آیا امام زمان (عج) در آخرالزمان فرصتی برای انذار و هدایت مردم به آنها می‌دهد؟
شرح پرسش: آیا امام زمان علیه السلام در آخرالزمان فرصتی برای انذار و هدایت مردم به آنها می‌دهد و آیا مردم حق ندارند که بگویند که امامی نبود که ما را راهنمایی کند و آیا روش امام زمان علیه السلام با ائمه دیگر علیهم السلام متفاوت است؟ پاسخ: این سؤال در واقع به دو سؤال تقسیم می‌شود: 1. آیا در زمانی که امام زمان علیه السلام ظهور می‌کند می‌توان گفت ما از حقیقت به دور بوده‌ایم زیرا جامعه ما از وجود امامی که به راهنمایی مردم بپردازد محروم بوده است؟ در پاسخ می‌گوییم: وقتی حضرت مهدی علیه السلام ظاهر شد و حقایق اسلام را به مردم جهان عرضه داشت و برنامه انقلابی و اصلاحی اسلام را به گوش آنان رسانید، بسیاری از مردم، اسلام را قبول می‌‌کنند زیرا استعداد مردم برای درک حقایق به حد کمال رسیده است. و از طرفی معجزاتی را به دست امام عصر علیه السلام مشاهده می‌کنند و اوضاع عمومی جهان را غیرعادی و فوق العاده می‌یابند و اعلام رهبر انقلاب جهانی به گوششان می‌رسد. این اوضاع سبب می‌شود که مردم جهان فوج فوج به دست حضرت مهدی علیه السلام اسلام اختیار نمایند. امام صادق علیه السلام در این باره فرمودند: (به زودی کوفه از مؤمنان خالی می‌گردد، علم و دانش مانند ماری که در سوراخ خویش مخفی شود از آن شهر رخت بربسته در شهر قم ظاهر می‌شود و از آنجا به سایر بلاد پخش می‌شود به طوری که نادانی در زمین باقی نمی‌ماند. سپس می‌فرمایند: این قضیه نزدیک ظهور قائم (عج) به وقوع خواهد پیوست. پس خدا قم و اهلش را به منزلت حجت قرار می‌دهد... علم و دانش از شهر قم به شرق و غرب می‌رسد و حجت بر جهانیان تمام می‌گردد، به طوری که در تمام زمین فردی پیدا نمی‌شود که علم و دین به گوشش نرسیده باشد.[1] حضرت امام باقر علیه السلام نیز فرمودند: (وقتی قائم ما قیام نمود، خدا دست لطفش را بر سر بندگان می‌نهد و حواسشان را جمع و غفولشان را کامل می‌گرداند.)[2] و به تعبیر برخی از روایات، اسلام در هر خانه، کوخ و چادری رخنه می‌کند؛ چنان که سرما و گرما در آن نفود می‌نماید و همان طور که نفوذ سرما و گرما اختیاری نیست، اسلام نیز در این روزگار به همه جا و با وجود مخالفت قلبی برخی از آنان رخنه کرده و آنان را تحت تأثیر قرار می‌دهد.[3] گفتنی است هر چه هم سطح افکار بشر ترقی کند و افراد صالح و خیرخواه زیاد گردند، و اتمام حجت به نحو احسن صورت گیرد افراد ستمگر و خودسری در بین بشر وجود خواهند داشت که طبعاً با حق و دادگری دشمن بوده و برای دفاع از منافع شخصی خود در مقابل مهدی موعود قیام خواهند نمود و برای سرکوبی این جمعیت جز جنگ و خونریزی چاره‌ای نیست. از این جهت احادیث اهل بیت علیهم السلام، جنگ و خونریزی را حتمی دانسته‌اند و این مخالفت‌ها از باب فقدان حجت و گم کردن حقیقت نیست بلکه از باب عناد و سرکشی است.[4] 2. آیا حضرت قائم علیه السلام همانند دیگر ائمه علیهم السّلام نخست به موعظه و ارشاد می‌‌پردازد و در صورت لزوم دست به شمشیر می‌شوند یا از ابتدا دست به شمشیر و با شمشیر سخن می‌گویند؟ در پاسخ می‌گوییم: همه امامان معصوم عاشق حقیقت و راهنمای حقند. از نثار کردن مهر و محبت به توده مردم دریغ نکرده‌اند و رشد روز افزون و ترقی و تکامل بشر سرلوحه دعوتشان بوده است. و اگر امام حسن علیه السلام قرار داد صلح را امضا می‌کند، ولی امام حسین علیه السلام قیام می‌کند و یزیدیان را رسوا می‌کند، این تفاوت روش‌ها به خاطر تفاوت شرایط زمان، مخاطبان و حاکمان عصر امامان است وگرنه اگر امام حسن علیه السلام همان موقعیت امام حسین علیه السلام را می‌داشت، حتماً عاشورایی می‌اندیشید و حسینی عمل می‌کرد. حال در عصر امام زمان علیه السلام مردم از اطلاعات و معرفت بیشتری نسبت به سایر امت‌های قبل بهره‌مند می‌گردند و حق و راه حق برایشان آفتابی می‌شود و امام زمان علیه السلام هم بر طبق واقع حکم می‌کند، روش حضرت قائم علیه السلام نیز به تبع این تغییرها با سیره سایر امامان تفاوت پیدا می‌کند. آری! وقتی احدی یافت نمی‌شود که به موعظه نیازمند باشد و صالحات با بینشی عمیق طریق حضرت حجت علیه السلام را انتخاب کرده‌اند و طاغیان با اطلاع کافی از پذیرش حق سر باز می‌زنند و به کارشکنی می‌پردازند آیا راهی غیر از دست به شمشیر شدن باقی می‌ماند؟ امام صادق علیه السلام فرمودند: (علم و دانش از شهر قم به تمام بلاد شرق و غرب پخش می‌شود و حجت بر جهانیان تمام می‌گردد، به طوری که در تمام زمین فردی پیدا نمی‌شود که علم دین به گوشش نرسیده باشد. بعد از آن، قائم ما ظهور می‌کند و اسباب عذاب و غضب خدا مهیا می‌گردد، زیرا خدا موقعی از بندگانش انتقام می‌گیرد که حجت او را انکار نمایند.[5] زراره از امام صادق علیه السلام پرسید آیا روش و سیاست حضرت قائم علیه السلام همانند روش پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله خواهد بود؟ امام صادق علیه السلام فرمودند: (هرگز، پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله با ملایمت و نرمی و مهربانی رفتار می‌کرد تا دل‌ها را به دست آورد و مردم با آن حضرت الفت گیرند ولی حضرت قائم علیه السلام سیاست قتل را در پیش می‌گیرد و طبق دستوری که دارد رفتار می‌کند و توبه کسی را نمی‌پذیرد. پس وای بر کسی که با او مخالفت کند.)[6] حسن بن هارون می‌گوید: در محضر امام صادق علیه السلام بودم، معلّی بن خنیس از حضرت پرسید آیا هنگامی که حضرت قائم ظهور می‌کند برخلاف روش امیرمؤمنان در برخورد با مخالفان رفتار می‌کند؟ امام صادق علیه السلام فرمودند: (حضرت علی علیه السّلام ملایمت و نرمش را در پیش گرفت چون می‌دانست پس از او دشمنان بر یاران و شیعیان چیرگی پیدا می‌کنند، ولی سیاست حضرت قائم علیه السلام قهر و غلبه و به اسارت گرفتن آنهاست زیرا می‌داند که پس از او کسی بر شیعیان تسلط نخواهد یافت.)[7] آری با ظهور منجی بشریت، روزگار موعظه و خواهش تمام می‌شود. از قدیمی‌ترین روزگاران که پیامبران آمدند، همواره، بشر را موعظه کردند، و درخواست کردند که: مؤمن باش، و عمل صالح به جای آر. و دیدیم که بشر چقدر گوش به آن سخنان داد، و چگونه انبیاء و اولیا را از دم تیغ گذرانید. امّا روزگار حضرت مهدی علیه السلام،‌ روزگار خوار ساختن زورداران است. دیگر آن روزگار نخواهد بود که امامان علیهم السلام، مردمان را موعظه کنند و ارشاد نمایند و از آنان بخواهند که مؤمن و صالح باشندو ستم و گناه مرتکب نشوند؛ و بسیار کسانی گوش ندهند و سرگرم فساد و جنایت باشند... امامان را بکشند و صحنه‌هایی چون صحنه عاشورا پدید آورند؛ شمشیر در میان نابکاران نهد، و از احدی توبه نپذیرد. و بدین گونه ماهیت زمان را تطهیر کند، و انسانیت خرد شده را زنده سازد.[8] برای اطلاعات بیشتر به کتاب‌های اکمال الدین و تمام النعمه شیخ صدوق رحمت الله علیه، زمینه سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی علیه السلام و منتخب الاثر حضرت آیت الله صافی مراجعه شود. پی‌نوشت‌ها: [1]. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 60، ص 213 و چاپ بیروت، ج 57 همان صفحه. [2]. بحار الانوار، ج 52، ص 328. [3]. ابراهیم امینی، دادگستر جهان، ص 315 با تصرفی مختصر. [4]. چشم اندازی به حکومت مهدی (عج)، نجم الدین طبسی، ص 181. [5]. بحار الانوار، ج 60، ص 213. [6]. الغیبة، لغمانی، ص 236 ؛ بحار الانوار، ج 52، ص 353. [7]. الغیبة، لغمانی، ص 237 ؛ تهذیب، ج 6، ص 155 و کافی ج 5، ص 33. [8]. خورشید مغرب، محمدرضا حکیمی، ص 37 با تصرفی مختصر.
عنوان سوال:

آیا امام زمان (عج) در آخرالزمان فرصتی برای انذار و هدایت مردم به آنها می‌دهد؟


پاسخ:

شرح پرسش:
آیا امام زمان علیه السلام در آخرالزمان فرصتی برای انذار و هدایت مردم به آنها می‌دهد و آیا مردم حق ندارند که بگویند که امامی نبود که ما را راهنمایی کند و آیا روش امام زمان علیه السلام با ائمه دیگر علیهم السلام متفاوت است؟

پاسخ:
این سؤال در واقع به دو سؤال تقسیم می‌شود:

1. آیا در زمانی که امام زمان علیه السلام ظهور می‌کند می‌توان گفت ما از حقیقت به دور بوده‌ایم زیرا جامعه ما از وجود امامی که به راهنمایی مردم بپردازد محروم بوده است؟

در پاسخ می‌گوییم:
وقتی حضرت مهدی علیه السلام ظاهر شد و حقایق اسلام را به مردم جهان عرضه داشت و برنامه انقلابی و اصلاحی اسلام را به گوش آنان رسانید، بسیاری از مردم، اسلام را قبول می‌‌کنند زیرا استعداد مردم برای درک حقایق به حد کمال رسیده است. و از طرفی معجزاتی را به دست امام عصر علیه السلام مشاهده می‌کنند و اوضاع عمومی جهان را غیرعادی و فوق العاده می‌یابند و اعلام رهبر انقلاب جهانی به گوششان می‌رسد. این اوضاع سبب می‌شود که مردم جهان فوج فوج به دست حضرت مهدی علیه السلام اسلام اختیار نمایند.
امام صادق علیه السلام در این باره فرمودند: (به زودی کوفه از مؤمنان خالی می‌گردد، علم و دانش مانند ماری که در سوراخ خویش مخفی شود از آن شهر رخت بربسته در شهر قم ظاهر می‌شود و از آنجا به سایر بلاد پخش می‌شود به طوری که نادانی در زمین باقی نمی‌ماند. سپس می‌فرمایند: این قضیه نزدیک ظهور قائم (عج) به وقوع خواهد پیوست. پس خدا قم و اهلش را به منزلت حجت قرار می‌دهد... علم و دانش از شهر قم به شرق و غرب می‌رسد و حجت بر جهانیان تمام می‌گردد، به طوری که در تمام زمین فردی پیدا نمی‌شود که علم و دین به گوشش نرسیده باشد.[1]
حضرت امام باقر علیه السلام نیز فرمودند: (وقتی قائم ما قیام نمود، خدا دست لطفش را بر سر بندگان می‌نهد و حواسشان را جمع و غفولشان را کامل می‌گرداند.)[2] و به تعبیر برخی از روایات، اسلام در هر خانه، کوخ و چادری رخنه می‌کند؛ چنان که سرما و گرما در آن نفود می‌نماید و همان طور که نفوذ سرما و گرما اختیاری نیست، اسلام نیز در این روزگار به همه جا و با وجود مخالفت قلبی برخی از آنان رخنه کرده و آنان را تحت تأثیر قرار می‌دهد.[3]
گفتنی است هر چه هم سطح افکار بشر ترقی کند و افراد صالح و خیرخواه زیاد گردند، و اتمام حجت به نحو احسن صورت گیرد افراد ستمگر و خودسری در بین بشر وجود خواهند داشت که طبعاً با حق و دادگری دشمن بوده و برای دفاع از منافع شخصی خود در مقابل مهدی موعود قیام خواهند نمود و برای سرکوبی این جمعیت جز جنگ و خونریزی چاره‌ای نیست. از این جهت احادیث اهل بیت علیهم السلام، جنگ و خونریزی را حتمی دانسته‌اند و این مخالفت‌ها از باب فقدان حجت و گم کردن حقیقت نیست بلکه از باب عناد و سرکشی است.[4]

2. آیا حضرت قائم علیه السلام همانند دیگر ائمه علیهم السّلام نخست به موعظه و ارشاد می‌‌پردازد و در صورت لزوم دست به شمشیر می‌شوند یا از ابتدا دست به شمشیر و با شمشیر سخن می‌گویند؟

در پاسخ می‌گوییم:
همه امامان معصوم عاشق حقیقت و راهنمای حقند. از نثار کردن مهر و محبت به توده مردم دریغ نکرده‌اند و رشد روز افزون و ترقی و تکامل بشر سرلوحه دعوتشان بوده است. و اگر امام حسن علیه السلام قرار داد صلح را امضا می‌کند، ولی امام حسین علیه السلام قیام می‌کند و یزیدیان را رسوا می‌کند، این تفاوت روش‌ها به خاطر تفاوت شرایط زمان، مخاطبان و حاکمان عصر امامان است وگرنه اگر امام حسن علیه السلام همان موقعیت امام حسین علیه السلام را می‌داشت، حتماً عاشورایی می‌اندیشید و حسینی عمل می‌کرد.
حال در عصر امام زمان علیه السلام مردم از اطلاعات و معرفت بیشتری نسبت به سایر امت‌های قبل بهره‌مند می‌گردند و حق و راه حق برایشان آفتابی می‌شود و امام زمان علیه السلام هم بر طبق واقع حکم می‌کند، روش حضرت قائم علیه السلام نیز به تبع این تغییرها با سیره سایر امامان تفاوت پیدا می‌کند.
آری! وقتی احدی یافت نمی‌شود که به موعظه نیازمند باشد و صالحات با بینشی عمیق طریق حضرت حجت علیه السلام را انتخاب کرده‌اند و طاغیان با اطلاع کافی از پذیرش حق سر باز می‌زنند و به کارشکنی می‌پردازند آیا راهی غیر از دست به شمشیر شدن باقی می‌ماند؟
امام صادق علیه السلام فرمودند: (علم و دانش از شهر قم به تمام بلاد شرق و غرب پخش می‌شود و حجت بر جهانیان تمام می‌گردد، به طوری که در تمام زمین فردی پیدا نمی‌شود که علم دین به گوشش نرسیده باشد. بعد از آن، قائم ما ظهور می‌کند و اسباب عذاب و غضب خدا مهیا می‌گردد، زیرا خدا موقعی از بندگانش انتقام می‌گیرد که حجت او را انکار نمایند.[5]
زراره از امام صادق علیه السلام پرسید آیا روش و سیاست حضرت قائم علیه السلام همانند روش پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله خواهد بود؟ امام صادق علیه السلام فرمودند: (هرگز، پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله با ملایمت و نرمی و مهربانی رفتار می‌کرد تا دل‌ها را به دست آورد و مردم با آن حضرت الفت گیرند ولی حضرت قائم علیه السلام سیاست قتل را در پیش می‌گیرد و طبق دستوری که دارد رفتار می‌کند و توبه کسی را نمی‌پذیرد. پس وای بر کسی که با او مخالفت کند.)[6]
حسن بن هارون می‌گوید: در محضر امام صادق علیه السلام بودم، معلّی بن خنیس از حضرت پرسید آیا هنگامی که حضرت قائم ظهور می‌کند برخلاف روش امیرمؤمنان در برخورد با مخالفان رفتار می‌کند؟ امام صادق علیه السلام فرمودند: (حضرت علی علیه السّلام ملایمت و نرمش را در پیش گرفت چون می‌دانست پس از او دشمنان بر یاران و شیعیان چیرگی پیدا می‌کنند، ولی سیاست حضرت قائم علیه السلام قهر و غلبه و به اسارت گرفتن آنهاست زیرا می‌داند که پس از او کسی بر شیعیان تسلط نخواهد یافت.)[7]
آری با ظهور منجی بشریت، روزگار موعظه و خواهش تمام می‌شود. از قدیمی‌ترین روزگاران که پیامبران آمدند، همواره، بشر را موعظه کردند، و درخواست کردند که: مؤمن باش، و عمل صالح به جای آر. و دیدیم که بشر چقدر گوش به آن سخنان داد، و چگونه انبیاء و اولیا را از دم تیغ گذرانید. امّا روزگار حضرت مهدی علیه السلام،‌ روزگار خوار ساختن زورداران است.
دیگر آن روزگار نخواهد بود که امامان علیهم السلام، مردمان را موعظه کنند و ارشاد نمایند و از آنان بخواهند که مؤمن و صالح باشندو ستم و گناه مرتکب نشوند؛ و بسیار کسانی گوش ندهند و سرگرم فساد و جنایت باشند... امامان را بکشند و صحنه‌هایی چون صحنه عاشورا پدید آورند؛ شمشیر در میان نابکاران نهد، و از احدی توبه نپذیرد. و بدین گونه ماهیت زمان را تطهیر کند، و انسانیت خرد شده را زنده سازد.[8]

برای اطلاعات بیشتر به کتاب‌های اکمال الدین و تمام النعمه شیخ صدوق رحمت الله علیه، زمینه سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی علیه السلام و منتخب الاثر حضرت آیت الله صافی مراجعه شود.

پی‌نوشت‌ها:
[1]. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 60، ص 213 و چاپ بیروت، ج 57 همان صفحه.
[2]. بحار الانوار، ج 52، ص 328.
[3]. ابراهیم امینی، دادگستر جهان، ص 315 با تصرفی مختصر.
[4]. چشم اندازی به حکومت مهدی (عج)، نجم الدین طبسی، ص 181.
[5]. بحار الانوار، ج 60، ص 213.
[6]. الغیبة، لغمانی، ص 236 ؛ بحار الانوار، ج 52، ص 353.
[7]. الغیبة، لغمانی، ص 237 ؛ تهذیب، ج 6، ص 155 و کافی ج 5، ص 33.
[8]. خورشید مغرب، محمدرضا حکیمی، ص 37 با تصرفی مختصر.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین