ارزش انسان ها مسلّماً یکسان نیست، بعضی افراد از مقرّب ترین فرشتگان الهی برترند، و بعضی از درنده ترین حیوانات پایین تر، و آنچه به این انسان ارزش می دهد بر اساس معرفی قرآن و اسلام همان علم و ایمان و تقوا و ملکات فاضله انسانی است. با توجه به این معیارها بانوی اسلام فاطمه زهرا(علیها السلام) برترین زنان جهان در لسان پیامبر(صلی الله علیه وآله) معرفی شده است. در روایات فراوانی که در منابع معروف اهل سنّت آمده تصریح شده است که فاطمه زهرا(علیها السلام) افضل زنان جهان بود، این سخنی است که پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) آن را به تعبیرات مختلف بیان فرموده است: 1 در یک جا می فرماید: (اِنَّ اَفْضَلَ نِساءِ اَهْلِ الْجَنَّةِ خَدیجَةُ بِنْتُ خُوَیْلِد، وَ فاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّد، وَ مَرْیَمُ بِنْتُ عِمْرانَ، وَ آسِیَةُ بِنْتُ مُزاحِم)(1); (برترین زنان بهشت خدیجه دختر خویلد، و فاطمه دختر محمّد، و مریم دختر عمران، و آسیه دختر مزاحم )همسر فرعون( می باشند). 2 در حدیث دیگری می خوانیم پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) در بیماری وفاتش هنگامی که بیتابی فاطمه(س) را مشاهده کرد، فرمود: (یَا فَاطِمَةُ اَلا تَرْضَیْنَ اَنْ تَکُونِی سَیِّدَةَ نِساءِ الْعالَمینَ، وَ سَیِّدَةَ نِساءِ هذِهِ الاُْمَّةِ، وَ سَیِّدَةَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ)(2); (ای فاطمه! آیا راضی نیستی که تو برترین بانوی زنان جهان و بانوی زنان این امت، و بانوی زنان با ایمان باشی؟). در این جا افضلیت برای فاطمه(علیها السلام) به صورت مطلق ذکر شده و نام هیچ کس در کنار او مطرح نگردیده است. 3 در حدیث دیگری نیز از همان حضرت(صلی الله علیه وآله) این معنا به صورت مطلق آمده است، در آن هنگام که فاطمه بیمار شده بود و پیامبر(صلی الله علیه وآله) این سخن را به جمعی از اصحاب گفت، آنها پیشنهاد کردند که از بانوی اسلام(علیها السلام) عیادت کنند. پیامبر برخاست و با جمعی از یاران به سوی خانه فاطمه(علیها السلام) آمد، نخست از بیرون خانه صدا زد که : دخترم خودت را بپوشان چون جمعی از یاران به عیادت تو می آیند، و از آن جا که لباس دخترش فاطمه(علیها السلام) کافی نبود عبای خود را از پشت در به او داد! پیامبر(صلی الله علیه وآله) و یاران وارد شدند، و بعد از عیادت از خانه بیرون آمدند و رو به یکدیگر کرده و از بیماری فاطمه(علیها السلام) اظهار تأسف می کردند، پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) رو به آنها کرد و فرمود: (اَما اِنَّها سَیِّدَةُ النِّساءِ یَوْمَ الْقِیامَةِ)(3). (بدانید او بانوی تمام زنان در قیامت است). 4 در تعبیر دیگری که در صحیح بخاری معروف ترین منبع احادیث اهل سنّت آمده از قول عایشه می خوانیم: روزی فاطمه(علیها السلام) نزد پیامبر(صلی الله علیه وآله) آمد، راه رفتنش درست مانند راه رفتن او بود، پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) فرمود: خوش آمدی دخترم. سپس او را طرف راست و یا چپ خود نشاند، بعد رازی در گوش او گفت، و به دنبال آن فاطمه گریان شد. من (عایشه) گفتم: چرا گریه می کنی؟ بار دیگر پیامبر(صلی الله علیه وآله) راز دیگری به او گفت، فاطمه(علیها السلام) خندان شد. گفتم: من تا امروز شادی که این چنین با غم نزدیک باشد ندیده بودم، و از علت آن سؤال کردم. فاطمه(علیها السلام) گفت: من سرّ رسول خدا(ص) را فاش نمی کنم. و این مطلب ادامه داشت تا پیامبر(صلی الله علیه وآله) از دنیا رفت، آن گاه سؤال کردم. گفت: مرتبه اوّل پیامبر(صلی الله علیه وآله) به من فرمود جبرئیل هر سال یک بار قرآن را بر من عرضه می داشت، امسال دوبار عرضه داشت، و من فکر می کنم فقط به این دلیل است که اجل من نزدیک شده، و تو اوّلین کسی خواهی بود که به من ملحق می شوی من هنگامی که این سخن را شنیدم گریه کردم. سپس فرمود: (اَما تَرْضینَ اَنْ تَکُونِی سَیِّدَةَ نِساءِ اَهْلِ الْجَنَّةِ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ). (آیا تو راضی نمی شوی که بانوی زنان اهل بهشت یا زنان با ایمان باشی؟) هنگامی که این سخن را شنیدم شاد و خندان شدم.(4) از بررسی مجموع این احادیث به خوبی روشن می شود که اگر در یک جا فاطمه(علیها السلام) یکی از چهار زن بزرگ جهان معرفی شده، هیچ منافاتی با این معنا ندارد که او از میان آن چهار زن برترین آنهاست. شاهد این سخن علاوه بر آنچه از لابه لای احادیث گذشته استفاده می شد حدیث زیر است: 5 در کتاب (ذخائر العقبی) از ابن عباس از پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) چنین نقل شده است: (اَرْبَعُ نِسْوَة سَیِّداتُ ساداتِ عالَمِهِنَّ: مَرْیَمُ بِنْتُ عِمْرانَ، وَ آسِیَةُ بِنْتُ مُزاحِم، وَ خَدیجَةُ بِنْتُ خُوَیْلِد، وَ فاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّد، وَ اَفْضَلُهُنَّ فاطِمَةُ); (چهار زن بانوی بانوان جهان خود بودند: مریم دختر عمران، آسیه دختر مزاحم و خدیجه دختر خویلد، و فاطمه دختر محمّد(صلی الله علیه وآله) و از همه آنها برتر فاطمه(علیها السلام) بود). تعبیر به (اَفْضَلُهُنَّ) مسایل زیادی را در بر دارد، و بیانگر مقام علمی و تقوا و ایثار و فداکاری و سایر ملکات فاضله است. قرآن صریحاً می گوید: مریم با فرشتگان سخن می گفت و آنها نیز با او سخن می گفتند. (وَ إِذْ قالَتِ الْمَلائِکَةُ یا مَرْیَمُ إِنَّ اللهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفاکِ عَلی نِساءِ الْعالَمینَ)(5)؛ (و (به یاد آورید) هنگامی را که فرشتگان گفتند: (ای مریم! خدا تو را برگزیده و پاک ساخته; و بر تمام زنان جهان، برتری بخشیده است). (یا مَرْیَمُ اقْنُتی لِرَبِّکِ وَ اسْجُدی وَ ارْکَعی مَعَ الرّاکِعینَ)(6)؛ (ای مریم! (به شکرانه این نعمت) برای پروردگار خود، خضوع کن و سجده به جا آور; و با رکوع کنندگان، رکوع کن). و نیز می گوید: ( هر زمان زکریا وارد محراب او می شد، غذای مخصوصی در کنار او می دید.)؛ (کُلَّمادَخَلَ عَلَیْها زَکَرِیَّا الْمِحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً)(7). و نیز می گوید: (مَّا الْمَسِیحُ ابْنُ مَرْیَمَ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ وَأُمُّهُ صِدِّیقَةٌ کَانَا یَأْکُلاَنِ الطَّعَامَ انظُرْ کَیْفَ نُبَیِّنُ لَهُمُ الآیَاتِ ثُمَّ انظُرْ أَنَّی یُؤْفَکُونَ)(8)؛ (مسیح پسر مریم جز پیامبری نبود که پیش از او (نیز) پیامبرانی آمده بودند و مادرش زنی بسیار راستگو بود هر دو غذا می‌ خوردند بنگر چگونه آیات (خود) را برای آنان توضیح می‌ دهیم سپس ببین چگونه (از حقیقت) دور می ‌افتند). و مقامات دیگری برای او، و زنان بزرگی مانند آسیه بیان می کند، پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) نیز مقامات بزرگی برای خدیجه بیان فرموده.روایات فوق یعنی روایات افضلیت فاطمه(علیها السلام) همه این افتخارات و افزون بر آن را برای بانوی اسلام فاطمه زهرا(علیها السلام) اثبات می کند. پی نوشتها: (1) . این حدیث در (مستدرک الصحیحین)، جلد 2، صفحه 497 نقل شده و سپس تصریح می کند که اسناد این حدیث صحیح است. (2) . این حدیث در (مستدرک الصحیحین)، جلد 3، صفحه 156 نقل شده و سپس تصریح می کند که اسناد این حدیث صحیح است. (3) . حلیة الاولیاء، جلد 2، صفحه 142 . (4) . صحیح بخاری، کتاب بدء الخلق. (5) . سوره آل عمران، آیه 42. (6) . سوره آل عمران، آیات 42 و 43. (7) . سوره آل عمران، آیه 37. (8) . سوره مائده، ایه 75. منبع:سایت انوار طاها
ارزش انسان ها مسلّماً یکسان نیست، بعضی افراد از مقرّب ترین فرشتگان الهی برترند، و بعضی از درنده ترین حیوانات پایین تر، و آنچه به این انسان ارزش می دهد بر اساس معرفی قرآن و اسلام همان علم و ایمان و تقوا و ملکات فاضله انسانی است.
با توجه به این معیارها بانوی اسلام فاطمه زهرا(علیها السلام) برترین زنان جهان در لسان پیامبر(صلی الله علیه وآله) معرفی شده است.
در روایات فراوانی که در منابع معروف اهل سنّت آمده تصریح شده است که فاطمه زهرا(علیها السلام) افضل زنان جهان بود، این سخنی است که پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) آن را به تعبیرات مختلف بیان فرموده است:
1 در یک جا می فرماید: (اِنَّ اَفْضَلَ نِساءِ اَهْلِ الْجَنَّةِ خَدیجَةُ بِنْتُ خُوَیْلِد، وَ فاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّد، وَ مَرْیَمُ بِنْتُ عِمْرانَ، وَ آسِیَةُ بِنْتُ مُزاحِم)(1); (برترین زنان بهشت خدیجه دختر خویلد، و فاطمه دختر محمّد، و مریم دختر عمران، و آسیه دختر مزاحم )همسر فرعون( می باشند).
2 در حدیث دیگری می خوانیم پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) در بیماری وفاتش هنگامی که بیتابی فاطمه(س) را مشاهده کرد، فرمود: (یَا فَاطِمَةُ اَلا تَرْضَیْنَ اَنْ تَکُونِی سَیِّدَةَ نِساءِ الْعالَمینَ، وَ سَیِّدَةَ نِساءِ هذِهِ الاُْمَّةِ، وَ سَیِّدَةَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ)(2); (ای فاطمه! آیا راضی نیستی که تو برترین بانوی زنان جهان و بانوی زنان این امت، و بانوی زنان با ایمان باشی؟).
در این جا افضلیت برای فاطمه(علیها السلام) به صورت مطلق ذکر شده و نام هیچ کس در کنار او مطرح نگردیده است.
3 در حدیث دیگری نیز از همان حضرت(صلی الله علیه وآله) این معنا به صورت مطلق آمده است، در آن هنگام که فاطمه بیمار شده بود و پیامبر(صلی الله علیه وآله) این سخن را به جمعی از اصحاب گفت، آنها پیشنهاد کردند که از بانوی اسلام(علیها السلام) عیادت کنند.
پیامبر برخاست و با جمعی از یاران به سوی خانه فاطمه(علیها السلام) آمد، نخست از بیرون خانه صدا زد که : دخترم خودت را بپوشان چون جمعی از یاران به عیادت تو می آیند، و از آن جا که لباس دخترش فاطمه(علیها السلام) کافی نبود عبای خود را از پشت در به او داد!
پیامبر(صلی الله علیه وآله) و یاران وارد شدند، و بعد از عیادت از خانه بیرون آمدند و رو به یکدیگر کرده و از بیماری فاطمه(علیها السلام) اظهار تأسف می کردند، پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) رو به آنها کرد و فرمود:
(اَما اِنَّها سَیِّدَةُ النِّساءِ یَوْمَ الْقِیامَةِ)(3). (بدانید او بانوی تمام زنان در قیامت است).
4 در تعبیر دیگری که در صحیح بخاری معروف ترین منبع احادیث اهل سنّت آمده از قول عایشه می خوانیم:
روزی فاطمه(علیها السلام) نزد پیامبر(صلی الله علیه وآله) آمد، راه رفتنش درست مانند راه رفتن او بود، پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) فرمود: خوش آمدی دخترم.
سپس او را طرف راست و یا چپ خود نشاند، بعد رازی در گوش او گفت، و به دنبال آن فاطمه گریان شد.
من (عایشه) گفتم: چرا گریه می کنی؟
بار دیگر پیامبر(صلی الله علیه وآله) راز دیگری به او گفت، فاطمه(علیها السلام) خندان شد.
گفتم: من تا امروز شادی که این چنین با غم نزدیک باشد ندیده بودم، و از علت آن سؤال کردم.
فاطمه(علیها السلام) گفت: من سرّ رسول خدا(ص) را فاش نمی کنم.
و این مطلب ادامه داشت تا پیامبر(صلی الله علیه وآله) از دنیا رفت، آن گاه سؤال کردم.
گفت: مرتبه اوّل پیامبر(صلی الله علیه وآله) به من فرمود جبرئیل هر سال یک بار قرآن را بر من عرضه می داشت، امسال دوبار عرضه داشت، و من فکر می کنم فقط به این دلیل است که اجل من نزدیک شده، و تو اوّلین کسی خواهی بود که به من ملحق می شوی من هنگامی که این سخن را شنیدم گریه کردم. سپس فرمود:
(اَما تَرْضینَ اَنْ تَکُونِی سَیِّدَةَ نِساءِ اَهْلِ الْجَنَّةِ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ). (آیا تو راضی نمی شوی که بانوی زنان اهل بهشت یا زنان با ایمان باشی؟)
هنگامی که این سخن را شنیدم شاد و خندان شدم.(4)
از بررسی مجموع این احادیث به خوبی روشن می شود که اگر در یک جا فاطمه(علیها السلام) یکی از چهار زن بزرگ جهان معرفی شده، هیچ منافاتی با این معنا ندارد که او از میان آن چهار زن برترین آنهاست.
شاهد این سخن علاوه بر آنچه از لابه لای احادیث گذشته استفاده می شد حدیث زیر است:
5 در کتاب (ذخائر العقبی) از ابن عباس از پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) چنین نقل شده است:
(اَرْبَعُ نِسْوَة سَیِّداتُ ساداتِ عالَمِهِنَّ: مَرْیَمُ بِنْتُ عِمْرانَ، وَ آسِیَةُ بِنْتُ مُزاحِم، وَ خَدیجَةُ بِنْتُ خُوَیْلِد، وَ فاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّد، وَ اَفْضَلُهُنَّ فاطِمَةُ); (چهار زن بانوی بانوان جهان خود بودند: مریم دختر عمران، آسیه دختر مزاحم و خدیجه دختر خویلد، و فاطمه دختر محمّد(صلی الله علیه وآله) و از همه آنها برتر فاطمه(علیها السلام) بود).
تعبیر به (اَفْضَلُهُنَّ) مسایل زیادی را در بر دارد، و بیانگر مقام علمی و تقوا و ایثار و فداکاری و سایر ملکات فاضله است.
قرآن صریحاً می گوید: مریم با فرشتگان سخن می گفت و آنها نیز با او سخن می گفتند. (وَ إِذْ قالَتِ الْمَلائِکَةُ یا مَرْیَمُ إِنَّ اللهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفاکِ عَلی نِساءِ الْعالَمینَ)(5)؛ (و (به یاد آورید) هنگامی را که فرشتگان گفتند: (ای مریم! خدا تو را برگزیده و پاک ساخته; و بر تمام زنان جهان، برتری بخشیده است).
(یا مَرْیَمُ اقْنُتی لِرَبِّکِ وَ اسْجُدی وَ ارْکَعی مَعَ الرّاکِعینَ)(6)؛ (ای مریم! (به شکرانه این نعمت) برای پروردگار خود، خضوع کن و سجده به جا آور; و با رکوع کنندگان، رکوع کن).
و نیز می گوید: ( هر زمان زکریا وارد محراب او می شد، غذای مخصوصی در کنار او می دید.)؛ (کُلَّمادَخَلَ عَلَیْها زَکَرِیَّا الْمِحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً)(7).
و نیز می گوید: (مَّا الْمَسِیحُ ابْنُ مَرْیَمَ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ وَأُمُّهُ صِدِّیقَةٌ کَانَا یَأْکُلاَنِ الطَّعَامَ انظُرْ کَیْفَ نُبَیِّنُ لَهُمُ الآیَاتِ ثُمَّ انظُرْ أَنَّی یُؤْفَکُونَ)(8)؛ (مسیح پسر مریم جز پیامبری نبود که پیش از او (نیز) پیامبرانی آمده بودند و مادرش زنی بسیار راستگو بود هر دو غذا می خوردند بنگر چگونه آیات (خود) را برای آنان توضیح می دهیم سپس ببین چگونه (از حقیقت) دور می افتند).
و مقامات دیگری برای او، و زنان بزرگی مانند آسیه بیان می کند، پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) نیز مقامات بزرگی برای خدیجه بیان فرموده.روایات فوق یعنی روایات افضلیت فاطمه(علیها السلام) همه این افتخارات و افزون بر آن را برای بانوی اسلام فاطمه زهرا(علیها السلام) اثبات می کند.
پی نوشتها:
(1) . این حدیث در (مستدرک الصحیحین)، جلد 2، صفحه 497 نقل شده و سپس تصریح می کند که اسناد این حدیث صحیح است.
(2) . این حدیث در (مستدرک الصحیحین)، جلد 3، صفحه 156 نقل شده و سپس تصریح می کند که اسناد این حدیث صحیح است.
(3) . حلیة الاولیاء، جلد 2، صفحه 142 .
(4) . صحیح بخاری، کتاب بدء الخلق.
(5) . سوره آل عمران، آیه 42.
(6) . سوره آل عمران، آیات 42 و 43.
(7) . سوره آل عمران، آیه 37.
(8) . سوره مائده، ایه 75.
منبع:سایت انوار طاها
- [سایر] چرا حضرت فاطمه(س) فاطمه نامیده شده است؟
- [سایر] چرا قبر مطهر حضرت زهرا(س) مخفی است؟ چرا حضرت زهرا(س) وصیت کردند که ایشان را شبانه دفن کنند؟
- [سایر] چرا حضرت فاطمه معصومه(س) ازدواج نکردند؟
- [سایر] با عرض سلام وتسلیت به مناسبت شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) درباره شهادت حضرت فاطمه زهرا(س)مطالب زیادی وجود دارد مخواستم از شما خواهش کنم نحوه ی چگونگی شهادت حضرت فاطمه زهرا(س)؟؟؟؟ واین که حضرت علی(ع)وفرزندانشان اصحاب وکنیزانی که در خانه وجود داشتند چرا حضرت فاطمه زهرا(س)در را باز کردند؟؟؟؟؟ و بعد از اینکه خانم فاطمه زهرا(س)را زدندچراکسی کاری نکرد ؟؟
- [سایر] سنّ حضرت زهرا(س) در زمان رحلت حضرت خدیجه(س) چقدر بود؟
- [سایر] آیا پیامبر (ص) از حضرت خدیجه (س) فرزندی غیر حضرت زهرا (س) داشتند؟
- [سایر] چرا حضرت علی (ع) قبل از حضرت فاطمه در را باز نکرد تا حضرت فاطمه (س) شهید نشود؟
- [سایر] آیا حضرت زهرا(س) دارای موقوفاتی بودند؟
- [سایر] چرا حضرت زهرا(س) دارای کنیز بودند؟
- [سایر] قاتلین حضرت زهرا(س) چه کسانی بودند؟
- [آیت الله اردبیلی] اگر شوهر بخواهد خود صیغه طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ، هِیَ طالِقٌ) یعنی: (زنم فاطمه را در مقابل آنچه بخشید طلاق خلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خُلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ هِی طالِق)؛ یعنی: (زنم فاطمه را طلاق خُلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید:(زَوجَتی فاطِمَةَ خالَعْتُها علی ما بَذَلَتْ هی طالِقٌ). (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است. )
- [امام خمینی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلا فاطمه باشد می گوید: "زوجتی فاطمة خالعتها علی ما بذلت هی طالق" یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است.
- [امام خمینی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد،باید بگوید: "زوجتی فاطمة طالق" زن من فاطمه رها است، و اگر دیگری را وکیل کند،آن وکیل باید بگوید: "زوجة موکلی فاطمة طالق".
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارَأتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق)، یعنی: (مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رهاست)، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق).
- [آیت الله نوری همدانی] طلاق باید به صیغة عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغة طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد باید بگوید : زَوْجَتی فاطِمَهُ طالِقٌ یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند که آن وکیل باید بگوید : زَوْجَهُ مُوَکِلی فاطِمَهُ طالِقٌ .
- [آیت الله سبحانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد، باید بگوید: زَوْجَتِی فاطِمَهُ طالِق یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: زَوْجَةُ مَوَکِّلِی فاطِمَةُ طالِق.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح و به کلمه (طالق) خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد باید بگوید: (زَوْجَتی فاطِمَة طالقٌ); یعنی: زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: (زَوْجَةُ مُوکِّلِی فاطِمَةُ طالِقٌ).
- [آیت الله بروجردی] طلاق باید به صیغهی عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد، باید بگوید:(زَوْجَتی فاطِمَةَ طالِقٌ)؛ یعنی:زن من فاطمه رهاست و اگر دیگری را وکیل کند، آن وکیل باید بگوید:(زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ طالِقٌ).