آیا اعتقاد به مهدویت در جامعه اسلامی نتیجه فشارهای سیاسی بوده است؟
برخی از مستشرقین و به تبع آن‌ها برخی از روشنفکران غرب‌زده اسلامی معتقدند که اعتقاد به مهدویت در نتیجه فشارهای سیاسی بوده که بر مستضعفین جامعه اسلامی وارد شده است. فان فلوتن می ‌گوید: "جور و ستم دولت عباسیان از هنگام به حکومت رسیدن، کمتر از دولت امویان نبوده است. این جور وستم‌‌ها به حدّی بود که مستضعفین و مظلومین را بر این وا داشت که خود را امیدوار کنند، لذا چاره ‌ای جز این ندیدند که به عقیده به مهدی وانتظار ظهورش دل ببندند، تا بتوانند از شدّت تألّمات روحی خود بکاهند...". (السیادة العربیه، ص 132) "دونالد سن" می‌ گوید: "احتمال جدّی است که اختناق و فشارهای سیاسی که در مملکت اسلامی از طرف حاکمان بنی ‌امیّه پدید آمده از اسباب ظهور نظریه مهدویت در آخرالزمان بوده است".(عقیده الشیعه، ص 231) احمد امین مصری می‌ گوید: "عامل اساسی در پیدایش عقیده مهدویت نزد شیعه و اصرار بر آن، فشارهای سیاسی و مصائبی بود که بعد از شهادت امام علی (علیه السلام) و به حکومت رسیدن معاویه با آن روبه ‌رو شدند. این مصائب با بیعت با حسن بن علی (علیهما السلام) و پس از آن شهادت حسین بن علی (علیهما السلام) و از هم پاشیدن حرکت‌ های ضدّ اموی وقوت گرفتن حکومت امویان شدت گرفت. لذا درصدد برآمدند تا تاکتیک خود را تغییر داده از دعوت آشکار صرف نظر کرده، به دعوت سرّی برای ریشه ‌کن کردن ظلم روی آورند...".(ضحی الاسلام، ج 3، ص 241) محمّد عبدالکریم عتوم می‌ گوید: "واقع آن است که عقیده به مهدی قبل از وقوع غیبت امام پدید آمده و پرورش پیدا کرد. واین به صورت دقیق بعد از واقعه کربلا و بعد از تفرّق شیعه توسط دولت اموی بوده است. این وضعیّت نابهنجار برای شیعه زمینه را برای پذیرش عقیده مهدویت فراهم ساخت تا آنان را از وضعیّت موجود نجات دهد. در نتیجه مهدویت آرزویی شیعی بود که اثری منفی در زندگی شیعیان داشت اگرچه آنان را از وضعیّت موجود نجات داد".(النظریة السیاسیة المعاصرة للشیعة الامامیه، ص 86) حال چه پاسخی می توان به این ادعاها داد؟ پاسخ: 1.گرچه در طول تاریخ، مستضعفین و مظلومان اعم از مسلمان و غیر مسلمان، شیعه و غیر شیعه تحت فشارهای سیاسی بوده ‌اند، ولی این به آن معنا نیست که این فشارها باعث شد تا مستضعفان اعتقاد به منجی و مهدی را از خود جعل کنند، بلکه خداوند متعال مطابق مصلحت و حکمتی که ملاحظه کرده موضوع منجی و ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) را به جهت اقامه عدل وعدالت در سطح گسترده مطرح کرده است. 2.موضوع مهدویت مقتضای خواست فطری بشر بوده و عقل، قرآن وروایات نیز به طور صریح بر آن اتفاق کرده‌اند و نیز اجماع مسلمین به جز برخی اندک از روشنفکران غرب‌زده معتقد به مهدویت شده ‌اند. 3.مهدویت و انتظار ظهور مهدی موعود (علیه السلام) در صورتی که معنا و مفهوم صحیح آن در نظر گرفته شود نه تنها آثار منفی به بار نخواهد آورد بلکه آثار مثبتی داشته، در ایجاد روحیه امید در جامعه و فراهم کردن زمینه مناسب برای ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) تأثیر بسزایی داشته ودارد. www.eporsesh.com
عنوان سوال:

آیا اعتقاد به مهدویت در جامعه اسلامی نتیجه فشارهای سیاسی بوده است؟


پاسخ:

برخی از مستشرقین و به تبع آن‌ها برخی از روشنفکران غرب‌زده اسلامی معتقدند که اعتقاد به مهدویت در نتیجه فشارهای سیاسی بوده که بر مستضعفین جامعه اسلامی وارد شده است.
فان فلوتن می ‌گوید: "جور و ستم دولت عباسیان از هنگام به حکومت رسیدن، کمتر از دولت امویان نبوده است. این جور وستم‌‌ها به حدّی بود که مستضعفین و مظلومین را بر این وا داشت که خود را امیدوار کنند، لذا چاره ‌ای جز این ندیدند که به عقیده به مهدی وانتظار ظهورش دل ببندند، تا بتوانند از شدّت تألّمات روحی خود بکاهند...". (السیادة العربیه، ص 132)
"دونالد سن" می‌ گوید: "احتمال جدّی است که اختناق و فشارهای سیاسی که در مملکت اسلامی از طرف حاکمان بنی ‌امیّه پدید آمده از اسباب ظهور نظریه مهدویت در آخرالزمان بوده است".(عقیده الشیعه، ص 231)
احمد امین مصری می‌ گوید: "عامل اساسی در پیدایش عقیده مهدویت نزد شیعه و اصرار بر آن، فشارهای سیاسی و مصائبی بود که بعد از شهادت امام علی (علیه السلام) و به حکومت رسیدن معاویه با آن روبه ‌رو شدند. این مصائب با بیعت با حسن بن علی (علیهما السلام) و پس از آن شهادت حسین بن علی (علیهما السلام) و از هم پاشیدن حرکت‌ های ضدّ اموی وقوت گرفتن حکومت امویان شدت گرفت. لذا درصدد برآمدند تا تاکتیک خود را تغییر داده از دعوت آشکار صرف نظر کرده، به دعوت سرّی برای ریشه ‌کن کردن ظلم روی آورند...".(ضحی الاسلام، ج 3، ص 241)
محمّد عبدالکریم عتوم می‌ گوید: "واقع آن است که عقیده به مهدی قبل از وقوع غیبت امام پدید آمده و پرورش پیدا کرد. واین به صورت دقیق بعد از واقعه کربلا و بعد از تفرّق شیعه توسط دولت اموی بوده است. این وضعیّت نابهنجار برای شیعه زمینه را برای پذیرش عقیده مهدویت فراهم ساخت تا آنان را از وضعیّت موجود نجات دهد. در نتیجه مهدویت آرزویی شیعی بود که اثری منفی در زندگی شیعیان داشت اگرچه آنان را از وضعیّت موجود نجات داد".(النظریة السیاسیة المعاصرة للشیعة الامامیه، ص 86)

حال چه پاسخی می توان به این ادعاها داد؟

پاسخ:

1.گرچه در طول تاریخ، مستضعفین و مظلومان اعم از مسلمان و غیر مسلمان، شیعه و غیر شیعه تحت فشارهای سیاسی بوده ‌اند، ولی این به آن معنا نیست که این فشارها باعث شد تا مستضعفان اعتقاد به منجی و مهدی را از خود جعل کنند، بلکه خداوند متعال مطابق مصلحت و حکمتی که ملاحظه کرده موضوع منجی و ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) را به جهت اقامه عدل وعدالت در سطح گسترده مطرح کرده است.

2.موضوع مهدویت مقتضای خواست فطری بشر بوده و عقل، قرآن وروایات نیز به طور صریح بر آن اتفاق کرده‌اند و نیز اجماع مسلمین به جز برخی اندک از روشنفکران غرب‌زده معتقد به مهدویت شده ‌اند.

3.مهدویت و انتظار ظهور مهدی موعود (علیه السلام) در صورتی که معنا و مفهوم صحیح آن در نظر گرفته شود نه تنها آثار منفی به بار نخواهد آورد بلکه آثار مثبتی داشته، در ایجاد روحیه امید در جامعه و فراهم کردن زمینه مناسب برای ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) تأثیر بسزایی داشته ودارد.
www.eporsesh.com





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین