دلیل ازدواجهای متعدد پیامبر(ص) چه بود؟
پیش از پاسخ به این سوال توجه به دو مقدمه ضروری است : مقدمه اول: تعدد زوجات یکی از مسائل بحث برانگیز در عصر ما می باشد. اما در گذشته ، این اصل به بسیاری از زنان محروم و بی سرپرست که خود و احیانا فرزندان یتیم شان برای همیشه از زندگی امن و سالم خانوادگی محروم می شدند، امکان آن را می داد که آینده خویش را که فقر و پریشانی و فساد تهدیدش می کرد، در پناه مردی که در آن روزگار تنها پناهگاه زن و کودک بود، نجات دهد. ژاک برگ جامعه شناس و اسلام شناس معروف فرانسوی می گوید: (اگر محققی مسئله ای را که در دوره و محیطی دیگر است با نگاه زمان و محیط خویش بنگرد و بسنجد از دیدن واقعیت آنچنان که بوده است عاجز می ماند و هر چه بگوید بیهوده گفته است. در گذشته نه تنها (تعدد زوجات) بلکه ازدواج نیز به مفهوم امروزی تلقی نمی شده است و کمتر به عنوان عشق و هوس در آن می نگریسته اند و آن را بیشتر به عنوان نوعی مراسم اجتماعی برای ایجاد پیوند و یا پیمانی جدید به حساب می آورده اند و عوامل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و حتی اخلاقی در آن قویتر از عشق و هوس بوده است. چند همسری در میان اعراب پیش از اسلام نیز رایج بوده است مردان عرب همسران متعدد داشته اند و از این حیث هیچ محدودیتی در میان نبوده است. مقدمه دوم: پیامبر گرامی اسلام (ص) احکام خاص مخصوص به خود داشته که در قرآن کریم هم به آن اشاره شده است، مثل این که نماز شب بر او واجب بوده(اسراء/ 79) و یا اینکه کسی نمی‌توانسته پس از وفات با همسرش ازدواج کند(احزاب/ 53). و این که آن حضرت می‌توانسته بیش از چهار زن در یک زمان داشته باشد، هم از احکام اختصاصی ایشان است. دلیل این مطلب روایتی است که مرحوم کلینی به سند خود از ابی بکر الحضرمی از امام باقر (ع)‌روایت کرده که در ذیل آیه یا ایها النبی انا احللنا لک ازواجک(احزاب /50) ای پیامبر ما برای تو همسرانی را [که مهرشان را داده‌ای] حلال کردیم. کسی از امام پرسید: خداوند چند همسر را برای رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم حلال کرد؟ فرمودند: هر چه می‌خواست می‌توانست بگیرد(1) نتیجه اینکه داشتن بیش از چهار زن برای رسول گرامی اسلام (ص) به نص قرآن و روایات صحیحه جایز بوده است و این اختیاری بوده که خدا برای پیامبرش مقررکرده است. اما درباره‌ ی فلسفه تعدد همسران پیامبر اسلام چنین باید گفت: ازدواج‌های پیامبر اسلام(ص) برای چند هدف بوده است: 1 - محافظت از یتیمان، درماندگان، حفظ از خطرات جانی و حفظ آبروی آنان. مانند: ازدواج با سوده. آن جناب پس از خدیجه، سوده را گرفت. سوده به حبشه هجرت کرده بود و شوهرش پس از رجوع از حبشه، مُرد. سوده زنی مؤمن بود که خویشانش همه کافر بودند. اگر او را به خویشان تحویل می‌ دادند، او را می‌ کشتند و یا گمراه می‌ ساختند. برای حفظ آن زن مؤمن از این خطرات، پیامبر اسلام با او ازدواج کرد و با این ازدواج سوده نجات یافت. 2- دلجوئی از زنانی که همسرانشان را در جنگ های صدر اسلام از دست داده بودند و کسی حاضر به ازدواج با آنان نبود. مانند: حفصه (دختر عمر) و زینب دختر خزیمه، صفیه و ام‌سلمه. حفصه شوهرش در احد کشته شده بود و به علت بهره مند نبودن از زیبایی هیچ کس راضی به ازدواج با او نمی شد - از طرفی هم پدرش عمر به هر کس می رسید پیشنهاد ازدواج با حفصه را می داد و آنها امتناع می‌کردند چه بسا به ذهن مردم خطور می‌کرد که اگر کسی در جنگ کشته شود بازماندگانش بیچاره می‌گردند و لذا وقتی عمر با اصرار از پیامبر خواست تا حفصه را بگیرد حضرت قبول فرمود.(( ذکر این نکته تاریخی به عنوان کامل کننده بحث ضروری به نظر می‌رسد که: مسلمانان مکه پس از هجرت به مدینه در شرایط جدیدی قرار گرفته بودند. آنجا برای آنان دیار غربت بود و هر کس که در مدینه دارای خویشاوندی نبود و یا پولی نداشت که با آن به تهیه منزل اقدام کند، در عسرت و تنگدستی زندگی می‌کرد. وضعیت مسلمانان در سال‌های اولیه ورود به مدینه تا حدی اسف‌بار بود که حتی برای پوشاندن مقدار ساتر واجب بدن خود با مشکل مواجه بودند (تا چه رسد به تهیه نان و غذای معمولی و محلی برای سکونت)، این مشکل تا حدی ملموس بود که به دستور پیامبر خدا (ص) مردان آنان در نماز جماعت موظف شدند که زودتر از زنان از سجده بلند شوند تا عورتین آنان توسط زنان دیده نشود. پیامبر خدا این گروه را در مسجد مدینه بر سکویی که سایبانی داشت جای داد، آنان شب و روز در آن جا بودند و به همین مناسبت هم به (اصحاب صُفّه) معروف گردیدند. در میان این آوارگان زنان بی سرپرست و شوهر مرده و دختران بی کس‌وکاری وجود داشت که غیرت اسلامی‌شان مانع از آن بود تا در جمع مردان بر صُفّه بنشینند یا بدون مجوزی شرعی و منطقی به خانه یکی از انصار قدم گذارند. در مورد زنان باید اضافه کرد که آنان علاوه بر رنج گرسنگی و بی‌کسی باید غم و غصه گرسنگی فرزندان‌شان را هم متحمل می‌شدند. ازدواج پیامبر با حفصه: آری کار این زنان تا حدی اسف‌بار بود که حتی مردانی چون عمر دغدغه‌ی بی‌شوهری دختر بیوه‌اش حفصه ، او را مجبور کرد که خود شخصا برای ازدواج دخترش پیش قدم شود. به دنبال این فکر، نخست یاران رسول خدا را در نظر گرفت و ابتدا پیشنهاد خود را با عثمان که از بنی امیه و مردی ثروتمند بود در میان گذاشت. با وجود آن‌که رُقیّه همسر عثمان درگذشته بود ولی عثمان پیشنهاد عمر را دایر بر ازدواج با حفصه نپذیرفت و به او جواب منفی داد. سپس عمر از ابوبکرخواست تا با حفصه ازدواج کند لیکن ابوبکر هم زیر بار نرفت. (قرطبی می‌نویسد: ابوبکر در پاسخ عمر سکوت اختیار کرد (وحتی حاضر نشد جواب عمر را بدهد). این مسئله باعث ناراحتی و غضب عمر گردید. (2) عمر که از جواب رد این دو تن آزرده خاطر شده بود شکایت آنان را به رسول خدا برد. پیامبر خدا(ص)، باب این گله و شکایت را بست و حفصه را به همسری خود برگزید)) زینب دختر خزیمه، از زنان مؤمن بود. در جنگ احد شوهرش کشته شد. وی در آن هنگام 50 سال سن داشت. رسول خدا با او ازدواج کرد تا بی ‌سرپرست نباشد. صفیه هم شوهرش در جنگ خیبر کشته شده و بیوه شده بود. ام سلمه (هند دختر ابی امیه مخزومی) همسر ابوسلمه (عبدالله مخزومی) بود. ابوسلمه در جنگ احد زخمی شد و در اثر آن در جمادی الثانی سال سوم هجرت به شهادت رسید.(3) گویا از قبیله و بستگان ام‌سلمه و همسرش کسی در مدینه نبوده است؛ زیرا او می‌گوید: (وقتی ابوسلمه درگذشت،‌ سخت غمگین شدم و با خود گفتم: غربت در غربت!،‌ آن‌چنان گریه می‌کنم که نقل محافل شود!).(4) پیامبر او را در سال چهارم هجری تزویج کرد.(5) او در آن هنگام به سن پیری و سالخوردگی گام نهاده بود(6) 3 - وضع قانون و شکستنِ سنّت غلط جاهلی. مانند: ازدواج با زینب دختر جحش. رسول خدا به فرمان خدا پس از آن که زید او را طلاق داد، او را به همسری انتخاب کرد تا مردم بدانند که زن پسر خوانده، مانند زن پسر نیست، و می‌توان با زنِ پسر خوانده ازدواج کرد، گر چه در زمان جاهلیت، ازدواج با زنِ پسر خوانده ممنوع بود. 4- آزادسازی اسیران و بردگان. مانند: ازدواج با جویریه. پیامبر اکرم جویریه را گرفت و مسلمانان به خاطر خویشاوندی بنی مصطلق با پیامبر، همه ‌ی اسیران را آزاد کردند و بنی ‌مصطلق هم با مشاهده این وضعیت، مسلمان شدند. 5 - برقراری پیوند با قبایل و طوایف بزرگ عرب و حفظ اسلام و مسلمین.مانند ازدواج با عایشه، ام‌حبیبه و میمونه (7) پی نوشتها: 1- کافی، ج 5، ص 389، ح 4 2- ابن عبد البر قرطبی، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج4، ص373 3- ابن عبد البر،‌ الاستیعاب، ج4، ص82 4- امیر مهنا الخیامی،‌ زوجات النبی و اولاده، بیروت،‌ موسسه عزالدین،‌ چاپ اول، 1411ق، ص199 5- ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج4، ص458؛ ابن سعد،‌ الطبقات الکبری،‌ ج8، ص87 6- ابن سعد،‌ الطبقات الکبری،‌ ج8، ص90-91؛ محمد بن حبیب،‌ المحبر، بیروت، دار الافاق الجدیدة، ص84 7- نگرشی کوتاه به زندگی پیامبر اسلام، ص 29، چاپ پنجم، از انتشارات مؤسسه در راه حق منبع:سایت انوار طاها
عنوان سوال:

دلیل ازدواجهای متعدد پیامبر(ص) چه بود؟


پاسخ:

پیش از پاسخ به این سوال توجه به دو مقدمه ضروری است :
مقدمه اول: تعدد زوجات یکی از مسائل بحث برانگیز در عصر ما می باشد. اما در گذشته ، این اصل به بسیاری از زنان محروم و بی سرپرست که خود و احیانا فرزندان یتیم شان برای همیشه از زندگی امن و سالم خانوادگی محروم می شدند، امکان آن را می داد که آینده خویش را که فقر و پریشانی و فساد تهدیدش می کرد، در پناه مردی که در آن روزگار تنها پناهگاه زن و کودک بود، نجات دهد. ژاک برگ جامعه شناس و اسلام شناس معروف فرانسوی می گوید: (اگر محققی مسئله ای را که در دوره و محیطی دیگر است با نگاه زمان و محیط خویش بنگرد و بسنجد از دیدن واقعیت آنچنان که بوده است عاجز می ماند و هر چه بگوید بیهوده گفته است.
در گذشته نه تنها (تعدد زوجات) بلکه ازدواج نیز به مفهوم امروزی تلقی نمی شده است و کمتر به عنوان عشق و هوس در آن می نگریسته اند و آن را بیشتر به عنوان نوعی مراسم اجتماعی برای ایجاد پیوند و یا پیمانی جدید به حساب می آورده اند و عوامل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و حتی اخلاقی در آن قویتر از عشق و هوس بوده است. چند همسری در میان اعراب پیش از اسلام نیز رایج بوده است مردان عرب همسران متعدد داشته اند و از این حیث هیچ محدودیتی در میان نبوده است.
مقدمه دوم: پیامبر گرامی اسلام (ص) احکام خاص مخصوص به خود داشته که در قرآن کریم هم به آن اشاره شده است، مثل این که نماز شب بر او واجب بوده(اسراء/ 79) و یا اینکه کسی نمی‌توانسته پس از وفات با همسرش ازدواج کند(احزاب/ 53). و این که آن حضرت می‌توانسته بیش از چهار زن در یک زمان داشته باشد، هم از احکام اختصاصی ایشان است. دلیل این مطلب روایتی است که مرحوم کلینی به سند خود از ابی بکر الحضرمی از امام باقر (ع)‌روایت کرده که در ذیل آیه یا ایها النبی انا احللنا لک ازواجک(احزاب /50) ای پیامبر ما برای تو همسرانی را [که مهرشان را داده‌ای] حلال کردیم.
کسی از امام پرسید: خداوند چند همسر را برای رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم حلال کرد؟ فرمودند: هر چه می‌خواست می‌توانست بگیرد(1)
نتیجه اینکه داشتن بیش از چهار زن برای رسول گرامی اسلام (ص) به نص قرآن و روایات صحیحه جایز بوده است و این اختیاری بوده که خدا برای پیامبرش مقررکرده است.
اما درباره‌ ی فلسفه تعدد همسران پیامبر اسلام چنین باید گفت:
ازدواج‌های پیامبر اسلام(ص) برای چند هدف بوده است:
1 - محافظت از یتیمان، درماندگان، حفظ از خطرات جانی و حفظ آبروی آنان. مانند: ازدواج با سوده.
آن جناب پس از خدیجه، سوده را گرفت. سوده به حبشه هجرت کرده بود و شوهرش پس از رجوع از حبشه، مُرد. سوده زنی مؤمن بود که خویشانش همه کافر بودند. اگر او را به خویشان تحویل می‌ دادند، او را می‌ کشتند و یا گمراه می‌ ساختند. برای حفظ آن زن مؤمن از این خطرات، پیامبر اسلام با او ازدواج کرد و با این ازدواج سوده نجات یافت.
2- دلجوئی از زنانی که همسرانشان را در جنگ های صدر اسلام از دست داده بودند و کسی حاضر به ازدواج با آنان نبود. مانند: حفصه (دختر عمر) و زینب دختر خزیمه، صفیه و ام‌سلمه.
حفصه شوهرش در احد کشته شده بود و به علت بهره مند نبودن از زیبایی هیچ کس راضی به ازدواج با او نمی شد - از طرفی هم پدرش عمر به هر کس می رسید پیشنهاد ازدواج با حفصه را می داد و آنها امتناع می‌کردند چه بسا به ذهن مردم خطور می‌کرد که اگر کسی در جنگ کشته شود بازماندگانش بیچاره می‌گردند و لذا وقتی عمر با اصرار از پیامبر خواست تا حفصه را بگیرد حضرت قبول فرمود.(( ذکر این نکته تاریخی به عنوان کامل کننده بحث ضروری به نظر می‌رسد که: مسلمانان مکه پس از هجرت به مدینه در شرایط جدیدی قرار گرفته بودند. آنجا برای آنان دیار غربت بود و هر کس که در مدینه دارای خویشاوندی نبود و یا پولی نداشت که با آن به تهیه منزل اقدام کند، در عسرت و تنگدستی زندگی می‌کرد.
وضعیت مسلمانان در سال‌های اولیه ورود به مدینه تا حدی اسف‌بار بود که حتی برای پوشاندن مقدار ساتر واجب بدن خود با مشکل مواجه بودند (تا چه رسد به تهیه نان و غذای معمولی و محلی برای سکونت)، این مشکل تا حدی ملموس بود که به دستور پیامبر خدا (ص) مردان آنان در نماز جماعت موظف شدند که زودتر از زنان از سجده بلند شوند تا عورتین آنان توسط زنان دیده نشود.
پیامبر خدا این گروه را در مسجد مدینه بر سکویی که سایبانی داشت جای داد، آنان شب و روز در آن جا بودند و به همین مناسبت هم به (اصحاب صُفّه) معروف گردیدند.
در میان این آوارگان زنان بی سرپرست و شوهر مرده و دختران بی کس‌وکاری وجود داشت که غیرت اسلامی‌شان مانع از آن بود تا در جمع مردان بر صُفّه بنشینند یا بدون مجوزی شرعی و منطقی به خانه یکی از انصار قدم گذارند. در مورد زنان باید اضافه کرد که آنان علاوه بر رنج گرسنگی و بی‌کسی باید غم و غصه گرسنگی فرزندان‌شان را هم متحمل می‌شدند.
ازدواج پیامبر با حفصه: آری کار این زنان تا حدی اسف‌بار بود که حتی مردانی چون عمر دغدغه‌ی بی‌شوهری دختر بیوه‌اش حفصه ، او را مجبور کرد که خود شخصا برای ازدواج دخترش پیش قدم شود. به دنبال این فکر، نخست یاران رسول خدا را در نظر گرفت و ابتدا پیشنهاد خود را با عثمان که از بنی امیه و مردی ثروتمند بود در میان گذاشت. با وجود آن‌که رُقیّه همسر عثمان درگذشته بود ولی عثمان پیشنهاد عمر را دایر بر ازدواج با حفصه نپذیرفت و به او جواب منفی داد. سپس عمر از ابوبکرخواست تا با حفصه ازدواج کند لیکن ابوبکر هم زیر بار نرفت. (قرطبی می‌نویسد: ابوبکر در پاسخ عمر سکوت اختیار کرد (وحتی حاضر نشد جواب عمر را بدهد). این مسئله باعث ناراحتی و غضب عمر گردید. (2)
عمر که از جواب رد این دو تن آزرده خاطر شده بود شکایت آنان را به رسول خدا برد. پیامبر خدا(ص)، باب این گله و شکایت را بست و حفصه را به همسری خود برگزید))
زینب دختر خزیمه، از زنان مؤمن بود. در جنگ احد شوهرش کشته شد. وی در آن هنگام 50 سال سن داشت. رسول خدا با او ازدواج کرد تا بی ‌سرپرست نباشد. صفیه هم شوهرش در جنگ خیبر کشته شده و بیوه شده بود.
ام سلمه (هند دختر ابی امیه مخزومی) همسر ابوسلمه (عبدالله مخزومی) بود. ابوسلمه در جنگ احد زخمی شد و در اثر آن در جمادی الثانی سال سوم هجرت به شهادت رسید.(3) گویا از قبیله و بستگان ام‌سلمه و همسرش کسی در مدینه نبوده است؛ زیرا او می‌گوید: (وقتی ابوسلمه درگذشت،‌ سخت غمگین شدم و با خود گفتم: غربت در غربت!،‌ آن‌چنان گریه می‌کنم که نقل محافل شود!).(4) پیامبر او را در سال چهارم هجری تزویج کرد.(5) او در آن هنگام به سن پیری و سالخوردگی گام نهاده بود(6)
3 - وضع قانون و شکستنِ سنّت غلط جاهلی. مانند: ازدواج با زینب دختر جحش.
رسول خدا به فرمان خدا پس از آن که زید او را طلاق داد، او را به همسری انتخاب کرد تا مردم بدانند که زن پسر خوانده، مانند زن پسر نیست، و می‌توان با زنِ پسر خوانده ازدواج کرد، گر چه در زمان جاهلیت، ازدواج با زنِ پسر خوانده ممنوع بود.
4- آزادسازی اسیران و بردگان. مانند: ازدواج با جویریه.
پیامبر اکرم جویریه را گرفت و مسلمانان به خاطر خویشاوندی بنی مصطلق با پیامبر، همه ‌ی اسیران را آزاد کردند و بنی ‌مصطلق هم با مشاهده این وضعیت، مسلمان شدند.
5 - برقراری پیوند با قبایل و طوایف بزرگ عرب و حفظ اسلام و مسلمین.مانند ازدواج با عایشه، ام‌حبیبه و میمونه (7)

پی نوشتها:
1- کافی، ج 5، ص 389، ح 4
2- ابن عبد البر قرطبی، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج4، ص373
3- ابن عبد البر،‌ الاستیعاب، ج4، ص82
4- امیر مهنا الخیامی،‌ زوجات النبی و اولاده، بیروت،‌ موسسه عزالدین،‌ چاپ اول، 1411ق، ص199
5- ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج4، ص458؛ ابن سعد،‌ الطبقات الکبری،‌ ج8، ص87
6- ابن سعد،‌ الطبقات الکبری،‌ ج8، ص90-91؛ محمد بن حبیب،‌ المحبر، بیروت، دار الافاق الجدیدة، ص84
7- نگرشی کوتاه به زندگی پیامبر اسلام، ص 29، چاپ پنجم، از انتشارات مؤسسه در راه حق
منبع:سایت انوار طاها





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین