آیا الگوی انقلاب اسلامی در سیره پیامبر صلّی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام وجود دارد؟
بدون شک، شناخت انقلاب اسلامی به عنوان یک پدیده اجتماعی ضرورت اساسی دارد، باید این موهبت الهی را به خوبی بشناسیم، تنها در پرتو این شناسایی است که امکان تداوم بخشیدن به انقلاب و حفظ آن فراهم می‌گردد. قبل از هر چیزی باید بدانیم انقلاب یعنی چه؟ همانگونه که می‌دانید، انقلاب در لغت به معنای تبدیل و تغییر ماهیت[1] است. در اصطلاح نیز تعریف‌های گوناگونی از آن شده است، بنابر دیدگاه شهید مطهری (ره) ،(انقلاب عبارت است از طغیان و عصیان مردم یک ناحیه و یا یک سرزمین، علیه نظم حاکم موجود برای ایجاد نظمی مطلوب)[2] و (مفهوم اجتماعی انقلاب عبارت خواهد بود از وضعی را با اراده خود خراب کردن برای رسیدن به وضعی بهتر، واژگون کردن وضع حاکم برای برقراری نظمی متعالی‌تر)[3] بر این اساس می‌توان گفت: ریشه هر انقلاب دو چیز است یکی نارضایتی و خشم از وضع موجود و دیگری آرمان یک وضع مطلوب، شناختن یک انقلاب، یعنی شناخت نارضایی و آرمان مردم (انقلابیون). نکته دیگری که ما را در راستای دست‌یابی به پاسخ مناسب نزدیک می‌سازد، تحلیل ماهیت انقلاب اسلامی است. در تفسیر و تحلیل این انقلاب، دو دیدگاه قابل طرح است: یک نظر معتقد به تفسیر تک عاملی است با این باور که تنها یک عامل در ایجاد این انقلاب دخیل بوده است که این عامل یا اقتصادی، یا آزادی خواهی و یا اعتقادی و معنوی است، در حالی که به اعتقاد ما عامل این انقلاب، اسلام است، یعنی انقلابی است که از همه جهات مادی، معنوی، سیاسی و عقیدتی؛ روح و هویت اسلامی دارد.[4] چنانکه بنیانگذار آن فرمود: (بنابراین شک نباید کرد که انقلاب اسلامی ایران از همه انقلاب‌ها جداست هم در پیدایش و هم در کیفیت مبارزه و هم در انگیزه انقلاب و قیام و تردید نیست که این یک تحفه الهی و هدیه غیبی بوده که از جانب خداوند منان بر این ملت مظلوم غارت زده عنایت شده است.)[5] یعنی این انقلاب، الگوی الهی و دینی دارد، و ادامه دهنده خط و حرکت الهی پیامبران است، لذا شهید مطهری (ره) با تأکید بر این واقعیت که منظور از اسلامی بودن انقلاب، تنها معنویت محض، آنگونه که غربی ها درباره مذهب می اندیشند، نیست؛ چنین اظهار می دارد که این حقیقت نه تنها درباره انقلاب فعلی بلکه در مورد انقلاب صدر اسلام نیز صادق است. انقلاب صدر اسلام در همان حالی که انقلابی مذهبی و اسلامی بود در همان حال انقلابی سیاسی اقتصادی و مادی نیز بود، زیرا حریت و آزادگی، عدالت، نبودن تبعیض های اجتماعی و شکاف‌های طبقاتی در متن تعلیمات اسلامی است و راز موفقیت نهضت ما نیز در این بوده است که نه تنها به عامل معنویت تکیه داشته، بلکه آن دو عامل دیگر مادی و سیاسی را نیز با اسلامی کردن محتوای آن‌ها در خود قرار داده است.[6] که این دو عامل در ثمره و برآیند انقلاب، یعنی جمهوری اسلامی تجلی یافت.[7] به بیان دیگر، عامل اصلی توفیق انقلاب اسلامی ما الگو‌پذیری و الهام گیری از انقلاب اسلامی صدر اسلام است چون به اعتقاد ما، اسلام حرکتی نیست که مسلمانان آن را ابداع کرده باشند، بلکه حرکتی است الهی که از سوی خداوند برای هدایت انسانها نازل شده و در بستر تاریخ همگام با حرکت و پیشرفت انسان به طور مستمر توسعه یافته است.انبیای الهی و آخرین آن‌ها حضرت محمد صلی الله علیه و آله این رسالت را به کمال رسانید. انقلاب اسلامی در صدر اسلام به همت والای پیامبر گرامی اسلام برای اولین بار با اصول و معیار‌های نوین پدید آمد و بنای نظام قبلی را فرو پاشید. مسلمانان در پرتو این حرکت الهی تبدیل به قدرتی ممتاز در آن دوران شدند. که اصطلاحاً به یک چنین نهضتی، انقلاب آغازین نیز گفته می شود.[8] بنابراین ظهور اسلام توسط پیامبر یک انقلاب آغازین است، ولی پس از آن تا قیام قیامت هر حرکتی انقلابی در جامعه اسلامی، انقلاب اصالتی است؛ یعنی بازگشت انقلابی به اصول اسلامی و دین خالص الهی که هدف آن برقرار حاکمیت الهی، به دور از افکار و زنگارهای جاهلی و تحریف ها و انحراف ها است.[9] انقلاب اسلامی ایران نیز انقلابی اصالتی است که هدف آن تلاش برای استقرار حاکمیت الهی در ایران و جهان و همچنین به دور ریختن همه تحریف های برخاسته از نظام ستمشاهی و افکار منحط شرقی و غربی است.[10] البته انقلاب های اصالتی که پس از دوران رسالت اتفاق افتاده یا رخ خواهد داد کاملاً بر اساس قرآن وسیره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بوده و خواهد بود. بنابراین در یک جمع‌بندی مختصر می‌توان گفت: انقلاب اسلامی ایران با الگو‌پذیری از انقلاب اسلامی صدر اسلام به همت والای روحانیت و مردم مسلمان ایران به وجود آمد، رهبری آن را مردی به عهده داشت که همانند پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در هیچ شرایطی تعهد خود را در قبال اسلام، مسلمانان و مستضعفان جهان نادیده نگرفت. همین طور این انقلاب برخاسته از انقلاب عاشورا و به نوبه خود ریشه در انقلاب علی علیه‌السّلام دارد که آرمان والای انقلاب اسلامی را چنین به تصویر می‌کشد: (اللهم انک تعلم انّه لم یکن الذی کان منّا منافسة فی سلطان و لا التماس شیء من فضول الحطام، و لکن لنردّ المعالم من دینک و نظهر الاصلاح فی بلادک فیأمن المظلومون من عبادک و تقام المعّطلة من حدودک.[11]؛ خدایا تو می‌دانی که جنگ و مبارزه علی، برای بدست آوردن قدرت و حکومت و دنیا و ثروت نبود بلکه می‌خواستیم نشانه‌های حق و دین تو را به جایگاه خویش باز گردانیم، و در سرزمین‌هایت اصلاح را ظاهر کنیم، تا بندگان ستمدیده‌ات در امنیت زندگی کنند، و قوانین و مقررات فراموش شده تو بار دیگر اجرا گردد.) این است الگو و آرمان انقلاب اسلامی که در نهایت به حول و قوه الهی به انقلاب جهانی حضرت مهدی (عج) متصل می گردد. (اللهم انا نرغب الیک فی دولةٍ کریمة تعزّبها الاسلام و اهله و تذّل بها النفاق و اهله و...) معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. مرتضی مطهری، پیرامون انقلاب اسلامی، قم، انتشارات اسلامی، 1361. 2. اسدالله بادامچیان، شناخت انقلاب اسلامی و ریشه‌های آن، تهران، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد جنوب تهران، چاپ سوم، 1374. 3. عباسعلی عمید زنجانی، انقلاب اسلامی در ریشه‌های آن، تهران، نشر کتاب سیاسی، چاپ 2، 1368. پاورقی ها: [1] . دهخدا، علی اکبر، لغت نامه، زیر نظر محمد معین و سید جعفر شهیدی، تهران، دانشگاه تهران، 1372، ج 3، ص 3074. [2] . مطهری، مرتضی، پیرامون انقلاب اسلامی، قم، انتشارات اسلامی، 1361، ص 23. [3] . همان، ص 100. [4] . . همان، ص 31 به بعد. [5] . موسوی خمینی، سید روح الله، صحیفه امام، تهران، انتشارات سپاه پاسداران، 1368، ص 10. [6] . مطهری، مرتضی، پیشین، ص 32. [7] . ر. ک: موسوی خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، تهران، مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، 1378، ج 6، ص 16 17، ج 4، ص 460. [8] . بادامچیان، اسدالله، شناخت انقلاب اسلامی و ریشه‌های آن، تهران، دانشگاه آزاد اسلامی واحد جنوب تهران، چاپ سوم، 1374، ص 45. [9] . بادامچیان، اسدالله، همان، ص 47. [10] . همان [11] . نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، قم، انتشارات آل طه، 1379، ص 248 تا131، فراز 3.
عنوان سوال:

آیا الگوی انقلاب اسلامی در سیره پیامبر صلّی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام وجود دارد؟


پاسخ:

بدون شک، شناخت انقلاب اسلامی به عنوان یک پدیده اجتماعی ضرورت اساسی دارد، باید این موهبت الهی را به خوبی بشناسیم، تنها در پرتو این شناسایی است که امکان تداوم بخشیدن به انقلاب و حفظ آن فراهم می‌گردد. قبل از هر چیزی باید بدانیم انقلاب یعنی چه؟
همانگونه که می‌دانید، انقلاب در لغت به معنای تبدیل و تغییر ماهیت[1] است. در اصطلاح نیز تعریف‌های گوناگونی از آن شده است، بنابر دیدگاه شهید مطهری (ره) ،(انقلاب عبارت است از طغیان و عصیان مردم یک ناحیه و یا یک سرزمین، علیه نظم حاکم موجود برای ایجاد نظمی مطلوب)[2] و (مفهوم اجتماعی انقلاب عبارت خواهد بود از وضعی را با اراده خود خراب کردن برای رسیدن به وضعی بهتر، واژگون کردن وضع حاکم برای برقراری نظمی متعالی‌تر)[3]
بر این اساس می‌توان گفت: ریشه هر انقلاب دو چیز است یکی نارضایتی و خشم از وضع موجود و دیگری آرمان یک وضع مطلوب، شناختن یک انقلاب، یعنی شناخت نارضایی و آرمان مردم (انقلابیون). نکته دیگری که ما را در راستای دست‌یابی به پاسخ مناسب نزدیک می‌سازد، تحلیل ماهیت انقلاب اسلامی است.
در تفسیر و تحلیل این انقلاب، دو دیدگاه قابل طرح است: یک نظر معتقد به تفسیر تک عاملی است با این باور که تنها یک عامل در ایجاد این انقلاب دخیل بوده است که این عامل یا اقتصادی، یا آزادی خواهی و یا اعتقادی و معنوی است، در حالی که به اعتقاد ما عامل این انقلاب، اسلام است، یعنی انقلابی است که از همه جهات مادی، معنوی، سیاسی و عقیدتی؛ روح و هویت اسلامی دارد.[4] چنانکه بنیانگذار آن فرمود: (بنابراین شک نباید کرد که انقلاب اسلامی ایران از همه انقلاب‌ها جداست هم در پیدایش و هم در کیفیت مبارزه و هم در انگیزه انقلاب و قیام و تردید نیست که این یک تحفه الهی و هدیه غیبی بوده که از جانب خداوند منان بر این ملت مظلوم غارت زده عنایت شده است.)[5] یعنی این انقلاب، الگوی الهی و دینی دارد، و ادامه دهنده خط و حرکت الهی پیامبران است، لذا شهید مطهری (ره) با تأکید بر این واقعیت که منظور از اسلامی بودن انقلاب، تنها معنویت محض، آنگونه که غربی ها درباره مذهب می اندیشند، نیست؛ چنین اظهار می دارد که این حقیقت نه تنها درباره انقلاب فعلی بلکه در مورد انقلاب صدر اسلام نیز صادق است.
انقلاب صدر اسلام در همان حالی که انقلابی مذهبی و اسلامی بود در همان حال انقلابی سیاسی اقتصادی و مادی نیز بود، زیرا حریت و آزادگی، عدالت، نبودن تبعیض های اجتماعی و شکاف‌های طبقاتی در متن تعلیمات اسلامی است و راز موفقیت نهضت ما نیز در این بوده است که نه تنها به عامل معنویت تکیه داشته، بلکه آن دو عامل دیگر مادی و سیاسی را نیز با اسلامی کردن محتوای آن‌ها در خود قرار داده است.[6] که این دو عامل در ثمره و برآیند انقلاب، یعنی جمهوری اسلامی تجلی یافت.[7]
به بیان دیگر، عامل اصلی توفیق انقلاب اسلامی ما الگو‌پذیری و الهام گیری از انقلاب اسلامی صدر اسلام است چون به اعتقاد ما، اسلام حرکتی نیست که مسلمانان آن را ابداع کرده باشند، بلکه حرکتی است الهی که از سوی خداوند برای هدایت انسانها نازل شده و در بستر تاریخ همگام با حرکت و پیشرفت انسان به طور مستمر توسعه یافته است.انبیای الهی و آخرین آن‌ها حضرت محمد صلی الله علیه و آله این رسالت را به کمال رسانید. انقلاب اسلامی در صدر اسلام به همت والای پیامبر گرامی اسلام برای اولین بار با اصول و معیار‌های نوین پدید آمد و بنای نظام قبلی را فرو پاشید. مسلمانان در پرتو این حرکت الهی تبدیل به قدرتی ممتاز در آن دوران شدند. که اصطلاحاً به یک چنین نهضتی، انقلاب آغازین نیز گفته می شود.[8]
بنابراین ظهور اسلام توسط پیامبر یک انقلاب آغازین است، ولی پس از آن تا قیام قیامت هر حرکتی انقلابی در جامعه اسلامی، انقلاب اصالتی است؛ یعنی بازگشت انقلابی به اصول اسلامی و دین خالص الهی که هدف آن برقرار حاکمیت الهی، به دور از افکار و زنگارهای جاهلی و تحریف ها و انحراف ها است.[9] انقلاب اسلامی ایران نیز انقلابی اصالتی است که هدف آن تلاش برای استقرار حاکمیت الهی در ایران و جهان و همچنین به دور ریختن همه تحریف های برخاسته از نظام ستمشاهی و افکار منحط شرقی و غربی است.[10]
البته انقلاب های اصالتی که پس از دوران رسالت اتفاق افتاده یا رخ خواهد داد کاملاً بر اساس قرآن وسیره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بوده و خواهد بود. بنابراین در یک جمع‌بندی مختصر می‌توان گفت: انقلاب اسلامی ایران با الگو‌پذیری از انقلاب اسلامی صدر اسلام به همت والای روحانیت و مردم مسلمان ایران به وجود آمد، رهبری آن را مردی به عهده داشت که همانند پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در هیچ شرایطی تعهد خود را در قبال اسلام، مسلمانان و مستضعفان جهان نادیده نگرفت. همین طور این انقلاب برخاسته از انقلاب عاشورا و به نوبه خود ریشه در انقلاب علی علیه‌السّلام دارد که آرمان والای انقلاب اسلامی را چنین به تصویر می‌کشد: (اللهم انک تعلم انّه لم یکن الذی کان منّا منافسة فی سلطان و لا التماس شیء من فضول الحطام، و لکن لنردّ المعالم من دینک و نظهر الاصلاح فی بلادک فیأمن المظلومون من عبادک و تقام المعّطلة من حدودک.[11]؛ خدایا تو می‌دانی که جنگ و مبارزه علی، برای بدست آوردن قدرت و حکومت و دنیا و ثروت نبود بلکه می‌خواستیم نشانه‌های حق و دین تو را به جایگاه خویش باز گردانیم، و در سرزمین‌هایت اصلاح را ظاهر کنیم، تا بندگان ستمدیده‌ات در امنیت زندگی کنند، و قوانین و مقررات فراموش شده تو بار دیگر اجرا گردد.)
این است الگو و آرمان انقلاب اسلامی که در نهایت به حول و قوه الهی به انقلاب جهانی حضرت مهدی (عج) متصل می گردد. (اللهم انا نرغب الیک فی دولةٍ کریمة تعزّبها الاسلام و اهله و تذّل بها النفاق و اهله و...)
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. مرتضی مطهری، پیرامون انقلاب اسلامی، قم، انتشارات اسلامی، 1361.
2. اسدالله بادامچیان، شناخت انقلاب اسلامی و ریشه‌های آن، تهران، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد جنوب تهران، چاپ سوم، 1374.
3. عباسعلی عمید زنجانی، انقلاب اسلامی در ریشه‌های آن، تهران، نشر کتاب سیاسی، چاپ 2، 1368.
پاورقی ها:
[1] . دهخدا، علی اکبر، لغت نامه، زیر نظر محمد معین و سید جعفر شهیدی، تهران، دانشگاه تهران، 1372، ج 3، ص 3074.
[2] . مطهری، مرتضی، پیرامون انقلاب اسلامی، قم، انتشارات اسلامی، 1361، ص 23.
[3] . همان، ص 100.
[4] . . همان، ص 31 به بعد.
[5] . موسوی خمینی، سید روح الله، صحیفه امام، تهران، انتشارات سپاه پاسداران، 1368، ص 10.
[6] . مطهری، مرتضی، پیشین، ص 32.
[7] . ر. ک: موسوی خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، تهران، مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، 1378، ج 6، ص 16 17، ج 4، ص 460.
[8] . بادامچیان، اسدالله، شناخت انقلاب اسلامی و ریشه‌های آن، تهران، دانشگاه آزاد اسلامی واحد جنوب تهران، چاپ سوم، 1374، ص 45.
[9] . بادامچیان، اسدالله، همان، ص 47.
[10] . همان
[11] . نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، قم، انتشارات آل طه، 1379، ص 248 تا131، فراز 3.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین