ه) او می گوید: ( ابوالقاسم محمّد بن حسن عسکری فرزند علی هادی فرزند محمّد جواد، دوازدهمین امام نزد شیعه دوازده امامی معروف به حجّت ... ولادت او در روز جمعه نیمه شعبان سال 255 هجری اتفاق افتاد. هنگام وفات پدرش پنج سال داشت ... ).[1] 2- علامه صلاح الدین خلیل بن أیبک صفدی ( حجت منتظر محمّد بن حسن عسکری فرزند علی هادی، فرزند محمّد جواد، فرزند علی رضا، فرزند موسی کاظم، فرزند جعفر صادق، فرزند محمّد باقر، فرزند زین العابدین، فرزند حسین بن علی، فرزند علی بن ابی طالب، حجت منتظر، دوازدهمین امام نزد شیعه امامیّه که به اعتقاد آنها، او قائم میباشد و در سال 255 هجری متولد شده است ...).[2] 3- ابن اثیر جزری وی در مورد حوادث سال 260 هجری می گوید: (در آن سال ابو محمّد علوی عسکری وفات یافت. او یکی از امامان دوازده گانه طبق مذهب امامیه است. فرزند او محمّد است).[3] 4- علامه میر خواند ( ولادت امام مهدی که هم نام رسول اکرم صلی الله علیه و آله و هم کنیه با او است در سامرا نیمه شعبان سال 255 اتفاق افتاد. عمر او هنگام وفات پدرش پنج سال بود. خداوند متعال در آن سن به او حکمت داد؛ همان گونه که در کودکی به حضرت یحیی عنایت فرمود و او را امام قرار داد و حضرت عیسی را نیز به مقام نبوت برگزید ...).[4] 5- علی بن حسین مسعودی (متوفای 346 ه) ( در سال 260 هجری ابو محمّد حسن بن علی بن محمّد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمّد بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب علیهم السلام، در عصر خلافت معتمد عباسی رحلت نمود، در حالی که 29 سال داشت. او پدر مهدی منتظر و امام دوازدهم امامیّه است ...).[5] 6- ابوالفداء اسماعیل بن علی شافعی (متوفای 732 ه) او در رخدادهای تاریخ سال 254 ه می گوید: (حسن عسکری پدر محمّد منتظر صاحب سرداب است. محمّد منتظر طبق رأی امامیه دوازدهمین امام است. از القاب او قائم، مهدی و حجت است ...)[6] 7- علامه محمّد فرید وجدی او می گوید: (ابوالقاسم محمّد بن حسن عسکری فرزند علی هادی ... بنا بر اعتقاد امامیه، دوازدهمین امام از امامان و معروف به حجت است ... شیعه معتقد است که او داخل سرداب پدرش شده و هنوز خارج نشده است ...).[7] 8- سبط بن جوزی وی در فصلی راجع به امام حجت حضرت مهدی علیه السلام می گوید: (محمّد بن حسن بن علی بن محمد ... کنیه او ابوعبداللَّه و ابوالقاسم است و او جانشین و حجت، صاحب الزمان و قائم و منتظر است ...)[8] 9- محمّد بن طلحه شافعی او در شرح حال امام مهدی علیه السلام می گوید: (محمّد بن حسن خالص فرزند علی فرزند محمّد ... در سامرا متولد شد ... کنیه اش ابوالقاسم و لقبش حجّت، خلف صالح و بنا بر قولی منتظر است ...).[9] 10- شمس الدین محمّد بن طولون حنفی (متوفای 953 ه) او در شرح حال امامان میگوید: (... دوازدهمین آنان، فرزندش محمّد بن حسن ابوالقاسم است ... ولادتش در روز جمعه نیمه شعبان سال 255 هجری اتفاق افتاد و هنگام وفات پدر، پنج سال داشت ...).[10] و ... . همچنین باید گفت که احادیث در مورد حضرت مهدی(ع) را بسیاری از علمای بزرگ اهل سنت درکتابهایشان آورده اند، مانند: احمد حنبل، ابی داود، ابن ماجه، ترمذی، مسلم، نسائی، بیهقی، ماوردی، طبرانی، سمعانی، و... . و عده ای از بزرگان اهل سنت کتابی مستقل درباره حضرت مهدی(عج) نوشته اند؛ مانند: اخبارالمهدی، نوشته حماد بن یعقوب./ مناقب المهدی، نوشته حافظ ابونعیم اصفهانی./ المهدی، ازشمس الدین ابن قیم الجوزیه./ البرهان فی علامات مهدی آخرالزمان، ازعلی بن حسام الدین متقی هندی مؤلف کنزالعمال. و... . [1]. وفیات الاعیان، ج 4، ص 176. [2]. الوافی بالوفیات، ج 2، ص 336. [3]. الکامل فی التاریخ، ج 4، ص 454. [4]. روضة الصفا، ج 3، ص 59. [5]. مروج الذهب، ج 4، ص 112. [6]. المختصر فی اخبار البشر، معروف به تاریخ ابوالفداء، ج 1، ص 361. [7]. دائرة المعارف، ج 6، ص 439. [8]. تلبیس ابلیس، ص 118. [9]. مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول، ج 2، ص 152 و 153، باب 12. [10]. الشذرات الذهبیه، ص 117 و 118.
