امام زمان (عج) درباره هدف خلقت و هدایت انسان توسط خدا چه فرمودند؟
شرح پرسش: لطفا این حدیث را شرح دهید. امام زمان(علیه السلام) می فرمایند: (إِنَّ اللّهَ تَعالی لَمْ یَخْلُقِ الْخَلْقَ عَبَثاً، وَلا أَهْمَلَهُمْ سُدیً، بَلْ خَلَقَهُمْ بِقُدْرَتِهِ، وَجَعَلَ لَهُمْ أَسْماعاً وَأَبْصاراً وَقُلُوباً وَأَلْباباً، ثُمَّ بَعَثَ إِلَیْهِمْ النَّبِیّینَ(علیهم السلام) مُبَشِّرینَ وَمُنْذِرینَ، یَأْمُرُونَهُمْ بِطاعَتِهِ وَیَنْهَوْنَهُمْ عَنْ مَعْصِیَتِهِ، وَیُعَرِّفُونَهُمْ ما جَهَلُوهُ مِنْ أَمْرِ خالِقِهِمْ وَدینِهِمْ، وَأَنْزَلَ عَلَیْهِمْ کِتاباً...؛ به راستی، خدای متعال مردم را بیهوده نیافرید، و بیکاره رها نساخت؛ بلکه آنان را به قدرت خود آفرید و به آنان گوش و دیده و دل و عقل داد؛ سپس پیامبران(علیهم السلام) را به سوی آنان بشارت دهنده و بیم دهنده فرستاد تا مردم را به اطاعت خدا امر کنند و از معصیت او باز دارند و آن چه را از امر خالق و دین خود جاهل‌اند، بدانها بیاموزند، و برای آنان کتابی نازل کرد... .)[1] شرح حدیث: این مطالب بخشی از جوابی است که امام زمان(علیه السلام) در جواب نامه ی احمد بن اسحاق مرقوم داشتند. احمد بن اسحاق می گوید: بعضی از شیعیان نزد من آمده، خبر از ادّعای جعفر بن علی دادند. او در نامه ای خود را امامِ بعد از امام حسن عسکری(علیه السلام) معرّفی و مردم را به سوی خود دعوت می کند. وی ادّعا می کند که تمام علوم، از جمله علم حلال و حرام، نزد اوست. احمد ابن اسحاق این مطالب را در نامه ای می نویسد و برای حضرت می فرستد. حضرت مهدی(علیه السلام) در جواب، مطالبی را تذکّر دادند که از آن جمله اشاره به هدف دار بودن خلقت انسان و بعثت انبیاست، تا مردم بدانند، که هر کس حقّ ادعای امامت و رهبری خلق برای رساندن آن ها به اهدافشان را ندارد؛ هم چنین مردم به این نکته پی ببرند که همواره در معرض امتحان الهی‌اند و از همه ی گفتار و کردار و پندارشان بازخواست می شوند. این گونه نیست که انسان به حال خود رها شده باشد تا مانند حیوانات دیگر زندگی کند و بعد از مدّتی خود را نابود شده بپندارد، بلکه برای انسان ها ابزار فهم (گوش، چشم، دل و عقل) قرار داده است، تا با مدد و یاری انبیا، حقایق عالم را درک کنند و بفهمند که چگونه باید زندگی کنند و در این دنیا، برای رسیدن به سعادت، چه راهی را باید بپیمایند. منظور حضرت در این قسمت از نامه این است که انسان به تنهایی نمی تواند راه خویش را بشناسد، لذا خداوند، انبیایی را فرستاد تا دست آدمیان را بگیرند و آنان را به سعادت ابدی برسانند و از شقاوت جاوید برهانند. خداوند متعال نیز در قرآن کریم به این هدف اشاره کرده است: (هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الاُْمِّیّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَیُزَکّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَالْحِکْمَةَ وَإِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفی ضَلال مُبین)[2]؛ اوست خدایی که میان عرب امّی که خواندن و نوشتن هم نمی دانستند پیامبری بزرگوار از خودشان برانگیخت، تا بر آنان آیات وحی خدا را تلاوت کند و آن ها را از لوث جهل و اخلاق زشت پاک سازد و به آنان کتاب آسمانی و حکمت الهی بیاموزد، که پیش از این همه در گرداب جهالت و گمراهی بودند. اوضاع امروز جهان این نکته را به خوبی آشکار کرده است. چه افراد مظلومی که به بهانه های واهی، خونشان ریخته می شود و چه اموالی که به هوسی غارت می گردد و ...! پی نوشتها: [1]. الغیبة، طوسی، ص288، ح246؛ احتجاج، ج2، ص280؛ بحارالأنوار، ج53، ص194، ح21. [2]. سوره ی جمعه، آیه‌ی 2. منبع: شرح چهل حدیث از حضرت مهدی(علیه السلام)، علی اصغر رضوانی، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1382).
عنوان سوال:

امام زمان (عج) درباره هدف خلقت و هدایت انسان توسط خدا چه فرمودند؟


پاسخ:

شرح پرسش:
لطفا این حدیث را شرح دهید. امام زمان(علیه السلام) می فرمایند: (إِنَّ اللّهَ تَعالی لَمْ یَخْلُقِ الْخَلْقَ عَبَثاً، وَلا أَهْمَلَهُمْ سُدیً، بَلْ خَلَقَهُمْ بِقُدْرَتِهِ، وَجَعَلَ لَهُمْ أَسْماعاً وَأَبْصاراً وَقُلُوباً وَأَلْباباً، ثُمَّ بَعَثَ إِلَیْهِمْ النَّبِیّینَ(علیهم السلام) مُبَشِّرینَ وَمُنْذِرینَ، یَأْمُرُونَهُمْ بِطاعَتِهِ وَیَنْهَوْنَهُمْ عَنْ مَعْصِیَتِهِ، وَیُعَرِّفُونَهُمْ ما جَهَلُوهُ مِنْ أَمْرِ خالِقِهِمْ وَدینِهِمْ، وَأَنْزَلَ عَلَیْهِمْ کِتاباً...؛ به راستی، خدای متعال مردم را بیهوده نیافرید، و بیکاره رها نساخت؛ بلکه آنان را به قدرت خود آفرید و به آنان گوش و دیده و دل و عقل داد؛ سپس پیامبران(علیهم السلام) را به سوی آنان بشارت دهنده و بیم دهنده فرستاد تا مردم را به اطاعت خدا امر کنند و از معصیت او باز دارند و آن چه را از امر خالق و دین خود جاهل‌اند، بدانها بیاموزند، و برای آنان کتابی نازل کرد... .)[1]

شرح حدیث:
این مطالب بخشی از جوابی است که امام زمان(علیه السلام) در جواب نامه ی احمد بن اسحاق مرقوم داشتند.
احمد بن اسحاق می گوید:
بعضی از شیعیان نزد من آمده، خبر از ادّعای جعفر بن علی دادند. او در نامه ای خود را امامِ بعد از امام حسن عسکری(علیه السلام) معرّفی و مردم را به سوی خود دعوت می کند. وی ادّعا می کند که تمام علوم، از جمله علم حلال و حرام، نزد اوست.
احمد ابن اسحاق این مطالب را در نامه ای می نویسد و برای حضرت می فرستد. حضرت مهدی(علیه السلام) در جواب، مطالبی را تذکّر دادند که از آن جمله اشاره به هدف دار بودن خلقت انسان و بعثت انبیاست، تا مردم بدانند، که هر کس حقّ ادعای امامت و رهبری خلق برای رساندن آن ها به اهدافشان را ندارد؛ هم چنین مردم به این نکته پی ببرند که همواره در معرض امتحان الهی‌اند و از همه ی گفتار و کردار و پندارشان بازخواست می شوند. این گونه نیست که انسان به حال خود رها شده باشد تا مانند حیوانات دیگر زندگی کند و بعد از مدّتی خود را نابود شده بپندارد، بلکه برای انسان ها ابزار فهم (گوش، چشم، دل و عقل) قرار داده است، تا با مدد و یاری انبیا، حقایق عالم را درک کنند و بفهمند که چگونه باید زندگی کنند و در این دنیا، برای رسیدن به سعادت، چه راهی را باید بپیمایند.
منظور حضرت در این قسمت از نامه این است که انسان به تنهایی نمی تواند راه خویش را بشناسد، لذا خداوند، انبیایی را فرستاد تا دست آدمیان را بگیرند و آنان را به سعادت ابدی برسانند و از شقاوت جاوید برهانند. خداوند متعال نیز در قرآن کریم به این هدف اشاره کرده است:
(هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الاُْمِّیّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَیُزَکّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَالْحِکْمَةَ وَإِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفی ضَلال مُبین)[2]؛ اوست خدایی که میان عرب امّی که خواندن و نوشتن هم نمی دانستند پیامبری بزرگوار از خودشان برانگیخت، تا بر آنان آیات وحی خدا را تلاوت کند و آن ها را از لوث جهل و اخلاق زشت پاک سازد و به آنان کتاب آسمانی و حکمت الهی بیاموزد، که پیش از این همه در گرداب جهالت و گمراهی بودند.
اوضاع امروز جهان این نکته را به خوبی آشکار کرده است. چه افراد مظلومی که به بهانه های واهی، خونشان ریخته می شود و چه اموالی که به هوسی غارت می گردد و ...!

پی نوشتها:
[1]. الغیبة، طوسی، ص288، ح246؛ احتجاج، ج2، ص280؛ بحارالأنوار، ج53، ص194، ح21.
[2]. سوره ی جمعه، آیه‌ی 2.

منبع: شرح چهل حدیث از حضرت مهدی(علیه السلام)، علی اصغر رضوانی، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1382).





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین