اخباری که در آنها کشتار در حجم وسیعی را مطرح کرده اند بر دو قسم است : الف : قسمتی از آنها مربوط به ملاحم و فتنه های قبل ظهور است و هیچ گونه ارتباطی به دوران ظهور ندارد و تنها ناظر به اوضاع نابسامان جهان پیش از ظهور است . بیشتر این روایات از روایات مرسه اهل سنت است . ب : دسته ای دیگر از روایات مربوط به هنگامه ظهور و حکومت امام زمان علیه السلام است . این نوع روایات نیز بر دو گونه اند: 1- روایاتی که از طریق عامه و از نبویات است و بیشتر آنها مشکل سندی دارد ، به طوری که بعضی از آنها مرسل و برخی دیگر به پیامبر صلی الله علیه و آله منتهی نمی شود ، بلکه از افرادی مانند کعب الاحبار نقل شده که در زمان پیامبر مسلمان نبوده است . عمده این روایات از اسرائیلیات است که با اغراض مختلفی وارد کتاب های روایی شده اند. عالمی از اهل سنت مانند ابن کثیر هنگامی که به روایات امثال کعب الاحبار می رسد می گوید:((خدا ما را از این همه اخبار دروغی که وارد تفسیرها و کتاب های روایی شده بی نیاز کند ...)). (1) 2- روایاتی که از طریق اهل بیت علیهم السلام نقل شده و یا در کتاب های شیعه ذکر شده است . در این کتاب ها اخبار منقولی از اهل بیت علیهم السلام و برخی دیگر که نقل شده به آن حضرت منتهی نمی شود. پی نوشت: 1- تفسیر ابن کثیر ، ج 4 ، ص 17. منبع : موعود شناسی و پاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی، انتشارات مسجد مقدس جمکران
اخباری که در آنها کشتار در حجم وسیعی را مطرح کرده اند بر دو قسم است :
الف : قسمتی از آنها مربوط به ملاحم و فتنه های قبل ظهور است و هیچ گونه ارتباطی به دوران ظهور ندارد و تنها ناظر به اوضاع نابسامان جهان پیش از ظهور است . بیشتر این روایات از روایات مرسه اهل سنت است .
ب : دسته ای دیگر از روایات مربوط به هنگامه ظهور و حکومت امام زمان علیه السلام است . این نوع روایات نیز بر دو گونه اند:
1- روایاتی که از طریق عامه و از نبویات است و بیشتر آنها مشکل سندی دارد ، به طوری که بعضی از آنها مرسل و برخی دیگر به پیامبر صلی الله علیه و آله منتهی نمی شود ، بلکه از افرادی مانند کعب الاحبار نقل شده که در زمان پیامبر مسلمان نبوده است .
عمده این روایات از اسرائیلیات است که با اغراض مختلفی وارد کتاب های روایی شده اند. عالمی از اهل سنت مانند ابن کثیر هنگامی که به روایات امثال کعب الاحبار می رسد می گوید:((خدا ما را از این همه اخبار دروغی که وارد تفسیرها و کتاب های روایی شده بی نیاز کند ...)). (1)
2- روایاتی که از طریق اهل بیت علیهم السلام نقل شده و یا در کتاب های شیعه ذکر شده است . در این کتاب ها اخبار منقولی از اهل بیت علیهم السلام و برخی دیگر که نقل شده به آن حضرت منتهی نمی شود.
پی نوشت:
1- تفسیر ابن کثیر ، ج 4 ، ص 17.
منبع : موعود شناسی و پاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی، انتشارات مسجد مقدس جمکران
- [سایر] آیا در نهج البلاغه به موضوع مهدویت اشاره شده است؟
- [سایر] آیا در نهج البلاغه به موضوع مهدویت اشاره شده است؟
- [سایر] آیا احادیث مهدویت متعارض است ؟
- [سایر] حدیث با موضوع مهدویت بفرمایید؟
- [سایر] آیا کثرت روایات مهدویت باعث تواتر است؟
- [سایر] آیا ابن خلدون، احادیث مهدویت را انکار کرده است؟
- [سایر] آیا مساله مهدویت بدون تمسک به روایات قابل اثبات است؟
- [سایر] آیا احادیث معتبر و متواتری نسبت به عقیده مهدویت وجود دارد؟
- [سایر] آیا احادیث مهدویت تنها از طرق شیعه بوده و در سند همه آنها شیعه وجود دارد؟
- [سایر] چرا بخاری و مسلم احادیث مهدویت را در صحاح خود ذکر نکرده اند؟
- [آیت الله نوری همدانی] کسی که نمی تواند حرف بزند ، اگر با اشاره حرف بزند ، اگر با اشاره حرف بزند ، اگر با اشاره بفهماند که ملک را اجاره داده ، یا اجاره کرده ، صحیح است .
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] کسی که هیچ نمی تواند سجده نماید باید برای سجده با سر اشاره کند و اگر نتواند؛ باید با چشمها اشاره نماید و اگر با چشمها هم نمی تواند اشاره کند بنا بر احتیاط مستحب با دست و مانند آن برای سجده اشاره کند و در قلب نیز نیت سجده نماید.
- [آیت الله خوئی] کسی که هیچ نمیتواند سجده نماید باید برای سجده با سر اشاره کند و اگر نتواند باید با چشمها اشاره نماید، اگر با چشمها هم نمیتواند اشاره کند بنابر احتیاط مستحب با دست و مانند آن برای سجده اشاره کند و در قلب نیز نیت سجده نماید.
- [آیت الله سیستانی] کسی که هیچ نمیتواند سجده نماید ، و مقداری که میتواند خم شود بر آن سجده صدق نمیکند ، باید برای سجده با سر اشاره کند ، و اگر نتواند باید با چشمها اشاره نماید ، و اگر با چشمها هم نمیتواند اشاره کند باید در قلب نیت سجده کند و بنابر احتیاط لازم با دست و مانند آن برای سجده اشاره کند ، و ذکر واجب را بگوید .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] کسی که هیچ نمی تواند خم شود باید برای سجده بنشیند و با سر اشاره کند و اگر نتواند باید با چشمها اشاره نماید، و در هردو صورت احتیاط آن است که اگر می تواند مهر را بلند کند و بر پیشانی بگذارد، و اگر با سر یا چشمها هم نمی تواند اشاره کند باید در قلب نیّت سجده کند و بنابر احتیاط واجب با دست و مانند آن برای سجده اشاره نماید.
- [آیت الله اردبیلی] کسی که هیچ نمیتواند خم شود، باید برای سجده بنشیند و با سر اشاره کند و اگر نتواند، باید با چشمها اشاره نماید و در هر دو صورت احتیاط واجب آن است که اگر میتواند قدری مهر را بلند کند و پیشانی را بر آن بگذارد و اگر با سر یا چشمها نیز نمیتواند اشاره کند، باید در قلب نیّت سجده کند و بنابر احتیاط واجب با دست و مانند آن، برای سجده اشاره نماید.
- [آیت الله علوی گرگانی] کسی که هیچ نمیتواند خم شود، باید برای سجده بنشیند و با سر اشاره کند و اگر نتواند، باید با چشمها اشاره نماید و در هر صورت احیتاط واجب آن است که اگر میتواند مهر را بلند و به پیشانی بگذارد و اگر با سر یا چشمها هم نمیتواند اشاره کند، باید در قلب نیّت سجده کند و بنابر احتیاط واجب با دست ومانند آن برای سجده اشاره نماید.
- [آیت الله بروجردی] کسی که هیچ نمیتواند خم شود، باید برای سجده بنشیند و با سر اشاره کند و اگر نتواند باید با چشمها اشاره نماید و در هر دو صورت احتیاط واجب آن است که اگر میتواند مهر را بلند کند و بر پیشانی بگذارد و اگر با سر یا چشمها هم نمیتواند اشاره کند، باید در قلب نیت سجده کند و بنا بر احتیاط واجب با دست و مانند آن برای سجده اشاره نماید.
- [آیت الله علوی گرگانی] کسی که نمیتواند بنشیند، باید ایستاده نیّت سجده کند و چنانچه میتواند برای سجده با سر اشاره کند و اگر نمیتواند، با چشمها اشاره نماید و اگر این را هم نمیتواند، در قلب نیّت سجده کند و بنابر احتیاط واجب با دست ومانند آن برای سجده اشاره نماید.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . کسی که نمی تواند بنشیند، باید ایستاده نیت سجده کند، و چنان چه می تواند، برای سجده با سر اشاره کند، و اگر نمی تواند با چشم ها اشاره نماید و اگر این را هم نمی تواند، در قلب نیت سجده کند، و بنابر احتیاط واجب با دست و مانند آن هم برای سجده اشاره نماید.