اهل سنّت با شیعه در بعضی از مسائل مهدویت هیچ اختلافی ندارد: مثل اینکه مهدی موعود ازنسل پیامبر(ص) و از فرزندان زهرای اطهر(س) است و اینکه زمین را پر از عدل و داد می کند، پس از آنکه پر از جور و ستم شده باشد و اینکه عیسی مسیح(ع) از آسمان نازل شده و در پشت سر امام مهدی(عج) نمازمی خواند، و اینکه مهدی حسینی بوده ازنسل امام حسین(ع) است و ... .
چون روایات متعددی از پیامبر(ص) در این مسائل وجود دارد که قابل انکار نیست و تنها دقت در مساله مدعیان دروغین مهدویت نشان می دهد که بحث مهدویت در جامعه اسلامی، چقدر فراگیر بوده و همه منتظر ظهور منجی بوده اند. و برای نمونه چند مورد از اظهار نظرهای اهل سنت را بیان می کنیم:
حافظ ابوعبدالله گنجی شافعی متوفای 658ه ق، درکتاب البیان خود می گوید: (احادیث پیامبر اکرم(ص) درباره مهدی(ع) به دلیل راویان بسیاری که دارد به حد تواتر رسیده است).
ابن حجرعسقلانی شافعی متوفای 852 ه ق، درکتاب (فتح الباری) که درشرح (صحیح بخاری) نوشته است، در این مورد می گوید: (اخبار متواتر رسیده است که مهدی(ع) از این امت است و عیسی(ع) از آسمان فرود خواهد آمد و پشت سرمهدی نمازخواهد خواند).
اختلاف شیعه با اهل سنت نیز، در بعضی از مسائل دیگر است که در آن مسائل نیز همه اهل سنت، مخالف شیعه نیستند. مثلا بعضی از اهل سنت با اعتقاد شیعه در مورد تولد حضرت مهدی(عج) مخالف هستند، در حالی که عده زیادی از اهل سنت نیز قبول دارند که حضرت مهدی(عج) متولد شده است. که ما برای نمونه چند مورد از آنها را نیز بیان می کنیم:
1- علامه شمس الدین قاضی ابن خلکان شافعی (متوفای 681 ه)
او می گوید: ( ابوالقاسم محمّد بن حسن عسکری فرزند علی هادی فرزند محمّد جواد، دوازدهمین امام نزد شیعه دوازده امامی معروف به حجّت ... ولادت او در روز جمعه نیمه شعبان سال 255 هجری اتفاق افتاد. هنگام وفات پدرش پنج سال داشت ... ).[1]
2- علامه صلاح الدین خلیل بن أیبک صفدی
( حجت منتظر محمّد بن حسن عسکری فرزند علی هادی، فرزند محمّد جواد، فرزند علی رضا، فرزند موسی کاظم، فرزند جعفر صادق، فرزند محمّد باقر، فرزند زین العابدین، فرزند حسین بن علی، فرزند علی بن ابی طالب، حجت منتظر، دوازدهمین امام نزد شیعه امامیّه که به اعتقاد آنها، او قائم میباشد و در سال 255 هجری متولد شده است ...).[2]
3- ابن اثیر جزری
وی در مورد حوادث سال 260 هجری می گوید: (در آن سال ابو محمّد علوی عسکری وفات یافت. او یکی از امامان دوازده گانه طبق مذهب امامیه است. فرزند او محمّد است).[3]
4- علامه میر خواند
( ولادت امام مهدی که هم نام رسول اکرم صلی الله علیه و آله و هم کنیه با او است در سامرا نیمه شعبان سال 255 اتفاق افتاد. عمر او هنگام وفات پدرش پنج سال بود. خداوند متعال در آن سن به او حکمت داد؛ همان گونه که در کودکی به حضرت یحیی عنایت فرمود و او را امام قرار داد و حضرت عیسی را نیز به مقام نبوت برگزید ...).[4]
5- علی بن حسین مسعودی (متوفای 346 ه)
( در سال 260 هجری ابو محمّد حسن بن علی بن محمّد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمّد بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب علیهم السلام، در عصر خلافت معتمد عباسی رحلت نمود، در حالی که 29 سال داشت. او پدر مهدی منتظر و امام دوازدهم امامیّه است ...).[5]
6- ابوالفداء اسماعیل بن علی شافعی (متوفای 732 ه)
او در رخدادهای تاریخ سال 254 ه می گوید: (حسن عسکری پدر محمّد منتظر صاحب سرداب است. محمّد منتظر طبق رأی امامیه دوازدهمین امام است. از القاب او قائم، مهدی و حجت است ...)[6]
7- علامه محمّد فرید وجدی
او می گوید: (ابوالقاسم محمّد بن حسن عسکری فرزند علی هادی ... بنا بر اعتقاد امامیه، دوازدهمین امام از امامان و معروف به حجت است ... شیعه معتقد است که او داخل سرداب پدرش شده و هنوز خارج نشده است ...).[7]
8- سبط بن جوزی
وی در فصلی راجع به امام حجت حضرت مهدی علیه السلام می گوید: (محمّد بن حسن بن علی بن محمد ... کنیه او ابوعبداللَّه و ابوالقاسم است و او جانشین و حجت، صاحب الزمان و قائم و منتظر است ...)[8]
9- محمّد بن طلحه شافعی
او در شرح حال امام مهدی علیه السلام می گوید: (محمّد بن حسن خالص فرزند علی فرزند محمّد ... در سامرا متولد شد ... کنیه اش ابوالقاسم و لقبش حجّت، خلف صالح و بنا بر قولی منتظر است ...).[9]
10- شمس الدین محمّد بن طولون حنفی (متوفای 953 ه)
او در شرح حال امامان میگوید: (... دوازدهمین آنان، فرزندش محمّد بن حسن ابوالقاسم است ... ولادتش در روز جمعه نیمه شعبان سال 255 هجری اتفاق افتاد و هنگام وفات پدر، پنج سال داشت ...).[10]
و ... .
همچنین باید گفت که احادیث در مورد حضرت مهدی(ع) را بسیاری از علمای بزرگ اهل سنت درکتابهایشان آورده اند، مانند: احمد حنبل، ابی داود، ابن ماجه، ترمذی، مسلم، نسائی، بیهقی، ماوردی، طبرانی، سمعانی، و... . و عده ای از بزرگان اهل سنت کتابی مستقل درباره حضرت مهدی(عج) نوشته اند؛ مانند: اخبارالمهدی، نوشته حماد بن یعقوب./ مناقب المهدی، نوشته حافظ ابونعیم اصفهانی./ المهدی، ازشمس الدین ابن قیم الجوزیه./ البرهان فی علامات مهدی آخرالزمان، ازعلی بن حسام الدین متقی هندی مؤلف کنزالعمال. و... .
[1]. وفیات الاعیان، ج 4، ص 176.
[2]. الوافی بالوفیات، ج 2، ص 336.
[3]. الکامل فی التاریخ، ج 4، ص 454.
[4]. روضة الصفا، ج 3، ص 59.
[5]. مروج الذهب، ج 4، ص 112.
[6]. المختصر فی اخبار البشر، معروف به تاریخ ابوالفداء، ج 1، ص 361.
[7]. دائرة المعارف، ج 6، ص 439.
[8]. تلبیس ابلیس، ص 118.
[9]. مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول، ج 2، ص 152 و 153، باب 12.
[10]. الشذرات الذهبیه، ص 117 و 118.
- [سایر] آیا مساله مهدویت در منابع اهل سنت نیز بیان شده است؟
- [سایر] مهدویت از دیدگاه اهل سنت با مهدویت از دیدگاه شیعه، چه فرقی دارد؟
- [سایر] اهل سنت نسبت به منجی و مهدویت چه دیدگاهی دارند؟
- [سایر] آیا کسی از علمای اهل سنت منکر احادیث مهدویت شده است ؟
- [سایر] آیا اهل سنت اعتقادی به منجی و مهدویت دارند؟ تفاوتشان با اعتقاد شیعیان چیست؟
- [سایر] از علمای اهل سنت، چه کسانی قائل به صحت احادیث مهدویت شدهاند؟
- [سایر] سلام علیکم لطفاً کتابی معتبر از شیعه ((من کاری به نظر اهل سنت ندارم)) درباره مهدویت و امام مهدی (عجل الله فرجه) به من معرفی کنید .
- [سایر] اهل تسنن میگویند اهل بیت سنی هستند؟
- [سایر] آیا مسأله طول عمر امام زمان (عج) مورد اعتراض اهل سنت واقع شده است؟
- [سایر] خواستم بدانم که: چه فرقی و چه شباهتهایی بین سنی ناصبی و سنی وهابی و سنی سلفی وجود دارد؟
- [آیت الله سیستانی] از نظر اهل سنّت، زن از همه تَرَکه شوهر اعمّ از منقول و غیرمنقول مانند زمین و غیره، ارث میبرد. حال آنکه از نظر مذهب امامیه، زن از اصل زمین یا قیمت آن ارث نمیبرد و تنها از قیمت بنا و درختان ارث میبرد، نه اصل آنها. بنابراین اگر مذهب اهل سنّت بر شیعه نافذ باشد به گونهای که زن سنّی مذهب از زمین و اصل بنا و درختان ارث ببرد، در صورتی که دیگر ورثه امامی مذهب باشند، زن امامی مذهب نیز میتواند میراثی را که از زمین و اصل بنا و درختان به او میرسد، بگیرد که سایر ورثه اهل سنت باشند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] چنانچه یکی از اولاد از نظر سنّی بزرگتر و دیگری از جهت بلوغ بزرگتر باشد قضاء نماز بر اولّی واجب است.
- [آیت الله سیستانی] نظر اهل سنّت آن است که مازاد سهمالارث میراث بر آن، به عَصَبه میت مانند برادر او داده میشود. لکن نظر مذهب امامیه خلاف آن است، مثلاً اگر مردی بمیرد و تنها دختری و برادری داشته باشد، از نظر امامیه باید نیمی از ارث را به دختر به عنوان سهمالارث و نیم دیگر را به عنوان ردّ به او بپردازند و به برادر میت سهمی تعلّق نمیگیرد. لکن نظر اهل سنّت آن است که در این فرض نیمی از ارث میت به برادر پرداخت میشود، چون که از عصبه میت به شمار میرود. حال اگر مذهب اهل سنّت بر وارث امامی مذهب نافذ باشد و مازاد سهمالارث به او پرداخت نشود، عصبه میت اگر امامی مذهب باشند، میتوانند از باب قاعده مقاصّه نوعی، مازاد سهمالارث وارثِ سنّی مذهب را بگیرند.
- [آیت الله خوئی] هرگاه چیزی که پیدا کرده نشانهای دارد که به واسط آن میتواند صاحبش را پیدا کند، اگرچه بداند صاحب آن سنی یا کافری است که اموالش محترم است، در صورتی که قیمت آن چیز به یک درهم برسد باید از روزی که آن را پیدا کرده تا یک سال در محل اجتماع مردم اعلان کند.
- [آیت الله اردبیلی] پیروی از امر پدر و مادر در غیر از انجام کارهای حرام و ترک کارهای واجب عینی(1) بنابر احتیاط لازم است و مخالفت آنان اگر موجب آزار و بیاحترامی به آنان شود، حرام است و فرزندان در هر سنی که باشند، باید به پدر و مادر خود احترام بگذارند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] هرگاه چیزی که پیدا کرده؛ نشانه ای دارد که به واسطه آن می تواند صاحبش را پیدا کند؛ اگرچه بداند صاحب آن سنی یا کافری است که اموالش محترم است؛ در صورتی که قیمت آن چیز به مقدار یک درهم برسد؛ باید از روزی که آن را پیدا کرده تا یک سال در محل اجتماع مردم اعلان کند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحبّ است در شوهر دادن دختری که بالغه است (یعنی مکلّف شده) و به سنی رسیده که حیض دیدن وی متعارف است، عجله کنند، از حضرت صادق علیهالسلام روایت شده که یکی از سعادتهای مرد آن است که دخترش در خانه او حیض نبیند.
- [آیت الله سبحانی] اگر برای خواندن نماز جماعت به مسجد رود و ببیند جماعت تمام شده، تا وقتی که صف ها به هم نخورده و جمعیت متفرق نشده، اذان و اقامه ساقط است با شرائطی که در مسأله بعد می آید.
- [آیت الله سیستانی] از نظر اهل سنّت جمع میان عمه و برادرزادهاش یا خاله و خواهرزادهاش جایز نیست، بدین معنا که اگر هر دو را همزمان عقد کنند، هر دو عقد باطل است، و در صورتی که عقد یکی پس از دیگری باشد، عقد دومی باطل است. لکن از نظر فقه امامیه، عقد عمه پس از برادرزادهاش و خاله پس از خواهرزادهاش مطلقاً جایز است. همچنین عقد برادرزاده پس از عقد عمه و عقد خواهرزاده پس از عقد خاله، مشروط بر آنکه پیش از عقد عمه و خاله رضایت داده باشند و یا بعد از عقد رضایت بدهند جایز است. بنابراین اگر پیرو اهل سنّت، در نکاح میان عمه و برادرزادهاش و یا میان خاله و خواهرزادهاش جمع کند، پس اگر عقد آنها متقارن باشد چون به مذهب آنها عقد هر دو باطل است، برای پیرو مذهب امامیه جایز است بر هر یک از آنها و در صورت رضایت عمه یا خاله بر هر دو عقد کند. و اگر عقد مرد سنّی متقارن نباشد، عقد زن دوّم در فرض مذکور به مذهب آنها باطل است و مرد شیعی میتواند با او ازدواج کند. این حکم در مورد هر یک از آن دو زن در صورتی که امامی باشند، نیز جاری است.
- [آیت الله سیستانی] بر طبق مذهب امامیه، زن مطلقه یائسه و صغیره اگر چه با آنها نزدیکی شده باشد عدّه ندارند. لیکن بر طبق مذاهب اهلسنّت با اختلافی که در شروط عدّه برای صغیره دارند عدّه بر آنان واجب است. حال اگر شوهر از اهلسنّت باشد، و زن یائسه یا صغیرهاش را با اعتقاد به لزوم عدّه برای صغیره طلاق دهد، ملزم به رعایت قواعد مذهب خود مانند فساد عقد خواهر مطلقه، و نکاح زنانی که جمع آنها با زن در دوران عدّه حرام است، میشود، بنابراین مرد شیعی میتواند با خواهر این مطلقه ازدواج کند هرچند آن مرد سنی با او عقد بسته باشد. و احتیاط واجب برای مرد شیعی نیز آن است که با این زن مطلقه پیش از تمام شدن عدهاش ازدواج نکند، و آن زن نیز اگر شیعه باشد و یا شیعه بشود تا پایان عدّه، ازدواج نکند. همچنین احوط آن است که در ایام عدّه از شوهر نفقه نگیرد، گر چه طبق مذهب شوهر واجبالنفقه او باشد، مگر آنکه از باب اجرای قاعده مقاصّه نوعی در صورت بودن شرایط آن، بتوان نفقه گرفت.