یقین موضوع بسیار گرانقدری است که در پیشرفت معنوی انسان بسیار تأثیرگذار است. از این رو، بر هر فرد لازم است همواره در مسیر ازدیاد و تعمیق یقین خود گام بردارد. بر ای رسیدن به اطمینان قلبی نسبت به مسئله غیبت امام زمان (عج) شایسته است به نکات ذیل توجه فرمایید: 1. برای رسیدن به اطمینان قلبی یعنی بالاترین مرحله شناخت - باید مسئله مورد نظر شهود شود که در مسائل حسی و تجربی، شهود حسی و مادی، این اطمینان خاطر فراهم می شود و در مسائل مربوط به ماوراء حس و تجربه، رسیدن به مرحلة والای شهود باطنی؛ که این مرحله از ادراک، مختص اولیای الهی می باشد و کمتر کسی به این درجه از معرفت دست می یابد. در ماجرای زنده کردن پرندگان توسط حضرت ابراهیم علیه السّلام وقتی حضرت از خداوند متعال درخواست می کند چگونگی زنده کردن مردگان را به او نشان دهد، خداوند خطاب به او می فرماید: (اولم تؤمن؛ آیا ایمان نیاورده ای؟)، و حضرت در پاسخ می گوید: (بلی و لکن لیطمئن قلبی؛ ایمان آورده ام اما می خواهم قلبم مطمئن شود.) پیداست برای دست یافتن به اطمینان قلبی در چنین موردی، تنها ادلة عقلی و علمی محض کارساز نیست بلکه با ضمیمه شدن شهود عینی و حسی، این مرحله از ادراک برای انسان حاصل می شود. نکته بسیار مهمی که در این مورد قابل توجه است و علامه به زیبایی به آن اشاره می کند آن که: وجود طورات مخالف با عقائد دینی، همیشه منافی با ایمان و تصدیق آنها ندارند بلکه تنها اثر اینگونه خطورات قلبی آزار روح و روان انسان و سلب آرامش و قرار از او می باشد. بنابراین اولاً رسیدن به مرحله باور قلبی در این گونه مسائل دشوار بوده و برای رسیدن به آن تلاش علمی و عملی فراوانی لازم است. ثانیاً اگر شما با طی کردن مراحل علمی و رسیدن به یقین استدلالی و منطقی در مورد غیبت حضرت باز هم به مرحلة اطمینان قلبی نرسیدید جایی برای نگرانی و تشویش خاطر در مورد اعتقاد به غیبت حضرت وجود ندارد و از این بابت ایرادی در اعتبار و ایمان شما به مسئله غیبت وجود ندارد. 2. برای رهایی از تردیدهای ذهنی مربوط به این موضوع که در برخی موارد به مرحلة آزار دهنده ای نیز می رسد راهکارهای ذیل پیشنهاد می شود. با یک بررسی و درون نگری عمیق، نقاط آسیب پذیر خود را در زمینه اعتقاد به غیبت امام عصر (عج) مشخص کنید: اگر در این زمینه اصلاً مطالعه ای نداشته اید از هم اکنون، تصمیم بگیرید به صورت منظم و پی گیر سطح آگاهی خود را ارتقاء بخشید. ممکن است شناخت شما در این زمینه محدود به برخی شنیده ها و یافته های غیر مستدل باشد در این صورت به تصحیح اندوخته های خود اقدام کنید. اگر با وجود مطالعات مفید و شناخت کافی در این زمینه، باز هم دچار تردید هستید، پیشنهاد می شود: تمام شبهات و سؤالاتی که به نحوی موجب آزار شما می شود را به طور مشخص و صریح بر روی کاغذ بیاورید. سعی کنید تمامی شبهات و القائاتی که موجب می شود امر غیبت حضرت را بعید و یا حتی غیر ممکن بشمارید، جمع آوری نمایید. در این رابطه حتی از ابتدایی ترین و پیش پا افتاده ترین شبهات و سؤالات نیز غافل نشوید. پس از گردآوری تمام نقاط تردید زا، آنها را به ترتیب اهمیت رتبه بندی کنید و آنگاه به دنبال یافتن پاسخ مستدل راه حل منطقی برای تک تک ابهامات خود باشید. ما نیز آماده ایم تا در این راستا شما را یاری کنیم. بهترین راه برای زدودن زنگار شک و تردید در این گونه مسائل، سیراب شدن از زلال وحی و سرچشمه های معارف الهی و زانو زدن در مکتب کسانی است که به عصمت و خطاناپذیری آنان ایمان و اعتقاد داریم. گفتار ائمه اطهار علیهم السّلام در این رابطه راهگشاست و مطالعة احادیث اهل بیت شما را به ساحل امیدبخش و مطمئنی خواهد رساند. جهت اطمینان بخش بیشتر مطالعة کتاب های مهدویت (پیش از ظهور و دوران ظهور)، از ولادت تا ظهور (سید کاظم قزوینی)، الغیبة (نعمانی)، خورشید مغرب (حکیمی) و... توصیه میشود. مطالعه و تدبر در فلسفة و علل غیبت امام زمان (عج) و نیز پیگیری مسیر غیبت در میان انبیای گذشته همچون، حضرت موسی، یوسف، یونس و... نیز می تواند راهگشا در رسیدن به باور قلبی باشد.حدیث: امام صادق علیه السّلام فرمود: (باید امام زمان خود را بشناسی اگر او را شناختی این معرفت خودش کمال است دیر یا زود بودن ظهور آن حضرت برای تو مشکلی ایجاد نمی کند.) (ترجمه الغیبة، شیخ طوسی، منشورات تفسیر) راههای اعتقاد و اثبات وجود امام زمان عبارتند از: 1. برهان لطف یکی از استدلال های های مهم شیعه به درستی اعتقاد به امامت مهدی، دلیل لطف و قاعده فیض است. حکمت الهی اقتضا می کند که لطف وی هماره بر همه جهان و انسان ها جاری باشد. خداوند وجود پیامبر را لطف و احسان و انعام خداوندی بر مؤمنان می داند و می فرماید: خداوند از راه لطف، بر مؤمنان منت نهاده و در میان آنان پیامبری از خودشان برانگیخت تا آیات خدا را برآنها تلاوت کند. همین دلیل قرآنی، بر وجود امام نیز دلالت دارد؛ زیرا همیشه لطف آدمی کامل است و هرگز ناقص نمی ماند. امام ادامه فیض پس از پیامبر است؛ از طرف خداوند منصوب می شود و لطف پروردگار است. خواجه نصیرالدین طوسی درباره این قاعده مهم می نویسد: وجود امام به خودی خود لطف است و تصرف او لطفی دیگر و نصب او برای حصول مقصود و غرض واجب است. در نزد خردمندان، روشن است که لطف الهی (پس از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم ) منحصر است در امام تا مردمان، بی رهبر و معلم و مربی نمانند و کتاب و سنت، شارحی لایق و مطمئن داشته باشد. فروغ هدایت و تابش انوار موهبت ها و مرحمت های خداوند هیچ گاه خاموش نمی شود و با ارسال موسل و نصب امام ادامه می یابد. امام علی علیه السلام می فرماید: (اِنّما مَثَلُ اهل بِیتی فی هذِهُِ الامّةِ کَمَثلِ نجومُ السماءِ کُلَّما غابَ نجمٌ طَلَعَ نجمٌ؛ مثل آل محمد، چونان ستارگان آسمان است و اگر ستاره ای غروب کند، ستاره دیگر طلوع خواهد کرد.) انسان های کمال جو و حقیقت طلب در مسیر زندگانی خویش، افزون بر به کارگیری عقل درونی به دنبال حجت آشکار و انسان کاملی هستند که با نور خویش، راه هدایت معنوی را به آنان بنمایاند و به قله قاف هدایت معنوی برساند. علامه طباطبایی درباره تصرف معنوی امام می فرماید: امام علاوه بر ارشاد و هدایت ظاهری، دارای یک نوع هداین و ضربه معنوی است و به وسیله حقیقت و نورانیت باطن، ذاتش در قلوب شایسته مردم تأثیر و تصرف می نماید و آنان را به سوی مرتبه کمال و غایت ایجاد جذب می کند. در هر دوره و زمانی، انسان کاملی که حامل معنویت تمام عیار خلقت است، وجود داشته و دارد که او، ولیّ خدا و امام معصوم است؛ امامی که پرتو عنایت او و نسیک روح افزای ولایتش، دل ها را بهاری می کند و عطر و بوی عشق را در جان ها می پراکند. امامی که باب فیض خداوندی است: (اَیْنَ بابُ اللّهِ الّذی مِنهُ یُؤتی؛ کجاست آن در خدایی که از او وارد می شوند؟) شیعه هماره به خود می بالد که از این بال ها، مسیر هدایت و کمال را در می یابد، در حزن و اندوه آنان محزون و در فرح و شادیشان شادمان می شود، چنان که پیشوایان نیز چنین لطف و احسان و احساسی نسبت به شیعیان خویش دارند. رمیله، یکی از شیعیان امام علی بن ابی طالب علیه السلام ، می گوید: در زمان خلافت امیر مؤمنان دچار بیماری شدیدی شدم و در روز جمعه احساس بهبود کردم. با خود گفتم، بهتر است به نماز امام حاضر شوم. آن روز پس از نماز، برای استماع سخنان امام در همان مجلسی نشستم، ناگهان درد وجودم را فرا گرفت و احساس ناراحتی کردم، ولی صبر کردم تا سخن امام تمام شد. هنگام خروج از مسجد، امام به من فرمود: ای رمیله! هر مؤمنی که بیمار می شود، ما به بیماری اش رنجور می شویم و با غم و اندوه او غمگین؛ دعایی نمی کند، مگر برایش آمینی می گوییم و هنگامی که ساکت است، برایش دعا می کنیم. من به ایشان گفتم: ای امیرمؤمنان! خدا مرا فدایت کند، آیا این توجهات شما برای کسانی است که در حیطه حکومت و نظر شما هستند؟ پاسخ داد: ای رمیله، هیچ مؤمنی چه در شرق و چه در غرب زمینی، از نگاه ما غایب نیست. این رابطه و احساس معنوی، میان امام موعود و منتظراش در زمان غیبت، در مرتبه ای اعلا وجود دارد. در نامه شریف مولا حضرت مهدی به شیخ مفید آمده است: ما بر تمامی اخبار شما آگاهیم و هیچ یک از آنها بر ما پوشیده نیست. همانا که ما در مراعات جان شما کوتاهی نمی کنیم و یاد شما را از خاطر نمی بریم که اگر جز این بود، نابسامانی ها و مصیبت ها بر سرتان فرود می آمد و دشمنان، شما را درهم می شکستند. 