شرح شبهه: با توجه به طولانی شدن غیبت کبری، میشود گفت انتظار ظهور امام زمان (ع) دیگر بیهوده است. چون حضرت مهدی (ع) فقط به دیدن افراد خاص میروند؟ پاسخ شبهه: ابتدا لازم است حقیقت انتظار تا حدی روشن شود. فرج، یعنی نصرت و پیروزی و گشایش، مقصود از فرج، نصرت و پیروزی حکومت عدل علوی بر حکومتهای کفر و شرک و بیداد است. بنابراین، انتظار فرج، یعنی انتظار تحقق یافتن این آرمان بزرگ جهانی است. منتظر حقیقی، کسی است که حقیقتاً، خواهان تشکیل چنین حکومتی باشد. این خواسته آن گاه جدی و راست است که شخص منتظر عامل به عدل و گریزان از ستم و تباهی باشد وگرنه، انتظار فرج، در حد یک ادعا و شعار بی محتوا باقی خواهد ماند. از این رو، در روایات آمده است که انتظار فرج، خود فرج است؛ زیرا، کسی که حقیقتاً منتظر فرج و ظهور حجت خدا و تاسیس حکومت عدل گستر او است، زندگی خود را بر پایه عدل و داد استوار میسازد و او، انسانی است که حضور و غیبت امام، در نحوه رفتار و سیر و سلوکاش تفاوتی ندارد و قبل از تشکیل حکومت عدل او، چنین حکومتی را در زندگی خود پایدار ساخته است. بنابراین، انتظار فرج حقیقی، ریشه در معرفت به حق و عدل و ایمان و عشق به آن دارد و آثار آن نیز در عمل نمایان میگردد و چنین حقیقت اصیل و عمیقی با لفظ و شعار به دست نمیآید و با بی تفاوتی و بی اعتنایی نسبت به مقدمات دینی و رسالتهای انسانی، در تعارض و تناقض است. از اینجا، نادرستی یک تفسیر از انتظار فرج روشن میشود؛ زیرا، بعضی بر این تصور خام هستند که انتظار فرج، یعنی بی تفاوتی نسبت به آنچه در جوامع بشر میگذرد و دست روی دست گذاشتن به امید این که اما زمان ظهور کند و آنان را اصلاح کند. انتظار فرج، تعهد آفرین و مسئولیتساز است و با بیتفاوتی و بی اعتنایی به سرنوشت بشر و حقیقت و فضیلت، منافات دارد. انتظار فرج، یعنی: الف. معرفت امام معصوم و عادل و پیشوای فضیلت؛ ب. ایمان به امامت و قیادت رهبری الهی و عدالت پیشه؛ ت. عشق به عدالت و ارزشهای انسانی؛ ج. امید به آیندهای روشتن و نوید بخش؛ د. تلاش برای برقراری حکومتی عدل پیشه و عدل گستر؛ و. رعایت موازین و قوانین دینی و اخلاقی؛ ز. داشتن روحیهی تعهد و مسئولیت پذیری. این انتظار فرج است که بهترین اعمال و بهترین عبادت است و چنین منتظری، مقامی عالی دارد و هرگاه در زمان غیبت از دنیا برود، به منزله کسی است که پس از ظهور حضرت حجت(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، زنده و تحت فرمان او در راه خدا جهاد میکند.(بحار الانوار، ج 52، ص125). ممکن است مراد شما این باشد که با توجه به این که در هر عصری و در هر ملتی که ظلم و ستم شود اعتقاد به ظهور منجی آخرالزمان بیشتر میشود، وقتی در زمانی که ما، در آن زندگی میکنیم و ظلم و ستم در همه جا بیداد میکند، باز هم این عقیده بیشتر شده است و در واقع، برای خیلیها به مانند یک افسانه تبدیل شده است تا واقعیت، و حتی موجب دل سردی خیلیها شده است. این چگونه قابل توجیه است؟ در پاسخ باید گفت: در روایات متعدد، از معصومان(علیهم السلام) رسیده است که دوران غیبت، دوران امتحان و آزمایش مردم است. باید تلاش کرد تا با تقویت باورها و اعتقادات در مقابل سختیهای زمان غیبت، مقاومت کرد و در عین حال، خود را برای ظهور و شرکت در قیام امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) آماده ساخت. این که بعضی از مردم، به خاطر طولانی شدن غیبت، گرفتار یأس و نومیدی میشوند. به سبب ضعف ایمان و معرفت نسبت به حجت خدا و نیز عدم شناخت و آگاهی نسبت به شرایط ظهور است. اینان گمان میکنند وقتی در عرصههای مختلف اجتماعی، ظلم و فساد فراوان گردید، امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) باید برای انتقام از ظالمان و برپایی عدالت، قیام کند، حال آن که ظهور عدالت و برپایی دولت مهدوی، مثل هر انقلاب و حکومت دیگری، نیاز به تحقق شرایط و زمینههایی دارد و آنها که طالب عدالتاند، باید برای برپایی دولت عدل، تلاش کنند تا زمینههای آن، هر چه زودتر فراهم گردد، و روحیه ظلم پذیری و بی تفاوتی نسبت به وضع موجود جامعه را، به ظلم ستیزی و جدیت تبدیل کنند.و ممکن است مراد شما این باشد: چرا امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)با انسانها در ارتباط نیست؟ دورانی که در آن قرار داریم، دوران غیبت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است، و ویژگی کلی و اصلی این دوران، آن است که امکان ارتباط با آن وجود مقدس، برای کسی میسر و ممکن نیست. بنابراین، انتظار ارتباط و دیدار، امری برخلاف حکمت و مصلحت امر غیبت است. اما این، به آن معنا نیست که حضرت در میان ما نباشد و ما از فیض حضور آن وجود مقدس بی بهره باشیم، بلکه حضرت، به صورت نا شناس، در میان افراد رفت و آمد دارند و بر احوال مردم آگاهی دارند و آن چه به صلاح آنان و متناسب با فرایند ظهور است، انجام میدهند. چه بسیار افرادی که از محضر آن عزیز بهره بردند و راهنماییها و ارشادات او را شنیدهاند هر چند که او را نشناختند و یا حتی گفتار و هدایتهای او را نیز نپذیرفتند. بنابراین، حضرت با ما ارتباط دارد و به عبارت دقیقتر او در میان ما است، ولی ما از او غافل هستیم. البته در مواردی، برخی از افراد که به فیض حضور او رسیدهاند، او را شناختهاند که معمولاً این شناخت، بعد از دیدار بوده است و حظ این دیدار را برای همیشه، برای خود حفظ کردهاند. نکتهای که نباید از آن غفلت داشت، این است که عدم امکان ارتباط و یا حتی دیدار، علاوه بر آن که مطابق فلسفهی غیبت است، علل و عوامل دیگری نیز میتواند داشته باشد، مثلاً فرد، آمادگی دیداری را که به دنبال آن شناخت باشد ندارد و چنین دیداری، به مصلحت او نیست. یا روح و روان او، چنان تاریک و آلوده است که جایی برای وجود نورانی و مقدس حضرت، باقی نگذاشته است، یا خدا میخواهد او را به وسیله فراق و دوری آزمایش و امتحان کند و ... .از طرف دیگر، باید توجه داشت که ارتباط مستقیم افراد با امام، زمینهی استفادههای نا به جا و ادعاهای دروغین را برای کسانی که ظرفیت یا اهلیت ندارند، ایجاد میکند که منجر به فریب مردم و انحراف تودهها میشود و خطرات آن، بر کسی پوشیده نیست.
شرح شبهه:
با توجه به طولانی شدن غیبت کبری، میشود گفت انتظار ظهور امام زمان (ع) دیگر بیهوده است. چون حضرت مهدی (ع) فقط به دیدن افراد خاص میروند؟
پاسخ شبهه:
ابتدا لازم است حقیقت انتظار تا حدی روشن شود. فرج، یعنی نصرت و پیروزی و گشایش، مقصود از فرج، نصرت و پیروزی حکومت عدل علوی بر حکومتهای کفر و شرک و بیداد است. بنابراین، انتظار فرج، یعنی انتظار تحقق یافتن این آرمان بزرگ جهانی است. منتظر حقیقی، کسی است که حقیقتاً، خواهان تشکیل چنین حکومتی باشد. این خواسته آن گاه جدی و راست است که شخص منتظر عامل به عدل و گریزان از ستم و تباهی باشد وگرنه، انتظار فرج، در حد یک ادعا و شعار بی محتوا باقی خواهد ماند. از این رو، در روایات آمده است که انتظار فرج، خود فرج است؛ زیرا، کسی که حقیقتاً منتظر فرج و ظهور حجت خدا و تاسیس حکومت عدل گستر او است، زندگی خود را بر پایه عدل و داد استوار میسازد و او، انسانی است که حضور و غیبت امام، در نحوه رفتار و سیر و سلوکاش تفاوتی ندارد و قبل از تشکیل حکومت عدل او، چنین حکومتی را در زندگی خود پایدار ساخته است.
بنابراین، انتظار فرج حقیقی، ریشه در معرفت به حق و عدل و ایمان و عشق به آن دارد و آثار آن نیز در عمل نمایان میگردد و چنین حقیقت اصیل و عمیقی با لفظ و شعار به دست نمیآید و با بی تفاوتی و بی اعتنایی نسبت به مقدمات دینی و رسالتهای انسانی، در تعارض و تناقض است. از اینجا، نادرستی یک تفسیر از انتظار فرج روشن میشود؛ زیرا، بعضی بر این تصور خام هستند که انتظار فرج، یعنی بی تفاوتی نسبت به آنچه در جوامع بشر میگذرد و دست روی دست گذاشتن به امید این که اما زمان ظهور کند و آنان را اصلاح کند. انتظار فرج، تعهد آفرین و مسئولیتساز است و با بیتفاوتی و بی اعتنایی به سرنوشت بشر و حقیقت و فضیلت، منافات دارد.
انتظار فرج، یعنی:
الف. معرفت امام معصوم و عادل و پیشوای فضیلت؛
ب. ایمان به امامت و قیادت رهبری الهی و عدالت پیشه؛
ت. عشق به عدالت و ارزشهای انسانی؛
ج. امید به آیندهای روشتن و نوید بخش؛
د. تلاش برای برقراری حکومتی عدل پیشه و عدل گستر؛
و. رعایت موازین و قوانین دینی و اخلاقی؛
ز. داشتن روحیهی تعهد و مسئولیت پذیری.
این انتظار فرج است که بهترین اعمال و بهترین عبادت است و چنین منتظری، مقامی عالی دارد و هرگاه در زمان غیبت از دنیا برود، به منزله کسی است که پس از ظهور حضرت حجت(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، زنده و تحت فرمان او در راه خدا جهاد میکند.(بحار الانوار، ج 52، ص125).
ممکن است مراد شما این باشد که با توجه به این که در هر عصری و در هر ملتی که ظلم و ستم شود اعتقاد به ظهور منجی آخرالزمان بیشتر میشود، وقتی در زمانی که ما، در آن زندگی میکنیم و ظلم و ستم در همه جا بیداد میکند، باز هم این عقیده بیشتر شده است و در واقع، برای خیلیها به مانند یک افسانه تبدیل شده است تا واقعیت، و حتی موجب دل سردی خیلیها شده است. این چگونه قابل توجیه است؟
در پاسخ باید گفت: در روایات متعدد، از معصومان(علیهم السلام) رسیده است که دوران غیبت، دوران امتحان و آزمایش مردم است. باید تلاش کرد تا با تقویت باورها و اعتقادات در مقابل سختیهای زمان غیبت، مقاومت کرد و در عین حال، خود را برای ظهور و شرکت در قیام امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) آماده ساخت. این که بعضی از مردم، به خاطر طولانی شدن غیبت، گرفتار یأس و نومیدی میشوند. به سبب ضعف ایمان و معرفت نسبت به حجت خدا و نیز عدم شناخت و آگاهی نسبت به شرایط ظهور است. اینان گمان میکنند وقتی در عرصههای مختلف اجتماعی، ظلم و فساد فراوان گردید، امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) باید برای انتقام از ظالمان و برپایی عدالت، قیام کند، حال آن که ظهور عدالت و برپایی دولت مهدوی، مثل هر انقلاب و حکومت دیگری، نیاز به تحقق شرایط و زمینههایی دارد و آنها که طالب عدالتاند، باید برای برپایی دولت عدل، تلاش کنند تا زمینههای آن، هر چه زودتر فراهم گردد، و روحیه ظلم پذیری و بی تفاوتی نسبت به وضع موجود جامعه را، به ظلم ستیزی و جدیت تبدیل کنند.و ممکن است مراد شما این باشد: چرا امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)با انسانها در ارتباط نیست؟
دورانی که در آن قرار داریم، دوران غیبت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است، و ویژگی کلی و اصلی این دوران، آن است که امکان ارتباط با آن وجود مقدس، برای کسی میسر و ممکن نیست. بنابراین، انتظار ارتباط و دیدار، امری برخلاف حکمت و مصلحت امر غیبت است. اما این، به آن معنا نیست که حضرت در میان ما نباشد و ما از فیض حضور آن وجود مقدس بی بهره باشیم، بلکه حضرت، به صورت نا شناس، در میان افراد رفت و آمد دارند و بر احوال مردم آگاهی دارند و آن چه به صلاح آنان و متناسب با فرایند ظهور است، انجام میدهند. چه بسیار افرادی که از محضر آن عزیز بهره بردند و راهنماییها و ارشادات او را شنیدهاند هر چند که او را نشناختند و یا حتی گفتار و هدایتهای او را نیز نپذیرفتند. بنابراین، حضرت با ما ارتباط دارد و به عبارت دقیقتر او در میان ما است، ولی ما از او غافل هستیم. البته در مواردی، برخی از افراد که به فیض حضور او رسیدهاند، او را شناختهاند که معمولاً این شناخت، بعد از دیدار بوده است و حظ این دیدار را برای همیشه، برای خود حفظ کردهاند.
نکتهای که نباید از آن غفلت داشت، این است که عدم امکان ارتباط و یا حتی دیدار، علاوه بر آن که مطابق فلسفهی غیبت است، علل و عوامل دیگری نیز میتواند داشته باشد، مثلاً فرد، آمادگی دیداری را که به دنبال آن شناخت باشد ندارد و چنین دیداری، به مصلحت او نیست. یا روح و روان او، چنان تاریک و آلوده است که جایی برای وجود نورانی و مقدس حضرت، باقی نگذاشته است، یا خدا میخواهد او را به وسیله فراق و دوری آزمایش و امتحان کند و ... .از طرف دیگر، باید توجه داشت که ارتباط مستقیم افراد با امام، زمینهی استفادههای نا به جا و ادعاهای دروغین را برای کسانی که ظرفیت یا اهلیت ندارند، ایجاد میکند که منجر به فریب مردم و انحراف تودهها میشود و خطرات آن، بر کسی پوشیده نیست.
- [سایر] فلسفه انتظار فرج امام زمان (عج) چیست؟
- [سایر] انتظار فرج امام زمان علیه السلام چه فضیلتی دارد؟
- [سایر] درباره غیبت صغرای امام زمان(علیه السلام) و ضرورت آن قبل از غیبت کبری توضیح دهید.
- [سایر] آیا انتظار ظهور حضرت مهدی (عج) با انتظار قیامت منافات ندارد؟
- [سایر] فایده غیبت طولانی امام زمان (عج) چیست؟
- [سایر] چرا هر چه انتظار فرج امام زمان (عج) را میکشیم، ایشان ظهور نمیکند؟
- [سایر] آیا در زمان غیبت کبری، ارتباط با امام زمان (عج) ممکن است؟
- [سایر] آیا در دوره غیبت کبری میتوان امام زمان (عج) را مشاهده کرد؟
- [سایر] امام مهدی علیه السلام در غیبت کبری چه مسؤولیتهایی را بر عهده دارند؟
- [سایر] آیا دیدار حضرت مهدی علیه السلام بعد از آغاز غیبت کبری امکان دارد؟
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولّی عَصْر ( عج ) که نماز جمعه واجب تَعْیینی نیست ، خرید و فروش و سایر معاملات ، پس از اذان جمعه حرام نیست .
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولیّ عصر (عج ) نماز جمعه واجب تَخییری است ( یعنی مُکَلَّفْ می تواند روز جمعه بجای نماز ظهر نماز جمعه بخواند ) ولی جمعه اَفْضَلْ است وظهر اَحْوَط واحتیاط بیشتر در آن است که هر دو را بجا آورند .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسلمانان باید در مورد اشخاص مجهول که ملبس به لباس علما و طلاب هستند تحقیق نمایند اگر به مقامی دیگر غیر از مقام علما و مجتهدین که نواب حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه می باشند ارتباط داشته باشند از آنها کناره گرفته و از ضلالت و اضلال آن ها بپرهیزند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) نماز جمعه واجب تخییری است (یعنی مکلّف می تواند روز جمعه به جای نماز ظهر نماز جمعه بخواند) ولی جمعه افضل است و ظهر احوط و احتیاط بیشتر در آن است که هردو را بجا آورد.
- [آیت الله جوادی آملی] .دریافت کننده خمس، امام ( ع)و در غیبت آن , فقیه جامع الشرایط و حاکم شرع است و مکلف , بدون اجازه از آنان نمی تواند آن را به موارد مصرف برساند . به تعبیر دیگر , همه خمس , اعم از سهم امام ( ع) و سهم سادات, در اختیار منصب امامت (شخصیت حقوقی) است. در زمان غیبت حضرت ولیّ عصر (عج) ،فقیه جامع الشرایط, جانشین شخصیت حقوقیِ امامت است، بنابراین در زمان غیبت باید تمام خمس را به فقیه جامع الشرای ط تحویل داد و هرگونه دخل و ت صرف در خمس (سهم امام( ع) و سهم سادات) باید با اجازه او باشد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] غسلهای مستحب در شرع اسلام بسیار فراوان است و از جمله، غسلهای زیر است: 1 غسل جمعه که از مهمترین و مؤکّدترین غسلهای مستحب محسوب می شود و بهتر است که حتّی الامکان آن را ترک نکنند، وقت آن از اذان صبح روز جمعه است تا ظهر و اگر تا ظهر انجام نشود احتیاط آن است که بدون نیّت ادا و قضا و به قصد مافی الذّمّه تا عصر جمعه به جا آورند، و اگر در روز جمعه غسل نکنند مستحبّ است از صبح شنبه تا غروب، قضای آن را به جا آورند و کسی که می ترسد در روز جمعه آب پیدا نکند می تواند روز پنجشنبه غسل را به نیّت مقدّم داشتن انجام دهد. همچنین در صورتی که احتمال دهد روز جمعه موفّق نشود تقدم آن مانعی ندارد. 2 غسل شبهای ماه مبارک رمضان و آن عبارت است از غسل شب اول ماه و تمام شبهای فرد (مانند شب سوم، پنجم و...) و از شب بیست یکم مستحب است همه شب غسل کنند، وقت این غسلها تمام شب است، هرچند بهتر است که همراه غروب آفتاب به جا آورند، ولی از شب بیست و یکم تا آخر ماه میان نماز مغرب و عشا انجام دهند و احتیاط آن است که تمام غسلهای ماه مبارک و غسلهایی را که در مسائل آینده می آید به قصد رجاء یعنی به امید مطلوبیت پروردگار به جا آورند. 3 غسل روز عید فطر و عید قربان و وقت آن از اذان صبح عید است تا غروب و بهتر است آن را پیش از نماز عید به جا آورند. 4 غسل شب عید فطر و وقت آن از اول مغرب است تا اذان صبح و بهتر است در اول شب به جا آورند. 5 غسل روز هشتم و نهم ذی الحجه که روز (ترویه) و روز (عرفه) نام دارد. 6 غسل روز (اول، نیمه، بیست و هفتم (روز مبعث) و آخر ماه رجب). 7 غسل روز هیجدهم ذی الحجه (عید غدیر). 8 غسل روز پانزدهم شعبان (میلاد ولی عصر عجل الله تعالی فرجه) و هفدهم ربیع الاول (میلاد پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله)) و غسل روز عید نوروز. 9 غسل بچه ای که تازه به دنیا آمده است. 10 غسل زنی که برای غیر شوهرش بوی خوش استعمال کرده و غسل کسی که در حال مستی خوابیده است. 11 غسل کسی که به تماشای کسی که به دار آویخته اند رفته و آن را دیده است، اما اگر تصادفا نگاهش بر او بیفتد، یا برای مطلب لازمی مانند شهادت دادن رفته باشد غسل ندارد. 12 غسل توبه یعنی هرگاه بعد از ارتکاب گناهی توبه کند، غسل به جا می آورد.
- [آیت الله اردبیلی] خمس یک پنجم از مازاد درآمدها و برخی منافع است که انسان به دست آورده است و باید زیر نظر امام معصوم علیهالسلام مصرف شود و در زمان غیبت امام زمان (عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف)، بهتر است سهم سادات زیر نظر مجتهد جامع الشرایط برای رفع نیازهای سادات فقیر مصرف گردد و سهم امام علیهالسلام باید زیر نظر مجتهد جامع الشرایط در جهت تعلیم و ترویج مذهب جعفری هزینه گردد. در احادیث شریفه نسبت به پرداختن خمس تأکید زیادی شده است و از آن به حقّ امام علیهالسلام ، سبب تطهیر مال و وسیلهای جهت امتحان ایمان یاد شده است؛ حضرت رضا علیهالسلام در جواب نامه یکی از تاجران شیعه فارس مینویسد: (... اموال تنها از راهی که خداوند مقرّر فرموده است حلال میگردد. همانا خمس، ما را در تقویت دین یاری میکند و نیاز آنان که سرپرستیشان را به عهده داریم و نیز نیاز شیعیان را تأمین میکند و با آن آبرویمان را در مقابل دشمنانمان حفظ میکنیم. پس خمس را از ما دریغ نکنید و خود را از دعای ما محروم نسازید، زیرا پرداختن خمس کلید روزی و سبب آمرزش و پاکی شما از گناه و ذخیره آخرتتان است. مسلمان کسی است که به آنچه با خدا پیمان بسته وفا کند نه آن کسی که با زبان اجابت میکند و در قلب مخالفت مینماید.)(1)
- [آیت الله نوری همدانی] نافلة ظهر و عصر را در سفر نباید خواند ، ئلی ولی نافله عشا را که نماز وُتیره نامیده می شود به نیت اینکه شاید مطلوب خداوند باشد ، می تواند بجا آورد . فضلیت سحر خیزی ونماز شب باید توجه داشت که وقت سحر ، وقت بسیار مبارکی است ، وقت تهجد و عبادت خدا است وقت انس گرفتن با محبوب حقیقی در خلوت شب است ، وقتی است که پیشوایان معصوم اسلام (سلام الله علیهم )مسلمانان را به بیداری و تهجد د ر آن ترغیب می نمودند ، وقتی است که وقتی است که علمای بزرگ و صلحای روزگار همیشه در آن وقت از خواب بر می خاستند و در پیشگاه حضرت حق به نماز خواندن و تلاوت قرآن و استغفار می پرداختند و حل کمشکلات و قضای حوایج مهم خود را در این ساعت از آن ذات مقدس می خواستند و به مقصود می رسیدند .خداوند در دو جای قرآن ، کسانی را که در سحرگاهان به استغفار می پردازند و از خداوند کریم و رحیم بخشایش گناهان خود را می خواهند مورد تمجید قرار داده است .وقت سحربنابر اظهر ، آخرین قسمت از یک ششم شب میباشد .هر چند وقت نماز شب از نصف شب به بعد آغاز می شود و تا طلوع فجر ادامه پیدا می کند ، ولی هر چه به طلوع فجر نزدیکتر باشد ، ثواب بیشتری دارد .برای نماز شب فضلیت های فراوانی و تاکید بسیاری در احادیث اهل بیت عصمت (علیهم السلام) ذکر شده است.حضرت رسول اکرم (صلی الله غلیه وآله وسلم ) در ضمن وصیتهای خود به حضرت امیر المؤمنان (علیه السلام ) فرمودند : ( عَلیکَ بِصَلوهِ اللّیلِ ، بِصلوهِ الّلیلِ ، بِصلوهِ اللّیلِ ) یعنی سه مرتبه فرمودند : نماز شب خواندن را بر خود لازم بشمار . حضرت صاذق (علیه السلام)فرمودند :( شرافت مؤ من در نماز شب خواندن و عزت مؤ من در این است که متعرض اعراض مردم چیزهایی که مردم عنایت به پنهان ماندن آن دارند ، نشود ، به این معنا که تفحص در امور مردم نداشته باشد و غیبت آنان را نکند .) و نیز حضرت صادق (علیه السلام ) فرمودند : ( مال دنیا و فرزندان ، زینت زندگی این دنیا و نماز شب ، زینت آخرت است . ) در احادیث اسلامی برای نماز شب علاوه بر اینکه ثواب و فضیلت فراوان اخروی ذکر شده است ، فواید دنیوی بسیاری نیز برای آن بیان شده است .که حضرت صادق ( علیه السلام ) فرمود : ( نماز شب بخوانید که آن سنت پیغمبر و رسم صلحایی است که پیش از شما می زیستند و آن درد و مرض را از بدن شما دور می کند . ) و نیز فرمودند : ( نماز شب خواندن روی انسان را سفید و نورانی وخلق انسان را نیکو و بوی وی را پاکیزه می کند و روزی را فراوان می سازد و موجب ادای قرض انسان می گردد و غم و اندوه را بر طرف می نماید و به چشم انسان جلوه و روشنی می بخشد . )حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند : ( خانه هایی که در آنها نماز شب و قرآن خوانده می شود ، برای اهل آسمان روشنایی می دهند به همان طوری که ستارگان آسمان برای مردم زمین ، روشنایی می دهند . ) حضرت رضا ( علیه السلام ) فرمودند : ( نماز شب خواندن را بر خود لازم بدانید زیرا هر بندة مؤ منی که هشت رکعت نماز شب و دو رکعت نماز شفع و یک رکعت نماز وتر بخواند و در قنوت وتر 70مرتبه استغفار کند خداوند او را از عذاب قبر و از عذاب آتش نجات می دهد وعمرش را در دنیا طولانی میکند و در زندگی اقتصادی خداوند به او وسعت و گشایش میدهد وهر خانه ای که در آن نماز شب خوانده شود آن خانه برای مردم آسمان روشنایی می دهد همانطورکه ستارگان آسمان برای مردم روی زمین روشنایی می بخشند . ) برای د ستیابی به این توفیق لازم است از اول شب تصمیم بگیرند و مخصوصاً با کم غذا خوردن در شب خود را برای بیداری آماده سازند که حضرت امیر المؤمنین (علیه السلام ) فرمودند : ( در سه چیز با سه چیز طمع مکن : 1-در بیداری شب با پرخوردن .2-در نور صورت با خوابیدن در جمیع شب .3-در امان ماندن در دنیا با همنشینی با فاسقان و فاجران .) کیفیت نماز شب و اما کیفیت نماز شب به این ترتیب است که : هشت رکعت که هر دو رکعت به یک سلام انجام بگیرد به قصد نماز نافلة شب خوانده شود و بعد از آن دو رکعت نماز به قصد نماز شفع می خواند و از آن پس یک رکعت به نیت نماز وتر بجا می آورد و بهتر این است که قنوت نماز وتر را به این ترتیب بجا بیاورد : 1- دعای فرج را که عبارت از این دعا است : لا اله الله الحلیم الکریم لا اله الا الله العلی العظیم سبحان الله رب السموات السبع و سبحان الله رب الارضین السبع و ما فیهن و ما بینهن و رب العرش العظیم و سلام علی المرسلین بخواند . 2-هفت مرتبه بگوید : استغفر الله الذی لا اله الا هو الحی القیوم ذوالجلال و الاکرام من جمیع ظلمی و جرمی و اسرافی علی نفسی و اتوب الیه .بعد از آن 70مرتبه بگوید : استغفرالله ربی و اتوب الیه .پس از آن 300مرتبه بگوید : العفو . سپس برای چهل مؤمن دعا کند ( به زبان غیر عربی هم اشکال ندارد ، مثلاً بگوید : خداوندا! فلانی را بیامرز ) .از آن پس برای خود و پدر و مادر خود دعا کند و در خاتمة قنوت 7مرتبه بگوید : هذا مقامُ الغائذِ بکَ مِنَ النارِ . فضیلت نماز جعفر طیار نماز جعفر طیار ، دارای ثواب و فضیلت بسیار است و بر اساس روایاتی که از اهل بیت عصمت(سلام الله علیهم ) رسیده است تاثیر زیادی در بخشیده شدن گناهان انسان دارد . حضرت صادق ( علیه السلام ) فرمودند : ( روزی که قلعة خیبر ، دژ محکم یهودانی که در برابر پیشرفت اسلام جوان ، سنگ اندازی می کردند و هر روز نقشه ای می کشیدند و تر فندهایی برای متوقف ساختن ، بلکه بر انداختن نظام اسلامی ، طرح می کردند به دست سپاه اسلام فتح شد ، جعفر از کشور حبشه که به سر پرستی جمعی از مسلمانان که در نتیجة فشار سردمداران کفر به آنجا مسافرت کرده بودند که تا در محیطی آزاد به اقامه مراسم دین قیام کنند و هم به تبلیغ اسلام پرداخته ، درخت دین را در آن سر زمین بنشانند ، مسافرت کرده بود مراجعت کرد .حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) از شنیدن این جریان بسیار خرسند گردید و فرمود : ( والله ما ادری بایهما انا اشد سروراً بقدوم جعفر ام بفتح خیبر ) . قسم به خداوند از این دو جریانی که امروز برای ما پیش آمده است نمی دانم برای کدام یک بیشتر خشنود باشم ، آیا برای فتح خیبر یا برای بازگشت جعفر ؟ و از جای خود برخاست و جعفر را به آغوش کشید و میان دو چشم وی را بوسید و فرمود هدیه ای به تو بدهم .چون این کلام را مسلمانان شنیدند افراد بسیاری در میان جمع گرد آمدند و چنین فکر می کردندکه این هدیه طلا ونقرة قابل توجهی خواهد بود. حضرتش به جعفر فرمودند : ( چهار رکعت نماز به تو تعلیم می دهم اگر بتوانی در هر روز و اگر نه در دو روز و گرنه در هر جمعه و اگر نتوانستی در هر ماه یک مرتبه و اگر نتوانستی در هر سال یک مرتبه بخوان ، خداوند متعال گناهانی را که ما بین آن دو نماز انجام گرفته باشد می آمرزد .سپس آن را بیان فرمود و توضیح آن به این ترتیب است : چهار رکعت است به تشهد و دو سلام . در رکعت اول بعد از سوره حمد سورة (اذا زلزلت ) و در رکعت دوم بعد از سورة ( و العادیات) و در رکعت سوم پس از حمد ، سورة ( اذا جاء نصرالله ) و در رکعت چهارم بعد از حمد سورة ( قل هو الله احد) و در هر رعت بعد از فراغ از قرائت پانزده مرتبه می گوید سبحان الله و الحمد الله و لا اله الا الله و الله اکبر و در رکوع همین تسبیحات را ده مرتبه می گوید و چون سر از رکوع بر می دارد ده مرتبه و در سجدة دوم ده مرتبه و بعد از سر بر داشتن پیش از اینکه برخیزد ، ده مرتبه می گوید و هر چهار رکعت را به همین تر تیب می خواند که مجموعاً 300مرتبه می شود . اگر نتواند این سوره ها را بخواند بجای آنها هم سورة قل هو الله احد را بخواند ، ثواب و فضیلت این نماز را بدست می آورد .خواندن نماز جعفر در هر موقع مستحب است ، ولی بهترین اوقات آن در روز جمعه هنگامی است که آفتاب در سطح زمین گسترش یافته باشد .علمای بزرگ اسلام و صلحای روزگار در این وقت برخواندن آن مواظبت داشته اند .نماز های مستحبی غیر از اینها نیز بسیار است به کتاب مفاتیح الجنان و غیر آن مراجعه بفرمایید . وقت نافله های یومیه
- [آیت الله مکارم شیرازی] نماز رابطه انسان با خداست و مایه صفای روح و پاکی دل و پیدایش روح تقوا و تربیت انسان و پرهیز از گناهان است. نماز مهمترین عبادات است که طبق روایات اگر قبول درگاه خدا شود عبادات دیگر نیز قبول خواهد شد و اگر قبول نگردد اعمال دیگر نیز قبول نخواهد شد. و نیز بر طبق روایات، کسی که نمازهای پنجگانه را انجام می دهد از گناهان پاک می شود همان گونه که اگرشبانه روز پنج مرتبه در نهر آبی شست و شو کند اثری از آلودگی در بدنش باقی نمی ماند. به همین دلیل، در آیات قرآن مجید و روایات اسلامی و وصایا و سفارشهای پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) و ائمه هدی(علیهم السلام)از مهمترین کارهایی که روی آن تأکید شده همین نماز است و لذا ترک نماز از بزرگترین گناهان کبیره محسوب می شود. سزاوار است انسان نماز را در اول وقت بخواند و به آن اهمیت بسیار دهد و از تند خواندن نماز که ممکن است مایه خرابی نماز گردد جداً بپرهیزد. در حدیث آمده است روزی پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) مردی را در مسجد مشغول نماز دید که رکوع و سجود را بطور کامل انجام نمی دهد، فرمود: اگر این مرد از دنیا برود در حالی که نمازش این گونه باشد به دین من از دنیا نخواهد رفت. روح نماز (حضور قلب) است و سزاوار است از آنچه مایه پراکندگی حواس می شود بپرهیزد، معانی کلمات نماز را بفهمد و در حال نماز به آن توجه داشته باشد و با حال خضوع و خشوع نماز را انجام دهد، بداند با چه کسی سخن می گوید و خود را در مقابل عظمت و بزرگی خداوند بسیار کوچک ببیند. در حالات معصومین(علیهم السلام) آمده است به هنگام نماز آنچنان غرق یاد خدا می شدند که از خود بی خبر می گشتند، تا آنجا که پیکان تیری در پای امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)مانده بود، در حال نماز بیرون آوردند و آن حضرت متوجه نشد. برای قبولی نماز و کمال و فضیلت آن علاوه بر شرایط واجب باید امور زیر را نیز رعایت کند: قبل از نماز از خطاهای خود توبه و استغفار نماید و از گناهانی که مانع قبول نماز است مانند (حسد) و (تکبر) و (غیبت) و (خوردن مال حرام) و (آشامیدن مسکرات) و (ندادن خمس و زکات) بلکه هر معصیتی بپرهیزد. همچنین سزاوار است کارهائی که ارزش نماز و حضور قلب را کم می کند انجام ندهد، مثلاً در حال خواب آلودگی و خودداری از بول و در میان سر و صداها و در برابر منظره هایی که جلب توجه می کند به نماز نایستد و کارهایی که ثواب نماز را زیاد می کند انجام دهد، مثلاً لباس پاکیزه بپوشد، موهای خود را شانه زند و مسواک کند و خود را خوشبو نماید و انگشتر عقیق به دست کند.
- [آیت الله وحید خراسانی] خاتمه هرچند هر گناهی بزرگ است چون عظمت و جلال و کبریای خداوند محدود به حدی نیست پس نافرمانی خداوند متعال هم با توجه به این که معصیت خداوند علی عظیم است بزرگ است و روایت شده نظر نکن به انچه معصیت کردی بلکه ببین چه کسی را معصیت کردی ولی در مقایسه گناهان به یکدیگر بعضی بزرگتر و عذاب ان شدیدتر است و بر برخی از گناهان به طور صریح یا ضمنی تهدید و وعید به عذاب و اتش شده و یا در روایات وارده از اهل بیت عصمت علیهم السلام از انها تعبیر به کبیره شده است و به مقتضای ایه کریمه ان تجتنبوا کبایر ما تنهون عنه نکفر عنکم سییاتکم اگر دوری کنید از گناهان کبیره ای که نهی شده اید از ان می پوشانیم از شما بدیها و سییات شما را اجتناب از انها موجب امرزش گناهان دیگر است و بعضی از فقهاء اعلی الله مقامهم انها را تا هفتاد و بعضی بیشتر از ان شمرده اند و قسمتی از انها که بیشتر مورد ابتلاست ذکر می شود شرک و کفر به خداوند متعال که با هیچ گناه کبیره ای قابل قیاس نیست یاس و ناامیدی از روح و رحمت خداوند متعال امن از مکر خداوند متعال قسم دروغ به خداوند متعال انکار انچه خداوند نازل فرموده است محاربه با اولیای خداوند متعال محاربه با خدا و رسول به قطع طریق و افساد در زمین حکم به غیر انچه خداوند نازل فرموده است دروغ بستن بر خدا و رسول و اوصیا منع از ذکر خداوند در مساجد و سعی در خراب کردن انها منع زکاتی که واجب است تخلف از جهاد واجب فرار از جنگ مسلمین با کفار اضلال گمراه کردن از راه خداوند متعال اصرار بر گناهان صغیره ترک عمدی نماز و سایر واجبات الهیه ریا اشتغال به لهو مانند غنا و تار زدن ولایت ظالم اعانه کمک کردن ظالم شکستن عهد و قسم تبذیر فاسد کردن مال و بیهوده خرج کردن ان اسراف شرب خمر سحر ظلم غنا عقوق والدین اذیت و بدرفتاری با پدر و مادر قطع رحم لواط زنا نسبت دادن زنا به زن محصنه قیادت جمع کردن بین مرد و زن به زنا یا دو مرد به لواط دزدی ربا خوردن سحت خوردن حرام مانند بهای خمر و اجرت زن زناکار و رشوه ای که حاکم برای حکم می گیرد کم فروشی غش مسلمین خوردن مال یتیم به ظلم شهادت دادن به ناحق کتمان شهادت اشاعه فاحشه و گناه بین مومنین فتنه سخن چینی کردن که موجب تفرقه بین مومنین شود ناسزا گفتن به مومن و اهانت به مومن و ذلیل کردن او بهتان بر مومن تهمت زدن به مومن غیبت و ان ذکر عیب مستور و پوشیده مومن در غیاب او است چه ان عیب را به گفتار بیان کند یا به رفتار بفهماند هرچند در اظهار عیب مومن قصد اهانت و هتک حیثیت نداشته باشد و اگر به قصد اهانت عیب مومن را اظهار نماید دو گناه مرتکب شده است