2. امام، مایه فیض و برکت امام؛ واسطه فیض است، همواره توجه او به سوی آدمیان است و بهارآفرین و زندگی بخشی است. در زیارت شریف آن حضرت غایب از نظرمهدی موعود می خوانیم: (السّلام عَلی ربیع لْاَمامِ و نَضَرَةِ الّایامِ؛ سلام بر بیمار مردم و خرّمی روزگاران). (وَبِیُمْنِه رُدِقَ الَوری و لِوُجودِهِ ثَبَتَتِ الْارضُ و السماء؛ به وجود گرامی او خداوند جهانیان روزی می دهد و آسمان و زمین، به احترام او بر پاست.) دل او دل بیدار است که همواره به یاد دوستان است و درد و رنج آنان را احساس می کند. او تجلی رحمت و اسعه خداوندی است: (اِنَّ رَحْمَه ربِّکُمْ وَسِعَتْ کُلُّ شی ءٍ و اَنَا تِلْکَ الرَّحْمَة؛ همانا رحمت پرودگارتان بر هر چیزی وسعت دارد و من، همان رحمت پروردگارم.) وجود مقدس حضرت حجت میان انسان ها، منبع برکت، علم، درخشندگی، زیبایی و همه خیرات است. برکات وجود او پرتو انوار وجود او، در همه دوران به بشر می رسد. این خورشید معنوی و الهی، واسطه زمین و آسمان است. او هرگز شیعیان خود را از یاد نمرده و در رفع مشکلات فردی و اجتماعی مؤمنان کوتاهی نمی کند، از سخنان ملکوتی حضرتش، که نشاندهنده همراهی خالصانه ایشان با بندگان خداست، این است که: (انّا لَنَفْرَحُ لِفرحِکُمْ و تَحْزَنُ لِخُرْنکُم؛ شادمانی تان شاد و در اندوهتان غمگساریم). چه بسیارند افرادی که هرگاه گرفتاری ها به ایشان توسل جسته و مشکلشان را حل کرده اند. ایشان در غیبت، همچون خورشیدی است که پشت ابرها پنهان است، ولی مردم از نور وجودش هماره بهره مندند. در سخنی نغز از امام زمان روایت شده است: (أمّا وَجْهُ الاِنتفاعِ بی فی غَیْبَتی فَکَاْلاِنْتِفاعِ بالشَّمسِ اِذا غَیَّبَها عَنِ الْأَبصارِ السَّحابُ و انّی لَأمانٌ لِأَهْلِ الأَرْضِ کَما أنَّ النُّجومَ أَمانٌ لِاَهْل السَّماء؛ چگونگی بود سودرسانی من در زمان غیبتم، مانند سودرسانی خورشید است زمانی که ابرها آن ها را از چشم ها پنهان سازند و من ایمن دهنده اهل زمینیم، همچنانکه ستارگان، ایمن دهنده اهل آسمانند.) پیام: به واسطه وجود امام زمان، نعمت ها بر زمینیان جاری است و به واسطه دعا و توجه امام به آنها، گرفتاری ها رفع می شود. 3. مراجعه به آیات و روایات یکی از مطالب یقینی و حتمی اسلامی که در قرآن کریم (توبه/33، صف/9، انبیا/105، قصص/5، اعراف/128) و روایات اسلامی آمده است اندیشه ی پیروزی نهایی حق و صلح و عدالت بر نیروی باطل و ستیز و ظلم و گسترش جهانی ایمان اسلامی و استقرار کامل و همه جانبه ی ارزشهای انسانی است (که همه ی فرقه ها و مذاهب اسلامی با تفاوت هایی به آن معتقدند) که بنا بر فرمایش پیامبر اکرم و تمام معصومین دیگر ، تحقق این امر به وسیله ی شخصیتی عالی قدر به نام (مهدی) خواهد بود. قرآن در جنبه هدایت، کتابی است که نقصان ندارد و شرح و بسط و تفسیر و تأویل آیات آن را به فرموده ی خود قرآن پیامبر اکرم به عهده دارند : (انا انزلنا الیک الذکر لتبین للناس ما نزل الیهم) در این آیه پیامبر اکرم اولین مفسر معصوم آیات قرآن هستند و پس از ایشان به ارشاد و فرموده ی پیامبر معصوم امامان یکی پس از دیگری مفسران معصوم قرآنند. با توجه به این مطلب بنا بر روایات فراوان (مورد قبول همه ی فرقه های اسلامی) پیامبر اکرم به طور مکرر نام و مشخصات حضرت را ذکر کرده اند و وعده ی آمدن و ظهور ایشان را داده اند و حتی بار ها نسب حضرت را ذکر کرده اند (مثلا فرموده اند نهم از فرزندان حسین است) مجموعه ی این روایات را آیت الله صافی در کتاب مفصل و ارزشمند منتخب الاثر جمع آوری کرده اند ، و پس از رسول اکرم یکایک امامان معصوم در باره ی ایشان سخن گفته اند و وعده ی ظهور ایشان و قیام حضرت را داده اند و اینکه ایشان فرزند امام حسن عسکری خواهد بود. این مسأله به قدری حائز اهمیت است که معصومین فرموده اند اگر از عمر دنیا حتی یک روز بیشتر باقی نمانده باشد او ظهور خواهد کرد (این تعبیر برای تأکید بر ظهور حضرت است) بنا بر روایات فراوان در شب نیمه ی شعبان سال 255 هجری قمری امام حسن عسکری فرمودند امشب فرزندم مهدی موعود از نرجس خاتون متولد خواهد شد و پس از آن هم ایشان را بارها به خواص از شیعیان خود نشان داده اند. برای اطلاع بیشتر در این زمینه مطالعه ی کتب زیر مفید است: - کتاب قیام و انقلاب مهدی، شهید مطهری - دادگستر جهان، آیت الله امینی - امامت و مهدویت ج 1 و 2، آیة الله لطف الله صافی گلپایگانی - فلسفه امامت، دکتر سید یحیی یثربی، قم، وثوق، چاپ اوّل، 1378 ش، صص 112 – 127.
یقین موضوع بسیار گرانقدری است که در پیشرفت معنوی انسان بسیار تأثیرگذار است. از این رو، بر هر فرد لازم است همواره در مسیر ازدیاد و تعمیق یقین خود گام بردارد. بر ای رسیدن به اطمینان قلبی نسبت به مسئله غیبت امام زمان (عج) شایسته است به نکات ذیل توجه فرمایید:
1. برای رسیدن به اطمینان قلبی یعنی بالاترین مرحله شناخت - باید مسئله مورد نظر شهود شود که در مسائل حسی و تجربی، شهود حسی و مادی، این اطمینان خاطر فراهم می شود و در مسائل مربوط به ماوراء حس و تجربه، رسیدن به مرحلة والای شهود باطنی؛ که این مرحله از ادراک، مختص اولیای الهی می باشد و کمتر کسی به این درجه از معرفت دست می یابد.
در ماجرای زنده کردن پرندگان توسط حضرت ابراهیم علیه السّلام وقتی حضرت از خداوند متعال درخواست می کند چگونگی زنده کردن مردگان را به او نشان دهد، خداوند خطاب به او می فرماید: (اولم تؤمن؛ آیا ایمان نیاورده ای؟)، و حضرت در پاسخ می گوید: (بلی و لکن لیطمئن قلبی؛ ایمان آورده ام اما می خواهم قلبم مطمئن شود.) پیداست برای
دست یافتن به اطمینان قلبی در چنین موردی، تنها ادلة عقلی و علمی محض کارساز نیست بلکه با ضمیمه شدن شهود عینی و حسی، این مرحله از ادراک برای انسان حاصل می شود. نکته بسیار مهمی که در این مورد قابل توجه است و علامه به زیبایی به آن اشاره می کند آن که: وجود طورات مخالف با عقائد دینی، همیشه منافی با ایمان و تصدیق آنها ندارند بلکه تنها اثر اینگونه خطورات قلبی آزار روح و روان انسان و سلب آرامش و قرار از او می باشد.
بنابراین اولاً رسیدن به مرحله باور قلبی در این گونه مسائل دشوار بوده و برای رسیدن به آن تلاش علمی و عملی فراوانی لازم است.
ثانیاً اگر شما با طی کردن مراحل علمی و رسیدن به یقین استدلالی و منطقی در مورد غیبت حضرت باز هم به مرحلة اطمینان قلبی نرسیدید جایی برای نگرانی و تشویش خاطر در مورد اعتقاد به غیبت حضرت وجود ندارد و از این بابت ایرادی در اعتبار و ایمان شما به مسئله غیبت وجود ندارد.
2. برای رهایی از تردیدهای ذهنی مربوط به این موضوع که در برخی موارد به مرحلة آزار دهنده ای نیز می رسد راهکارهای ذیل پیشنهاد می شود.
با یک بررسی و درون نگری عمیق، نقاط آسیب پذیر خود را در زمینه اعتقاد به غیبت امام عصر (عج) مشخص کنید:
اگر در این زمینه اصلاً مطالعه ای نداشته اید از هم اکنون، تصمیم بگیرید به صورت منظم و پی گیر سطح آگاهی خود را ارتقاء بخشید.
ممکن است شناخت شما در این زمینه محدود به برخی شنیده ها و یافته های غیر مستدل باشد در این صورت به تصحیح اندوخته های خود اقدام کنید.
اگر با وجود مطالعات مفید و شناخت کافی در این زمینه، باز هم دچار تردید هستید، پیشنهاد می شود: تمام شبهات و سؤالاتی که به نحوی موجب آزار شما می شود را به طور مشخص و صریح بر روی کاغذ بیاورید. سعی کنید تمامی شبهات و القائاتی که موجب می شود امر غیبت حضرت را بعید و یا حتی غیر ممکن بشمارید، جمع آوری نمایید. در این رابطه حتی از ابتدایی ترین و پیش پا افتاده ترین شبهات و سؤالات نیز غافل نشوید.
پس از گردآوری تمام نقاط تردید زا، آنها را به ترتیب اهمیت رتبه بندی کنید و آنگاه به دنبال یافتن پاسخ مستدل راه حل منطقی برای تک تک ابهامات خود باشید.
ما نیز آماده ایم تا در این راستا شما را یاری کنیم.
بهترین راه برای زدودن زنگار شک و تردید در این گونه مسائل، سیراب شدن از زلال وحی و سرچشمه های معارف الهی و زانو زدن در مکتب کسانی است که به عصمت و خطاناپذیری آنان ایمان و اعتقاد داریم. گفتار ائمه اطهار علیهم السّلام در این رابطه راهگشاست و مطالعة احادیث اهل بیت شما را به ساحل امیدبخش و مطمئنی خواهد رساند.
جهت اطمینان بخش بیشتر مطالعة کتاب های مهدویت (پیش از ظهور و دوران ظهور)، از ولادت تا ظهور (سید کاظم قزوینی)، الغیبة (نعمانی)، خورشید مغرب (حکیمی) و... توصیه میشود.
مطالعه و تدبر در فلسفة و علل غیبت امام زمان (عج) و نیز پیگیری مسیر غیبت در میان انبیای گذشته همچون، حضرت موسی، یوسف، یونس و... نیز می تواند راهگشا در رسیدن به باور قلبی باشد.حدیث: امام صادق علیه السّلام فرمود: (باید امام زمان خود را بشناسی اگر او را شناختی این معرفت خودش کمال است دیر یا زود بودن ظهور آن حضرت برای تو مشکلی ایجاد نمی کند.) (ترجمه الغیبة، شیخ طوسی، منشورات تفسیر)
راههای اعتقاد و اثبات وجود امام زمان عبارتند از:
1. برهان لطف
یکی از استدلال های های مهم شیعه به درستی اعتقاد به امامت مهدی، دلیل لطف و قاعده فیض است. حکمت الهی اقتضا می کند که لطف وی هماره بر همه جهان و انسان ها جاری باشد. خداوند وجود پیامبر را لطف و احسان و انعام خداوندی بر مؤمنان می داند و می فرماید: خداوند از راه لطف، بر مؤمنان منت نهاده و در میان آنان پیامبری از خودشان برانگیخت تا آیات خدا را برآنها تلاوت کند. همین دلیل قرآنی، بر وجود امام نیز دلالت دارد؛ زیرا همیشه لطف آدمی کامل است و هرگز ناقص نمی ماند. امام ادامه فیض پس از پیامبر است؛ از طرف خداوند منصوب می شود و لطف پروردگار است. خواجه نصیرالدین طوسی درباره این قاعده مهم می نویسد: وجود امام به خودی خود لطف است و تصرف او لطفی دیگر و نصب او برای حصول مقصود و غرض واجب است. در نزد خردمندان، روشن است که لطف الهی (پس از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم ) منحصر است در امام تا مردمان، بی رهبر و معلم و مربی نمانند و کتاب و سنت، شارحی لایق و مطمئن داشته باشد.
فروغ هدایت و تابش انوار موهبت ها و مرحمت های خداوند هیچ گاه خاموش نمی شود و با ارسال موسل و نصب امام ادامه می یابد. امام علی علیه السلام می فرماید: (اِنّما مَثَلُ اهل بِیتی فی هذِهُِ الامّةِ کَمَثلِ نجومُ السماءِ کُلَّما غابَ نجمٌ طَلَعَ نجمٌ؛ مثل آل محمد، چونان ستارگان آسمان است و اگر ستاره ای غروب کند، ستاره دیگر طلوع خواهد کرد.)
انسان های کمال جو و حقیقت طلب در مسیر زندگانی خویش، افزون بر به کارگیری عقل درونی به دنبال حجت آشکار و انسان کاملی هستند که با نور خویش، راه هدایت معنوی را به آنان بنمایاند و به قله قاف هدایت معنوی برساند. علامه طباطبایی درباره تصرف معنوی امام می فرماید: امام علاوه بر ارشاد و هدایت ظاهری، دارای یک نوع هداین و ضربه معنوی است و به وسیله حقیقت و نورانیت باطن، ذاتش در قلوب شایسته مردم تأثیر و تصرف می نماید و آنان را به سوی مرتبه کمال و غایت ایجاد جذب می کند.
در هر دوره و زمانی، انسان کاملی که حامل معنویت تمام عیار خلقت است، وجود داشته و دارد که او، ولیّ خدا و امام معصوم است؛ امامی که پرتو عنایت او و نسیک روح افزای ولایتش، دل ها را بهاری می کند و عطر و بوی عشق را در جان ها می پراکند. امامی که باب فیض خداوندی است: (اَیْنَ بابُ اللّهِ الّذی مِنهُ یُؤتی؛ کجاست آن در خدایی که از او وارد می شوند؟) شیعه هماره به خود می بالد که از این بال ها، مسیر هدایت و کمال را در می یابد، در حزن و اندوه آنان محزون و در فرح و شادیشان شادمان می شود، چنان که پیشوایان نیز چنین لطف و احسان و احساسی نسبت به شیعیان خویش دارند. رمیله، یکی از شیعیان امام علی بن ابی طالب علیه السلام ، می گوید: در زمان خلافت امیر مؤمنان دچار بیماری شدیدی شدم و در روز جمعه احساس بهبود کردم. با خود گفتم، بهتر است به نماز امام حاضر شوم. آن روز پس از نماز، برای استماع سخنان امام در همان مجلسی نشستم، ناگهان درد وجودم را فرا گرفت و احساس ناراحتی کردم، ولی صبر کردم تا سخن امام تمام شد. هنگام خروج از مسجد، امام به من فرمود: ای رمیله! هر مؤمنی که بیمار می شود، ما به بیماری اش رنجور می شویم و با غم و اندوه او غمگین؛ دعایی نمی کند، مگر برایش آمینی می گوییم و هنگامی که ساکت است، برایش دعا می کنیم. من به ایشان گفتم: ای امیرمؤمنان! خدا مرا فدایت کند، آیا این توجهات شما برای کسانی است که در حیطه حکومت و نظر شما هستند؟ پاسخ داد: ای رمیله، هیچ مؤمنی چه در شرق و چه در غرب زمینی، از نگاه ما غایب نیست.
این رابطه و احساس معنوی، میان امام موعود و منتظراش در زمان غیبت، در مرتبه ای اعلا وجود دارد. در نامه شریف مولا حضرت مهدی به شیخ مفید آمده است: ما بر تمامی اخبار شما آگاهیم و هیچ یک از آنها بر ما پوشیده نیست. همانا که ما در مراعات جان شما کوتاهی نمی کنیم و یاد شما را از خاطر نمی بریم که اگر جز این بود، نابسامانی ها و مصیبت ها بر سرتان فرود می آمد و دشمنان، شما را درهم می شکستند.
2. امام، مایه فیض و برکت
امام؛ واسطه فیض است، همواره توجه او به سوی آدمیان است و بهارآفرین و زندگی بخشی است. در زیارت شریف آن حضرت غایب از نظرمهدی موعود می خوانیم:
(السّلام عَلی ربیع لْاَمامِ و نَضَرَةِ الّایامِ؛ سلام بر بیمار مردم و خرّمی روزگاران).
(وَبِیُمْنِه رُدِقَ الَوری و لِوُجودِهِ ثَبَتَتِ الْارضُ و السماء؛ به وجود گرامی او خداوند جهانیان روزی می دهد و آسمان و زمین، به احترام او بر پاست.)
دل او دل بیدار است که همواره به یاد دوستان است و درد و رنج آنان را احساس می کند. او تجلی رحمت و اسعه خداوندی است: (اِنَّ رَحْمَه ربِّکُمْ وَسِعَتْ کُلُّ شی ءٍ و اَنَا تِلْکَ الرَّحْمَة؛ همانا رحمت پرودگارتان بر هر چیزی وسعت دارد و من، همان رحمت پروردگارم.)
وجود مقدس حضرت حجت میان انسان ها، منبع برکت، علم، درخشندگی، زیبایی و همه خیرات است. برکات وجود او پرتو انوار وجود او، در همه دوران به بشر می رسد. این خورشید معنوی و الهی، واسطه زمین و آسمان است. او هرگز شیعیان خود را از یاد نمرده و در رفع مشکلات فردی و اجتماعی مؤمنان کوتاهی نمی کند، از سخنان ملکوتی حضرتش، که نشاندهنده همراهی خالصانه ایشان با بندگان خداست، این است که: (انّا لَنَفْرَحُ لِفرحِکُمْ و تَحْزَنُ لِخُرْنکُم؛ شادمانی تان شاد و در اندوهتان غمگساریم).
چه بسیارند افرادی که هرگاه گرفتاری ها به ایشان توسل جسته و مشکلشان را حل کرده اند. ایشان در غیبت، همچون خورشیدی است که پشت ابرها پنهان است، ولی مردم از نور وجودش هماره بهره مندند. در سخنی نغز از امام زمان روایت شده است: (أمّا وَجْهُ الاِنتفاعِ بی فی غَیْبَتی فَکَاْلاِنْتِفاعِ بالشَّمسِ اِذا غَیَّبَها عَنِ الْأَبصارِ السَّحابُ و انّی لَأمانٌ لِأَهْلِ الأَرْضِ کَما أنَّ النُّجومَ أَمانٌ لِاَهْل السَّماء؛ چگونگی بود سودرسانی من در زمان غیبتم، مانند سودرسانی خورشید است زمانی که ابرها آن ها را از چشم ها پنهان سازند و من ایمن دهنده اهل زمینیم، همچنانکه ستارگان، ایمن دهنده اهل آسمانند.)
پیام: به واسطه وجود امام زمان، نعمت ها بر زمینیان جاری است و به واسطه دعا و توجه امام به آنها، گرفتاری ها رفع می شود.
3. مراجعه به آیات و روایات
یکی از مطالب یقینی و حتمی اسلامی که در قرآن کریم (توبه/33، صف/9، انبیا/105، قصص/5، اعراف/128) و روایات اسلامی آمده است اندیشه ی پیروزی نهایی حق و صلح و عدالت بر نیروی باطل و ستیز و ظلم و گسترش جهانی ایمان اسلامی و استقرار کامل و همه جانبه ی ارزشهای انسانی است (که همه ی فرقه ها و مذاهب اسلامی با تفاوت هایی به آن معتقدند) که بنا بر فرمایش پیامبر اکرم و تمام معصومین دیگر ، تحقق این امر به وسیله ی شخصیتی عالی قدر به نام (مهدی) خواهد بود. قرآن در جنبه هدایت، کتابی است که نقصان ندارد و شرح و بسط و تفسیر و تأویل آیات آن را به فرموده ی خود قرآن پیامبر اکرم به عهده دارند : (انا انزلنا الیک الذکر لتبین للناس ما نزل الیهم) در این آیه پیامبر اکرم اولین مفسر معصوم آیات قرآن هستند و پس از ایشان به ارشاد و فرموده ی پیامبر معصوم امامان یکی پس از دیگری مفسران معصوم قرآنند. با توجه به این مطلب بنا بر روایات فراوان (مورد قبول همه ی فرقه های اسلامی) پیامبر اکرم به طور مکرر نام و مشخصات حضرت را ذکر کرده اند و وعده ی آمدن و ظهور ایشان را داده اند و حتی بار ها نسب حضرت را ذکر کرده اند (مثلا فرموده اند نهم از فرزندان حسین است) مجموعه ی این روایات را آیت الله صافی در کتاب مفصل و ارزشمند منتخب الاثر جمع آوری کرده اند ، و پس از رسول اکرم یکایک امامان معصوم در باره ی ایشان سخن گفته اند و وعده ی ظهور ایشان و قیام حضرت را داده اند و اینکه ایشان فرزند امام حسن عسکری خواهد بود. این مسأله به قدری حائز اهمیت است که معصومین فرموده اند اگر از عمر دنیا حتی یک روز بیشتر باقی نمانده باشد او ظهور خواهد کرد (این تعبیر برای تأکید بر ظهور حضرت است) بنا بر روایات فراوان در شب نیمه ی شعبان سال 255 هجری قمری امام حسن عسکری فرمودند امشب فرزندم مهدی موعود از نرجس خاتون متولد خواهد شد و پس از آن هم ایشان را بارها به خواص از شیعیان خود نشان داده اند.
برای اطلاع بیشتر در این زمینه مطالعه ی کتب زیر مفید است:
- کتاب قیام و انقلاب مهدی، شهید مطهری
- دادگستر جهان، آیت الله امینی
- امامت و مهدویت ج 1 و 2، آیة الله لطف الله صافی گلپایگانی
- فلسفه امامت، دکتر سید یحیی یثربی، قم، وثوق، چاپ اوّل، 1378 ش، صص 112 – 127.
- [سایر] چگونه میتوانم عشق به امام زمان (عج) را در زندگیام اثر دهم؟
- [سایر] بداء یعنی چه؟ آیا ممکن است در علائم حتمی ظهور امام زمان (عج) بداء حاصل شود؟
- [سایر] دیدگاه اهل سنّت در مورد امام مهدی(عج) چیست؟ آیا ظهور مهدی موعود، از مسائل اتفاقی بین مسلمین است؟
- [سایر] دیدگاه اهل سنّت در مورد امام مهدی(عج) چیست؟ آیا ظهور مهدی موعود، از مسائل اتفاقی بین مسلمین است؟
- [سایر] حضرت مهدی (عج) دارای چه خوصیاتی است؟
- [سایر] نقش امام زمان(عج) در هستی چیست؟
- [سایر] پرسش: امام زمان (عج) چند سال دارد ؟
- [سایر] آیا امام زمان(عج) آیین جدیدی میآورد؟
- [سایر] القاب امام زمان(عج) را بیان کنید؟
- [سایر] لقب امام زمان(عج) چیست؟
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولّی عَصْر ( عج ) که نماز جمعه واجب تَعْیینی نیست ، خرید و فروش و سایر معاملات ، پس از اذان جمعه حرام نیست .
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولیّ عصر (عج ) نماز جمعه واجب تَخییری است ( یعنی مُکَلَّفْ می تواند روز جمعه بجای نماز ظهر نماز جمعه بخواند ) ولی جمعه اَفْضَلْ است وظهر اَحْوَط واحتیاط بیشتر در آن است که هر دو را بجا آورند .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسلمانان باید در مورد اشخاص مجهول که ملبس به لباس علما و طلاب هستند تحقیق نمایند اگر به مقامی دیگر غیر از مقام علما و مجتهدین که نواب حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه می باشند ارتباط داشته باشند از آنها کناره گرفته و از ضلالت و اضلال آن ها بپرهیزند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) نماز جمعه واجب تخییری است (یعنی مکلّف می تواند روز جمعه به جای نماز ظهر نماز جمعه بخواند) ولی جمعه افضل است و ظهر احوط و احتیاط بیشتر در آن است که هردو را بجا آورد.
- [آیت الله جوادی آملی] .دریافت کننده خمس، امام ( ع)و در غیبت آن , فقیه جامع الشرایط و حاکم شرع است و مکلف , بدون اجازه از آنان نمی تواند آن را به موارد مصرف برساند . به تعبیر دیگر , همه خمس , اعم از سهم امام ( ع) و سهم سادات, در اختیار منصب امامت (شخصیت حقوقی) است. در زمان غیبت حضرت ولیّ عصر (عج) ،فقیه جامع الشرایط, جانشین شخصیت حقوقیِ امامت است، بنابراین در زمان غیبت باید تمام خمس را به فقیه جامع الشرای ط تحویل داد و هرگونه دخل و ت صرف در خمس (سهم امام( ع) و سهم سادات) باید با اجازه او باشد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . "أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ الله"جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله"، به قصد قربت گفته شود. اللهُ أکْبَرُ خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ الله شهادت می دهم که نیست خدایی جز خدای یکتا و بی همتا. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله پیغمبر و فرستاده خداست. أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أمِیرَ المُؤمِنینَ وَلِیُّ الله شهادت می دهم که حضرت علی علیه السلام أمیرالمؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلاَة بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الْفَلاَح بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قَد قامَتِ الصَّلاَة به تحقیق نماز برپا شد. لا إلَهَ إِلاَّ الله نیست خدایی مگر خدای یکتا و بی همتا.
- [آیت الله بروجردی] (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللهِ) جزء اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ) به قصد قربت گفته شود.ترجمهی اذان و اقامه(اللهُ اکبر): یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند.(اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ الا اللهُ): یعنی شهادت میدهم که غیر خدایی که یکتا و بیهمتاست خدای دیگری سزاوار پرستش نیست.(اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبدالله) ص) پیغمبر و فرستادة خدا است.(اَشْهَدُ اَنَّ عَلیا اَمیرَالمؤمنینَ وَلِی اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت علی (علیه الصلوة و السلام)، امیرالمؤمنین و ولی خدا بر همهی خلق است.(حَی عَلَی الصَّلوة): یعنی بشتاب برای نماز.(حَی عَلَی الفَلاحِ): یعنی بشتاب برای رستگاری.(حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ): یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است.(قَد قامَتِ الصَّلوة): یعنی به تحقیق نماز بر پا شد.(لا اِلهَ اِلاَّ الله): یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.
- [امام خمینی] "اشهد ان علیا ولی الله" جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعداز "اشهد ان محمدا رسول الله" به قصد قربت گفته شود. ترجمه اذان و اقامه "الله اکبر" یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند."اشهد ان لا اله الا الله" یعنی شهادت می دهم که غیر خدایی که یکتا و بی همتا است، خدای دیگری سزاوار پرستش نیست. "اشهد ان محمدا رسول الله" یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبد الله صلی الله علیه و آله و سلم، پیغمبر و فرستاده خدا است. "اشهد ان علیا امیر المؤمنین ولی الله" یعنی شهادت می دهم که حضرت علی علیه الصلاة و السلام، امیر المؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. "حی علی الصلاه"یعنی بشتاب برای نماز. "حی علی الفلاح" یعنی بشتاب برای رستگاری. "حی علی خیرالعمل" یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. "قد قامت الصلاه" یعنی به تحقیق نماز برپا شد. "لا اله الا الله" یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بی همتا است.
- [آیت الله نوری همدانی] اشهدً انّ علیاً ولیً اللهِ جزء اذان و اقامه نیست ولی خوب است بعد از اشهدً انّ محمداً رسولُ اللهِ ، به قصد قربت گفته شود . و چون در امثال زمان ما ، شعا ر تشیع محسوب می شود در هر جا که اظهار این شعار مستحسن و لازم باشد ، گفتن آن هم مستحسن و لازم است . ترجمه اذان و اقامه اللهَ اکبرً یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند اشهدً ان لا الهَ الاّ اللهً یعنی شهادت می دهم که غیر خدائی که یکتا و بی همتا است خدای دیگر سزاوار پرستش نیست . اشَهدً انّ محمداً رسولُ اللهِ یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی علیه و آله و سلم پیغمبر و فرستادة خداست . اشهدً ان علیاً امیر المؤمنینَ ولیّ الله یعنی شهادت می دهم که حضرت علی (علیه الصلاهَ و السلام ) امیر المؤمنین ولی خدا بر همة خلق است حیّ علیَ الصلاهِ یعنی بشتاب برای نماز . حیّ علی الفلاحِ یعنی بشتاب برای رستگاری . حیّ علی خیرِ العملِ یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است . قَد قامتِ الصلاهُ یعنی بتحقیق نماز بر پا شد . لا الهَ الاّ اللهُ یعنی خدائی سزاوار پرستش نیست مگر خدائی که یکتا و بی همتا است .
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اشهد ان علیا ولی اللّه جزو اذان و اقامه نیست؛ ولی خوب است بعد از اشهد ان محمدا رسول اللّه به قصد قربت گفته شود. ترجمه اذان و اقامه اللّه اکبر: یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. اشهد ان لا اله الا اللّه: یعنی شهادت می دهم که خدائی سزاوار پرستش نیست جز خدائی که یکتا و بی همتا است. اشهد ان محمدا رسول اللّه: یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبداللّه (ص) پیغمبر و فرستاده خدا است. اشهد ان علیا امیر المؤمنین ولی اللّه: یعنی شهادت می دهم که حضرت علی علیه الصلاه و السلام امیر مؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حی علی الصلاه: یعنی بشتاب برای نماز. حی علی الفلاح: یعنی بشتاب برای رستگاری. حی علی خیر العمل: یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قد قامت الصلاه: یعنی به تحقیق نماز بر پا شد. لا اله الا اللّه: یعنی خدائی سزاوار پرستش نیست مگر خدائی که یکتا و بی همتا است.